💠 تهدیدهای ترامپ و نتانیاهو را جدی بگیریم؟ (۳): مُنْذِرون
الف) خدا میخواهد بیشتر به منذرون فکر کنیم تا مُخَوِّفون یا مُرْجِفون!
#مُخَوِّفون #مُرْجِفون #مُنْذِرون
✍ محمد سعادتمند
#یادداشت ۹ (بخش سوم) - بیستویکم اسفند ۱۴۰۳
آیا با وجود برچسبهایی همچون "مُخَوِّفون" و خصوصا "مُرْجِفون"، دیگر کسی جرأت میکند از شکستهای ما و عواملش و یا از طراحیهای دشمن حرف بزند؟
پاسخ روشن است!
همان خدایی که یکبار در مورد مُخَوِّفون گفته و یکبار خطر مُرْجِفون را گوشزد کرده؛ بارها و بارها از اصطلاحی دیگر در قرآن کریم سخن گفته که صاحبان آن اصطلاح، همواره گره از کار لشکر مؤمنین باز میکنند و بسیار پُرفایدهاند: انذار. [۱]
منذرون دائما از شکستهای ما و علل آن میگویند و پیدرپی از نقشههای دشمنان حرف میزنند اما به جای اینکه مثل مُرْجِفون در لشکر مومنین تولید ضعف کنند؛ برعکس: قدرت تولید میکنند. چگونه؟ آنها قواعدی را در سخنگفتنشان پیاده میکنند که با رعایت آن چهارچوبها هر چقدر از شکستهای ما و طراحیهای پیچیده مشرکین بگویند، ما بیدارتر میشویم و بیشتر به حرکت میافتیم.
خدای متعال میفرماید: هر فردی به هر دلیلی جلوی منذرون را بگیرد یا به هر عنوانی از کمککردن به منذرون طفره برود عاملِ گسترش غفلت در لشکر خودی خواهد شد: لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أُنْذِرَ آباؤُهُمْ فَهُمْ غافِلُونَ. [۲]
در ادامه این یادداشت به فواید، قواعد و نمونههای انذار در آیات و روایات میپردازیم.
[۱] أَنْذَرَه: خَوَّفَه، و حَذَّرَه.
المحکم و المحیط الاعظم، ج۱۰، ص۶۱
[۲] سوره یس، آیه ۶
ادامه دارد...
@mTatbiqy
💠 تهدیدهای ترامپ و نتانیاهو را جدی بگیریم؟ (۴): مُنْذِرون
ب) منذرون در لشکر مؤمنین قدرت تولید میکنند! برخلاف مُرْجِفون!
#مُخَوِّفون #مُرْجِفون #مُنْذِرون
✍ محمد سعادتمند
#یادداشت ۹ (بخش چهارم) - بیستویکم اسفند ۱۴۰۳
حضرت فاطمه میفرماید رسول خدا ماموریتهای خودش را با تکیه بر انذار جلو میبُرد: فَبَلَّغَ اَلرِّسَالَةَ صَادِعاً بِالنِّذَارَةِ. [۱]
به بیان دیگر، رسول خدا امامِ منذرون بود اما مُرْجِفون را میکُشت.
چگونه انذار میداد؟ دقیقتر بپرسیم: رسول خدا جامعه را از چه چیزی میترسانْد و برحذر میداشت؟ ایشان تلهها و طراحی مشرکین را نشان میداد و مدیریت میفرمود که راه فرار از آن تلهها را پیدا کنیم و فرمان لشکر را میچرخاند تا در آن تلهها نیفتیم: مَائِلاً عَنْ مَدْرَجَةِ اَلْمُشْرِكِينَ. [۲]
ایشان چه میکرد که ما در تلههای مشرکین نیفتیم؟ رسول خدا به گونهای در جمع مؤمنین از شکستهای ما و طراحیهای دشمنان سخن میگفت که قدرت تولید میکرد؛ پس از گفتگوهای منذرانهی خود با جمع مومنین، شمشیرها تیز میشد برای اینکه بر فرق سر مشرکین کوبیده شود: ضارِباً ثَبَجَهُمْ. دست و بازو بیرون میآمد که گلوی مشرکین را بگیرد و خفهشان کند: آخِذاً بِاَکْظامِهِمْ. زبانها و لسانها قوت میگرفت که به جهاد تبیین بپردازد: داعِیاً بِالْحِکْمَةِ و الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ.
حضرت فاطمه در ادامه میفرماید: آنقدر رسول خدا به انذار ادامه میداد و قدرت تولید میکرد که باعث نابودشدن دشمنِ مشرک و عقبنشینیِ او میشد: حَتَّى انْهَزَمَ الْجَمْعُ وَ وَلَّوُا الدُّبُرَ. (برخلاف مُرْجِفون که دائما خبر از نابودی لشکر مؤمنین میدهند.)
[۱] خطبه فدکیه (الاحتجاج، ج۱، ص۱۰۰)
صادِعاً یعنی جلو بردن کاری در مسیری سخت.
الصَّدْع: شَقّ في شيء له صلابة
تهذیب اللغة، ج۲، ص۶
[۲] خطبه فدکیه
مَدْرَجَةِ یعنی تلهها و چالههای مسیر.
مَدْرَجَةِ: يقال لقارِعةِ الطّريقِ.
تاج العروس، ج۳، ص۳۶۳
ادامه دارد...
@mTatbiqy
💠 تهدیدهای ترامپ و نتانیاهو را جدی بگیریم؟ (۵): مُنْذِرون
ج) منذرون از شکستهای ما و طراحیهای دشمن سخن میگویند؛ اما با قواعدی مشخص. برخلاف مُرْجِفون!
#مُخَوِّفون #مُرْجِفون #مُنْذِرون
✍ محمد سعادتمند
#یادداشت ۹ (بخش پنجم) - بیستودوم اسفند ۱۴۰۳
خدای متعال در آیات ۳ تا ۵ سوره قصص میفرماید: ای پیامبر! خبر موسی و فرعون را برای تو میگوییم تا برای مردم بیان کنی. البته نه خبرهای کلی بلکه خبرِ "شکستهای جامعه موسای زمانهات از دستگاه فرعون" و "طراحیهای پیچیده فرعون زمانهات علیه موسی" را برای مردم بگو [۱] بهشرط رعایت ۴ قاعده.
الف) در جمع خصوصی مؤمنین بگو و نه در ملأ عام: لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ. [۲] نه در قاب تلویزیون! نه در کانال چندصد هزار نفریات! نه در استوری پیجت!
چون قلب عامه مردم شاید تحمل شنیدن طراحیهای عجیب و غریب و هولناک دشمن را نداشته باشد اما مؤمنین برعکساند؛ آنها را خوف و حزن نمیگیرد بلکه توکل و حرکتشان بیشتر هم میشود: لَمَّا رَأَی الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزابَ قالُوا هذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلاَّ إيماناً وَ تَسْليماً [۳]
ب) هم خبرها باید راست باشد و هم تحلیلها: بِالْحَقّ. [۴]
نه مثل مُرجِفون که برای آنکه بگویند لشکر مؤمنین شکست خورده حاضرند دست به کار شنیعی بزنند: یُوَلِّدون الاخبار الكاذِبة. [۵]
ج) اطلاعات بهروز به آنها بده که این جنایاتِ فرعونِ زمانهات به دلیل خوی جنایتکاری خود اوست و ربطی به اشتباهات شما ندارد: إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِي الْأَرْضِ. [۶]
نه مثل آن طلبهی خلع لباسشده یا آن روزنامهنگار انقلابی سابق که میگویند اسرائیل وحشی شده به خاطر فلان اشتباهات جمهوری اسلامی!
د) اطلاعات بهروز در اختیار آنها بگذار که متوجه شوند خدا اراده کرده تا فرعونیان زمانهات را درهم بکوبد و شما را سرور آنان کند: وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ. [۷]
وقتی این چهار شرط را رعایت کردی هرچه میخواهی از شکستهای جامعه مومن و از طراحیهای پیچیده دشمن بگو. هرچه بیشتر بگویی قدرت بیشتری تولید میشود.
ادامه دارد...
@mTatbiqy
💠 تهدیدهای ترامپ و نتانیاهو را جدی بگیریم؟ (۶): مُنْذِرون
د) منذرون از سستی و بیبرنامگی و نداشتن ابتکار عمل در لشکر خودی میترسانند؛ اما مُرْجِفون و مُخَوِّفون از قدرت مشرکین!
#مُخَوِّفون #مُرْجِفون #مُنْذِرون
✍ محمد سعادتمند
#یادداشت ۹ (بخش ششم) - بیستوچهارم اسفند ۱۴۰۳
خدای مُنْذِرون نه تنها از مشرکین نمیترساند بلکه ترس از مشرکین را تحقیر میکند. فرمود: وقتی دشمنانتان جنگ را شروع کردند چرا جوابشان را نمیدهید؟ نکند از آنها میترسید؟! اگر مؤمن هستید از خدا بترسید که در اینجور مواقع، اولویتش برای ترسیدن خیلی بیشتر است!: أَ لا تُقاتِلُونَ قَوْماً نَكَثُوا أَيْمانَهُمْ ... هُمْ بَدَؤُكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ أَ تَخْشَوْنَهُمْ فَاللهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ [۱]
جالب است که حضرت فاطمه دقیقا از همین عبارت در میانهی خطبه فدکیه استفاده میکند. نکند میترسید که به دفاع از حق ولایت قیام نمیکنید: أَ تَخْشَوْنَهُمْ؟ با اینکه دارای نیروهای رزمی هستید و اسلحه و سپر جنگی در اختیار شماست؟: اَنْتُمْ ذَوُو الْعَدَدِ وَ الْعُدَّةِ وَ الْاَداةِ وَ الْقُوَّةِ، وَ عِنْدَکُمُ السِّلاحُ وَ الْجُنَّةُ. [۲]
حالا با درنظرگرفتن چهار قاعدهای که قبلا بیان شد، ببینید امیر مُنْذِرون چگونه مؤمنین را دائما از سستی، بیبرنامگی و عدم ابتکار عمل در لشکر خودی میترساند ولی از مشرکین نه!
فرمود: به خدایی که جانم در اختیار اوست این شامیان بر شما پیروز میشوند به دلیل اینکه "شما" در ایفای حقوق رهبرتان سستی میکنید: أَمَا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَيَظْهَرَنَّ هَؤُلَاءِ الْقَوْمُ عَلَيْكُمْ ... لِإِسْرَاعِهِمْ إِلَى بَاطِلِ صَاحِبِهِمْ وَ إِبْطَائِكُمْ عَنْ حَقِّي.
به جهاد دعوتتان میکنم ولی "شما" تکان نمیخورید: اسْتَنْفَرْتُكُمْ لِلْجِهَادِ فَلَمْ تَنْفِرُوا [۲]
فرمود: کار جنگ با شما جلو نمیرود چون در لحظهای که دشمن دارد دائما علیهتان نقشه میکشد "شما" بدون ابتکار عمل و بدون نقشه مشغول زندگی خودتان هستید: تُكَادُونَ وَ لَا تَكِيدُونَ.
به خاک کشورتان تجاوز کردهاند و "شما" عین خیالتان نیست: تُنْتَقَصُ أَطْرَافُكُمْ فَلَا تَمْتَعِضُونَ.
در لحظاتی هستیم که خواب به چشم دشمنتان نمیآید و پیوسته مشغول طراحی و عملیات علیه شما هستند ولی "شما" در غفلت و حواسپرتی بسر میبرید: لَا يُنَامُ عَنْكُمْ وَ أَنْتُمْ فِي غَفْلَةٍ سَاهُونَ [۳]
روضه مولا آنجاست که منذرون در جامعه علی کم هستند و او در جنگ تبیینی دستتنهاست و جامعه در خواب غفلت!
انذارهای او گرچه بلند است به بلندای همهی تاریخ اما رهبر مؤمنین اگر رِبّیّون کثیر (حلقههای میانی پر تعداد) [۴] نداشته باشد عاقبت حکومتش بهتر از عاقبت حکومت امیرِمنذرین نخواهد شد.
صَلَّی اللهُ عَلَیْکَ یا امیرالمؤمنین...
[۱] سوره توبه آیه ۱۳
[۲] خطبه فدکیه (الاحتجاج، ج۱، ص۱۰۳)
[۲] بخشهایی از خطبه ۹۷ نهج البلاغه
[۳] بخشهایی از خطبه ۳۴ نهج البلاغه
[۴] وَ كَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثيرٌ
چه بسيار پيامبرانى كه مردان الهى فراوانى به همراه آنان میجنگیدند.
سوره آل عمران، آیه ۱۶۴
یادداشت تمام!
بِکُم فَتَحَ الله و بِکُم یَخْتِم
@mTatbiqy
💠 روایت پیشرفتِ پس از مقاومت
✍ محمد سعادتمند
#یادداشت ۱۰ (بخش اول)- سیویک اردیبهشت ۱۴۰۴
قرآن کریم در راستای تشویق مردم به مقاومت در برابر فشار دشمنان، فوائد متعددی ذکر کرده است.
مثل آنکه فشارهای دشمنان به شما آزمایشی از سوی خدای متعال است و اگر در مقابل این اذیتهای دشمنان مقاومت کنید از گناهان پاک شده و به بهشت خدا نائل میشوید. چنانچه در آیه ۱۴۱ و ۱۴۲ سوره آل عمران همین معنا را بازگو میکند: لِيُمَحِّصَ اللهُ الَّذينَ آمَنُوا وَ يَمحَقَ الكافِرينَ أَم حَسِبْتُم أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمّا ... يَعْلَمَ الصّابِرينَ.
امام سجاد علیه السلام میفرماید وقتی در کربلا کار بر پدرم سخت شد برخی از یزیدیان از بانشاطبودن پدرم در لحظات آخر متعجب بودند و به هم میگفتند چرا حسین از مرگ خود نمیترسد؟! اینجا پدرم رو به طرف یاران باقیماندهی خود کرده و فرمود: مقاومت کنید که مرگ فقط و فقط پلی است که ما را به بهشت وسیع خدا و نعمتهای همیشگیاش میبرد: صَبْراً بَنِي اَلْكِرَامِ فَمَا اَلْمَوْتُ إِلاَّ قَنْطَرَةٌ تَعْبُرُ بِكُمْ عَنِ اَلْبُؤْسِ وَ اَلضَّرَّاءِ إِلَی اَلْجِنَانِ اَلْوَاسِعَةِ وَ اَلنَّعِيمِ اَلدَّائِمَةِ. [۱]
خدای بزرگ فائدهی دیگر مقاومت را اینگونه اظهار میکند: اگر مقاومت کنید خدا ظهور منجی عالَم علیهالسلام را رقم میزند. چنانچه در آیه ۱۵۵ و ۱۵۷ سوره بقره -که طبق روایات، برای دوران قبل از ظهور مهدی آل محمد علیهم السلام است- بیان میکند برای اهل صبر و مقاومت صلواتی از جانب خدایشان میفرستیم: لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ ... وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ ... أُولئِكَ عَلَيهِم صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِم [۲]
اما یکی از مهم ترین استدلالهای قرآن برای "مقاومت در برابر فشار دشمنان" این است که آینده بهتری در انتظار ملتتان [/امتتان] خواهد بود؛ آیندهای همراه با رفاه مادّی و پیشرفت.
در یک کلمه: مقاومت، پیشرفتآفرین است.
جالب آنکه رهبران الهی این استدلال همهفهم را در بین تودههای مردمشان بیان میکردهاند: قالَ مُوسى لِقَومِهِ استَعينُوا بِاللهِ وَ اصبِرُوا إِنَّ الأَرضَ لِلهِ يُورِثُها مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ العاقِبَةُ لِلمُتَّقينَ [۳]
لذا قرآن حکیم برای اینکه کسی "وَ العاقِبَةُ لِلمُتَّقينَ" در این آیه را دوباره به معنای بهشت اخروی در نظر نگیرد [۴] در چند آیه بعد، گزارشی میدهد از عاقبت قوم موسی که اهل صبر و مقاومت بودند و به پیشرفت و رفاه مادیِ قابل توجهی در همین دنیا رسیدند: وَ أَوْرَثنَا الْقَومَ الَّذينَ كانُوا يُستَضعَفُونَ مَشارِقَ الْأَرضِ وَ مَغارِبَهَا الَّتي بارَكْنا فيها. [۵]
و برای اینکه شک و شبههای پیش نیاید بلافاصله تاکید میکند این عاقبت پر از رفاه مادی را به خاطر مقاومتشان در برابر زورگوها به آنها بخشیدیم: وَ تَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنى عَلى بَني إِسْرائيلَ بِما صَبَروا.
از همینروست که باید اذعان کنیم: اولین راوی مقاومتِ پس از پیشرفت، خدای علیم و حکیم است.
چرا خدا روایت پیشرفتِ پس از مقاومت ارائه میدهد؟ چون مردمی که سخن موسای پیامبر به قومش را شنیدهاند حتما علم پیدا کردهاند به اینکه اگر مقاومت کنند به پیشرفت میرسند؛ اما همچنان به اطمینان قلب هم نیاز دارند یعنی احتیاج دارند تجربیات مردمان دیگر -که مقاومت کرده و به رفاه رسیدهاند- را ببینند و بشنوند. [۶] از این رو آیات متعددی از قرآن کریم به این روایت حیاتی برای مردم میپردازد.
مثل آیات ۵۷ تا ۵۹ سوره شعراء: فَأَخْرَجناهُم مِنْ جَنّاتٍ وَ عُيُونٍ - وَ كُنُوزٍ وَ مَقامٍ كَرِيمٍ - كَذلكَ وَ أَوْرَثْناها بَنِي إِسْرائِيلَ.
یا مثل آیات ۲۵ تا ۲۸ سوره دخان:
كَم تَرَكُوا مِن جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ - وَ زُرُوعٍ وَ مَقامٍ كَريمٍ - وَ نَعمَةٍ كانُوا فيها فاكِهينَ - كَذلِكَ وَ أَوْرَثناها قَوماً آخَرينَ
در ادامه این نوشتار به نمونههایی از "پیشرفتِ پس از مقاومت" در کشورها و دورههای مختلف تاریخ میپردازیم...
[۱] معانی الاخبار، ۲۸۹
[۲] نمونه تامّ صلواتی که خدا برای مؤمنین میفرستد ظهور امام زمان علیه السلام است؛ این معنا هم در آیه ۴۳ سوره احزاب بیان شده: هُوَ الَّذي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ ... لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ [مفصلتر: اینجا] و هم در روایت مشهور به حدیث لوح در الکافی، ج۱، ص۵۲۸.
[۳] سوره اعراف، آیه ۱۲۸
بشارت به پیشرفت مادی پس از مقاومت که در این آیه دیده میشود در سیره پیامبر اکرم هم نمونه دارد. رسول خدا در اوج مقاومت مردم در جنگ خندق، بشارت فتح ایران، مدائن و یمن را دادند. الخصال، ج۱، ص۱۶۲
[۴] چنانچه در آیه ۸۳ سوره قصص، این تعبیر به معنای بهشت اخروی است.
[۵] سوره اعراف، آیه ۱۳۷
[۶] برای مطالعه بیشتر در زمینه "جایگاه گزارش تجربیات دیگران به مردم در انتقال مفاهیم دینی" حتما این مقاله را بخوانید!
@mTatbiqy
💠 روایت پیشرفتِ پس از مقاومت
✍ محمد سعادتمند
#یادداشت ۱۰ (بخش دوم)- شانزدهم خرداد ۱۴۰۴
روایت پیشرفت مادها پس از مقاومت در مقابل آشورهای خونخوارِ کودککش:
آشوریان در سدهی ششم و هفتم پیش از میلاد مسیح به عنوان حکومتی خونخوار و ستمگر در منطقه غرب آسیا توسط مردمان مستضعف آن منطقه شناخته میشدند.
"آشوریان [برای مردم مظلوم منطقه] هیزم انبار کرده، آتش افروخته، کودکان را میسوزاندند، هرمهائی از زندگان میساختند، کاخها و معبدهای خویش را با تصاویر برجسته مردان و زنان اسیر و لخت با دامنهای دریده مزین میساختند." [۱]
حکومت باطلی که ماندگاری خود را در قتل و غارت مردم مستضعف منطقه میدید.
"اشرافیت آشوری برای خود ثروتهای عظیمی انباشته بودند که با خون مردم به دست آمده بود و بیرحمانه برای حفظ و زیادکردن منافع خود، بقیه مردم شرق نزدیک را استثمار میکردند." [۲]
"خطابههای ناحوم نبی نشان میدهد که مردم خاور نزدیک چه کسی را دشمن اصلی خود میدانستند." [۳]
اما یکی از ملتهای منطقه که بیش از بقیه تحت ستم آشوریان بود یعنی بابلیها بالاخره تصمیم گرفتند که در مقابل این ستمهای تمامنشدنی آشوریان بایستند.
"در سال ۶۲۶ پ.م قیامی به رهبری نبوپلاسر کلدانی (رهبر بابلیان) علیه پادشاه جدید و ستمگر آشور، ساراکوس شکل گرفت." [۴]
بابلیها تلاش کردند تا پای مادها را به جنگ به آشوریان باز کنند. با حاکمشدن هوخشتره در میان مادها، بالاخره بابلیان موفق شدند. مادها با دیدن جنایتهای تمامنشدنی آشوریان به هر صورت پای خود را به این جنگ نابرابر باز کردند؛ برای کمک به بابلیان و برای نابودی آشوریان خونریز.
"نبوپلاسر پای دیوارهای شهر آشور ظاهر شد او نتوانست این شهر را تسخیر کند اما موفق شد قلعه مهم آشوریان را باز کند. در این لحظه با ورود مادها به مبارزه نقطه عطفی در جنگ پدید آمد." [۵]
توان جمعیتی و نظامی مادها معادله جنگِ نابرابرِ آشوریان جنایتکار در مقابل مظلومان بابلی را تغییر داد.
"با ورود مادها به پایتخت آشوریان یعنی شهر آشور، مدافعان آن شهر، شهر خود را ویران کردند." [۶]
جنگ شدیدی میان دو طرف شکل گرفت اما پیروزی از آن کسانی شد که برای حمایت از مظلومان وارد صحنه درگیری شدند و شکست نصیب طرفی شد که عمری در استثمار و ظلم به مردم منطقه از هیچ جنایتی فروگذار نکرده بود. مادها که برای ریشهکن کردن ظالمان آشوری وارد صحنه نبرد شدند در حالی از این جنگ بیرون آمدند که بر آشوریان پیروز شده و ثروت عظیمی نصیب آنان شد.
"در شهر قتل عام صورت گرفت، مادها گنجینههای بیشماری را بهدست آوردند که آشوریان با غارت همه کشورهای خاور نزدیک در طول قرنها آنها را بر روی هم انباشته بودند. این گنجها اکنون میبایست شالودهای شود برای آنچه که بعدا به ثروت افسانهای سرزمین مادها تبدیل گردید." [۷]
مدت کوتاهی پس از فتح آشور، عملیات گسترده دیگری صورت گرفت و دومین شهر بزرگ آشوریان، نینوا نیز توسط مادها فتح شد و ثروت عظیمی دیگری نصیب مردم سرزمین ماد شد.
"حالا با تسخیر آشور و نینوا [دو شهر اصلی آشوریان] مادها یکشبه به ثروتهای هنگفت و باورنکردنی دست یافتند." [۸]
ثروتهایی که مدتی بعد امپراتوری هخامنشیان را در مدیریت نیمی از جهان آنروز کمک کرد...
[۱] تاریخ ماد (نوشته ایگور دیاکونوف)، ترجمه کریم کشاورز، نشر بنگاه ترجمه (۱۳۴۵ش)، ص۳۸۱
[۲] تاریخ ایران دوره ماد (نوشته ایلیا گرشویچ)، ترجمه بهرام شالگونی، نشر جامی (۱۳۹۰ش)، ص۲۰۴
[۳] همان
[۴] همان
[۵] همان، ص۲۰۷
[۶] همان، ص۲۰۸
[۷] همان
[۸] همان، ص۲۲۴
ادامه دارد...
@mTatbiqy
💠 روایت پیشرفتِ پس از مقاومت
✍ محمد سعادتمند
#یادداشت ۱۰ (بخش سوم)- بیستم خرداد ۱۴۰۴
نهج البلاغه و دستور به روایت پیشرفتِ پس از مقاومت:
تَدَبَّرُوا أَحْوَالَ اَلْمَاضِينَ مِنَ اَلْمُؤْمِنِينَ قَبْلَكُمْ كَيْفَ كَانُوا فِي حَالِ اَلتَّمْحِيصِ وَ اَلْبَلاَءِ أَ لَمْ يَكُونُوا أَثْقَلَ اَلْخَلاَئِقِ أَعْبَاءً وَ أَجْهَدَ اَلْعِبَادِ بَلاَءً وَ أَضْيَقَ أَهْلِ اَلدُّنْيَا حَالاً
و در احوالات مؤمنان پيشين تدبر كنيد، كه چگونه در حال آزمايش و امتحان به سر بردند، آيا بيش از همه مشكلات بر دوش آنها نبود؟ و آيا بيش از همه مردم در سختى و زحمت نبودند؟ و آيا از همه مردم جهان بيشتر در تنگنا قرار نداشتند
اِتَّخَذَتْهُمُ اَلْفَرَاعِنَةُ عَبِيداً فَسَامُوهُمْ سُوءَ اَلْعَذَابِ وَ جَرَّعُوهُمُ اَلْمُرَارَ فَلَمْ تَبْرَحِ اَلْحَالُ بِهِمْ فِي ذُلِّ اَلْهَلَكَةِ وَ قَهْرِ اَلْغَلَبَةِ لاَ يَجِدُونَ حِيلَةً فِي اِمْتِنَاعٍ وَ لاَ سَبِيلاً إِلَى دِفَاعٍ
فرعونهاى زمان، آنها را به بردگى كشاندند، و همواره بدترين شكنجهها را بر آنان وارد كردند، و انواع تلخىها را به كامشان ريختند، كه اين دوران ذلّت و هلاكت و مغلوب بودن، تداوم يافت نه راهى وجود داشت كه سرپيچى كنند، و نه چارهاى كه از خود دفاع نمايند
حَتَّى إِذَا رَأَى اَللَّهُ سُبْحَانَهُ جِدَّ اَلصَّبْرِ مِنْهُمْ عَلَى اَلْأَذَى فِي مَحَبَّتِهِ وَ اَلاِحْتِمَالَ لِلْمَكْرُوهِ مِنْ خَوْفِهِ جَعَلَ لَهُمْ مِنْ مَضَايِقِ اَلْبَلاَءِ فَرَجاً فَأَبْدَلَهُمُ اَلْعِزَّ مَكَانَ اَلذُّلِّ وَ اَلْأَمْنَ مَكَانَ اَلْخَوْفِ
تا آن كه خداوند، تلاش و استقامت و بردبارى در برابر ناملايمات آنها را، در راه دوستى خود، و قدرت تحمّل ناراحتىها را براى ترس از خويش، مشاهده فرمود. آنان را از تنگناهاى بلا و سختىها نجات داد، و ذلّت آنان را به عزّت و بزرگوارى، و ترس آنها را به امنيّت تبديل فرمود
فَصَارُوا مُلُوكاً حُكَّاماً وَ أَئِمَّةً أَعْلاَماً وَ قَدْ بَلَغَتِ اَلْكَرَامَةُ مِنَ اَللَّهِ لَهُمْ مَا لَمْ تَذْهَبِ اَلْآمَالُ إِلَيْهِ بِهِمْ
و آنها را حاكم و زمامدار و پيشواى انسانها قرار داد، و آن قدر كرامت و بزرگى از طرف خدا به آنها رسيد كه خيال آن را نيز در سر نمىپروراندند
أَ لَمْ يَكُونُوا أَرْبَاباً فِي أَقْطَارِ اَلْأَرَضِينَ وَ مُلُوكاً عَلَى رِقَابِ اَلْعَالَمِينَ
آيا در آن حال مالك و سرپرست سراسر زمين نبودند؟ و رهبر و پيشواى همۀ دنيا نشدند.
خطبه ۲۶
ادامه دارد...
@mTatbiqy
💠 روایتِ جنایت
✍ محمد سعادتمند
#یادداشت ۱۱ - یکم تیرماه هزار و چهارصد و چهار
با مطالعه عرصههای جنگ روانیِ دشمن در جنگ هفته گذشته به روشنی درمییابیم که یک گزاره محور حملات شناختیِ صهیونیستهاست: ما با مردم کار نداریم و فقط با حکومت جمهوری اسلامی سر و کار داریم!! [۱]
ضد روایت او هم یک خط است: دائما در تولیدات تبیینی و رسانهای صداوسیما و تمامیِ نیروهای تبیینی کشور بر یک گزاره تاکید شود: اسرائیل برای نابود کردن جمهوری اسلامی هیچ ابایی ندارد که در ایران نیز همچون غزه به نسلکشی روی آورد. دلیل؟ کودکانی که در این مدت به قتل رسانده.
بایستی در روایت از جنگ با اسرائیل، در کنار تصاویر فرماندهان شهید، از تصاویر شهدای کودک نیز به همان اندازه، بلکه بیشتر استفاده شود.
خدای متعال وقتی دستور به روایتکردن جنایتهای فرعونیان زمانه میکند بر روی یک محور اصرار میکند: به همه بگویید که فرعونیان زمانهتان کودککُش هستند. [۲]
چرا؟ روشن است! کودک خردسال ربطی به سیاست و حکومت و جنگ ندارد. این را تمامی انسانها حتی اگر فاقد کمترین بصیرت و فهم سیاسی باشند هم میفهمند و همراه میشوند.
لذا در قیامت که محکمه عدل است و هیچکس ناراضی از این دادگاه بیرون نمیرود، [۳] از همه گناهکاران سوال میشود تا توضیح بدهند چرا خطا کردهاند [۴] به جز افراد معدودی که یکی از آنها کودککُشهاهستند. آنها حتی لیاقت ندارند که توضیح بدهند: وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ. [۵]
حقانیت یک شخصیت سیاسی مانند امیرالمؤمنین علیهالسلام قرنهاست که با شهادت محسن مظلومش برای آنانکه هیچگاه پیرو پسر ابیطالب نبودهاند معلوم شده است.
آنکه بسیاری از ارمنیان و اهلسنت و آزادگان غیرشیعهی جهان را وارد عالَم پر نور حسین بن علی علیه السلام کرده، شنیدن مصیبت طفل شیرخواره و دختر سه سالهی ایشان بوده است.
از همینرو تمام دستگاهها و نیروهای رسانهای و شناختی و تبیینی لشکر مؤمنین باید در کنار بیان روایت از سرداران شهید، روایت کودکان مظلوم را هم به صورت جدی در دستور کار قرار بدهند.
هر اندازه هم ملموستر به شهدا بپردازیم اثرگذاری بیشتری در خنثیکردن جنگ روایتِ صهیونیستهای خارجی و داخلی بهدست آوردهایم؛ چه از کودکان گفتیم و چه از دیگر جنایتها، باید به یک مورد به دقت و با جزئیات بپردازیم و یک شهید را انتخاب کرده و بر روی ویژگیهای او کار کنیم تا مردم احساس اُنس و همدردی بیشتری کرده و بتوانند با آن شهید ارتباط برقرار کنند.
یعنی علاوه بر اینکه آمار میدهیم بایستی یکی از نمونهها را انتخاب کرده و به صورت ملموس او را به صورت مجزا و پرتکرار روایت کنیم. مثلا اگر به مردم میگوییم که "در این چند روز اسرائیل ۳۰ کودک را کُشته" باید یک یا دو تن از این کودکان را با جزئیات روایت کنیم. باید عکس رایان قاسمیان شهید دوماههای که کفن شده و روی دست پدرش پیش چشم مردم بالا آمده را در تبلیغات شهری یا محلی یا جلسات خانگی در پیشروی مردم قرار دهیم.
خدای متعال میتوانست صرفا به آمار نوزادانی که به دست ماموران فرعون به قتل رسیدهاند اکتفا کند اما اصرار دارد بگوید طرز کشتن نوزادان بسیار وحشیانه بوده: يُذَبِّحُونَ أَبْناءَكُمْ. میتواند اجمالا بگوید به قتل رسیدهاند اما به صورت پرتکرار میفرماید سر نوزادان را از تن جدا میکردند. [۶]
امیرالمؤمنین علیهالسلام وقتی میخواهد مردم را برای جنگ جمل همراه کند به دقت یک مورد از جنایتهای جملیها را شرح میدهد: "جملیها ریختهاند در بصره، عثمان بن حُنیف را گیر آوردهاند و دانه دانه موهای سر و صورتش را کَندند و بدنش را تکهتکه کردند": فَمَثَّلوا به كُلَّ المُثْلَة و نَتَفوا كُلَّ شَعْرَةٍ في رأسه و وجهه و قتلوا شيعتي طائفة صبرا و طائفة غدرا و طائفة عضوا بأسيافهم. [۷]
[۱] برای نمونه؛ ر،ک: اولین سخنرانی نتانیاهو یکساعت پس از ترور فرماندهان و دانشمندان ایران در بامداد ۲۳ خرداد
[۲] مراجعه کنید به آیاتِ ۴۹ سوره بقره، ۶ سوره ابراهیم و ۴ سوره قصص.
[۳] فَالْيَوْمَ لاتُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً
سوره یس، آیه ۵۴
[۴] مثل آنهایی که به دیگران میگویند تو انجام بده، گناهت گردن من: لَيُسْئَلُنَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَمّا كانُوا يَفْتَرُونَ. سوره عنکبوت، آیه ۱۳
یا مثل آنانی که قدر ولایت امیرالمؤمنین را ندانستند: لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعيمِ. سوره تکاثر، آیه ۸
یا مثل افرادی که منکر قیامت هستند: قَالَ أَ لَيْسَ هَذَا بِالْحَقِّ. سوره انعام، آیه ۳۰
[۵] از کودکی که کشته شده سوال پرسیده میشود که به کدامین گناه کُشته شدی؟!
سوره تکویر، آیه ۸
[۶] الذَّبْحُ: قَطْعُ الحُلْقُوم مِنْ باطنٍ.
لسان العرب، ج۲، ص۴۳۶
[۷] کشف المحجه (سید بن طاووس)، ج۱، ص۱۸۳
@mTatbiqy
💠 آیا فرعون میتواند موسی را به قتل برساند؟ نظر شما چیست؟
✍ محمد سعادتمند
#یادداشت ۱۲ (بخش اول) - هشتم تیرماه هزار و چهارصد و چهار
فرعون زمانهی امیرالمؤمنین و سیدالشهدا توانست موسای زمان را به قتل برساند [۱] اما فرعونِ زمانهی خاتم الانبیاء و حضرت موسی بن عمران نتوانست. نه تنها نتوانستند بلکه فرعون، رامسس دوم خودش توسط تیر غیبی خدای عزیز در دریا غرق شد و به قتل رسید [۲] و فرعونِ زمانه خاتم المرسلین، یعنی ابوسفیان بن حرب توسط رسول خدا منکوب شده و مجبور شد تمام ضوابط پیامبر را بپذیرد. [۳]
چه رمزی در این میان نهفته است که همه فراعنه زمانها، توطئه قتل رهبر مؤمنین را طراحی میکنند اما برخی موفق و برخی ناکام میشوند؟
چرا خدا میخواهد رهبری از رهبران جبهه حق، حسین بن علی علیهالسلام را قتیل ببیند [۴] ولی اجازه نمیدهد یهودیان بنی نضیر، رهبری دیگر یعنی حضرت محمد مصطفی را ترور کنند؟ [۵]
چه میشود که خدا به دل رسول خدا میاندازد که از موقعیتی که در تیررس یهودیان است سریعتر فاصله بگیرد [۶] یا به دل یکی از درباریان مومنِ فرعون -حزقیال- میاندازد که رأی فرعون را بزند و او را از کشتن موسی منصرف کند [۷] ولی به دل امیرالمؤمنین نمیاندازد که آن روز در تیررس یهودیِ نفوذی، ابن ملجم مرادی [۸] قرار نگیرد و به مسجد کوفه نرود یا چه میشود که به دل یکی از درباریان یزید نمیاندازد که رای یزید را زده، او را از کشتن حسین علیهالسلام منصرف کند؟
ادامه دارد...
[۱] در نگاه قرآن و عترت، کلمه فرعون اسم عامی است که بر مصادیق مختلف در زمانهای گوناگون صدق میکند. به عنوان مثال "وَ كَانَ فِرْعَوْنَ هَذِهِ اَلْأُمَّةِ" عنوانی است که امام صادق علیهالسلام بر معاویه بار کرده است. (الکافی، ج۴، ص۲۴۳)
[۲] فَأَخَذْناهُ وَ جُنُودَهُ فَنَبَذْناهُمْ فِي الْيَمِّ وَ هُوَ مُلِيمٌ
بالاخره، او و سپاهيانش را گرفتيم و به درياى خروشان ريختيم. بله! او مستحق هر سرزنشى بود.
سوره ذاریات، آیه ۴۰
[۳] داستان وساطت عباس بن عبدالمطلب برای بخشیده شدن ابوسفیان پس از فتح مکه را در المغازی (واقدی)، ج۲، ص۸۱۷ ببینید.
[۴] پس از آنکه محمد حنفیه از ابیعبدالله میپرسد چرا قصد خروج از مدینه را دارید ایشان در پاسخ میفرماید: رسول خدا را در خواب دیدم که فرمود خدا میخواهد تو را کُشته ببیند.
أتاني رسول الله ص بعد ما فارقتك، فقال: يا حسين أخرج فإن الله قد شاء أن يراك قتيلا.
اللهوف، ص۴۰
[۵] رسول خدا به قلعه بنی نضیر رفت تا غرامت دو نفر را به آنها بپردازد. آنان نیز عمر بن جِحاش یهودی را آماده کردند تا ایشان را ترور کند. خدای متعال رسولش را باخبر میکند و ایشان به سرعت از قلعه بیرون میآید.
بحارالانوار، ج۲۰، ص۱۶۴
[۶] يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللهِ عَلَيْكُمْ إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَنْ يَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ فَكَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنْكُمْ وَ اتَّقُوا اللهَ وَ عَلَى اللهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ
مومنین! نعمت خدا به خودتان را فراموش نكنيد: همان وقتهايى كه دشمنانتان، براى نابودى اسلام، قصد دستدرازى به شما داشتند؛ ولى خدا شرّشان را از سرتان كم كرد. مراقب باشيد [اگر میخواهید باز هم شرشان از سرتان کم شود] خدا و دستورات و سنتهایش را مراعات کنید [و یادتان باشد که] مؤمنان بايد فقط به خدا توكل كنند.
سوره مائده، آیه ۱۱
[۷] سوره غافر، آیات ۲۶ و ۲۸
[۸] برای مشاهده برخی روایات اهلبیت علیهمالسلام در زمینه یهودیبودن ابنملجم مرادی به این آدرسها مراجعه فرمایید: ۱. الخرائج (راوندی)، ج۱، ص۱۸۲ ۲. بحارالانوار، ج۴۲، ص۲۸۴ و ۳. تاریخ مدینه دمشق(ابن عساکر)، ج۴۲، ص۵۵۴
@mTatbiqy
💠 آیا فرعون میتواند موسی را به قتل برساند؟ نظر شما چیست؟
✍ محمد سعادتمند
#یادداشت ۱۲ (بخش دوم) - دهم تیرماه هزار و چهارصد و چهار
خدای متعال در آیه ۱۱ سوره مائده وقتی از برطرف شدن خطر ترور رهبر توسط یهودیان بنی نضیر سخن میگوید (فَكَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنْكُمْ - خدا شرّشان را از سرتان کم کرد) بلافاصله بعدش میفرماید: "وَ اتَّقُوا اللهَ" (مراقب باشيد [اگر میخواهید باز هم شرشان از سرتان کم شود] خدا و قواعدش را مراعات کنید) "وَ عَلَى اللهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ". [۱]
باید این دو سرفصل مطرحشده در آیه مفصلا گفتگو شود:
۱. تقوای الهی در خنثی کردن توطئههای دشمنان در آسیبرساندن به جامعه و رهبر مومنین دقیقا یعنی چه؟
۲. توکل مؤمنین به خدا در وقت خطر و تهدید دشمنان چه شکل و قالب و محتوایی دارد؟
ابتدا به سوال اول بپردازیم:
مگر خدای قوی چه سنتهایی برای ناکار کردن دشمن دارد؟ مگر او چه مکانیزم خاصی در عالَم تعبیه کرده که فعالکردن آن مکانیزم توسط بندگانش باعث میشود انواع توطئههای دشمنان خصوصا "بهقتلرساندن رهبر مومنین" خنثی شود که در این آیه به ما تاکید میکند آن مکانیزم را رعایت کنیم؟
پاسخ این سؤال در آیات ۱۸ تا ۲۰ سوره فتح گنجانده شده است: بیعت مردم با رهبر: "إِذْ يُبايِعُونَكَ"
چه بیعتی؟ اصحاب پیامبر میگویند رسول خدا از مردم بیعت گرفت که کسی فرار نکند و همه تا آخر مبارزه با دشمنان پای رهبرشان بمانند: إِنَّمَا بَایَعَهُمْ عَلَی أَنْ یُقاتِلوا الْمُشْرِکینَ ولَا یَفِرُّوا. [۲]
این بیعت چه خاصیتی دارد؟ اولینش خنثیشدن توطئههای دشمنان است: كَفَّ أَيْدِيَ النَّاسِ عَنْكُمْ.
خدا نمیگذارد طراحیهایی که علیه لشکر شما کردند محقق شود و قتل رهبر مؤمنین همیشه جزو مهمترین طراحیهایشان بوده است.
ادامه دارد ...
[۱] ترجمه: ([و یادتان باشد که] مؤمنان بايد فقط به خدا توكل كنند.)
[۲] بحارالانوار، ج۲۰، ص۳۳۰
@mTatbiqy
💠 آیا فرعون میتواند موسی را به قتل برساند؟ نظر شما چیست؟
✍ محمد سعادتمند
#یادداشت ۱۲ (بخش سوم) - یازدهم تیرماه هزار و چهارصد و چهار
مگر این بیعت مردم با رهبر چیست که خدا را وارد صحنه نبرد میکند و او شرّ مشرکین را از سر مؤمنین کم کرده و نمیگذارد رهبرشان را از آنها بگیرند؟
نزدیکترین تعبیری که در قرآن مطرح شده و شرحی بر این اصطلاح است مفهوم ضمیمهشدنِ (تَحَیّز) گروه عظیمی از مردم (=فئةٍ) به رهبر است که دست رهبر را در محکمترزدن دشمن بیشتر باز میکند. این را خدای شکستناپذیر در آیه ۱۶ سوره انفال به ظرافت بیان کرده است: مَنْ يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلاَّ ... مُتَحَيِّزاً إِلى فِئَةٍ...
وقتی خطری رهبر را تهدید میکند امتش نباید او را تنها بگذارند و باید دائما به او ملحق شوند تا هم او و هم دشمنانش ببینند که رهبر مؤمنین در کنار خود امت و جمعیتی پابهکار دارد. این همان رمزی است که قرآن کریم مطرح میکند تا مردم را به صحنه حمایت از رهبر بکشاند.
مردمِ سیدالشهدا را ببینید! آنها که با وجود علاقه شدید به رهبر، هیچگاه با او بیعت نکردند و در لحظات خطر، جز عدهی کمی، خود را به او نرساندند.
امتی که رهبرش را آنقدر دوست دارد که طبق نقلهای مختلف تاریخی از آمدن حسین بن علی علیهالسلام به مکه خوشحالیِ شدیدی به آنها دست میدهد [۱] و صبح و شب دور او حلقه زده و از محضر پربرکتش استفاده کرده، [۲] پای صحبتهای شیرینش نشسته و لذت میبرند. [۳] اما به او در لحظات خطر ضمیمه نمیشوند و در مسیر کربلا همراهیش نمیکنند.
چرا؟ چون هریک از دوستداران و طرفداران رهبر مانعی دارند و آن مانع نمیگذارد در هنگامه خطر همراه امامشان شوند.
یکی از طرفداران درجه یک رهبر، چون تحلیل خودش از میدان را از تحلیلهای امامش واقعبینانهتر میداند با او در هنگام خطر همراه نمیشود مثل محمد حنفیه [۴]
یکی دیگر چون بیش از حد دنبال رعایت اتقان در تجهیز لشکر است زمانِ همراهی را از دست داده و از رهبر جا میماند مثل یزید بن مسعود نَهْشَلی [۵]
یکی دیگر در لحظهای که دسترسی به خود رهبر وجود ندارد، به جای ملحقشدن به نماینده و کارگزار رهبر، از نزد خود تدبیری دیگر میکند و توفیق ملحقشدن به خود رهبر هم از او سلب میشود مثل مختار ثقفی. [۶]
یکی دیگر...
یکی دیگر...
ادامه دارد ...
[۱] و دخل الحسين إلى مكة ففرح به أهلها فرحا شديدا و جعلوا يختلفون إليه بكرة و عشية
الفتوح (ابن اعثم)، ج۵، ص۲۳
[۲] واختلف الناس إليه فكانوا يجتمعون عنده حلقا حلقا.
اخبار الطوال، ص۲۲۹
[۳] فَعَكَفَ النَّاسُ عَلَى الْحُسَيْنِ يَفِدُونَ إِلَيْهِ وَ يَقْدَمُونَ عَلَيْهِ وَ يَجْلِسُونَ حَوَالَيْهِ، وَ يَسْتَمِعُونَ كَلَامَهُ
البدایه و النهایه (ابن کثیر)، ج۸، ص۱۶۲
[۴] حمزه بن حمران به امام باقر علیهالسلام از تخلف محمد حنفیه در همراهی با سیدالشهدا سوال میکند. امام نیز با بیانی کنایی میفرماید: "خبری به تو میدهم ولی بعد از این مجلس، دیگر در مورد آن سوال نکن. سیدالشهدا به بنی هاشم نامهای کوتاه نوشت: بسم الله الرحمن الرحیم هر که با من همراه شود شهید است و هرکه از همراهی من تخلف کند قطعا به پیروزی نمیرسد: مَنْ تَخَلَّفَ عَنّی لَمْ یَبلُغِ الفَتْح."
مثیر الاحزان (ابن نمای حلی)، ص۳۹
قبل از این نامه، گفتگویی میان محمد حنفیه و امام شکل میگیرد که محمد، طرح خود برای پیروزی را به امام پیشنهاد میدهد.
ر،ک؛ اللهوف، ص۳۹
[۵] یزید بن مسعود پس از اینکه نامه امام به او رسید شروع کرد به توجیه و اقناع قبیلههای سعد و بنی تمیم برای همراهی با امام. اما آنقدر در تجهیز لشکر مشغول شد که وقتی لشکر، آماده حرکت از بصره به سمت کوفه شد خبر شهادت امام به او رسید: فلما تَجَهَّزَ للخُروج إلى الحسين بَلَغَه قَتْله.
الملهوف (سید بن طاووس)، ص۱۱۳
[۶] وقتی خبر قیام مسلم، هنگام ظهر به مختار رسید او سریعا پرچمی برافراشت و به سمت کوفه حرکت کرد ولی وقتی موقع نماز عشاء به کوفه رسید که ۴ هزار نفر یار مسلم او را تنها گذاشته بودند. مختار وقتی با نیروهای ابن زیاد روبرو شد به جای اینکه خود و یارانش را هر طوری شده به مسلم برساند و از او کسب تکلیف کند، تدبیر کرد و سریعا زیر پرچم عَمرو بن حُریث، فرمانده انتظامیِ عبیدالله در کوفه نشست. وقتی او را شناختند و نزد عبیدالله آوردند، به مختار گفت: تو برای یاری مسلم آمدی! مختار انکار کرد ولی عبیدالله با چوب دستیاش به صورت مختار کوبید و دستور داد او را به زندان بیاندازند. ابن زیاد به مختار گفت به خدا قسم که اگر عمرو بن حُریث به نفع حرف تو شهادت نمیداد همینجا گردنت را میزدم. مختار تا پس از شهادت امام در زندان بود.
تاریخ طبری، ج۵، ص۵۶۹ و ۵۷۰
@mTatbiqy
💠 آیا فرعون میتواند موسی را به قتل برساند؟ نظر شما چیست؟
✍ محمد سعادتمند
#یادداشت ۱۲ (بخش چهارم) - بیست و هشتم تیرماه هزار و چهارصد و چهار
بیعت مردم با رهبر در جنگ جمل را مقایسه کنید با ایام قبل از ترور رهبر، امیرالمؤمنین علیهالسلام.
مردمی که با یک سخنرانیِ کوتاه در کوفه از نماینده رهبر یعنی امام حسن علیهالسلام، به رهبرشان ملحق شدند چه میشود که ۳ سال بعد، درخواستهای شخص رهبر را بیپاسخ میگذارند و به او ضمیمه نمیشوند؟
وقتی امام مجتبی علیه السلام در مسجد کوفه فقط چند جمله در مورد شرایط خاص کشور و عدم پایبندی طلحه و زبیر به هیچ قاعده و قانون و قراردادی توضیح داده و از نیاز رهبر به حضور مردم در صحنه خبر میدهد، پاسخ مردم به او اجابت زبانی و عملی این دعوت است: فَسامَحَ النّاسُ و أجابوا و رَضوا به. [۱] و دوازده هزار نفر [۲] از لشکر ۲۰ هزار نفرهی حضرت امیر در جمل را شکل میدهند.
اما به سه دلیل تابآوری مردم امیرالمومنین در طی ۴ سال بکلّی از بین رفت:
۱. جنگهای طولانی و پیدرپی تحمیلشده بر حکومت مؤمنین [۳]: مثلا امیرالمؤمنین در جنگ صفین میخواست با پذیرش آتشبسهای متعدد و فرستادن تیمهای مختلف مذاکره به سمت شامیان [۴] زمان بیشتری به افکار عمومی شام بدهد تا دست از جنگ بکشند اما سپاهیان خستهی امیر به او میگفتند: ما زن و بچههایمان را چندماه است در کوفه گذاشته و آمدهایم در این بیابانهای اطراف شام که اینجا را وطن خود کنیم؟! [و معطل بنشینیم تا آنها حمله کنند تا بعد ما جوابشان را بدهیم؟] به ما اذن جنگ بده تا کار این نامردها را یکسره کنیم. [۵]
نضر حارثی میگوید در مهمترین شب صفین (لیلةالهَریر) سه روز پشت سر هم دو لشکر ۱۰۰ هزار نفره با هم گلاویز بودیم. روز اول، تیرها تمام شد و نیزهها شکست. تا فردا صبحش هم شمشیرها کج شد و از کار افتاد. کار جنگ به جایی رسید که خاک به صورت هم میپاشیدیم و تن همدیگر را گاز میگرفتیم. لحظاتی از جنگ صفین گذشت که دو لشکر، دیگر توان حملهکردن به صف مقابل را نداشتیم و از خستگی جلوی هم ایستاده بودیم و نفسنفس میزدیم و حمله نمیکردیم. [۶]
در لیلةالهریر (شب غرّش) چندین وقت نماز گذشت و دو سپاه نمیتوانستند نماز با رکوع و سجود بخوانند بلکه همگی مجبور بودند در حین جنگیدن و با ایماء و اشاره نماز بخوانند. [۷]
۲. جنگ روانی دستگاه معاویه در ارائه تصویری جنگطلب از رهبر مؤمنین: [۸]
نفوذیهایی همچون اشعث بن قیس در امتداد این جنگ روانی، دوگانه زندگی یا جنگ را در لشکر امیرالمؤمنین پایهگذاری کردند. وقتی یاران راستینِ امیرالمؤمنین مثل اشتر و عدی بن حاتم و عمرو بن حِمَق پس از قرآن به نیزه کردن معاویه، بر ادامه جنگ تاکید کردند اشعث گفت مردم زندگی را دوست دارند و نه جنگ: قَد أحَبَّ النّاسُ البَقاءَ و كَرِهوا القِتالَ. [۹]
۳. فقدان نیروهای زبدهی تبیینی خصوصا پس از شهادت عمّار
حالا دیگر پس از سه سال و اندی، مردمِ خسته از جنگ، دیگر با نهیبهای مستقیم رهبرشان هم به خود تکانی نداده و با او در خطرها بیعت نمیکنند.
ادامه دارد...
بخش بعدی یادداشت مثل حنظل، تلخ است و درمان!
[۱] الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۲۳۰
[۲] ابوطُفیل میگوید در ذی قار از امیرالمؤمنین علیهالسلام شنیدم که فرمود دوازده هزار و یک نفر از کوفه به شما میپیوندند: يَأتيكُم مِنَ الكوفَةِ اثنا عَشَرَ ألفَ رَجُلٍ و رَجُلٌ
تاریخ طبری، ج۴، ص۵۰۰
[۳] فقط جنگ صفین حدود ۵ ماه طول کشید. از ابتدای شوال سال ۳۶ ق که امیرالمؤمنین سپاهیان صدهزار نفریش را از شهر کوفه برای رسیدن به نزدیکی شهر رقّه سوریه در بیابانهای عراق و سپس سوریه راه انداخت تا درگیری شدید اصلی که در صفر سال ۳۷ ق به انجام رسید.
[۴] تاریخ طبری، ج۵، ص۵
[۵] و قالوا: يا أميرالمؤمنينَ! خَلَّفنا ذَرارِيَّنا و نِساءَنا بِالكوفَةِ، و جِئنا إلى أطرافِ الشّامِ لِنَتَّخِذَها وَطَنا؟! ائذَن لَنا في القتال.
شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید)، ج۴، ص۱۳
[۶] فَلَم يَبقَ شَيءٌ مِنَ السّلاحِ إلّا قاتَلتُ بِهِ، حَتّى تَحاثَينا بِالتُّرابِ، و تَكادَمنا بِالأَفواهِ، حَتّى صِرنا قياما يَنظُرُ بَعضُنا إلى بَعضٍ، ما يستَطيعُ واحدٌ مِن الفريقَينِ يَنهَضُ إلى صاحبِهِ و لا يُقاتِلُ
وقعة صفین، ص۳۶۹
[۷] و لا كانتِ الصَّلاةُ إلّا بِالتّكبيرِ وَ الإِيماءِ نَحوَ القِبلَةِ.
الفتوح (ابن اعثم)، ج۳، ص۱۸۰
[۸] خط اصلی در جنگ تبلیغاتی معاویه همین یک حرف است: تو علاقه داری بین مردم عراق و شام فتنه بیاندازی و درگیری ایجاد کنی! او تقریبا در تمام نامههای سرگشادهاش به امیرالمؤمنین -که برای تاثیرگذاری بر ذهنیت عامه مردم عراق مینوشت- همین خط را دنبال کرد.
برای مطالعه بیشتر در رابطه با نگاه ثقلین در مورد ضرورت تبیینِ اینکه رهبران مؤمنین جنگطلب نیستند و همواره دشمنان شروعکننده جنگ هستند این یادداشت را مطالعه کنید.
[۹] وقعة صفین، ص۴۸۲
@mTatbiqy