بازت ندانم از سر پیمان ما که برد
باز از نگین عهد تو نقش وفا که برد
چندین وفا که کرد چو من در هوای تو
وان گه ز دست هجر تو چندین جفا که برد
بگریست چشم ابر بر احوال زار من
جز آه من به گوش وی این ماجرا که برد
گفتم لب تو را که #دل من تو بردهای
گفتا کدام #دل چه نشان کی کجا که برد
سودا مپز که آتش غم در #دل تو نیست
ما را غم تو برد به سودا تو را که برد
توفیق #عشق روی تو گنجیست تا که یافت
باز اتفاق وصل تو گوییست تا که برد
جز چشم تو که فتنه قتال عالمست
صد شیخ و زاهد از سر راه خدا که برد
#سعدی نه مرد بازی شطرنج #عشق توست
دستی به کام #دل ز سپهر دغا که برد
#بازت_ندانم_از_سر_پیمان_ما_که_برد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/560
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈