کاروانسرای سنگی تیتی در ۱۵ کیلومتری شهر لاهیجان در استان گیلان واقع شده است. این کاروانسرا در دو راهی رودخانهٔ باباکوه و شیمرود درست در ۱۰ کیلومتری شهرستان سیاهکل به دیلمان و بر روی تپهای نسبتا بلند و سرسبز قرار دارد. کاروانسرای سنگی تیتی توسط تیتی خانم که عمه یکی از شاهان صفوی بود ساخته شد و در سال ۱۳۷۵ با شمارهی ۱۷۸۴ در فهرست آثار سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور به ثبت رسید. در #زبان_گیلکی تیتی به شکوفه معنی شده است. در زبان فارسی کاروانسرای شکوفه نیز میگویند.
🇮🇷 @linguiran
✅ حمیدرضا شعیری: شهید آوینی، مرز مستند جنگی و سینمایی را فرو ریخت.
دکتر #حمیدرضا_شعیری، منتقد ادبی و هنری و استاد زبان فرانسه در دانشگاه تربیت مدرس، تاکید میکند کتاب «روایت جنگ در دل جنگ» که با نگاهی به مستندهای #سیدمرتضی_آوینی به قلم انیس دوویکتور فرانسوی نوشته شده است، ارزشی بسیار علمی برای استفاده در نظام آموزشی و پژوهشی ایران دارد.
این گفتگو را در خبرآنلاین بخوانید:
https://www.khabaronline.ir/news/1410931
🇮🇷 @linguiran
✅ مهارت یادگیری، تکنیکها و روشهای یادگیری بهتر
یادگیری تا چند دهه قبل، کمتر به عنوان یک مهارت مورد توجه قرار میگرفت. اصطلاحی که بیش از یادگیری رواج داشت، هوش بود. چیزی به نام ضریب هوشی یا بهره هوشی که معمولاً آن را با مخفف IQ میشناسیم، در ذهن بسیاری از مردم جایگاه بالایی پیدا کرده بود.
اگر کسی در آموختن توانمند بود، همه چیز را به بهره هوشی بالای او مربوط میدانستند و ضعف در یادگیری هم به بهره هوشی پایین نسبت داده میشد.
البته در این میان، به نقش معلم و سیستم آموزشی هم تا حدی توجه میشد. خصوصاً طی چند قرن اخیر که نظام آموزشی متمرکز شکل گرفت و یکی از انتظارات مهم خانوادهها از دولتها این بود که ساختاری رسمی و متمرکز و منسجم برای آموزش و تربیت فرزندانشان ایجاد کنند.
ادامهٔ مطلب را در پیوند زیر بخوانید:
https://plink.ir/pi8kE
🇮🇷 @linguiran
هدایت شده از زبانشناسی همگانی
✅ سایت paper rater مفید برای مقالات
https://www.paperrater.com/free_paper_grader
🇮🇷 @linguiran
هدایت شده از زبانشناسی همگانی
منشا موسیقی.pdf
188.5K
مقاله "منشأ موسیقی"
شادروان #دکتر_امیرحسین_آریانپور
🇮🇷 @linguiran
"Metaphors have a way of holding the most truth in the least space."
_Orson Scott Card
🇮🇷 @linguiran
Encyclopedia of Sex and Gender.pdf
10.22M
Encyclopedia of Sex and Gender: Men and Women in the World’s Cultures (2003), 1071 Pages!
🇮🇷 @linguiran
✅ وقتی زبانشناسی به یاری من شتافت.
مدیر گروه:
«لطفاً این بخش و تمریناتش رو بیشتر با دانشجوها کار کنین چون براشون مشکله و جزو مباحثیه که در امتحان پایان ترم ازش زیاد سوال میاد و کسر نمره دانشجوها ازش زیاده»
قرار بود نکات جدیدی از گرامر زبان انگلیسی رو تدریس کنم که ارتباط تنگاتنگی با حوزه صَرف داشت. من هم که از مقطع کارشناسی با کتاب Katamba و در مقاطع ارشد و دکتری با انواع و اقسام کتابهای واژهشناسی مثل Lieber, Haspelmath, Booij و Aronoff آشنا شده بودم و در کل علاقه ویژهای به صرف و مسائل صرفی داشتم، بر مبنای مطالبی که آموخته بودم، تدریس رو آغاز کردم.
بحث ستاک در زبانشناسی یا همان stem در کتابهای گرامر با root که ریشه است یکسان گرفته میشه اما وقتی از این تمایز و انواع وندها اعم از میانوند، پیشوند، پسوند و حتی پیراوند همراه با مثالهایی از فارسی، انگلیسی و حتی مثال از عربی در کلاسام صحبت کردم و بلافاصله سوالهای ۴ گزینهای فارسی و انگلیسی مرتبطش رو روی تخته نوشتم و از دانشجوها خواستم تا پاسخ بدهند، با نتیجهای عجیب مواجه شدم:
تمام پاسخها صحیح بود و دانشجویی نبود که پاسخ نادرست داده باشه یا تفاوت وندها رو درک نکرده باشه!
حتی در پاسخگویی به سوالاتی که از کتابهای کنکور ارشد و دکتری در مورد وندهای تصریفی [Inflectional] و اشتقاقی [Derivational] و وندهای آزاد [Free] و مقید [Bound] انتخاب کرده و روی تخته نوشته بودم هم کمترین مشکل یا پاسخ نادرستی نداشتند!
فقط از تمایز رویکرد واژه-بنیاد [Lexeme-based] و تکواژ-بنیاد [Morpheme-based] که خودم در مقطع دکتری باهاش آشنا شده بودم براشون نگفتم که اگر میگفتم، بیتردید به سوالات این بخش هم پاسخ صحیح میدادند!
پس در دل بینهایت مشعوف شدم، خصوصاً که دانشجوهام در ترم دوم مقطع «کارشناسی» تحصیل میکردند اما تونسته بودن به آزمونهای «ارشد» و بعضاً «دکتری» پاسخ صحیح بدهند!
با خودم گفتم: کاش مدرسین زبان انگلیسی و بالأخص اساتید زبانی که رشتهشون زبانشناسی نیست، کمی بیشتر با علم زبانشناسی آشنا میشدند تا تصور نشه برخی مباحث برای دانشجوها صعبالادراک یا لا ادراکه!
برحسب تجربه هرچند کوتاهم در تدریس، معتقدم موجودی به نام دانشجوی خنگ یا دیرفهم نداریم و همه دانشجوها هوشمند هستند و قدرت درک هر مطلبی رو دارند، فقط کافیه این هوشمندی و توانایی ادراک رو به روش صحیحش در آنها فعال کنیم.
دکتر #زلفا_ایمانی
https://instagram.com/zolfa.imani?igshid=6omspr23sz1s
🇮🇷 @linguiran
بلوری را در دستانم دارم؛ لحظهای آن را خواهم شکست تا نورش تکثیر پیدا کند و تکهای از آن را برای کسانی که عشق را نمیشناسند، هدیه خواهم برد. این نوع نگاه من در تمام زندگی بوده است.
#ایران_درودی
#جمله_امروز
🇮🇷 @linguiran
هدایت شده از زبانشناسی همگانی
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، بِن بِلت، محقق انگلیسی میلیونها کلمه را از آثار برخی نویسندگان عمدتاً انگلیسیزبان تجزیه کرده و از بین آنها کلمات محبوبشان را استخراج کرده است.
روزنامهٔ گاردین در گزارشی نوشته است نتیجهٔ این تحقیق در کتابی با عنوان «ارغوانی کلمهٔ محبوب ناباکوف است» در ماه جاری میلادی منتشر خواهد شد.
بِن بِلت تحقیقش را بر اساس یک برنامهٔ کامپیوتری روی آثار چندین نویسندهٔ انگلیسی از جمله ولادیمیر ناباکوف، جین آستین، آگاتا کریستی، جان آپدایک، ارنست همینگوی، جیمز جویس، جان استاینبک و دیگر نویسندگان زندهٔ امروزی انجام داده است.
براساس این تحقیق کلمهٔ محبوب رِی بِرَدبِری، نویسندهٔ رمان معروف «فارنهایت 451»، در آثارش «دارچین» است.
بِرَدبِری خود گفته است علاقهاش به این کلمه از وقتی به وجود آمد که در دوران کودکی به انباری مادربزرگش سر زد. او به خواندن برچسب قوطیها و جعبهها علاقه داشته است. در آثار بِرَدبِری علاقهٔ او به دیگر ادویهها را هم میتوان دید. بلت گفته است برای نوشتن کتاب «ارغوانی کلمهٔ محبوب ناباکوف است» یک برنامهٔ کامپیوتری درست کرده و از طریق آن هزاران کتاب نویسندههای معروف و ستایششده را تجزیه کرده است. هدف او از این کار کشف و استخراج کلمات محبوبی است که یک نویسنده آن را به صورت خاص و مکرر استفاده کرده است.
این کلمهٔ پرکاربرد برای ولادیمیر ناباکوف، نویسندهٔ رمان «لولیتا»، رنگ ارغوانی بوده است.
کلماتی که در آثار آگاتا کریستی، نویسندهٔ داستانهای جنایی و معمایی، پرکاربرد بوده کاملاً به موضوعات داستانی او ارتباط داشته است.
کلمات «رسیدگی»، «دلیل» و «هولناک» کلماتی هستند که در آثار کریستی پر بَسامد بودهاند.
در قاموس زبانی چارلز دیکنز، نویسندهٔ معروف بریتانیایی، کلماتی که او ترجیح میداده بسیار از آنها استفاده کند کلماتی هستند که با ترکیب «دل» یا «قلب» ساخته میشوند.
دیکنز کلمهٔ «به چیزی ناخن زدن» یا «کش رفتن» را هم در آثارش زیاد بهکار برده و آن را در موقعیتهای مختلف استفاده کرده است.
تحقیق بلت تنها محدود به کلمات نمیشود. او حتی استفاده از علامت تعجب در آثار نویسندگان را هم تجزیه تحلیل کرده است.
جیمز جویس از علامت تعجب 1100 بار در هر 100 هزار کلمه استفاده کرده که نسبت به نویسندگان دیگر بسیار بیشتر بوده است.
🇮🇷 @linguiran
🔴 آخرت بدون دنیا
فکر میکنم غربیها برای داشتن زندگیِ دنیوی بهتر، بهتر از ما عمل میکنند. حداقل پتانسیل بهتر عملکردن را دارند.
نمیدانم علت دقیقاً کجاست. نمیدانم تنبلی و تنپروری که دارم (داریم) را به کجای برداشتِ اشتباهم از دین ربط بدهم.
فکر میکنم اسلام و دستورات اسلام، اتفاقا زمینه و بستر داشتن یک زندگی دنیوی موفق را برای آدم فراهم میکند اما ما شاید در همان چگونگی انجام ابتداییترین دستورات هم ماندهایم.
مثلاً وقتی یک کانادایی را میبینم که چطور با همه بالا پایینهای زندگی، برای یک سال آیندهاش برنامه چیده و چطور مدیریت زمان در زندگی برایش مهم است، به حالش غبطه میخورم. اینکه چطور برای جانماندن از برنامه خواباش، بدون تعارف، مجلسی را ترک میکند و یا اگر میزبان است حتماً برای میهمانیاش ساعتِ شروع و پایانی قرار میدهد و سرسختانه به آن عمل میکند لذت میبرم.
و یا مسأله دیگر اینکه چقدر در غرب کتاب و منابع هست برای مدیریت زندگیِ مجازی، برای مدیریت منابع مالی، برای ساختن عادتهای جدید. تمام هم کتابهای عملی هستند با تمرینهای روزانه. نَه اینکه فقط فلسفه ببافند که نظم در زندگی خوب است و فلان.
به نظرم خیلی از این نظر عقب ماندهایم.
با اینکه این همه تمرین در دین داریم برای تقویتِ اراده، اما هنوز هم در مدیریتِ زمان لنگ میزنیم. گاهی فکر میکنم اگر همین نماز روزانه را مثلاً اگر در اوّل وقتاش بخوانیم و «به هر چیزی در آن لحظه نَه بگوییم»، شاید کمکم یاد بگیریم که اولویتها کدام هستند.
خیلیها هم بهانه میبافند که زندگی در بستر سیّالِ اقتصادی ایران باعث میشود ما آیندهنگری و برنامهریزی نداشته باشیم. خیلی خب. قبول. ولی سایر قسمتهای زندگی چی؟ خواب و بیداریمان چقدر روی برنامه و نظم است؟
اسلام به ما یک دلیلِ محکم میدهد برای داشتن دنیایِ بهتر.
غرب این دلیل را ندارد و دنیایش بدون آخرت است. اما دنیایی که ساخته، خیلی جاها بهتر از دنیای ماست.
#منهای_زبانشناسی
#انسان_موفق
@pardarca
🇮🇷 @linguiran
دادگستری
🗞آقایان هر قدر میخواهید باد به بیرق لغت دادگستری بکنید، مردم عدلیه را برای اختصارش ترک نمیکنند و دادگستریِ شما با وجود اینکه وضعشدۀ فرهنگستان هم هست روی کاغذ خواهد ماند... این است که من به آقایان توصیه میکنم اینقدر زور به خاطرۀ خود نیاورند و لغت جعل نکنند.
📚شرح زندگانی من. عبدالله مستوفی. ج ۳. تهران: زوار، ۱۳۸۴. ص ۳۷۳-۳۷۴.
🔸کمتر از صد سال پیش در همین مملکت به دادگستری میگفتند عدلیه. بقیۀ ادارات هم بر همین شیوه نامگذاری شده بود:
عدلیه: دادگستری
نظمیه: شهربانی
بلدیه: شهرداری
مالیه: دارایی
احصاییه: آمار
اطفاییه: آتشنشانی
صحیه: بهداری
🔸بعضی از این نامها همچنان در برخی کشورها استفاده میشود؛ در ترکیه همچنان عدلیه و بلدیه و نظمیه هست و آمار و سرشماری در افغانستان برعهدۀ «ادارۀ ملی احصائیه و معلومات» است. اما چرا در ایران فرهنگستان تصمیم گرفت این نامها را تغییر دهد؟ به یکی از این دلایل اشاره میکنم:
🔸«دادِ» فارسی معادلی برای «عدلِ» عربی است. مسئلۀ فرهنگستان فقط لغت عدلیه نبوده. وقتی دادگستری جا افتاد، کلمات دیگری هم که با «داد» ساخته شده بودند در یک مجموعه کنار هم جای خود را پیدا کردند:
دادگاه (در برابر محکمه)
دادسرا (در برابر پارکه یا parquet فرانسوی)
دادسِتان (در برابر مدعیالعموم)
دادرس (در برابر قاضی)
دادیار (در برابر وکیل عمومی)
🔸کلمات سایر ادارات را هم میتوانیم به همین قیاس بررسی کنیم و به خاطر بیاوریم که پیشبینیهای بزرگانی مانند عبدالله مستوفی درست از آب درنیامد و دادگستری و خوشهواژههایش محدود به کاغذ نشد ولی ماجرای ناسازگاری ما فارسیزبانان با واژههای نوساختۀ فارسی همچنان تازه است و ادامه دارد.
کانال تلگرامی زبانشناسیک
#واژهسازی #واژهگزینی #فرهنگستان
🇮🇷 @linguiran