eitaa logo
کانال ‌رسمی شهید محمد اسلامی
861 دنبال‌کننده
467 عکس
379 ویدیو
43 فایل
ولادت‌دست‌خودمان‌نیست‌ولی‌چگونه‌رفتن‌ دست‌خودمان‌است، برای‌یک‌نفر‌وفات‌و‌برای‌دیگری‌شهادت‌می‌نویسند. ولادت: ¹³⁸⁰/²/⁶ شهادت: ¹⁴⁰¹/⁶/² مزارشهید:گلزارشهدای‌شیراز قطعه۳بیت‌المقدس،ردیف ۱۰ راه‌ارتباطی: @deldeh135 کپی؛با‌ذکر‌صلوات هیئت‌مدینة‌النبے‌شیراز
مشاهده در ایتا
دانلود
جلسه هفتگی به نیت فرج یکشنبه ۲۷ آبان ساعت ۲۰ هیئت مدینه النبی (ص)شیراز
خرید اینترنتی کتابِ " به وقت ۳۱۵" •روایتی از زندگی شهید امنیت، شهید محمد اسلامی شما علاقه‌مندان می‌توانید جهت خرید کتاب به آدرس اینترنتی https://manvaketab.com/book/391524/ مراجعه نمایید. @Madinealnabii1vkh
16.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ناکام‌اونیه‌که‌شهیدنشه...🕊🌱 هرگاه‌درشب‌جمعه‌شهدارایادکنید آنهاشمارانزداباعبدالله‌یادمی‌کند...✨ 🎙شهیدمهدی‌زین‌الدین 🌱 | @m_eslami313
تمام شد... کتاب تمام شد.. شرح کتاب:اشک،اشک،اشک..! شرح عاشقی با خانم سه ساله..! حال بیشتر فاطمه را درک میکنم..! شاید حالا بیشتر دلتنگی دلبر محمد را میفهمم..!🙂 فاطمه ای که پنج ماه با محمدش زندگی نه؛ عاشقی کرده است..! امان ازدعای بابامامان ها.. راستی چگونه می‌توان به مقامی رسید که بتوانی پای روی نفس خود بگذاری و به جگر گوشه خود بگویی: بابا ایشالا شهید بشی..!💔 چگونه میتوان برای پسرت دعای شهادت کنی؟! شاید حالا بتوانم ذره ای لباس سبز پاسداری را درک کنم.. این لباس به چه اندازه عزیز است که محمد نگران بود آرزوی پوشاندنش به دلش بماند؟!💔 و دقیقا ۳:۱۵ ساعت خواندن این عشق‌نامه زمان برد..!💔🙂 پ.ن:آقا محمد میشه دست مارو هم بگیرید؟! «اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا» الهی به رقیه(س) الهی به رقیه(س) الهی به رقیه(س) 🌱 | @m_eslami313
قطعه سه بیت المقدس ردیف ۱۰...❤️‍🩹 مادلمون تنگ میشه الحمدالله زود به زود می‌طلبید... 🌱 | @m_eslami313
شما هم دعوتید😍 🔸نشست صمیمانه با نویسنده کتاب "به وقت ۳۱۵" پنج‌شنبه ۸ آذرماه ساعت ۱۸ منتظرتون هستیم💚 @Madinealnabii1vkh
. کمی بعد، صدای گریه ات که اعلام ورودت به دنیا بود و چقدر هم بلند بود ، اتاق را پر کرد و تخت دوازدهم به تو رسید. بله ، بالاخره به دنیا آمدی و دیدمت. تولدت مبارک :))😇 بابا حسین جعبه ی شیرینی را روی میز گذاشت و کنار مادرت لبه ی تخت نشست. روز میلاد امام محمدباقر(ع) بود و شیرینی آن شیرینی برای همه بیشتر شده بود. مادربزرگ که کامت را با تربت کربلا و آب زمزم باز کرده بود ، لباس و کلاه سبز متبرکی تنت کرد و تو را داد دست پدرت. بابا حسین با احتیاط در آغوشت گرفت ، نگاهت کرد و گفت: 《 بابا ، الهی شهید بشی! 》🕊🤍 🌱 | @m_eslami313