رحمة الله الواسعه ۵.mp3
5.96M
🏴#حسینیه_تأملات | شب پنجم
🔻شرح کتاب رحمت واسعه [قسمت چهارم]
➖تفاوت از زیر زمین تا آسمان!
➖قصه پروانه و شمع...
🆔eitaa.com/m_a_tavallaie
یه بغل گرم
غم و اضطراب رو میبره
کلافگی رو تموم میکنه
اصلا انگار میتونه تو رو یه آدم دیگه بکنه...
پدر حسن هم دوست نداشت؛
وقتی آقا شربت خوردن
اسم غلامش رو گذاشت عبدالرحمن
به شوق ابن ملجم!!
شاید همینجا بود
آقا پیکر تیر بارون شده برادر رو بغل کردن
فرمودن:
غارت زده کسی نیست که مالش رو غارت کنن
غارت زده منم که برادری مثل تو رو از دست دادم😭
شاید گفته باشه
عمو جان
خانواده ما دیگه تحمل نداره، جلوی روش حجت خدا رو بزنن
تو سپاه عمر سعد بود
میگه دیدم یکهو یه نوجوانی اومد به میدون
انگار چهره اش یه پارچه ماهه...
قاسمم
سخته برای عموت ببینه داری جلوش جون میدی...
قاسمم
تحمل نداره عمو ببینه خون ازت میره، کاری ازش بر نمیاد
تأملات | تولايى
قاسمم سخته برای عموت ببینه داری جلوش جون میدی... قاسمم تحمل نداره عمو ببینه خون ازت میره، کاری ازش
نمیدونم مجتبی گفته یا نه
ولی یه روزی هم مادرمون رو زدن
از ما کاری بر نمیومد...