eitaa logo
محمدعلی جعفری
5.8هزار دنبال‌کننده
946 عکس
244 ویدیو
0 فایل
صفحه شخصی محمدعلی جعفری ♦️ نویسنده ♦️ مؤسس محفل نویسندگان منادی ➡️ @monaadi_ir ⬅️ 📚 آثار: تاوان عاشقی، تور تورنتو، جاده یوتیوب، آرام جان، سربلند، عمارحلب، قصه دلبری، وزیر قلابی و... راه‌های ارتباطی: 🆔 @m_ali_jafari8 🆔 Instagram.com/m_ali.jafari
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨️ منتظر یک روایت جدید از سفری متفاوت باشید... 🆔️ @m_ali_jafari
🔶️ حس ولایتی‌بودن بهم دست داد. از نوع علی‌اکبرشان. لحظه‌ای که در از کناردستی‌اش یک نخ سیگار گرفت و فندک کشید زیرش. طفلی رفته بوده نیویورک درباره قطعنامه ۵۹۸ مذاکره کند. وسط این هیری‌ویری تلکسی به دستش می‌رسد: منافقین به ایران حمله کردند! بعدها توجیه کرده: "بنده پزشک هستم و کاملا اطلاع دارم که سیگار بسیار مضر و سرطان‌زاست، اما در آن زمان تصورم بر این بود که حداقل با کشیدن سیگار تمرکزم بیشتر می‌شود!" 🔶️ وسط سه‌چهارتا پروژه نیمه‌تمام! نیاز به تمرکز داشتم. سیگار جواب نمی‌داد. مخصوصا برای کسی که دود و دم را تجربه نکرده. اوه شت! پیشنهاد یک ! کجای دلم می‌گذاشتمش؟ 🔶️ باکس بسته دیپلماتیک دست‌وبالم را تنگ می‌کند برای نوشتن. آن هم ینگه دنیا! طبق پروتکل‌ها اجازه تردد شهری هم که نیست. زیر ذره‌بین اپوزیسیون دلارمست که از پرش پشه هم سواستفاده سیاسی می‌کند هلک‌هلک پا شوم بروم بگویم چند من است؟ 🔶️ اوه شت! نمی‌شد از لوکیشن گذشت! یواِس‌آ، نیویورک، منهتن، سازمان ملل! های‌کِلَس‌جاب! 🆔️ @m_ali_jafari
🔶️ حس رفسنجانی‌بودن بهم دست داد؛ از نوع علی‌اکبرشان. در طول هشت سال ریاست‌جمهوری‌اش نرفت سازمان ملل. سِند تو کتف چپ کرد. آب از آب تکان خورد؟ سیاسی‌مردِ طرفدار گفتمان به‌جای موشک و چنین تحریمی؟ تحریم مجمع عمومی سازمان ملل که هرسال به سیاست‌مدارها گوشزد می‌کند ! 🔶️ اوباماطور لش شدم روی صندلی. پاهایم را ضربدری انداختم روی میز. مغزم زایید. رفتن به شهر فری‌سایزها؛ از فست‌فودهای مک‌دونالد گرفته‌ تا پهنای باند اینترنت و جاده‌ها! به جنگل آسمان‌خراش‌ها. جایی که بیشتری‌ها از هیبت خودروهایش میخکوب می‌شوند. ابرشهری که گنده‌بودنش خراش می‌اندازد به جان آدم‌ها. باید از این فری‌تور استفاده می‌کردم تا به‌عینه ببینم به جز وُپردوبلِ برگرکینگ و تِسلا ایکس آلبالویی خوش‌رکاب و نوشیدنی‌های استار‌باکس در سرزمین آدم‌های پابلند و بالاتنه‌کوتاه چه‌چیزی بزرگ‌ترست که سرش به تنش می‌ارزد؟ 🔶️ حالا من نه ولایتی هستم؛ نه رفسنجانی. یک ممدعلی از نوع اَبَرمردش. یک سوپرمن صدکیلویی ایرانی! باید بروم ببینم بالاخره "کت تن کیه؟!" 🔶️ اوه شت! نمی‌شود از این لوکیشن گذشت! یواس‌آ، نیویورک، منهتن، سازمان ملل! های‌کِلَس‌جاب! 🆔️ @m_ali_jafari
🔶 حس رونالدو بهم دست داد؛ از نوع کریستیانواش. کجا به مخیله‌اش خطور می‌کرد روزی به ایران برود و بخواهد از سکوی ایتا و بله با رفقاش ارتباط بگیرد؟ تازه از خدایش هم باشد! 🔶 حالا نمی‌دانم حس من هم به کریس دست می‌دهد یا نه؟ حسی شبیه غربت ! کسی که گردوغبار عمود ۴۲ طریق‌الحسین روی لباسش نشسته را چه به خیابان ۴۲ نیویورک؟! قاطی هلابیکم و تک‌هورت چای عراقی و افشانه آب ریسه‌سیاه‌ها به مخیله‌ام خطور نمی‌کرد با همین تاول‌های پا باید در خیابان ۴۲ نیویورک قدم بزنم. امسال بیشتر از سال قبل پیکسل و پوستر سردار ۱:۲۰ در مشایه دلبری می‌کرد. با آن لبخند ملیح و کلاه آفتابگیرش! صدای مهیبش می‌پیچد توی سرم: " ایران نمی‌خواهد. من حریف شما هستم در این میدان!" 🔶 انسان تراز انقلاب اسلامی اگر شهید نمی‌شد عجیب بود. هیبتش به آن بود که به دست شقی‌ترین افراد این کره خاکی خونش ریخت. ترامپ قمارباز کی فکرش را می‌کرد با ریختن خون سردار مجبور باشد ماه‌ها تعداد نفس‌هایش را بشمارد؟ 🔶 ای کاش روی تمام ساک‌های مسافرین این پرواز پوستر حاجی بود تا معلوم شود 🆔 @m_ali_jafari
🔶 حس جو بهم دست داد. از نوع بایدن‌ش. وقتی از پله‌های هواپیما پایین می‌آمدم. زیر بریز‌بریز باران. کناره‌های فلزی را گرفتم لیز نروم. طفلی بایدن که موقع رفتن روی پله‌های هواپیمایش زمین خورد و مجبور شدند زیر کتش را بگیرند. حالا هم که از پله‌هایی جمع‌شونده استفاده می‌کنند که پله کمتری داشته باشد. 🔶 یکی خندید: پاقدم حاج‌آقا چه بارونی! سریع رفتم سمت نوک دماغ هواپیما. می‌خواستم ببینم پرزیدنت چطور با عباقبا می‌آید پایین. مرد ۶۲ ساله‌ای که یک‌ریز کار می‌کند؛ بی‌خستگی! بعد چهارده‌ساعت پرواز، از فرودگاه مستقیم می‌رود وسط یکی از سنگین‌ترین و حساس‌ترین جلساتش. نشست با مدیران ارشد رسانه‌های آمریکایی. 🔶 هیچ‌جوری تو کتم نمی‌رود این‌جا کشور فرصت‌هاست! فرصت‌ها باشد طلبشان. فکری برای رئیس‌جمهورشان بردارند که توی نظر سنجی‌هایشان گفته‌اند بایدن پیرِ کند و گیج است و به درد ریاست‌جمهوری مجدد نمی‌خورد. 🔶 کت تن کسی است که همه دنیا هم که روی هم بریزند برای نابودی‌اش؛ تنش نمی‌لرزد و قدم‌هایش سست نمی‌شود. 🆔 @m_ali_jafari
🔶 حس الکس بهم دست داد؛ از نوع دلپیرو. وقتی بعد از بازی ایران و اسپانیا گفت: ایرانی‌ها جوری دفاع می‌کنند که انگار فردا وجود ندارد، کاملا قهرمانانه. 🔶 و من اینجا در قلب نیویورک، ایرانی‌های باغیرتی می‌بینم در دفاع از وطن‌شان. لابه‌لای بدوبدوهای صبح‌تا شبی در کنار پرزیدنتی که در قلب نیویورک همه هم‌وغمش مردم ایران هستند، باید مراقب یک‌مشت دلارمستِ خودفروخته باشند. آدم‌هایی که از ایرانی‌بودن فقط زبان فارسی‌اش را بلدند. خبرنگاران پاکت‌بگیر ایران‌اینترنشنال و بی‌بی‌سی فارسی و من‌وتو و... . 🔶 از صبح مثل دسته لاشخورها اطراف هتل میلینیوم هیلتون چرخ می‌زنند به امید شکار. دست از پا درازتر چیزی گیرشان نمی‌آید. برای اینکه شب بتوانند گزارشی بگذارند کف دست ارباب‌شان و بگویند کاسب بوده‌اند فقط دنبال ایرانی‌ها می‌دوند و فیلم می‌گیرند و همین‌ها می‌شود خوراک رسانه‌ای‌شان. چیزی مثل نوارکاست‌های خالی. پر از هوا. به یکی‌شان گفتم "زیر باران بیا یک کت بندازم روی شانه‌ات نچایی" قبول نکرد! 🔶 عیان‌تر از قرص ماه است که اینجا ! 🆔 @m_ali_jafari
🔸میدان تایمز نیویورک. تبلیغاتی‌ترین میدان دنیا در گران‌ترین محله دنیا. تنها نقطه‌ای که در بیرون از جو زمین هم روشن به نظر می‌رسد. فکر می‌کنید این تبلیغ را هواداران به عشق آزادی ایران مفت و مجانی روی این بیلبورد انداخته‌اند؟ 🔸حس مسیح علینژاد را نمی‌دانم. حالا آمریکا دکمه‌اش را زده و برایش خط و نشان کشیده. او برای هر سخنرانی علیه ایران سی‌هزار دلار از آمریکا می‌گرفت. 🔸مهناز افشار برای ززآ ساک‌های مسافری‌‌اش را با عکس جنبش می‌فروخت. 🔸فائقه آتشین تعدد کنسرت‌هایش با بلیط ۲۰۰ دلاری در ایام اغتشاشات صدای خارج‌نشین‌ها را هم درآورده بود و عطرهایش را با رایحه زن زندگی آزادی می‌فروخت. 🔸لیلا فروهر، شاهین نجفی و اِبی با شعار ززآ بلیط کنسرت‌هایشان را می‌فروختند. 🔸پدر محسن که با تصویر پسرش روی ماگ و تی‌شرت‌ها کاسبی جدیدی راه انداخته بود. 🔸از همه جالب‌تر صندوق خیریه جنبش به دست رضا پهلوی است با یک میلیون دلار کمک مالی! 🔸حالا که نتانیاهو اقرار کرده هزینه این جنبش را آمریکایی‌ها داده‌اند اما قافیه را بدجور باخته‌اند؛ معلوم است ! 🆔️ @m_ali_jafari
🔶️ نمی‌دانم چه حسی به اوباما دست می‌داد وقتی در انتخابات کنگره بهش می‌گفتند قارچ؛ کنایه از اینکه در جایی تاریک رشد کرده‌ای و آشغال به خوردت داده‌اند! 🔶️ قارچ من را یاد دامن معروف مرلین مونرو انداخت؛ ستاره هالیوود. دقیقا صد سال پیش در یک تجمع مردمی! 🔶️ مرلین می‌ایستد روی پنجره فلزی تهویه کف زمین. موقع تخلیه هوا، باد دامن سفیدش را می‌زند بالا. دقیقا عین یک قارچ! 🔶️ انقلاب جنسی در آمریکا با این صحنه جرقه خورد. حالا همه‌جا پر شده از تندیس و سردیس مرلین. حتی معماری نمای بسیاری از ساختمان‌ها را با الگوی منحنی دامن او ساخته‌اند. 🔶️ این جماعت دلارمست مخالف‌خوان نوکیسه ایرانی که تازه از راه رسیده‌اند نمی‌دانند آمریکایی‌ها از تعفن شیرابه این بی‌بندوباری چه سودی می‌برند؟ حتی نیلوفر فولادی هم که در آمستردام لخت می‌شود نمی‌داند آمریکا از این شیر چه کره‌ای می‌گیرد! 🔶️ همان دست‌های پشت پرده‌ای که مرلین مونرو را ستاره و سلبریتی کرد او را به افسردگی کشاند. افسردگی‌ای که با رشد قارچی‌اش باعث شد مرلین دست به خودکشی بزند. 🔶️ آخرش معلوم می‌شود ! 🆔️ @m_ali_jafari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶️ این‌بار حس ولایتی‌بودن بهم دست نداد. زمانی که مزدور منافق دلارمست پرید جلوی تریبون سازمان ملل. با عربده‌کشی نوشته‌های ولایتی را جرواجر کرد. کی؟ سال ۶۲. درست وسط جنگ ایران و عراق. چه قدرت و نفوذ و رانتی! یکی را اجیر کنی کافه را به هم بزند. 🔶️ حالا بعد از چهل سال چطور؟ به چه ذلت و خاری رسیده‌اند که آدمِ یک‌شان کاغذ سر دست می‌گیرد! گلعاد اردان سفیر اسرائیل در سازمان ملل. همین‌قدر خز و چیپ و غیرحرفه‌ای! 🔶️ به قول آن سیاسی‌مردِ لندن‌نشین که توئیت زد: گمان می‌رفت اسرائیلی‌ها باهوش‌تر از این باشند و به این برهنگی بند را به آب ندهند! 🔶️ کی جرأت داشت به این جرثومه‌ها بگوید بالای چشم‌تان ابروست؟ حالا برگه را از دستش می‌گیرند که این چه رفتار ناهنجاری است! ازش کارت طلب کردند؛ نداشت. زیر کتش را گرفتند پرتش کردند بیرون تا بهش حالی کنند ! 🔶️ با این گل‌به‌خودی اسرائیلی‌ها نفهمیدم این سوتی، نتیجه اتاق فکرشان است یا از آب می‌خورد؟ 🆔️ @m_ali_jafari
🔸حس گلابدره‌ای بهم دست داد، از نوع محمودش. وقتی در کتاب خاطرات آمریکایش نوشت: "هیشکی تو آمریکا، هیچ نویسنده آمریکایی تو آمریکا حق نداره بگه بالای چشم آمریکا ابروست. تا بگه محو میشه. دود میشه. معتاد و الکلی و کبود و بور میشه. مث خاک و خاشاک در دهان گردباد و طوفان و باد. بر باد میشه، بر باد میره. هیشکی نه کتاباش رو چاپ میکنه، نه نامی ازش می‌بره... ." 🔸این روزها در مهد آزادی، رئیس جمهور ایران اولین جلسه‌اش با مدیران ارشد رسانه‌های آمریکایی بود. چشم‌ در چشم‌های‌آبی موبلوندها شد در هماورد با سوالات ریز و درشت از سیاست و فرهنگ داخلی ایران. 🔸دوباره در معرکه‌ای دیگر با گروهی از اندیشمندان سیاست خارجی آمریکایی؛ با این شرط که تصویرشان منتشر نشود! از ترس اینکه نان‌شان آجر می‌شود. بعد هم می‌نشیند جلوی سؤالات مجری معروف تلویزیون CNN. 🔸این‌ها را بگذارید کنار که جگر ندارد با تیم رسانه‌ای ایرانی گفتگو کند. دیگر نیاز است بگویم ؟ 🆔️ @m_ali_jafari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶️ حس ایکس بهم دست داد؛ از نوع مالکوم‌ش. وقتی می‌گفت: "مشکل‌ترین آزمایشی که در تمام زندگی‌ام با آن روبه‌رو شدم خم‌کردن زانویم برای نماز بود. گذشته‌ام را می‌دانید. تنها موردی که تا آن‌وقت بخاطرش زانویم خم شده بود بازکردن قفل خانه‌ها بود برای دزدی!" 🔶️ رمضان دست به انتخاب بزرگی زده بود. مسلمانِ مصری مقیم نیویورک. وسطِ هیاهوی آخرالزمانی میدان تایمز، کنار بساط فست‌فودی‌اش صوت زیبای قرآن پخش می‌کرد. نه یک روز و دو روز. گفت سی‌سال کارم همین است! به اعتقادِ برکت خدا در روزی‌اش. 🔶️ پرزیدنت تحریم بود و حتی حضورش هم یک علامت سوال بزرگ! از ترسِ شاخ گربه می‌توانست آسه‌بیا آسه‌برو، پشت تریبون سازمان ملل درباره محیط‌زیست حرف‌های صد من یک غاز بزند. قرص قرآن را سردست گرفت. ابراهیم‌طور حقیقتش را به رخ قرآن‌سوزان کشاند. حتی با آیات قرآن گوترش را نصیحت کرد. و چه جمله زیبایی گفت: "آتش توهین و تحریف، هرگز حریف حقیقت نخواهد شد!" 🔶️ دیگر کار از رسیده به مرحله کت را از تن کی بکَنیم؟ 🆔️ @m_ali_jafari