#تازه_های_نشر
پایان الهی یا بشری تاریخ: مجادله هانس بلومنبرگ، کارل لوویت و کارل اشمیت در باب سکولاریزاسیون و مدرنیته/ تالیف جو پل کرول؛ ترجمه زانیار ابراهیمی/ انتشارات پگاه روزگار نو (تهران)/ چاپ اول: 1399/ 505 صفحه.
نگارنده کتاب قصد دارد به یک سوال مهم پاسخ بدهد: آیا مدرنیته نسبت به اعصار قبل از خود، خودآیینی و خودبنیادی دارد یا نسبت به ادوار خود وابسته است؟ برای پاسخ به این سوال آرا و اندیشههای سه متفکر الهیاتیاندیش معاصر محل بحث قرار گرفته است: هانس بلومنبرگ، کارل لوییت و کارل اشمیت.
در نظر بلومنبرگ، تاریخ حول محور کارکرد میچرخد و نه ماهیت، و این مساله اصلیترین نقد او به سکولاریزاسیون نیز به شمار میرود. از نظر او، زبان تنها کارکردش ایجاد فاصله است و به همین دلیل نیز زبان فلسفی نمیتواند واقعیت را به چنگ بیاورد. بلومنبرگ تکنولوژی را نیز ابزاری میدانست که مانند خطابه ابزار چگونگی است.
از نظر لوویت، دوران جدید به همان اندازه نامشروع است که دوران قرون وسطی بود. لوویت معتقد بود که تنها یک گسست در انتقال از دوران باستان به دوران قرون وسطی رخ داده است. او گسست از طبیعت را معیار مشروعیت میداند، حال که هم دوران قرون وسطی و هم عصر مدرن نتیجه این گسست هستند و هر دو به یک میزان نامشروعاند.
اشمیت میان این سه نفر، تنها کسی است که گرچه اوتوپیای سکولار را نمیپذیرد، تلویحاً معتقد است که این اوتوپیا ممکن است در عالم واقع محقق شود. این امر را اشمیت درخودماندگی نامگذاری کرده بود. از نظر اشمیت، درخودماندگی به این معناست که دوران مدرن، نیازی به ساحت استعلایی و لنگرگاههای دینی ارزشبخش و معنابخش نخواهد داشت. او معتقد بود که تاریخ را نه انسان، بلکه خداوند به پایان خواهد برد. اشمیت مؤمن و متالهی بود که در عین ایمان به پایان الهی تاریخ، میترسید که خداوند این مبارزه را به انسان ببازد و تاریخ را انسان تمام کند و نه خداوند.
#بلومنبرگ
#لوییت
#اشمیت
#دنیاگرایی
#فلسفه_جدید
🆔 @libisca
#معرفی_کتاب
چگونه غرب خدا را واقعا از دست داد؟: نظریهای جدید درباره سکولاریزاسیون/ تالیف مری ایبراشتات؛ ترجمه محمد معماریان/ انتشارات ترجمان علوم انسانی (تهران)/ چاپ دوم: 1398/ 320 صفحه.
نظريههاي رايج سکولاريزاسيون ميگويند که در غرب ابتدا دين روبه افول گذاشت و در پي آن بخش مهمي از دگرگونيهاي ساختاري اين جامعه، ازجمله فروپاشي خانواده، رخ داد. اما مري ايبرشتات در کتاب حاضر اين فهم متعارف را به چالش ميکشد و با ارائۀ شواهد و مستندات متعدد فرضيهاي ديگر را با قوّت مطرح ميسازد: خانواده و ايمان مثل دو رشته دياناي به هم گره خوردهاند و با پاره شدن رشتۀ خانواده ايمان نيز از بين ميرود؛ افول مسيحيت و فروپاشي خانواده در غرب باوجود خاستگاههاي مستقل دستدردست هم پيش رفتهاند. راجر اسکروتن درباره اين کتاب ميگويد: شرح ايبرشتات از فرازوفرود دو نهاد خانواده و دين و همبستگي اين دو باهم بسيار قانعکننده، مستدل و دقيق است.
مطالب کتاب حاضر به شرح ذیل تدوین شده است:
1.آیا اصلا سکولاریزاسیون وجود دارد؟
2.روایت متعارف درباره اینکه غرب چطور خدا را از دست داد، چه میگوید؟
3.شواهد اقتضائی در دفاع از عامل خانواده: قسمت اول؛
4. شواهد اقتضائی در دفاع از عامل خانواده: قسمت دوم؛
5. شواهد اقتضائی در دفاع از عامل خانواده: قسمت سوم؛
6.خودکشی مساعدتی دین؛
7.کنار هم گذاشتن تمام قطعهها؛ به سوی یک انسانشناسی بدیل از باور مسیحی؛
8.آینده ایمان و خانواده؛ پرونده نگاه بدبینانه؛
9.آینده مسیحیت و خانواده؛ پرونده نگاه خوشبینانه.
#سکولاریزاسیون
#الهیات_غیردینی
#دنیاگرایی
🆔 @libisca