یا رب شب دوشین چه مبارک سحری بود
کاو را به سر کشته هجران گذری بود
آن دوست که ما را به ارادت نظری هست
با او مگر او را به عنایت نظری بود
من بعد حکایت نکنم تلخی هجران
کان میوه که از صبر برآمد شکری بود
رویی نتوان گفت که حسنش به چه ماند
گویی که در آن نیم شب از روز دری بود
گویم #قمری بود کس از من نپسندد
باغی که به هر شاخ درختش #قمری بود
آن دم که خبر بودم از او تا تو نگویی
کز #خویشتن و هر که جهانم خبری بود
در عالم وصفش به جهانی برسیدم
کاندر نظرم هر دو جهان مختصری بود
من بودم و او نی قلم اندر سر من کش
با او نتوان گفت وجود دگری بود
با غمزه #خوبان که چو #شمشیر کشیدهست
در صبر بدیدم که نه محکم سپری بود
#سعدی نتوانی که دگر دیده بدوزی
کان #دل بربودند که صبرش قدری بود
#یا_رب_شب_دوشین_چه_مبارک_سحری_بود #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/464
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
یا رب شب دوشین چه مبارک سحری بود
کاو را به سر کشته هجران گذری بود
آن دوست که ما را به ارادت نظری هست
با او مگر او را به عنایت نظری بود
من بعد حکایت نکنم تلخی هجران
کان میوه که از صبر برآمد شکری بود
رویی نتوان گفت که حسنش به چه ماند
گویی که در آن نیم شب از روز دری بود
گویم #قمری بود کس از من نپسندد
باغی که به هر شاخ درختش #قمری بود
آن دم که خبر بودم از او تا تو نگویی
کز #خویشتن و هر که جهانم خبری بود
در عالم وصفش به جهانی برسیدم
کاندر نظرم هر دو جهان مختصری بود
من بودم و او نی قلم اندر سر من کش
با او نتوان گفت وجود دگری بود
با غمزه #خوبان که چو #شمشیر کشیدهست
در صبر بدیدم که نه محکم سپری بود
#سعدی نتوانی که دگر دیده بدوزی
کان #دل بربودند که صبرش قدری بود
#یا_رب_شب_دوشین_چه_مبارک_سحری_بود #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/464
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈