#تلنگـر🖇
.
کسایـےکہمیجنگن،زخمےهممیشن!
دیروزباگلولہ،امروزباحرف💔!
شھداوقتےتیرمیخوردنمیگفتن
فداسـرمھدےفاطمھۜ :)'
اینتصورمنھ ...🚶♂
تویـےکہدارےبراےامامزمانتکارمیکنے
شبوروز..!
وقتےمردمباحرفاشونبھتزخمزدن،
تودلتباخودتبگو؛
[- فداسـرمھدےفاطمھۜ -]
آقاخودشبلدهزخمتودرمانکنھ🌿'.
#امام_زمان
@mahdavyon313
🍁لطفِ خدا🍁
#امام_زمان یااباصالح المهدے عج❣️💠 نواخٺ گوش دلم را اذانِ تو آقا تمامِ بود و نبودم از آنِ تو آقا
#تلنگر
هر روز سعی کنید یک کاری برای امام زمانتان
انجام دهید که شب وقتی میخواهید بخوابید
بگویید؛
آقا جان من این کار را برای شما انجام دادم
ولو شده یک صلوات بفرستی.
آقا شکورند، با محبتند، دستتان را می گیرند.
ولو یک صلوات، یک صدقه، یک دعا برای فرج...
میتوانی دیگران را به یاد #امام_زمان عجل الله
بیندازی.
هرچه از دستت برمی آید و از عهده ات ساخته
است.
حجتالاسلام قرهی🌱
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
✅چه کنیم تا دیگران نسبت به زنانمان #عفیف و پاکدامن باشند؟
✍امام_صادق علیه السلام:عِفّوا عَن نِساءِ النّاسِ تَعِفَّ نِساؤكُم نسبت به زنان مردم عفّت ورزيد،تا نسبت به زنان شما عفّت ورزند
📚 الخصال : 55/75.
👌شاعر چقدر خوب این روایت را نظم در آورده است که:
هر که باشد نظرش در پیِ ناموس کسان
پیِ ناموسِ وی اُفتد نظر بُلهوسان
#تلنگر
#حدیث
🕊@Ladyiranian🌾
#تلنگر
هر روز سعی کنید یک کاری برای امام زمانتان
انجام دهید که شب وقتی میخواهید بخوابید
بگویید؛ آقا جان من این کار را برای شما انجام
دادم ولو شده یک صلوات بفرستی.
آقا شکورند،با محبتند،دستتان را می گیرند.
ولو یک صلوات،یک صدقه،یک دعا برای فرج...
میتوانی دیگران را به یاد #امام_زمان عجل الله
بیندازی.
هرچه از دستت برمی آید و از عهده ات ساخته
است.
حجتالاسلام قرهی🌱
#التماس_دعای_فرج
یڪۍ بھ آیٺ اللّٰھ بهاالدینۍ گفٺ:
حاجآقا !
دعا ڪنيد من آدم بشم
ایشون باخندهۍِ مليحۍ گفتن:
با دعا؎ خالۍ ڪسۍ آدم نمیشھ
باید زحمٺ بڪشید!
-ارھ خلاصھ . . 🍨
#تلنگر. . .
#تلنگر
طَرَفداشـتغِیبـَتمیڪَرد،،
بِھشگُفـت:شـونِههـٰاتودیدۍ؟!
گِفـت:مـَگِهچیشُدِه؟
گُفت:یـِهڪولِهباراَزگُنـٰاهانِاونبَنـدِهخـُدا
روشـونِههاۍتوعـِه . .🚶🏿♂
#به_خودمون_بیایم ..
#تلنگر 😉
اینو هروز با خودت تکرار کن که :
امر به معروف و نهی از منکر میکنم تا👇
✅شریک گناهش نباشم
✅زشتی گناه یادش بمونه
✅جای معروف و منکر عوض نشه
✅خودمو به خدا ثابت کنم
پس اگر واکنش منفی داشت یا در لحظه عوض نشد، حالم بد نمیشه 😌
اما اینکه اون شخص تغییر کنه یا نه کاملا دست خداست و من سهم پازل خودمو میچینم 😊
خدا اگر بخواد راه های غیبی زیادی برای یاری مؤمنین داره😍
📌اما فقط در صورتی که از ما حرکتی باشه خدا یاری میکنه ...
وگرنه اگر بخوایم از زیر کار در بریم ، حسین ها به قتلگاه خواهند رفت ...🥺
#بیتفاوت_نباشیم
#امربهمعروف_نهیازمنکر
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
✍🏻یه جایی نوشته بود:
اگه درس میخونی،بگو برای امام زمان(عج)درس میخونم📚
اگه مهارت کسب میکنی،نیتت باشه برای مفید بودن تو دولت امام زمان (عج)✨
اگه ورزش میکنی،آمادگی برای دوییدن تو حکومت کریمه آقا امام زمان (عج)باشه....🌱
#تلنگر
#امام_زمان
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#تلنگر
به فکر نمازت باش مثل شارژ موبایلت!
با صدای اذان بلند شو مثل صدای موبایلت!
از انگشات واسه اذکاراستفاده کن مثل صفحه کلیدموبایلت!
قرآن رو همیشه بخون مثل پیامهای موبایلت!
خدایا ما کجاییم؟؟؟
آروم بگو:
"خدایا من عاشق توام و به تو نیاز دارم… به قلب من بیا"
ویروس #کرونا ثابت کرد: زنی که زیر ماسک میتواند نفس بکشد
قادر است که زیر #حجاب و نقاب نیز نفس بکشد!🙂
و ثابت کرد:
کسی که مغازه اش را بخاطر ویروسی سه ماه میبندد میتواند این را برای ادای نماز در مسجد،۱۵دقیقه ببند
#تلنگر
@khabarekotahh
#تلنگر
بِھِشگٌفتَم:
حـٰاجۍمَنخِیلےگناھکَࢪدَم..🚶♂
فکرکنمآقامحٌـسِین
کلًابیخیـالِمـآشده..!💔
گفت:
گناھاٺازشِمࢪلَعنَتاللهبیشٺࢪھ؟!
لَبَمࢪوگازگِࢪِفتَمگٌفٺَم:
اَستَغفِࢪٌالله،نہدیگہدَࢪاونحَد!
گٌفت:شِمراگهازسینہۍِ
حَضࢪَتمِیومدپایینو
توبہمیڪࢪد،
آقادستشُمیگرفت..!✋🏻シ
🍁
شـمر نمازش را میخواند،
روزهاش را هم میگرفت،
آشکارا هم فسق و فجور نمیکرد،
و شاید اهل رشوه و ربا هم نبود...
معاویه و ابنزیاد و عمربنسعد هم همینطور...
یادمان باشد،
زیارت عاشورا که میخوانیم
وقتی رسیدیم به «وَ لَعنَ الله...»هایش؛
لحظه ای به خودمان گوشزد کنیم:
نکند این «لعن الله...» شامل حال ما هم بشود؟💔
مایی که گاه خودمان را
"ارزانتر" از شمر و عمر و ابنزیاد میفروشیم...
جمله ای بس سنگین از شهید آوینی:
"کربلا"به رفـــتن نیست...
به شـــدن است ...!
که اگر به رفـــتن بود!
شمر هم "کربلایی" است!
#تلنگر
«لبیک یاحسین»
🖤🖤🖤
آیت الله سید علی #قاضی :
لقمه حرام انسان را دشمن دین میڪند
همانطور ڪه ٣٠ هزار حرام خوار در روز عاشورا با امام حسین علیه السلام دشمنی ڪردند.
لقمه شبههناڪ هم انسان را شبهه افڪن در دین میڪند.
┈┄┅═✾🌿•✾═┅┄┈🔥 لقمه حرام 🔥
👈 اگر مواظب لقمه غذایت نباشی...
فردا روزی ، انتظار نداشته باش که ...
⁉️ مواظب حجاب فرزندت...
⁉️ غیرت فرزندت...
⁉️ و حیای همسرت باشی... !!
🔥 نان حرام شروع کننده همه مصیبتهاست...
🌹رسول مهربانی ﷺ میفرمایند:
چشم پوشی از یک لقمه حرام نزد خدا ، محبوبتر است از خواندن دو هزار رکعت نماز مستحبی.
📚 منتخب میزان الحکمه، ۱۴۴
♨️#تلنگر
#اخلاق
#به_جمع_محبان_ولایت_بپیوندید👇
🆔@moheban_velayatt313
🥀❤️🩹🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷❤️🩹🥀
🥀رمان عاشقانه شهدایی
❤️🩹جلد دوم؛ #شکسته_هایم_بعد_تو
🥀جلد اول این رمان؛ «از روزی که رفتی»
🇮🇷قسمت ۸۱ و ۸۲
سیدمحمد: _میترسم زیاد غرق آسمون شی و تو هم آسمونی بشی، اونوقت دوتا حسرت تا ابد تو دل آیه میمونه.
ارمیا: _فعلا که بیخ ریش زمینم؛ کارتو بگو!
سیدمحمد: _برگرد!
ارمیا: _نه!
سیدمحمد: _با رفتت چیزی درست نمیشه؛ آیه باید بفهمه شوهر داره!
ارمیا: _مجبور به قبول چیزی که نمیخواد نیست، اونا دستم امانتن.
سیدمحمد: _پس چرا نیستی؟! اینه امانتداریت؟
ارمیا: _بودنم عذابشون میده؛ رفتم که راحت باشن؛ فکر کنه.
سیدمحمد: _آیه نیاز به #تلنگر داره تا بیدار بشه.
ارمیا: _من اون تلنگر نیستم.
سیدمحمد: _میترسم از اینکه خوابت تعبیر بشه و ایمان آیه رو باد ببره!
ارمیا: _به حاج علی بگو مواظب زندگیم باشه.
سیدمحمد: _چرا شبیه وصیت کردن حرف میزنی؟
ارمیا: _کی از فرداش خبر داره؟ شاید حرفای آخرم باشه!
سیدمحمد: _اینجوری نگو!
ارمیا: _چطوری بگم؟
سیدمحمد: _بگو میام..بگو زندگیمو میسازم!
ارمیا: _میام و میسازم!
سیدمحمد: _میترسم
ارمیا: _از چی؟
سیدمحمد:_از نبودت...از #رفتنت..مامان دلتنگته؛ بیا دیدنش!
ارمیا:_میام؛ منم دلم تنگه.
سیدمحمد: _خداحافظ.
ارمیا: _خداحافظت.
ارمیا این روزها را دوست نداشت،
اما چقدر از روزهای عمرش دوستداشتنی بودند؟ دلش برای تنهایی دلش سوخت. "خدایا... چرا پدر مادر ندارم؟! چرا تنهام؟! چرا دوستم نداره؟! به خوبی سیدمهدی نیستم؟! مزاحمم؟! از قیافهم خوشش نمیاد؟! خدایا...چیکار کنم؟! "
ارمیا مانده بود و هزاران خیال،
و حرفهایی برای سیدمهدی... یاد آن روزها و کمکهای سیدمهدی افتاد. خندهدار است ولی رفاقتش با سیدمهدی واقعی و دوستداشتنی بود.
یوسف آن روزها مجنون صدایش میزد،
و مسیح کمی بیشتر درکش میکرد. آن شبهایی که تا سحر بر سر خاکش قرآن میخواند، آن روزهایی که سید مهدی خدا را به او نشان میداد؛
وقتی که پایش را جای پای اویی که #خدایی شده بود میگذاشت. روزی که #نمازهایش همه با عشق شد و صورتش را دیگر سه تیغ #نکرد.
حاج علی هم آن روزها پدری میکرد.
آن روزهای پر از شک و تردید، آن روزهایی که ارمیا استخوان ترکاند. آن روزها که پیله را پاره کرد و پروانه شد و اوج گرفت. تا... شاید تا سید مهدی! چه کسی میداند ارمیا تا کجا اوج گفت؟
*************
مسیح رو به یوسف که مشغول اتو کردن لباسهایش بود گفت:
_پس چرا ارمیا نمیاد؟ الان که بهش نیاز دارم کجا رفته؟
یوسف زیر چشمی نگاهش کرد:
_حالا چیکارش داری؟
مسیح: _لااقل به بهونه دیدن ارمیا میرفتم اونجا.
یوسف دست از اتو کردن کشید:
_درکت نمیکنم؛ داری چیکار میکنی؟ازدواج تو با اون دختر، مسخرهتر از ازدواج ارمیاست! تو اصلا چقدر میشناسیش؟ با یه نگاه؟
مسیح: _ #نجیبه، #محکمه، #خانوادهداره، #تحصیل_کردهست! چی کم داره؟! شاید اون منو به خاطر شرایطم نخود؛ اما من همه جوره پسندیدمش.
یوسف: _چی رو پسندیدی؟
مسیح: _خودشو، خانوادهشو.
یوسف: _میدونی اگه با اون ازدواج کنی باید دوتا بچه بزرگ کنی؟بدتر از ارمیا! اون لااقل یکی داره!
مسیح: _من که راضیام! تو چته؟ اون خانوادهای داره که نیاز به حامی دارن، منم خانوادهای میخوام که حمایتشون کنم! روز اولی که دیدمش فهمیدم کسیه که سالها منتظر بودم پیداش کنم.
یوسف: _تو و ارمیا دیوونه شدید! عاقبت ارمیا رو ببین! چند روز تو اون خونه کنار زنش زندگی کرده؟ از روزی که به اون سفر رفت دیگه رنگ
زندگی رو ندید؛ یادت رفته چه شبها که تا صبح مثل بچهها گریه کرد؟
مسیح: _از ارمیای قبل هم راضی نبودی. اون روزا بهش گیر میدادی که کاراش از روی اجبار و ریاست. حالا گیرت به گریههای از سر توبه و استغاثه اونه! ارمیای الان پر از آرامشه؛ مگه بده؟زندگی اونه؟ زندگیشم درست
میشه.
یوسف: _الان بحث ارمیا نیست. این دختر کلی مشکل داره، میفهمی؟ چرا از داشتن یه ازدواج آسون فراری شدید؟ سرتون درد میکنه برای دردسر؟
مسیح: _میرم یک زنگی به صدرا بزنم؛ شاید فرجی بشه امشب دعوتمون کنه اونجا!
یوسف اتو را به دست گرفت:
_با فرار کردن از واقعیت به جایی نمیرسی.
مسیح: _جایی نمیرم که برسم؛ من میخوام با مریم ازدواج کنم!
یوسف: _حتی با اون وضع صورتش؟
مسیح: _سرت به کار خودت باشه؛ الان خیلی خوب شده و سیدمحمد میگه بهترم میشه.
یوسف: _خدا عقلتون بده.
مسیح: _میترسم خودت به دردش دچار بشی برادر من...
*************
مثل آن روزهای بعد از سیدمهدی ،
و روزهای قبل از ارمیا، همه جمع بودند. محبوبه خانم هم دلش به اینها خوش بود. مریم خجالت میکشید؛
نمیدانست این جمع، وصلههای ناجوری بودند، که باهم جور شدند.
محمدصادق احساس مردانگی میکرد....
🥀ادامه دارد....
❤️🩹 نویسنده؛ سَنیه منصوری
#به_وقت_رمان
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
#تلنگر
⁉️ یک سؤال 👇👇
اگر شرکت در انتخابات و رای دادن، اثری در رشد و تعالی کشور ندارد، چرا دشمنان قسم خوردهی ما مثل آمریکا اینهمه خرج میکنند و بودجه کنار میگذارند برای رای ندادن من و تو؟!
#انتخابات
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
#تلنگر
خیلی ها برای #انتخابـات کار کردن تا مشارکت بالا بره
دمشون گرم👌
کارشون خیلی خیلی عالی بود🌹
💭 امّا برای زیاد شدن "منتــظرین آقا #امـام_زمـــان" تا حالا چیکار کردیم؟؟
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
#تـلنـگــر
👈به "زُبیر"میگفتن سیف الاسلام، مِنّا اَهلُ البَیت، فقط زُبیر بود که تو تشییع جنازه ی حضرت زهرا"س"شرکت داشت،با شمشیرش چه گره هایی رو تو راه اسلام باز کرد؟
👈به"ابن ملجم"میگفتن شیعه ی امیرالمومنین،
خودش به امیرالمومنین گفت حُبّ و عشق توست که تو خون و رگ من هست...
👈"شمر"جانباز جنگ صفین بود که داشت به درجه ی رفیع شهادت میرسید؛ میدونی که وقتی وارد قتلگاه شد زانو هاش رو بسته بود؟از بس که نماز شب خونده بود زانوهاش پینه شتری بسته بود.
👈میدونستیدکه "عمرسعد"روز عاشورا نماز صبحش رو که تموم کرد"قُربتً اِلی الله"گفت و اولین تیر رو به سوی خیمه ی"سیدالشهدا"نشونه زد؟
👈میدونستید که همه ی اونایی که اومدن کربلا مسلمون بودن و اهل نماز و روزه؟همشونم "قربت الی الله"گفتن و اومدن برای کشتن" سیدالشهدا"...
👈"زهیر بن قین"عثمانی مسلک بود و اومد برای یاری ابی عبدالله!
👈"شمربن ذی الجوشن"هم نماز شبش ترک نمیشد ولی اومد برای کشتن ابی عبدالله...
✍️ #بصیرت نداشته باشیم... خسر الدنیا والاخره می شیم...
#بهخودمونبیایم
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌تو برای اومدن امام زمانت عجله داری..؟!!
#تلنگر
🌹 السلام علیک یا اباصالح المهدی
✨ ای آخرین امیدجهان مهدی بیا
جانها به لب رسیدمهدی بیا
✨ ای یادگار فاطمه؛ الغوثُ الامان
عَجِّل عَلی ظُهورِکَ؛ یاصاحِبَالزَّمان
#لبیکیامهدی
#اللهمعجللولیکالفرج
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
#تلنگر
از رجبعلی خیاط ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ :
ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺁﺭﺍمي؟! 🤔
گفت:ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻭ ﺗﺠﺮﺑﻪ، ﺯﻧﺪگي ﺧﻮﺩ
ﺭﺍ ﺑﺮ ﭘﻨﺞ ﺍﺻﻞ ﺑﻨﺎ ﮐﺮﺩﻡ:
-دانستم ﺭﺯﻕ ﻣﺮﺍ ﺩﯾﮕﺮﯼ نميخورد؛
ﭘﺲ ﺁﺭﺍﻡ ﺷﺪﻡ!
-دانستم ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺍ ميبيند؛
ﭘﺲ ﺣﯿﺎ ﮐﺮﺩﻡ!
-دانستم ﮐﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﺮﺍ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ نميدهد ، ﭘﺲ ﺗﻼﺵ ﮐﺮﺩﻡ!
-دانستم ﮐﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﮐﺎﺭﻡ ﻣﺮﮒ ﺍﺳﺖ،
ﭘﺲ ﻣﻬﯿﺎ ﺷﺪﻡ!
-دانستم ﮐﻪ نیکي ﻭ ﺑﺪﯼ ﮔﻢ نميشود
ﻭ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﻣﻦ ﺑﺎﺯ ميگردد ،
ﭘﺲ ﺑﺮ ﺧﻮبي ﺍﻓﺰﻭﺩﻡ ﻭ ﺍﺯ ﺑﺪﯼ ﮐﻢ ﮐﺮﺩﻡ!
+ﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺍﯾﻦ 5 اصل ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ
ﯾﺎﺩﺁﻭﺭﯼ ميكنم.
Eitaa.com/efshagari57
#تلنگر
تو اتوبوسی که رانندشو نمیشناسی
بیخیال میشینی.
تو هواپیمایی که خلبانشو نمیشناسی
بیخیال میشینی.
تو کشتی که کاپیتانشو نمیشناسی
بیخیال میشینی.
پس چرا تو زندگی که کنترلش دست
خداست بیخیال نیستی؟
بسپارش به خدا
#به_خدا_اعتمادکنیم
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
#تلنگر
امام خامنه ای:
هرکس که در راه روشنگری فکر مردم تلاشی کند، از یک انحراف جلو گیری کند، از یک سوء فهمی مانع شود،
چون در مقابله بادشمن است #جهاد است.
#جهاد_تبیین
Eitaa.com/efshagari57
#تلنگر
زشت است آدم جلوی امامش کم بیاورد و بگوید "ازم بر نمیآید!"
آن وقت #امام_زمان نمیگوید این همه سال، صبح تا شب داشتی دعای فرج میخواندی،
بهتر نبود کنارش میرفتی کار هم یاد میگرفتی که وقتی آمدم، عصای دستم باشی؟!
شهید صادق عدالت اکبری🕊🌹
Eitaa.com/efshagari57
هیچ خانم نامحرمی رو نگاه نمی کرد!
میگفت:
اگه قراره چشمی به
امام زمان عج الله بیفته،
نباید با نگاه به نامحرم آلوده بشه!🌱
#شهیدمسلمخیزاب |
#تلنگر
@deeldadeh_shohada
✨﷽✨
#داستانک
✅داستان بسیار زیبا از زن بی حجاب و زن چادری
👌 زن هنوز کاملا وارد اتوبوس نشده بود که راننده ناغافل در رو بست و چادر زن لای در گیر کرد. داشت بازحمت چادر رو بیرون میکشید که یه زن نسبتا بدحجاب طوری که همه بشنوند گفت: آخه این دیگه چه جور لباس پوشیدنه؟ خودآزاری دارن بعضی ها ! زن محجبه، روی صندلی خالی کنار اون خانم نشست و خیلی آرام طوری که فقط زن بدحجاب بشنوه گفت: من چادر سر می کنم ، تا اگر روزی همسر تو به تکلیفش عمل نکرد ، و نگاهش را کنترل نکرد ، زندگی تو ، به هم نریزد . همسرت نسبت به تو دلسرد نشود. محبت و توجه اش نسبت به تو که محرمش هستی کم نشود. من به خودم سخت می گیرم و در گرمای تابستان زیر چادر از گرما اذیت می شوم، زمستان ها زیر برف و باد و باران برای کنترل کردن و جمع و جور کردنش کلافه می شوم، بخاطر حفظ خانه و خانواده ی تو.
من هم مثل تو زن هستم. تمایل به تحسین زیبایی هایم دارم. من هم دوست دارم تابستان ها کمتر عرق بریزم، زمستان ها راحت تر توی کوچه و خیابان قدم بزنم. اما من روی تمام این خواسته ها خط قرمز کشیدم، تا به اندازه ی سهم ِ خودم حافظ ِ گرمای زندگی تو باشم. و همه اینها رو وظیفه خودم میدونم. چند لحظه سکوت کرد تا شاید طرف بخواد حرفی بزنه و چون پاسخی دریافت نکرد ادامه داد: راستی… هر کسی در کنار تکالیفش، حقوقی هم دارد. حق من این نیست که زنان ِ جامعه ام با موهای رنگ کرده ی پریشان و لباسهای بدن نما و صد جور جراحی ِ زیبایی، چشم های همسر من را به دنبال خودشان بکشانند. حالا بیا منصف باشیم. من باید از شکل پوشش و آرایش تو شاکی باشم یا شما از من؟
💥زن بدحجاب بعد از یک سکوت طولانی گفت: هیچ وقت به قضیه این طور نگاه نکرده بودم … راست می گویی. و آرام موهایش رو از روی پیشانیش جمع کرد و زیر روسریش پنهان کرد.
#تلنگر
#حجاب
Eitaa.com/efshagari57