eitaa logo
زبان‌شناسی همگانی
229 دنبال‌کننده
404 عکس
89 ویدیو
282 فایل
احراز هویت کانال زبان‌شناسی همگانی در سامانه ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی http://t.me/itdmcbot?start=linguiran کد شامد: 1-1-717929-61-4-1 https://eitaa.com/linguiran @linguirani ارتباط با ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
زبان‌شناسی همگانی
نام‌باوری #دکتر_نظام_بهرامی_کمیل 🇮🇷 @linguiran
نام‌باوری باور به قدرت جادویی نام‌ها درتحلیل توسعه‌نیافتگی کشورها تمرکز بر موانع سیاسی و اقتصادی است و موانع فرهنگی اغلب فراموش می‌شوند. در این کتاب دکتر نظام بهرامی‌کمیل با طرح ایده "نام‌باوری" Namism تلاش می‌کند تا یکی از موانع فرهنگی توسعه در ایران را معرفی کند. "نام‌باوری" باور به این عقیده است که نام‌ها چنان قدرتی دارند که می‌توانند جهان واقعی را کنترل کنند. انسان نام‌باور با توسعه و عقلانیت سازگار نیست زیرا اگر انسان مدرن برای بارش باران، ابرها را بارور می‌سازد؛ انسان نام‌باور به شعر و دعای باران تاکید می‌کند. 🇮🇷 @linguiran
✅ شناور کردن شناور کردن الگوی زبانی است که در آن هیچ ثباتی وجود ندارد و لغزش و سیالیت ویژگی مفاهیم و کلمات است. برای مثال اصطلاحی مانند «امنیت ملی» و جُرمی مانند «اقدام علیه امنیت ملی» در یک فرهنگ نام‌‌باور می‌تواند بر هر عملی بار شود. شفیعی کدکنی در کتاب «مفلس کیمیافروش» اشاره می‌کند که رشد خودکامگی یکی از عوامل رشد مدیحه‌سرایی در شعر بوده است. به نظر او با گذشت و گسترش شرایط استبدادی؛ احتمال اغراق در مدح هم بیشتر می‌شود به گونه‌ای که اگر در ابتدای یک دوران استبدادی برخی صفت‌های مورد ستایش مردم برای پادشاه استفاده می‌شود در انتهای آن دوران، صفات پیامبرگونه در مدح یک وزیر بکار می‌رود. کدکنی این پدیده را زیر عنوان «شناور شدن زبان و ارتباط آن با رشد خودکامگی» بررسی می‌کند و نتیجه می‌گیرد «در فاصلۀ کمتر از یکصد و پنجاه سال، شعر مدیح چه تطوری به خود دیده و چه قدر مدایح شعرا، از واقعیت و هسته‌های مرکزی واقعیت به دور رفته است.» کدکنی با اشاره به کلماتی مانند «استاد»، «دکتر»، «مهندس» و «سرهنگ» اشاره می‌کند که در جوامع دموکرات و آزادمنش این کلمات کاربرد خاص خود را دارند و به راحتی نمی‌توان آن‌ها را شناور کرد و به هرجایی برد. برای مثال اگر به فردی که دکترا ندارد بگوییم دکتر! هم او و هم دیگران این کار را نمی‌پسندد. اما در جوامع استبدادی جای هر کلمه با همسایه‌های آن و مدارج بالای آن به‌راحتی می‌تواند عوض شود. «همان‌طور که در جامعۀ استبدادی می‌توان به حقوق افراد تجاوز کرد به حدود کلمات هم می‌توان تجاوز کرد، و همان‌طور که در جامعۀ برخوردار از آزادی و قانون به حقوق افراد نمی‌توان تجاوز کرد، به حدود کلمات هم نمی‌توان تجاوز کرد.» به نقل از کتاب «نام باوری» صفحه ۴۵ نوشته: 🇮🇷 @linguiran
شریعتی مقلد سورل.pdf
286.5K
شریعتی مقلد سورل ماه‌نامه قلم‌یاران، سال سوم تیر ماه ۱۳۹۸ شماره ۱۸ 🇮🇷 @linguiran
«این مشکل شماست!» يكي از مقدمات همدلی، به‌خصوص در روابط‌عمومی، همزبانی است. همزبانی به معنايی همراهی كلامی با فرد يا افراد ديگر است. در واقع تفاوت همزبانی با همدلی در عمق و كيفيت آن‌ها نهفته است. يعنی اگر نمی‌توانيم خود را جاي ديگری گذاشته و او را از ته قلب درك كنيم؛ دست‌كم به شكل شفاهی و با زبان، همراهی خود با او را نشان دهيم. يكی از آسيب‌های جدی در اين حوزه، موضوع گُرته‌برداری از زبان‌های بيگانه است. اين كار هم به شكل و زيبايی ظاهری زبان آسيب می‌رساند و هم ساختار محتوايی زبان به‌عنوان مهمترين وسيله ارتباطی با ديگران را تحت تأثير قرار می‌دهد. برای مثال برخی افراد به‌ویژه در ادارات دولتی، در مواجه با درخواست كمك ديگران به سرعت میگويند: «اين مشكل شماست.» كه ترجمه تحت اللفظی عبارت (It's your problem) است. اين جمله گرته‌برداری از زبان بيگانه است و امروز برخی افراد فكر می‌كنند بيان آن نوعي افتخار بوده و قدرت و توانايی آنان را نمايش می‌دهد! پرسش ساده‌ای كه از چنين افرادی می‌شود اين است كه: «اگر اين مشكل براي شما پيش می‌آيد چه كار ميكرديد؟» اگر جواب دهند: «ما هم نمی‌توانستيم کاری انجام دهيم.» پس در واقع به ناتوانی خود اعتراف كرده‌اند و منطقی‌تر بود از ابتدا ميگفتند: «متأسفانه نميتوانم به شما كمك كنم.» همان‌طور كه برخي انگليسی زبان‌ها ميگويند: (I am sorry I can't help you) به عبارت ديگر لازم نبود برای فرار از اين حقيقت كه در برخی موارد ناتوانيم، عقده‌های خود را بر سر طرف مقابل ريخته و بگوييم: «اين مشكل شماست!». اما اگر جواب اين باشد كه: «ما در چنين وضعيتی می‌توانيم مشكل خود را حل كنيم.» به‌طور تلويحی به معنای اين است كه: «با وجود اينكه می‌توانيم مشكل را حل كنيم اما چون مشكل، مشكل شماست؛ پس به ما ربطی ندارد.» در چنين حالتی ما پی‌می‌بريم در جامعه‌ای زندگی می‌كنيم كه هنوز قوانين و مقررات شفاف و دقيقی وجود ندارد كه دو فرد در وضعيت يكسان به دو راه مختلف كشيده می‌شوند؛ يكی می‌تواند مشكلش را حل كند و ديگری نمی‌تواند!؟ در چنين جامعه‌ای قدرت افراد در حل مشکلاتشان نشانه توانایی آنها نیست؛ نشانه فساد و پایمال کردن حقوق دیگران است. اميدواريم افراد، به‌خصوص كارگزاران روابط‌عمومی، هيچ‌وقت از اين عبارت استفاده نكنند. به نقل از کتاب: «روابط عمومی در ایران» نوشته: انتشارات دفتر مطالعات و توسعه رسانه‌ها 🇮🇷 @linguiran