◾️ یکی دو بار هم نه! بارها تا حرفش نقل محفل میشد مادرخانمم میگفتند: "این ابوالفضل آخرش شهید میشه!" یکی از دلیلهایشان هم این بود: "این دورهزمونه کم جوونی پیدا میشه سهوقت نماز جماعتش ترک نشه!"
◾️ توی سیل یزد فهمیدم جز تکاوران ویژه سپاه است؛ وقتی با رفقاش آبگِل از خانه مردم میکشیدند بیرون.
"این آخر شهید میشود" رفته بود روی مخم. باورم شده بود. کمپیدا بود. میگفتم کاش بیشتر ببینمش بعد داغش به دلم نماند که سیر ندیدمش!
یکیدوبار که داشت ماشین میزد توی پارکینگ، گوشه کوچه ایستادم. از دور قد و قامت ورزیدهاش را تماشا کردم.
◾️ از صبح کلافه شدهام؛ از بس توی سرم اکو میشود: "حیف؛ سیر ندیدمش!"
کاش پدرمادرش ابوالفضل را سیر دیده باشند!
پ.ن: برادر ابوالفضل بعد از اعتکاف راهی قم میشود. کاشان تصادف میکند. او را منتقل میکنند بیمارستان. ابوالفضل میرود دیدن برادرش. توی راه تصادف میکند و بعد از یک هفته به رحمت خدا میرود!
#ابوالفضل_دهقان_خبری
#کی_گفته_خاک_سرده؟
💥کانال محمدعلی جعفری👇
https://eitaa.com/joinchat/143917280C5518173200