شهیدی ڪہ بہ یاد اربابش اباعبدالله الحسین تشنہ بہ شهادت رسید ...
#شهید_شاپور_برزگر_گلمغانی
🌹 @love_shahid 🌹
کانال در آرزوی شهادت
شهیدی ڪہ بہ یاد اربابش اباعبدالله الحسین تشنہ بہ شهادت رسید ... #شهید_شاپور_برزگر_گلمغانی 🌹 @lov
#خاطرات_شهدا 📖
یہ دستش قطع شده بود ، اما دست بردار جبهہ نبود .
بهش گفتند : « با یہ دست ڪہ نمےتونے بجنگے ، برو عقب . »
گفت :
« مگہ حضرت ابوالفضل با یڪ دست نجنگید ؟
مگہ نفرمود : والله ان قطعتموا یمینے انے احامے ابداً عن دینے ...!؟ »
عملیات والفجر ۴ مسئول محور بود .
حمید باڪرے بهش مأموریت داده بود گردان حضرت ابوالفضل رو از محاصره دشمن نجات بده .
با عدهاے از نیروهاش رفت بہ سمت منطقہ مأموریت .
... لحظههاے آخر ڪہ قمقمہ رو آوردن نزدیڪ لبای خشڪش گفتہ بود : « مگہ مولایمان امام حسین (ع) در لحظہ شهادت آب آشامید ڪہ من بیاشامم ... !؟ »
شهید ڪہ شد ، هم تشنہ بود هم بـےدست …
« #سردار_شهید_شاپور_برزگر_گلمغانی ، فرمانده محور عملیاتے لشڪر ۳۱ عاشورا » 🌹
✍ : نشر بمناسبت هفتہ دفاع مقدس
http://eitaa.com/joinchat/1194983425C886630eb39
#کتاب_بخونیم 📖
یڪ سینی گذاشته بودیم وسط ، حلقه زده بودیم دورش.
داشتیم جمعیتی غذا میخوردیم
ڪه حاجیسلیمانی هم آمد.
جا باز ڪردیم نشست.
لقمه به لقمه با ما از همان سینی غذا برداشت و خورد.
ڪنار سینی یڪ بطری ڪوچڪ آب معدنی بود.
تا نیمه آب داشت.
بطری را برداشت.
درش را باز ڪرد و تا جرعه آخر خورد.
انگار نه انگار ڪه یڪی قبلا از آن خورده.
ما رزمنده عراقی بودیم ،
حاجی هم فرمانده ایرانی مان ،
همه ڪنار هم یڪ نوع غذا خوردیم ؛
عرب و عجم ، رزمنده و فرمانده.
📚 کتاب سلیمانی عزیز
🌹 @love_shahid 🌹
#در_محضر_خوبان 🌸
آیت الله سعادت پرور :
یڪـبار من در جوانـی
در خانه با خـانواده
بـداخلاقی ڪردم.
در عالم معنا به من گفتند ؛
بیست سال نالـههای تو
بـیاثـر شد.
🌹 @love_shahid 🌹
#رفیق ❤️
بگو
ڪدام
گوشهی قلبم
نشستهای ؛
ڪه اینگونه
تعادلم را بر هم زدی . . .
.
شب بخیر ای نفست
شرح پریشانی من
🌹 @love_shahide🌹
هدایت شده از کانال در آرزوی شهادت
آرزوی ڪربلا دارد هنوز این قافله ...
میرود پشت سر مولای خود بیفاصله ...
پرچمی در دست ما مانده ست از یاران ما ...
روی آن صد لاله نقش از خون سرداران ما ...
#سوی_دیار_عاشقان
#به_ڪربلا_میرویم
#هفته_دفاع_مقدس_گرامی_باد
♥️ @love_shahid ♥️
#اخلاق_شهدایی ♥️
یڪی از بچهها به شوخی پتو رو پرت ڪرد طرفم . اسلحه از دوشم افتاد و خورد تو سر ڪاوه . ڪم مونده بود سڪته ڪنم ؛ سر محمود شڪسته بود و داشت خون میآمد .
با خودم گفتم : الانه ڪه یه برخورد ناجوری با من ڪنه . چون خودم رو بیتقصیر میدونستم ، آماده شدم ڪه اگر حرفی ، چیزی گفت ، جوابش رو بدم .
دیدم یه دستمال از تو جیبش در آورد ، گذاشت رو زخم سرش و بعد از سالن رفت بیرون ! این برخورد از صد تا سیلی برام سختتر بود !
در حالی ڪه دلم میسوخت ، با ناراحتی گفتم : آخه یه حرفی بزن ، همونطور ڪه میخندید گفت : مگه چی شده ؟ گفتم : من زدم سرت رو شڪستم ، تو حتی نگاه نڪردی ببینی ڪار ڪی بوده !
همونطور ڪه خونها رو پاڪ میڪرد ، گفت : این جا ڪردستانه ، از این خونها باید ریخته بشه ، این ڪه چیزی نیست .
چنان من رو شیفته خودش ڪرد ڪه بعدها اگه میگفت : بمیر ، میمردم .
#سردار_شهید_محمود_کاوه
#درس_اخلاق
🌹 @love_shahid 🌹
7.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تمام قدمهایمان
را از پرواز شما داریم .
این روزها بیشتر از همیشه
شرمنده شما و قدردانتان هستیم .(شهید)
✍ (یادش بخیر... متنی که سال پیش در پیادهروی اربعین ارسال کردم😔)
آقا دلمون برات تنگ شده با دوری، جریممون نکن.
#اربعین #یاحسین #امام_حسین #دلم_برات_تنگ_شده #دل_بارانی #شهدا #شهیدسلیمانی #شهدای_مدافع_حرم
🌹 @love_shahid🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نائب_الزیاره_ام🌹
خرم آنلحظه که مشتاق به یاریبرسد
آرزومند نگاری به نگاری برسد
قیمت گل نشناسد مگر آن مرغ اسیر
که خزان دیده بود پس به بهاری برسد
#شهید_جواد_محمدی
🌹 @love_shahid 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حالشو خریدارم 😍❤️
#پیادهروی_اربعین
خوشبحال عراقیها
🌹 @love_shahide 🌹
#دل_بده ♥️
« ما الان تنها با آنهایی ڪار داریم ڪه رهرو عشقند ، نه رهرو تڪلیف ؛
" رهرو عشق " یڪ گام بالاتر از تڪلیف است .»
« عجیب این جمله رو دوست داشت .»
امام خمینی (ره) در خواب این جملہ رو بهش گفتہ بود .
اما طوری با این جمله حال میڪرد ڪه انگار امام اون رو مستقیم توی گوشش زمزمه ڪرده ...
وقتهایی ڪه از ڪم لطفیها دلش میگرفت همین جمله رو تڪرار میکرد .
این جملہ روی سنگ مزارش هم نوشته شده است ...
#شهید_مجید_پازوکی
#جستجوگر_نور
🌹 @love_shahid 🌹