eitaa logo
الهام انیمیشن
92 دنبال‌کننده
27 عکس
387 ویدیو
1 فایل
بهترین انیمیشن های جدید دوبله فارسی دخترانه کارتون جدید دوبله فارسی کامل پسرانه خنده دار فیلم سینمایی کودکانه خنده دار خارجی دوبله فارسی انیمیشن سینمایی خنده دار دوبله فارسی لیست بهترین انیمیشن های دنیا دوبله فارسی
مشاهده در ایتا
دانلود
به وقت گُل شدم از توبهٔ شراب خَجِل که کَس مباد ز کِردارِ ناصَواب خَجِل نی‌ام ز شاهد و ساقی به هیچ باب خَجِل بُوَد که نَرَنجَد ز ما به خُلقِ کریم که از سؤال ملولیم و از جواب خَجِل ز خون که رفت شبِ دوش از سراچهٔ چشم شدیم در نظر رَهرُوانِ خواب خَجِل رواست نرگسِ مست ار فِکند سر در پیش که شد ز آن چَشمِ پُر عِتاب خَجِل که نیستم ز تو در رویِ آفتاب خَجِل حجابِ ظلمت از آن بست آبِ خضر که گشت ز شعرِ و آن طَبعِ همچو آب خِجِل ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/922 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
اگر به کویِ تو باشد مرا مَجالِ وصول رَسَد به دولتِ وصلِ تو کارِ من به اصول فَراغ برده ز من آن دو جادویِ مَکحول چو بر درِ تو منِ بینوایِ بی زر و زور به هیچ باب ندارم رَهِ خروج و دُخول کجا رَوَم چه کنم چاره از کجا جویم؟ که گَشته‌ام ز غم و جورِ روزگار مَلول منِ شکستهٔ بدحال زندگی یابم در آن زمان که به تیغِ غَمَت شَوَم مَقتول که ساخت در تنگم قرارگاهِ نزول دل از جواهرِ مِهرت چو صیقلی دارد بُوَد ز زنگِ حوادث هر آینه مَصقول چه جرم کرده‌ام؟ ای جان و ، به حضرتِ تو که طاعتِ منِ بیدل نمی‌شود مَقبول به دَردِ بساز و خموش کن رموزِ مَکُن فاش پیشِ اهلِ عقول ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/921 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
ای رُخَت چون خُلد و لَعلَت سَلسَبیل سَلسَبیلت کرده جان و سَبیل همچو مورانند گِردِ سَلسَبیل ناوَکِ چشمِ تو در هر گوشه‌ای همچو من افتاده دارد صد قَتیل یا رب این آتش که در جانِ من است سرد کن زان سان که کردی بر خلیل من نمی‌یابم مجال ای دوستان گر چه دارد او جمالی بس جمیل دست ما کوتاه و خرما بر نَخیل حافظ از سرپنجهٔ نگار همچو مور افتاده شد در پایِ پیل شاهِ عالم را بقا و عِزّ و ناز باد و هر چیزی که باشد زین قَبیل ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/919 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هر نکته‌ای که گفتم در وصفِ آن شَمایل هر کو شنید گفتا لِلّهِ دَرُّ قائل آخر بسوخت جانم در کسبِ این فضایل حَلّاج بر سرِ دار این نکته خوش سُراید از شافعی نپرسند امثالِ این مسائل گفتم که کِی ببخشی بر جانِ ناتوانم؟ گفت آن زمان که نَبْوَد جان در میانه دل داده‌ام به ، شوخی کشی نگاری مَرضیّةُ السَجایا مَحمودَةُ الخَصائل و اکنون شدم به مستان چون ابرویِ تو مایل از آبِ دیده صد رَه طوفانِ نوح دیدم وز لوحِ سینه نقشت هرگز نگشت زایل ای دوست دستِ تَعویذِ چشم زخم است یا رب ببینم آن را در گردنت حَمایل ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/920 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
آن شبِ قدری که گویند اهل خلوت امشب است یا رب این تأثیرِ دولت در کدامین کوکب است؟ هر از حلقه‌ای در ذکر است کشته چاه زنخدان توام کز هر طرف صد هزارش گردن جان زیرِ طوقِ غبغب است شهسوار من که مه آیینه دار روی اوست تاجِ خورشیدِ بلندش خاکِ نعلِ مرکب است عکس خِوی بر عارضش بین کآفتاب گرم رو در هوای آن عرق تا هست هر روزش تب است زاهدان معذور داریدم که اینم مذهب است اندر آن ساعت که بر پشت صبا بندند زین با سلیمان چون برانم من که مورم مرکب است آن که ناوک بر من زیر چشمی می‌زند قوتِ جانِ در خندهٔ زیر لب است آب حیوانش ز منقار بلاغت می‌چکد زاغِ کِلکِ من به نام ایزد چه عالی مشرب است ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/917 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
عشقبازیّ و جوانیّ و شرابِ لَعلْ‌فام مجلسِ اُنس و حریفِ همدم و شُربِ مدام همنشینی نیک‌کردار و ندیمی نیک‌نام شاهدی از لطف و پاکی رَشکِ آبِ زندگی دلبری در حُسن و خوبی غیرتِ ماهِ تمام بَزم‌گاهی ، چون قصرِ فردوسِ بَرین گلشنی پیرامُنَش چون روضهٔ دارُالسَّلام صف‌نشینان نیک‌خواه و پیشکاران باادب دوست‌داران صاحب‌اسرار و حریفان دوست‌کام نُقلَش از لَعلِ نگار و نَقلَش از یاقوتِ خام غمزهٔ ساقی به یَغمایِ خِرَد آهِخته تیغ زلفِ جانان از برایِ صیدِ گسترده‌دام نکته‌دانی بَذله‌گو چون بخشش‌آموزی جهان‌افروز چون قوام هر که این عِشرت نخواهد خوش‌دلی بر وی تباه وان که این مجلس نجوید زندگی بر وی حرام ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/918 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
مرحبا طایرِ فَرُّخ پِیِ فرخنده پیام خیرِ مقدم چه خبر؟ دوست کجا؟ راه کدام؟ که از او خصم به دام آمد و معشوقه به کام ماجرایِ من و معشوقِ مرا پایان نیست هر چه آغاز ندارد نپذیرد انجام گل ز حَد بُرد تَنَعُّم نفسی رخ بنما سرو می‌نازد و خوش نیست خدا را بخرام زلفِ چو زُنّار همی‌فرماید برو ای که شد بر تنِ ما خرقه حرام عاقبت دانهٔ خالِ تو فِکَندَش در دام چشمِ بیمارِ مرا خواب نه در خور باشد من لَهُ یَقتُلُ داءٌ دَنَفٌ کیفَ یَنام؟ تو تَرَحُّم نکنی بر منِ مُخلص گفتم ذاکَ دعوایَ و ها انتَ و تِلکَ الایّام حافظ ار میل به ابرویِ تو دارد شاید جای در گوشهٔ محراب کنند اهلِ کلام ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/916 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
عاشقِ رویِ جوانی خوشِ نوخاسته‌ام وز خدا دولتِ این غم به دعا خواسته‌ام تا بدانی که به چندین هنر آراسته‌ام شَرمَم از خرقهٔ آلودهٔ خود می‌آید که بر او وصله به صد شُعبده پیراسته‌ام خوش بسوز از غَمَش ای شمع که اینک من نیز هم بدین کار کمربسته و برخاسته‌ام با چُنین حیرتم از دست بِشُد صرفهٔ کار در غم افزوده‌ام آنچ از و جان کاسته‌ام بو که در بَر کَشَد آن نوخاسته‌ام ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/915 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
بازآی ساقیا که هواخواهِ خدمتم مشتاقِ بندگیّ و دعاگویِ دولتم بیرون شدی نُمای ز ظلماتِ حیرتم هر چند غرقِ بحرِ گناهم ز صد جهت تا آشْنایِ شدم ز اهل رحمتم عیبم مکن به رندی و بدنامی ای حکیم کاین بود سرنوشت ز دیوانِ قسمتم مِی خور که عاشقی نه به کسب است و اختیار این موهبت رسید ز میراثِ فطرتم در دیدن تو هواخواهِ غربتم دریا و کوه در رَه و من خسته و ضعیف ای خِضْرِ پِی خجسته مدد کن به همتم دورم به صورت از درِ دولتسرایِ تو لیکن به جان و ز مقیمانِ حضرتم حافظ به پیشِ چشم تو خواهد سِپُرد جان در این خیالم اَر بدهد عمر مهلتم ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/913 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
بُشری اِذِ السَّلامةُ حَلَّت بِذی سَلَم لِلّهِ حمدُ مُعتَرِفٍ غایةَ النِّعَم ؟_که_این_فتح_مژده_داد تا جان فِشانَمَش چو زر و سیم در قَدَم از بازگشتِ شاه در این طُرفِه منزل است آهنگِ خصم او به سراپردهٔ عَدَم پیمان شکن هرآینه گَردَد شکسته انَّ العُهودَ عِندَ مَلیکِ النُّهی ذِمَم می‌جست از سحابِ اَمل رحمتی ولی جز دیده‌اش مُعاینه بیرون نداد نَم الآنَ قَد نَدِمتَ و ما یَنفَعُ النَّدَم ساقی چو مَه رخ و از اهلِ راز بود حافظ بخورد باده و و فقیه هم ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/914 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
دوش بیماری چشم تو بِبُرد از دستم لیکن از لطفِ لبت صورتِ جان می‌بستم دیرگاه است کز این جامِ هِلالی مستم از ثُباتِ خودم این نکته خوش آمد که به جُور در سرِ کویِ تو از پایِ طلب نَنْشَستم عافیت چشم مدار از منِ میخانه نشین که دَم از خدمتِ رندان زده‌ام تا هستم در رَهِ از آن سویِ فنا صد خطر است تا نگویی که چو عمرم به سر آمد، رَسْتَم ؟ چون به محبوبِ کمان ابرویِ خود پیوستم بوسه بر دُرجِ عقیقِ تو حلال است مرا که به افسوس و جفا مُهرِ وفا نشکستم صنمی لشکریَم غارتِ کرد و بِرَفت آه اگر عاطِفَتِ شاه نگیرد دستم رُتْبَتِ دانشِ به فلک بَر شده بود کرد غمخواریِ شمشادِ بلندت، پَستم ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/912 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
سال‌ها پیرُویِ مذهبِ رندان کردم تا به فتویِ خِرَد حرص به زندان کردم قطعِ این مرحله با مرغِ سلیمان کردم سایه‌ای بر ریشم فِکَن ای گنجِ روان که من این خانه به سودایِ تو ویران کردم توبه کردم که نبوسم لبِ ساقی و کنون می‌گَزَم لب که چرا گوش به نادان کردم در خِلاف‌آمدِ عادت، بطلب کام که من کسب جمعیت از آن زلفِ پریشان کردم آن چه سلطانِ ازل گفت بکن، آن کردم دارم از لطفِ ازل جنَّتِ فردوس طمع گر چه دربانی میخانه فراوان کردم این که پیرانه‌سَرَم صحبتِ یوسف بنواخت اجر صبریست که در کلبهٔ احزان کردم صبح‌خیزی و سلامت طلبی چون هر چه کردم همه از دولتِ قرآن کردم گر به دیوانِ غزل صدرنشینم چه عجب؟ سال‌ها بندگیِ صاحبِ دیوان کردم ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/907 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈