جوزا سَحَر نهادْ حمایل برابرم
یعنی غلامِ شاهم و سوگند میخورم
#ساقی_بیا_که_از_مددِ_بختِ_کارساز
کامی که خواستم ز خدا شد مُیَسَّرَم
جامی بده که باز به شادیِّ رویِ شاه
پیرانه سر، هوایِ جوانیست در سرم
راهم مزن به وصفِ زلالِ خِضِر که من
از جامِ شاه جُرعه کَشِ حوضِ کوثرم
شاها اگر به عرش رسانم سریرِ فضل
مملوکِ این جِنابم و مسکین این دَرَم
#من_جرعه_نوشِ_بزمِ_تو_بودم_هزار_سال
کی تَرکِ آبخورْد کُنَد طبعِ خوگرم
ور باوَرَت نمیکند از بنده این حدیث
از گفتهٔ کمال، #دلیلی بیاورم
گر بَرکَنَم #دل از تو و بَردارم از تو مِهر
آن مِهر بَر کِه افکنم؟ آن #دل کجا بَرَم؟
منصور بِنْ مُظَفَّرِ غازیست حرزِ من
و از این خجسته نام، بر اَعدا مُظَفَّرَم
عهدِ اَلَستِ من همه با #عشقِ شاه بود
وَز شاهراهِ عمر، بدین عهد بگذرم
گردون چو کرد نظمِ ثُرَیّا به نامِ شاه
من نظمِ دُر چرا نکنم؟ از کِه کمترم؟
شاهین صفت چو طعمه چَشیدم ز دستِ شاه
کِی باشد التفات به صیدِ کبوترم
ای شاهِ #شیرگیر چه کم گردد ار شود
در سایهٔ تو مُلکِ فَراغت مُیَسَّرَم
شعرم به یُمنِ مَدحِ تو صد مُلکِ #دل گشاد
گویی که تیغِ توست زبانِ سُخنورم
بر گُلشنی اگر بگذشتم چو بادِ صبح
نِی #عشق سرو بود و نه شوقِ صنوبرم
بویِ تو میشنیدم و بر یادِ رویِ تو
دادند ساقیانِ طَرَب یک دو ساغرم
مستی به آبِ یک دو عِنَب وضعِ بنده نیست
من سالخورده پیرِ خرابات پَروَرَم
با سِیرِ اخترِ فلکم داوری بَسیست
انصافِ شاه باد در این قصه یاورم
شُکرِ خدا که باز در این اوجِ بارگاه
طاووسِ عرش میشنود صیتِ شَهپَرَم
نامم ز کارخانهٔ عُشّاق محو باد
گر جز محبتِ تو بُوَد شغلِ دیگرم
شِبلُ الاَسَد به صیدِ #دلم حمله کرد و من
گر لاغرم وگرنه شکارِ غضنفرم
ای عاشقانِ رویِ تو از ذَرِّه بیشتر
من کِی رَسَم به وصلِ تو کز ذَرِّه کمترم
بنما به من که مُنکِرِ حُسنِ رخِ تو کیست
تا دیدهاش به گِزلِکِ غیرت برآورم
بر من فُتاد سایهٔ خورشیدِ سلطنت
و اکنون فَراغت است ز خورشیدِ خاورم
مقصود از این معامله بازارتیزی است
نی جلوه میفروشم و نی #عشوه میخرم
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/896
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈