تو راه یه نانجیبی گفت آقا، این آقازاده ها سنگینن، یکی رو به من بدین
رسول خدا چهره مبارک رو تلخ کردن
فرمودن خدا که تو رو میشناسه
رد شدن...
أمیرالمؤمنین اومدن
رسول الله فرمودن بچه ها
بغل پدرتون میرین؟
هر دو گفتن شانه رسول خدا برای ما شیرین تره
اگر بچه رو با این وضع ببرم خیمه، اهل خیمه رو چیکار کنم
اگر نبرم جواب زینب و رباب رو چی بدم؟!
تأملات | تولايى
اگر بچه رو با این وضع ببرم خیمه، اهل خیمه رو چیکار کنم اگر نبرم جواب زینب و رباب رو چی بدم؟!
کاش تحیر آقا همینجا تموم میشد
آخه نیاز به تیر نبود
کاری به کارش نداشتین
خودش یکساعت دیگه بغل مادرش جون میداد
4_5800815308520293606.mp3
10.73M
وقتشه با رفیقام
یه خورده خلوت کنم...
#حسینیه_تأملات
🆔eitaa.com/m_a_tavallaie