خَمی که ابروی شوخِ تو در کمان انداخت
به قصد جانِ منِ زارِ ناتوان انداخت
#نبود_نقش_دو_عالم،_که_رنگ_الفت_بود
زمانه طرح محبت، نه این زمان انداخت
به یک کرشمه که نرگس به خودفروشی کرد
فریبِ چشمِ تو صد فتنه در جهان انداخت
شراب خورده و خِوی کرده میروی به چمن
که آبِ روی تو، آتش در ارغوان انداخت
به بزمگاهِ چمن دوش مست بگذشتم
چو از دهانِ توام غنچه در گمان انداخت
#بنفشه_طُرِّه_مفتول_خود_گره_میزد
صبا حکایتِ زلفِ تو در میان انداخت
ز شرمِ آن که به روی تو نسبتش کردم
سمن به دستِ صبا، خاک در دهان انداخت
من از ورع، مِی و مطرب ندیدمی زین پیش
هوای مغبچگانم در این و آن انداخت
کنون به آبِ مِی لعل، خرقه میشویم
نصیبهٔ ازل از خود، نمیتوان انداخت
مگر گشایش #حافظ در این خرابی بود؟
که بخششِ ازلش، در می مغان انداخت
جهان به کامِ من اکنون شود، که دور زمان
مرا به بندگیِ خواجهٔ جهان انداخت
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1084
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈