Picsart_23-01-06_17-17-11-625.jpg
649.7K
"روز تکریم مادران و همسران شهدا
گرامی باد"
#طرح
#مادر_شهید
#شهید_محمد_اسلامی
#روز_تکریم_مادران_وهمسران_شهدا
@m_eslami313
کانال رسمی شهید محمد اسلامی
دل توی دلم نبود...
نمیدانستم بنشینم ، بایستم، یا راه بروم..
خستگی راهی که در پیشِ رو داشتم را کم کم روی دوشم حس میکردم...راهی که دیگر باید تنها سپری میکردم...
صداهایی مبهم به گوشم میرسید،درست نمیشنیدم...در آن همهمه هرکسی چیزی میگفت،شاید هم نمیخواستم که بشنوم
چون تنها به تو فکر میکردم و دوست داشتم تمام فکرم تو باشی،شاید هم دوست داشتم در آن همهمه ها فقط صدای تو را بشنوم که مرا صدا میکنی اما......
اما دیگر مرا صدا نمیکردی...دیگر تمام شده بود
حال منتظر بودم،منتظر بودم تا ببینمت برای آخرین بار
شده بودم مانند شبی که میخواستم به تو بله بگویم
مثل همان لحظات دل توی دلم نبود
اما انگار واقعا اولین بار بود میدیدمت...تو را آوردند
چقدر زیباتر شده بودی گُل زیبای من
آری،اولین بار بود میدیدمت که صدایم نمیکنی،نگاهم نمیکنی،وقتی تورا میبوسم نفس هایت را روی صورتم حس نمیکنم،صدای زیبای قلبت را نمیشنوم...
حیف...حیف که نگذاشتند خوب تورا ببینم،حیف که نگذاشتند برایت بخوانم،صدایت کنم و در انتظار جوابی تا لحظهی مرگم منتظر بمانم...
حیف که نگذاشتند خوب موهای زیبایت را شانه کنم و زود تو را بردند...
و آن روز....
گمان نکن که تنها خاک شدی،که تنها رفتی،نه.....
تو تمام قلب مرا با خودت بردی،تمام وجود مرا،تمام امید و آرزوهای مرا با خودت بردی
تمام آن چیزی که از زندگی میخواستم با تو خاک شدند...
قلب من،آرزوهای من، امید من، همگی با تو خاک شدند...
در چمدان آرزوهایم دیگر آرزویی نیست...جز یکی
آن هم اینکه تا ابد درکنارت باشم و مادرمان حضرت زهرا سلاماللهعلیها برایمان عروسی بگیرند...
حال کوله بار تمام خاطراتمان تنها بر دوش من است...هرجا میروم با خودم حمل میکنم ...
اکنون این راهی را که دونفره آغاز کرده بودیم باید به تنهایی سپری کنم،اما میدانم که تنها نیستم و تو هرلحظهی آن در کنار من،در جان من و در قلب و روح منی...
خوشحالم برایت،آرزوی تو آرزوی من هم بود
و من خوشحالم که تو به آرزوی زیبایت رسیدی و در آغوش اربابمان جای گرفتی، من نیز جز زیبایی چیزی ندیدم تنها یار دو دنیای فاطمه...
مرا نیز فراموش نکن...
یار و دلدار همیشگی من،محمدم...
#دلنوشته
#همسر_شهید
#شهید_محمد_اسلامی
#روز_تکریم_مادران_وهمسران_شهدا
@m_eslami313
این صبوریها از کجاست؟!
جز آنکه راضیاند به رضای خدا و
شهیدانشان دست بر روی قلبهای
پردردشان گذاشتند..
#استوری_همسر_شهید
#شهید_محمد_اسلامی
#شهید_سید_روح_الله_عجمیان
#شهید_محمدجواد_روزیطلب
#شهید_عبدالحمید_حسینی
#شهید_عبدالله_اسکندری
@m_eslami313
51.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روضه حضرت علی اکبر (ع)
به نیابت از شهید جوان محمد اسلامی 🥀
#کربلایی_امیر_محمدی
#حاج_حسن_جوکار
#شهید_محمد_اسلامی
#شهید_مدافع_امنیت
#هیئت_مدینه_النبی_شیراز
@m_eslami313
-شب ولادت حضرت زهرا (س)در حرم حضرت معصومه(س) به یاد داداش شهیدم آقا محمد اسلامی🌹
#ارسالی
#ولادت_حضرت_زهرا_س
#حرم_حضرت_معصومه_س
#به_یاد_شهید
#شهید_محمد_اسلامی
@m_eslami313
پسرم همواره مقید بود که در مناسبتهای مختلف از من و پدرش تشکر کند
در روزهای تولد ،روز مادر ، روز معلم با ارسال پیام تبریک و اهداء هدیه همواره سعی داشت که قدردانِ ما باشد.
یکسال که برای تبریک روز مادر به منزل مادر بزرگش رفته بودیم؛ زمان زیادی نگذشت که با پسر عمهاش آقا رضا در حالی که دو تا سبد گل در دست داشتند وارد شدند. محمد به سمت من آمد و مرا در آغوش کشید و بوسید.
سبد گل را به من هدیه کرد ضمن اینکه برای برادر کوچکش هم دسته گلی گرفته بود که آن را به من بدهد
حس و حال بسیار زیبایی داشتم وقتی که دیدم فرزندان قدر دان و با محبتی دارم!
آنقدر این هدایا برایم ارزشمند بود که تا مدت ها از آن نگهداری کردم.
و اما سال گذشته که اولین سالی بود که محمد در سپاه استخدام شده بود از طرف خودش و برادر کوچکش یک پلاک "ان یکاد" همراه با زنجیر طلا برایم خریده بود.
به یاد دارم که قبل از اینکه هدیه را به من بدهد در حالی که از رادیو ماشین در مورد مادر صحبت میشد و آهنگ های شاد مناسب روز مادر پخش میشد؛ زیر لب گفتم آخی بچه هم بچه های قدیم! که ناگهان همسرم جعبهای که دستبند طلا در آن بود را به طرفم گرفت و گفت بفرما خانم روزت مبارک!
پشت سر اون محمد لبخند معنا داری زد و از مابین صندلی عقب سرش را جلو آورد و گفت بفرما مادر اینم کادو ما؛ که همان پلاک و زنجیر طلا بود...
خیلی غافلگیر شده بودم و برایم بسیار لذت بخش بود.
(به نقل از مادر بزرگوار شهید)
#خاطرات_شهید📚
#شهید_محمد_اسلامی
#ولادت_حضرت_زهرا_س
#روز_مادر
#هیئت_مدینة_النبی_شیراز
@m_eslami313