eitaa logo
🍁لطفِ خدا🍁
475 دنبال‌کننده
15.7هزار عکس
10هزار ویدیو
78 فایل
گویی بازی ماروپله همان رسـم بندگـیست! هربار ڪه بافــریب شـیطان به طبقات پایین و سختیهای زندگی سـقوط‌ میکنی: نردبان🍁لطفِ خدا🍁برای بازگشت به جایگاه گذشته درڪنارتوست. ادمین: @E_D_60 ثبت نظرات: https://daigo.ir/secret/8120014467
مشاهده در ایتا
دانلود
💚 تا نشستم با ادب هر بار، پای سفره ات شد کرَم پشتِ کرَم تکرار، پای سفره ات راه دادی و چه تحویلم گرفتی باز هم چشمپوشی کردی از بدکار، پای سفره ات من گدایی نابلد! أنت کریم إبن کریم روی چشمانم قدم بگذار، پای سفره ات همنشینِ زائران و دوستدارانت شدم تازه شد با أغنیا دیدار، پای سفره ات با جُزامی، هم غذا شد دستهایِ گرم تو قاسِمت نان خورد با بیمار، پای سفره ات شیوه ی نَقلِ حدیثت در عمل بود و نشست جمله ی «ألجّار ثمّ ٱلدّار»، پای سفره ات نانخورِ عهد قدیم ِ خانه ات هستم اگر پرورش دادم برایت یار، پایِ سفره ات روزیِ بی منّتِ فرزندهایم دست توست با همان پیمانه ی سرشار، پای سفره ات گدای کوی کریمیم و نان بهانه‌ ی ماست نظر به منظر جانان، مراد و منظور است 🥀 به یاد شهیدمدافع‌حرم عباسعلی علیزاده ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
💚 ما درد میدهیم و دوا میدهی به ما بیمار می شویم و شفا میدهی به ما بیمار می شویم و گلایه نمی کنیم خیر است هرچه دردوبلا میدهی به ما ای باغبان قلب، تو این باغ خشک را آباد میکنی و صفا میدهی به ما فهمیدم از سه مرتبه انفاق زندگیت هرچه به تو رسد همه را میدهی به ما لقمه نخورده ایم ز دستان هیچ کس ای سفره دارِ شهر، غذا میدهی به ما؟ در خانه ی تو جای گداصدرمجلس است پیش خودت همیشه توجامیدهی به ما 💔 شد عاقبتش خیر هر آنکس که در عالم گردید غـلامی ز سرای تو 🥀 به یاد شهیدمدافع‌حرم علی‌اکبر هادیان ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
💚 نوکری کار من و کار تو ذاتا کرم است خار هم بین گلستان شما محترم است بی نیـازم ز همــه عالــم و آدم زیـــرا لطف سرشار شما سایه ی روی سرم است اینکـه هر روز فقط از تو سخـن میگویم اثـر لقمــه ی پـاک پـدر و مــادرم است حسنی زاده شـــدم، پس حسنی میمیرم گُــل ذکر تو فقط در نفس آخــرم است من به انـدازه ی یک عمر، بدهکار توام نامتان ذکر طپشهـای دل مضطرم است حــرم خاکی تو غصه برایم شده است فکر و ذکرم به خدا ساختن یک حرم است روی قبر خاکی ات طرح ضریحت می کشد آرزوها دارد این نـوکـر برایت 🥀 به یاد شهیدمدافع‌حرم عبدالحسین یوسفیان ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
💚 آنکه دارد به دلش غصه‌ی بسیار، منم ساکن غمکده‌ی ماتم دلدار، منم همه‌ی شهر، سر سفره‌ی من نان خوردند ولی انگار به یک شهر بدهکار، منم آنکه یک عمر، شبش سر شده با کابوسی که در آن مادرِ او می‌شود آزار، منم وسط کوچه‌ی غم، خانه خرابم کردند آنکه دنیا شده روی سرش آوار، منم مقتل اصلی من در وسط آتش بود آنکه جان داده میان در و دیوار، منم اشک هم داغ دلِ خون مرا سرد نکرد سینه‌ی سوخته از سرخی مسمار، منم دست سنگین کسی خورد به روی مادر ولی آنکه شده نیلی رخش انگار، منم 💔 تو کریم اهل بیتی، من تهیدست و فقیر ای عصای دست مادر دست مارا هم بگیر 🥀 به یاد شهیدمدافع‌حرم امجد علی ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
💚 از بس که حُسن نام تو شد مشق جوهرم عطر بقیع می وزد از باغ دفترم شوق بهشت سهم بقیه، ز من مخواه از گندم مزار شما ساده بگذرم مسکین، یتیم، اسیر، همه زود آمدند مثل همیشه در صف این خانه آخرم نقش است بر کتیبه خلقت هو الکریم ثبت است بر جریده عالم هو الکرم من خواب دیده ام پس از آبادی بقیع نذر ضریح توست النگوی مادرم آنقدر حلقه بر در این خانه کوفتم حالا خودم کلون قدیمی این درم گفتند سائلان که پس از تو کجا رویم گفتی که این شما و سرای برادرم اینها دو واژه اند که با هم غریبه اند بر صفحه چون دو خط موازی: حسن، حرم تا ابد هرچه کریم است به قربان حسن تا ابد هرچه خلیفه ست به قربان علی 🥀 به یاد شهیدمدافع‌حرم رضا فرزانه ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
💚 خوش آن دلی که شده دائما سرای حسن دل خراب من و لطفِ یک دعای حسن تمام زندگی من فدای آن کس که تمام زندگی او شده فدای حسن من از تبار عزای و صفرم چرا که حُسن ختامش بود عزای حسن خودم فدای تمامی سینه‌زن‌هایش پدر و مادر من نذر بچه‌های حسن خدا گواست تمام مدارج عرفان خلاصه می‌شود آخر به خاک پای حسن قرار بود که تقدیر این‌چنین باشد حرم برای حسین و کرم برای حسن به لطف مادر و یاریِ دیده‌ی خیسم نشسته‌ام که برای تو روضه بنویسم ما گداییم و همین لذت اجدادی ماست این اسیری به خدا معنی آزادی ماست ما اسیریم و گدای شرف و جود حسن ذکر ارباب حسن مایه ی آبادی ماست 🥀به یاد شهیدمدافع‌حرم مهدی موسوی ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
💚 حاجات خویش را دل من از خدا گرفت تا اینکه برد نام حسن را، دعا گرفت بیمارِ لاعلاج چه بسیار دیده ایم عرض توسلی به تو کرد و شفا گرفت هرکه هوای کرب و بلا می کند، چرا؟ با ذکر ، سفر کربلا گرفت با دیدن مزار غریبت دلـم شکست در جای جای صحن دلم روضه پا گرفت یک روز می رسد که شوم خادمِ حرم این هدیه را ز دست کریم شما گرفت روزی که گنبد و حرمش را بنا کنیم باید تمام صحن حسن را طلا گرفت 💔 قبل هرجمله وحرف وسخن ونقل وکلام اول صبح دوشنبه به شما عرض سلام✋🏻 🥀 به یاد شهیدمدافع‌حرم محمدامین کریمیان ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
💚 دامن چشم من از گریه به دریا اُفتاد چشم زخمی‌شده از کار تماشا اُفتاد پاره‌هایِ جگرم میچكد از كُنجِ لبم عاقبت سایه‌ی مرگ آمد و بر ما اُفتاد باز هم خاطره‌هایم همگی زنده شدند راه من باز بر آن كوچه‌ی غمها اُفتاد یاد آن کوچه که با مادر خود میرفتم به سرم سایه‌ای از غربتِ بابا اُفتاد کوچه بن‌بست شد و در دل آن وانفسا چشم نامرد به ناموس علی تا اُفتاد آنچنان زد که رَهِ خانه‌ی خود گُم كردیم آنچنان زد که به رخساره‌ی گُل جا اُفتاد گاه می‌خورد به دیوار و گَهی رویِ زمین چشمِ زخمی‌ شده از کار تماشا اُفتاد من از آن دست‌کشیدن به زمین فهمیدم گوشواری که شکسته است در آنجا اُفتاد شانه‌ام بود عصایش ولی از شدت درد من قدم خم شد و او هر قدم اما اُفتاد زَهرا حَرَم نداشت تو هم بی‌حَرَم شدی از کـودکـی هَمیشه هَوادار مـادری...🥀 🥀 به یاد شهیدمدافع‌حرم محمد پورهنگ ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
💚 از کوچه به هنگام گذر خاطره دارم میسوزم و باسوز جگر خاطره دارم مانوس به اشکم چه کنم دست خودم نیست آخر من ازین دیده ی تر خاطره دارم یک روز عصا بودم و یک عمر خمیدم از درد سر و درد کـمر خاطـره دارم کابوس گرفته ز من این خواب شبم را با آه شب و سوز سحر خاطره دارم این پیری من زیر سر کودکی ام بود در سن کم از غم چقدر خاطره دارم رد میشدم از کوچه ی تنگ و جگرم سوخت از سیلی و از چرخش سر خاطره دارم بیزارم ازین سرعت بسته شدن در من با لگد و آتش در خاطره دارم سیلیِ به سبب مرگ شد آری بخدا غصه ی ناموس کشنده ست 🥀 به یاد شهیدمدافع‌حرم مـهـدی عـزیـزی ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
4.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میروم مشهد خیابان‌ها شلوغ میروم در قم شبستان‌ها شلوغ کربلا هم کل ایوان‌ها شلوغ هیچکس مثل تو بی زوار نیست ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
💚 پس از مصیبت در، در بدر شدم، مـادر همین که از خبرت با خبـر شدم مـادر نوشته اند، چهل تن به یک نفر من هم اسیر صـورت آن یکـــ نفر شدم مـادر میان شعله ی آتش چه آمده به رخت؟ که من ز داغ رخت شعله ور شدم مـادر چه آمده به سرت؟ باز چهره پوشاندی دوباره زخمـیِ زخـم بصر شدم مـادر حسن نگاه به دیوار خـانه می نالـد شهید روضه ی مسمار در شدم مـادر نشسته ام، که تو شبـها دگر نمی خوابی شکـسته ام ز غـمـت، پیرتر شدم مـادر رَهَم دهید به خـانه، که بی لیاقت مـن به روضه خوانیتان مفتخر شدم مادر دعـا کـنید بـرایـم بـه حـق چــادرتان نیازمـند دعــای سحــر شدم مــادر شمـا که عـازم راه سفـر شدی مــادر پس از شما چقدر در بدر شدم مـادر بی حرم مانده ولی در عوضش می بینیم چارده قرن فقط از کـرم او سخن است 🥀 به یاد شهیدمدافع‌حرم رضـا حـاجـی‌زاده ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
💚 هیچ کس مثل حسن فکر غم ماها نیست دست و دلبازتر از او به همه دنیا نیست در سرایی که کرمخانه و بیت الحسن است منصب حضرت جبریل، فقط دربانی ست با وجودی که بود خانه ی او پُر ز گدا هرگز اینگونه نگفته ست، که دیگر جانیست کل دارایی خود را به گدا می بخشد هرگز اینطور نگوید که "ندارم" یا "نیست" مطمئن باش هر آن چیز که خواهی بدهد درِ این خانه سخن از "اگر" و "اما" نیست ثبت رسمی بکنم، هر چه که دارم از اوست هر چه دارم بخدا جز کرم مولا نیست ما "حرمساز"، حسن نیز "حرم دار" شود زودِ زود است، وقوعش بخدا رویا نیست سر به مُهر است، غمی که به دلش داشت حسن هیچ کس باخبر از غصه ی این آقا نیست همره مادر خود بود، ولی کودک بود داد میزد که نزن ، مادر من تنها نیست داد میزد که نزن، صورت او برگ گل است مگر این را که زدی، انسیة الحورا نیست؟ وای از آن لحظه که فریاد برآورد حسن به روی چادر صدیقه که جای پا نیست باز ، با این همه غصه، به حسینش میگفت هیچ روزی بخداوند، چو عاشورا نیست فکرکردن به غم و غصه ی مادر سخت است خواندن روضه ی در، چند برابر سخت است از این همه اصرار حرف بزن از حسن بغض پی بغض، برادر سخت است 💔🥀😭 🥀 به یاد شهیدمدافع‌حرم سیدسجاد حسینی ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa