✅۱۰۰۰ثانیه منبر مجازی برای رجب
💠جرعه ای از رشحات المعارف
جلسه ششم: معرفت نافعِ ظهور اعمال
🔅اعمال در نسبت با معبود، به بحث حضور ومحضر خداوند انجامید.
اعمال در نسبت با خود عمل به معرفت کلیدی ظهور اعمال می کشد.
🔅خداوند "آتشنشان" است نه "آتشفشان"!
فهم عوامانه این است که گناهان ما، خدا را غضبناک می کند؛ او هم آتش می افروزد و گناهکاران را در آن می اندازد! بعد شبهه میشود: چرا نمی بخشد؟ چه لذتی از سوزاندن ما میبرد؟!
اما درک عارفان می گوید: آتش، خود گناه توست؛ تازه خداوند به بهانه های بسیار ، آتش های ترا خاموش کرده است. بیماری، بلاء، کار خوب، زمانها ومکانهای خوب بهانه آتشنشانی خداوند است. اما آتشفشانیِ نفس اماره ما دوباره آتش می افروزد!
آیت الله شاه آبادی می فرماید:" خیال نکنی که در آنجا به چوبت می بندند؛ چنین نیست. همین شراب ومال مردم است. الیوم تُج٘زی کُلُّ نَف٘س بما کَسَبَت٘ لا ظُل٘م َ ال٘یَومَ ٳنَّ الله سریعُ الحساب (غافر/۱۷) امروز هرکس با کاری که انجام داده است، پاداش داده می شود. امروز هیچ ظلمی نیست. خداوند سریع الحساب است"(ص۳۹و۴۰)
🔅کشف بزرگ محمدی(ص):
ظهور اعمال، کشف بزرگ دین خاتم است:"ٳنما تُج٘زو٘نَ ما کُنتُم تعملون (تحریم/۷) جز این نیست که فقط شما با آنچه انجام داده اید، مجازات میشوید".
شاه آبادی(ره):" این کشف بزرگ خاتم الانبیاء است..."(ص۳۹)
🔅یک مثال: فحش چگونه عقرب میشود؟
-انسان ۵حس ظاهری دارد و۵حس باطنی. اولین حس باطن،"حس مشترک" است که همان لوح نف٘س است. محل اتصال حواس ظاهری با حواس باطنی است. شنیدنی ها، دیدنی ها و... آنجا می ریزد.
-اگر آنچه به حس مشترک رسیده ، یک "معنای جزئی" مثل کینه کسی ، دوستی کسی باشد؛ حس باطنیِ "وهم" آنرا درک می کند.
-اگر دارای یک صورت است(مثل تصویر کسی یا چیزی)، حس مشترک آنرا درک می کند.
-حفظ کننده ی معانی جزئی ، نامش "حافظه" است .
-نگهبان صورت های جزئی هم نامش "خیال" است.
-قوه ای هم که در اینها تصرف کرده ودست کاری می کند(مثل تصویرا اسب را شاخ دار وبالدار می کند)، "قوه متصرفه" است.
⬅️ حالا فرآیند تولد عقربِ فحش در بیان آیت الله شاه آبادی:
- فحش دهنده، اراده کرده؛ حروف وکلمات را ترکیب وکلمه زشتی می سازد(بسته شدن نطفه فحش)
-از دهان بیرون می اندازد. در امواج هوا حرکت می کند تا به گوش طرف می رسد و آنراتحویل می گیرد.
-حس مشترک طرف ، آنرا به خیال منتقل می کند.(رسیدن به خزانه و رحم)
-در محفظه خیال طرف، پرورش می یابد.
-حالا قوه وهم ، آنرا درک می کند و آن معنا،گرفته جان میگیرد. مثل یک بچه عقرب میشود وطرف را می گزد!
-سوزش دل او نشانه تولد این عقرب است . هرچه یادش آمد ، آن عقرب بزرگ تر میشود و بیشتر زهر میریزد.
"سرمایه و خمیر مایه ونطفه عقرب ملکوتی فحش دهنده همین است"(ص۳٨).
٭تفصیل مطلب را در فایل صوتی بشنوید
☑️ @m_ghanbarian
محسن قنبریان
🌀یک بام دو هوایِ دورهمی های عبادی و سرگرمی❗️ 🔹مرکز رسیدگی به امور مساجد در بیانیه ای بخاطر شیوع کرو
🌀تفریط بعد افراط❗️
🔹مرکز رسیدگی به امور مساجد درباره توصیهنامه منتشر شده خود توضیحاتی ارائه کرد و اعلام داشت، لغو نمازجماعت در شرایط فعلی منوط به تشخیص امام جماعت و هیأت امنا است. (خبرگزاری رسا)
🔅پ.ن:
نه مطلقِ تعطیل، کار معتدلی بود و نه صرفا به تشخیص هیٲت امناء نهادن کار معقولی است!
چون در همه هیٲت امناء مساجد متخصص بهداشت و پیشگیری نیست.
شرط کردن چنین ضمیمه ای یا اجازه مرکز بهداشت بنظر عاقلانه تر جلوه میکرد؛ چون واقعا وضعیت همه مساجد کشور یک جور نیست.
با بودن بدخواهی های برخی بیمار دلان که این چند جماعت را عامل شیوع بیماری در شهرها خواهند کرد؛ تدابیر باید حکیمانه تر اتخاذ شود.
☑️ @m_ghanbarian
۷- هزار ثانیه برای رجب.mp3
7.97M
✅۱۰۰۰ثانیه منبر مجازی برای رجب
جلسه هفتم: مراتب ظهور اعمال
محسن قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
✅۱۰۰۰ثانیه منبر مجازی برای رجب
💠جرعه ای از رشحات المعارف
جلسه هفتم: مراتب ظهور اعمال
🔅آیت الله شاه آبادی(ره) این را کشف بزرگ محمدی(ص)خواند که: "جزا"، "خود عمل" است.
"وَجَدوا ما عَمَلوا حاضراَ(۴۹/کهف) همان که عمل کرده اند را حاضر می بینند"
"بَدا لهُم سَیئات ما کَسَبوا(۷/ تحریم) گناهانی که انجام دادند برایشان آشکار می شود".
🔅نکته کلیدی مراتب این ظهور است:
عمل، سه مرتبه دارد:
۱.پیکره ظاهری عمل: همین نماز ظاهری، همین انفاق کردن، همین باد به سینه انداختن و...
⬅️این در همین دنیا و "عالم مُلک"، ظاهر و آشکار است.
۲. مرتبه خُلقی و نفسی عمل:
کریم بودن مال نفس است و روح انفاق ظاهری است. خودبزرگ بینی همین طور، روح اعمال متکبرانه است و...
⬅️ این ملکوت عمل است. در برزخ آشکار میشود. دنیا نمیتواند آنرا کامل روشن کند. "برزخ" آشکارش می کند.
کسی چشم ملکوتی داشت، حقیقتش را همین جا می بیند.
۳.مرتبه عقلی و ریشه عقیدتی عمل:
آن کرامت نفس، ریشه در باوربه پستی دنیا و جاودانگی آخرت است. فراموشی عظمت خداوند است که منشٲ تکبر می شود.
⬅️ این مرتبه از عمل در "قیامت" آشکار می شود. برزخ برای نمایان کردن باور کافی نیست.
آیت الله شاه آبادی می فرماید: "این کشف بزرگ خاتم الانبیاء است که می فرماید ای اهل عالم، بدانید وآگاه باشید که هرچیزی وهر عملی در عالم دو صورت دارد: ملکی و ملکوتی، شهودی وغیبی.
آنچه در ملک است، شهود می کنی؛ ولی آنچه در برزخ است از ملک غائب است ونمایش آن در دنیا میسر نیست؛ زیرا لامپ دنیا، کوچک و محدود به حدی است. تمام "احسانات ملکی"، در برزخ ظهور می کند. "معارف و قرب"، در ملکوت. زیرا برزخ، استعداد ظهور لامپ آن را ندارد. همچنان که لامپ دنیا برای ظهور حقایق برزخی کوچک است، لامپ برزخ هم برای نمایش معارف و قرب، کوچک است."(ص۳۹)
🔅از همین جا معلوم می شود چگونه تکرار عمل بد، به کفر می انجامد. (عاقبه الذین اسائوا السوء ان کذبوا بآیات الله)...
🔅می فرماید: "در اینجا میان تو ونظرت به صورت زیبای نامحرم، "نور" فاصله است؛ ودر آنجا "نار" ! اینجا صورت زیبا است ودر آنجا صورت زشت! در اینجا فعل وآرزو است به ملاقات و آرزوی وصال ؛ ودر آنجا آرزوی بُعد و دوری است از شدت تنفر ! چنان که می گویی: یا لیت بینی وبینک بُعد المشرقین فبئس القرین(۳۸/زخرف). همین خود عذاب است؛ ولی به محض چشم برهم نهادن وبه نامحرم نگاه نکردن وترک این معصیت ، خمیر مایه خلقت حور در بهشت است"(ص۴۰)
٭تفصیل مطلب را در فایل صوتی بشنوید.
☑️ @m_ghanbarian
🔖کرونا، قم، روحانیت؛ چقدر ایوب؟ چقدر یونس؟!
🎯 سیبل کردن قم و روحانیت برای "منشٲ" و بخصوص "شیوع" کرونا در کشور، گرچه از شبکه های بیگانه شروع شد؛ اما از زبان نمایندگان مجلس و مقامات مسئول و شخصیت های اجتماعی تعقیب شد. در بسیاری از شهرها نسبت به ماشین پلاک قم و لباس روحانیت حساسیت درست شد. در مواردی هم تعرّض و توهین اتفاق افتاد!
هر چه بگوئی: روحانیت درصدی از اصناف موجود قم است و تازه قم هم منشٲ ویروس در ایران نبوده؛ فعلا این ابتلاء برای قم و روحانیت پابرجاست!
اگر "هویت جمعی صنف روحانیت" را در یک "تشخّص تاریخی" لحاظ کنیم؛ این پرسش موجّه جلوه می کند:
❓روحانیت دچار ابتلاء ایوب شده یا یونس؟!
👹 ابتلای ایوب(ع):
دچار مسمومیت و بیماری ای شد که بدنش نقطه نقطه شد(۱) از او عیب جویی شد(۲) از مردم جدایش کردند در حالیکه قومش به او می گفتند: هیچ کس را به چنین بلیه ای ندیده ایم، جز به سوء سریره اش! شاید تو هم برعکس آنچه آشکار می کردی، باطنت، زشت بوده که چنین شدی!(۳)
در حالیکه او "بی گناه"، مبتلا شده بود. رشک و حسادت شیطان براو موجب شد عامل بیماری توسط شیطان در او دمیده شود(۴).(انی مسّنی الشیطان بنص٘ب وعذاب).
صبر ایوب، موجب رفع ابتلاء و عزت دوباره اش شد. امام صادق(ع) به شیعیان فرمود:"خدای تبارک وتعالی ایوب را بدون گناه، مبتلا کرد؛ پس صبر کرد تا جایی که عار مردم شد! شما بر تعییر و عارشدن صبر نمی کنید"(۵).
🐋 ابتلای یونس(ع):
یونس هم دوره ای در شکم ماهی محبوس شد و با بیماری به بیابانی خالی انداخته شد(۱۴۵/صافات).
اما ابتلای او بدان خاطر بود که چون انبیاء دیگر، مردم را راهبری و سیاست نکرده بود(۶). غضبناک، از مردمش بود(۸۷/انبیاء). "کاظم" نبود که کدورتهایش را نابود کند(۷)؛ "مکظوم" بود(۴۸/قلم) مثل مشکی پر از خشم ؛ البته سربسته و ساکت. قرآن او را مثل "عبدی فراری" خطاب می کند(۱۴۰/صافات) که مورد ملامت بود(۱۲/صافات). لذا با وجود عصمتش، خداوند، پیامبر اسلام را از الگو گیری از او منع می کند(۴۸/قلم). یونس گمان نمیکرد از این ترک مٲموریت -باوجود هویدا شدن آثار عذاب- توبیخ شود و براو سخت گرفته شود(۸۷/انبیاء). اما خداوند او را زنده ولی بیمار در شکم ماهی، حبس کرد(۱۳۹تا۱۴٨صافات). دوره لبث و قرنطینه ی سختش در شکم ماهی، او را از "صاحب الحوت"(همراه ماهی) -که با غیض فروخفته اش بود- به "ذالنون" (صاحب اختیار ماهی) رساند. و این وقتی بود که در آن ظلمات، تسبیح حق می گفت و هرعیب ونقص از حکمت خداوندی تنزیه می کرد. خداوند هم، اورا استجابت واز غم وغصه-مثل دیگر مومنان- نجاتش داد(۸۸/انبیاء). دوباره به رسالتی جدید مبعوث شد. اینبار برای قومی صدهزارنفری یا بیشتر(۱۴۷/صافات). پیامبری شد با دو بعثت؛ یکی بهتر از قبلی!
🔅ابتلای روحانیت:
🔺تعییرها و عیب تراشی هایی که باوجود این همه طلبه جهادی و خدوم واقعا سزاوارشان نیست!
هر روز که می گذرد بیشتر معلوم میشود این ویروس پراکنی در دنیا از "شیطان اکبر" است(۸).
شاخه رسانه ای او می خواهد این صنف در تشیع را، "سامری" و الان دچارمرض "لامساس"(کسی نزدیک نشود!) معرفی کند! حال آنکه "اسلام منهای روحانیت، خیانت است". هزار سال است منصب آنان در غیبت، "منصب هارون" بوده مقابل "سامری ها".
🔻اما بوده و هستند آحادی در این لباس که چهره "مغاضباً" یونس شدند! به تعبیر امام عزیز، "منبری پرخاشگر" شده اند(۹). کمی از زیّ تواضع و لباس مستضعفین در آمده، شوکت و شاهی پسندیدند! از بار رسالت سنگین "فریاد بر سیری ظالم و گرسنگی مظلوم" ، شانه خالی و بعضا ساخت و پاخت کردند! و...
قرنطینه ی نگاه ها، مکافات و کفاره ی پاک شدن این صنف شریف از آن سلولهای بیمار است. فعال تر شدن بدنه پاک روحانیت در ابتلائات دیروز و امروز مردم، ذوب کردن "نامردمی ها" در بین خودشان به همراه دارد. دیگر او که برای مردم مریض نشود و در تعب نیافتد، روحانی نیست !
اینگونه دوباره مبعوث میشوند؛ کاملتر و بهتر.
.......................
پی نوشت:
۱تا۵.تفسیر برهان ج۴ص۶۶۲و۶۶۳
۶.ر.ک:ادب فنای مقربان ذیل شرح ساسة العباد
۷. تصنیف غررالحکم ۵۰۶۰
۸.اخیرا وزارت دفاع روسیه اعلام کرده: پنتاگون مسئول انتشار ویروس ها با پهباد های حامل حشرات آلوده به ویروس به نقاط هدف است!
۹. http://www.shafaf.ir/fa/news/345850
مطالب مرتبط:
-آخوندها کجایید؟!
-زکات یا کفاره؟!
📝محسن قنبریان ۹۸/۱۲/۲۱
☑️ @m_ghanbarian
۸- هزار ثانیه برای رجب.mp3
7.68M
✅۱۰۰۰ثانیه منبر مجازی برای رجب
جلسه هشتم: منزلت عزم
محسن قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
✅۱۰۰۰ثانیه منبر مجازی برای رجب
💠جرعه ای از رشحات المعارف
جلسه هشتم: منزلت عزم
🔅ربط بحث:
-اعمال نسبتی با خدا دارند؛ که محضر وحضور حق ، آنها را بزرگ (همه گناهان) یا کوچک(همه عبادات) می کند.
-نسبتی با خود دارند. باطن و غیب عمل و ظهور آن، مال این نسبت بود.
-اعمال، نسبتی هم با عامل دارند. وقتی عمل، صورت غیبی دارد؛ تکرارش ، نفس انسان را به آن صورت غیبی در می آورد.یعنی ملکه شدن عمل، نفس را ملوّن به رنگ آن عمل می کند(ر.ک:ص۴۳)
🔅وزیر کشورِ مملکت انسان؟
آیت الله شاه آبادی، عقل را "وزیر معارف" انسان می داند. چون خوب وبدها را می شناساند.
اما یافته او با "عزم" در انسان، ایجاد می شود. لذا عزم را:
-نظمیه و وزیر کشور انسان می خواند(ص۴۳)
-عزم را مناط انسانیت می خواند(ص۴۴)
از همین جا سرّ حرمت استماع موسیقی حرام و لهویات را بیان می کند: "یکی از اسرار حرمت استماع ملاهی و ساز و غنا این است که عزم انسانی را مختل می کند...اراده را از بین می برد وعزم را نابود می کند. بنابراین شرع مطهر اکیدا استماع غنا و حضور در مجالس لهو را ممنوع فرموده است؛ زیرا مناط انسانیت را ازبین می برد"(ص۴۴)
🔅کشور وجودت را به وحدت برسان!
عزم، ملکات خوب و فاضله را در انسان راسخ می کند: شجاعت، سخاوت، عفت و عدالت.
وقتی همه اینها را برای "عبودیت" حق منظم کرد؛ کثرت را به وحدت می آورد. "حتی تکون ٲعمالی و اورادی کلها وردا واحدا و حالی فی خدمتک سرمدا"(دعای کمیل) می فرماید:"همه این زحمات وکوشش ها از برای این است که عبادات واخلاق از کثرت روبه وحدت نهد...صبر صفت بزرگی است، شجاعت صفت نیکی است، عفت صفت پسندیده ای است، ولی این صفات وقتی عظمت پیدا می کند که برای پرستش حق باشد. ستایش وپرستش او، صفات را بزرگ وبا عظمت می کند. سرمایه این کمال انسانیت، عزم است"(ص۴۵)
🔅رسیدن به خلاقّیت ملکوتی
انسان صاحب عزم، که صفات عالی را در خود راسخ کرده؛ واجد صفت خلاقیت می شود.
شاه آبادی می فرماید:"اگر کسی دارای این ملکه شد، علاوه بر آن ثواب ها صفت خلاقیت پیدا می کند که می فرماید:"فیها ما تشتهیه الٲنفس وتلذُّ الٲعین"(در آنجا هرچه نفوس را بر آن میل و اشتهاست وچشم ها را شوق ولذت است؛مهیاست)هرچه بخواهی فعلیت دارد...پس قصرها وباغها ونعمت های بهشتی مخلوق تو و صورت غیبیه عملت است ..."(ص۴۷)
٭تفصیل را در فایل صوتی بشنوید.
☑️ @m_ghanbarian
🌀کرونا و علوم انسانی(۱)
🔹در روانشناسی اقلا از ۳مفهوم درباره مرگ می توان سخن گفت:
-مرگ اندیشی(فکر کردن درباره مرگ خود)
-مرگ هراسی(وحشت از پدیده مرگ)
-مرگ پویائی(تعامل با مرگ و تجربه فعال از آن)
🔹درباره "مرگ اندیشی":
-اول فروید آنرا علامت بیماری روانی خواند.
-ارنست بکر ثابت کرد، نشانه سلامت روانی است.
-کتاب راهنمای سلامت روانی از انجمن روانشناسی آمریکا آنرا شاخصه سلامت روانی دانست.
-جنبش آگاهی از مرگ در روانشناسی شکل گرفت که توصیه میکرد از کودکی، مرگ اندیش بار بیاوریم.
⬅️ ثابت شد: مرگ اندیشی با مرگ هراسی نسبت معکوس دارد. هرچه مرگ اندیش تر، هراس از مرگ(اختلال روانی) کمتر!
🔹نیچه، "مرگ پویائی" را هم چنین توصیه کرد: فرشته مرگ را تصور کردی، فرض کن فقط فرصت نوشتن یک جمله دوپهلو برای سنگ قبرت داده است: آرمان زندگی ات چه بود؟/ واقعیت چه شد؟!
حالا دست سر واقعیت بکش و فکر کن مرگ به تو فرصت داده، از حالا با آرمانت زندگی کن!
🔅 دو کار ویژه:
1⃣ از فرصت پیش آمده، مشاورین و وعاظ متبحّر برای، "افزایش این شاخصه ی سلامت روانی جامعه" کمک بگیرند.
جامعه بعد کرونا میتواند، "جامعه پویاتری" باشد. غنای تراث دینی مان در اینباره بی نظیر است.
2⃣ با پاندمیک شدن کرونا، کاوشگران علوم اجتماعی، میتوانند نقش این پارامتر را در مقاومت جوامع سنجش کنند. جوامع معاد باور و مرگ اندیش، در شرایط برابر بهداشتی، آسانتر و کم هزینه تر از این هراس جهانی گذر می کنند.
باور به معاد و واعظ بودن مرگ، فقط برای بهبود آخرت انسان نیست؛ آرامش و پویائی دنیایی اورا هم تٲمین می کند.
📝محسن قنبریان ۹۸/۱۲/۲۳
☑️ @m_ghanbarian
۹- هزار ثانیه برای رجب.mp3
7.61M
✅۱۰۰۰ثانیه منبر مجازی برای رجب
جلسه نهم:حجابهای هفت گانه(۱)
محسن قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
✅۱۰۰۰ثانیه منبر مجازی برای رجب
💠جرعه ای از رشحات المعارف
جلسه نهم:حجابهای هفت گانه(۱)
🔅اول یک مقدمه:
درفهم عارفان ، "قرب" و نزدیکی به خداوند، با "علم حضوری" به اوست.
"بُعد" ودوری از خداوند هم چیزی جز "جهل" وفقدان یقین نیست.
در تعابیر دینی سه چیز داریم:
-اسلام: همین شهادتین گفتن و مسلمان شدن.
-ایمان: باور کردن ودل سپردن به حقایقی غیبی است. عقل ثابتش کرده اما مشاهده نشده است.
-ایقان:یقین پیدا کردن به آن حقایق است که درجه اعلی آن ،یافتن و مشاهده قلبی آنهاست.
این همان منزلت مقرّبین است.
🔅۴حجاب بین ما خداوند:
خداوند اوج تجرد و بی حدی است .ما موجودی محدود و مادی هستیم. بین ما وخداوند چه حجابهائی هست ؟ وچگونه می توان آنها را درید؟
۱.خود ماده:
اگر علم، قرب است؛ جهل وبی خبری ، بُعد و حجاب است.
شرط علم، حضور معلوم است. اشیاء مادی ، هیچ چیز درشان حضور ندارد. خودشان هم نزد خودشان حاضر نیست. یک کتاب از جلد خود خبر ندارد! از صفحه چندم خود بی خبر است!
بدن ما ، خودش و خودش اینچنین است. اگر می بینی از اجزایش خبر داریم بخاطر"روح " است نه بدن که ماده است.(ر.ک:ص۴۹و۵۰)
۲. متعلق به ماده(مادی).
روح ما خود مجرد از ماده است و لایق علم حضوری، اما متعلق به بدن مادی شده است؛ این تعلق حجاب دوم است.
"روح نسبت به تمام محسوسات مُلکی، مُدرِک [درک کننده] است، ولی عالم ماورای طبیعت را ادراک نمی کند؛ زیرا تعلق وبستگی به بدن ملکی دارد. اگر از این حجاب رست وتعلق به بدن ملکی را رها کرد، مُدرک محسوسات برزخی می شود"(ص۵۰)
رویا ساده ترین کاهش این تعلق است. خواب مصنوعی، خواب مغناطیسی یا مردن (اختیاری یا اضطراری) نمونه های دیگر ترک این تعلق است.
۳.بدن برزخی
تازه روح از ماده ترک تعلق کند، در خواب و مکاشفه و... باز بدنی دارد؛ مادی نیست اما جسمانی است یعنی سه بعدی است واز سه جهت محدود است.
۴.تعلق به بدن برزخی
غیر از خود آن بدن، تعلق آن هم حجاب است. "تا در بدن برزخی است وتعلق به آن دارد، مُدرک ماورای برزخ که عالم مثال یا عالم فوق عرش است نیست و محجوب از آن عالم است"(ص۵۰)
علی التشبیه چنانچه اینجا باید چشم بر نامحرم ببندی تا تعلق کم شود و ملکوتی شوی؛ اگر اهل مکاشفه هم شدی باید چشم بر حورالعین ببندی تا بالاتر روی!
راه طولانی است و سالک پرتلاش می خواهد...
٭تفصیل را در فایل صوتی بشنوید
☑️ @m_ghanbarian
🔰مقایسه مواجهه ترامپ و مراجع شیعه در دعا برای رفع کرونا❗️
(یک از سه)
🔺ترامپ یکشنبه ۱۵مارس(۲۶اسفند) را برای مبارزه با کرونا "روز ملی دعا و نیایش" خواند!
🔺در این سو مراجع تقلید شیعه، گرچه همواره به دعا و توسل در کنار مراقبت های پزشکی تاکیده کرده اند؛ اما هیچ برنامه و مناسک جمعی تجویز نکرده، بلکه حتی با تعطیلی مناسک دسته جمعیِ همیشگی(زیارات و نماز جمعه) هم موافقت کردند!
🔺در این بین فقط روحانیونی متوسط (مثل مقتدی صدر) از کار بزرگان شیعه اظهار تعجب کرده و بعضا با شبیه سازی کار ترامپ، روزی برای دعا معلوم کردند!(۱)
❓آیا مراجع قم و نجف کمتر از مقتدی فهمیده اند؟! و از ترامپ لامذهب ترند؟!!
❓کمی عقب تر برگردیم: آیا در دوره تشریع اسلام، هیچ بیماری واگیری اتفاق نیافتاده است؟ مواجه پیامبر(ص) و معصومان با آن چگونه بوده است؟!
❓چرا برای "خشکسالی" و بی بارانی #عبادت_دسته_جمعی نماز "استسقاء"(طلب باران) و برای بلایائی مثل "زلزله و طوفان"، "نماز آیات" تشریع شده؛ اما برای طاعون و "اپیدمی ها" چنین عباداتی تشریع نشده است؟!
✅ دو اصل مهم از قرآن و سنت:
1⃣ لزوم مدیریت فرهنگی جامعه به سمت "آستانه اجتماعی تضرع" در بلایا، از جمله بیماری های اپیدمیک.
2⃣ دستور "طبیبانه" ائمه(ع) در امراض مُسری بجای مناسک جمعی.
٭برای شرح هر یک حوصله کنید:
.............................................
1⃣ آستانه تضرع اجتماعی
قرآن کریم مظانّ توجه جمعی و اجتماعی به خداوند و تضرعِ پاکِ قلبی به او را در دو نما، تصویر می کند(۲):
🔅نمای اول: تضرع اضطراری و غیر قابل مدیریت:
اضطرارِ حاصل از قطع کامل اسباب ظاهری؛ مثل شکستن کشتی و افتادن مسافران در غرقاب!(۲۲/یونس،۶۵/عنکبوت،۳۲/لقمان)
⬅️این انقطاع اضطراری و قهری، انتفاع فرهنگی و ایمانی بالایی ندارد. قابل مدیریت هم نیست. به محض دسترسی به اسباب ظاهری، انقطاع به اتمام رسیده و حال تضرع هم زایل می شود.
🔅نمای دوم: تضرع اختیاری و انتخابیِ قابل مدیریت:
تضرع در حالت سختی و امراضی که اسباب ظاهری هم برقرار است و نتایج خود را به بار می نهد.
قرآن در دو آیه از آن پرده بر می دارد:
-"ما به سوی امت های پیش از تو، پیامبرانی فرستادیم، وآنها را به شدتِ گرفتاری(البٲساء)و بدحالی(الضراء) دچار کردیم به امیدی که به آستانه ما ذلت و زاری کنند(لعلهم یتضرعون)".(۴۲/انعام)
-"هیچ پیامبری را در شهری نفرستادیم مگر آنکه اهلش را به بٲساء و ضرّاء دچار کردیم لعلهم یضّرّعون"(۹۴/اعراف). ضرّاء بدحالی روحی و جسمی است و شامل امراض و نقص های بدنی میشود.(۳)
⬅️اینجا بخلاف نمای اول، اسباب ظاهری -مثل طبیب و دارو- هم هست و اثر هم می کند. لذا خواندن خداوند و تضرع، مثل نمای قبل قهری نیست؛ بلکه محتمل و ممکن و مرجوّ است. لذا با "لعل" از آن تعبیر شده است.
🔹کوبلر راس ۴۰سال روی مردم عادی -نه اولیاء و تربیت شدگان و نه ملحدین- درباره مراحل مواجه با خبر مرگشان تحقیق کرد و به پنج مرحله رسید:
انکار/ خشم و عصبانیت از این وضعیت/ چانه زنی و قرار گذاشتن با خدا و نذر و عهد کردن/ یٲس و ناامیدی/ رضایت از مرگ و سپردن خود بدان.
🔹اگر هستیِ جامعه را اعتبار محض ندانیم و حظّی از وجود و "روح جمعی" برایش قائل شویم(۴)؛ شاید بتوان از این پنج مرحله در جامعه ای که دچار اپیدمی کشنده شده، با تفاوتی سراغ گرفت:
-شهرها و کشورهای مختلف، اول بودن کرونا را انکار کردند. آنرا یک توطئه رسانه ای یا پدیده ای معمولی و مانند آن خواندند.
-بعد خشم و عصبانیت های اجتماعی بروز کرد. در ایران علیه ماشین های شماره شهرهای مبتلا، در اروپا و آمریکا علیه چینی ها و آسیایی ها. اعتراض ها بر سیاست های دولتها، روش های پیشگیری و درمان، سبک های طبابت که با زبان خشم و عصبانیت بروز کرد، نیز نشان این مرحله در "روان اجتماعی" است.
-مرحله سوم، نزدیک به مطلوب ما(تضرع اجتماعی) است لکن فرقی که "فرد" با "جامعه" دارد، نکته بسیار حائز اهمیت ماجراست.
ادامه متن در بخش دوم
☑️ @m_ghanbarian
🔰مقایسه مواجهه ترامپ و مراجع شیعه در دعا برای رفع کرونا❗️
(دو از سه)
در مقیاس فرد، وقتی پزشکان او را جواب می کنند؛ همه اسباب ظاهری، قطع می شود. پس ناچاراً مرحله تضرع و در خواست از خدا شکل می گیرد(فرد ذیل نمای اول قرآن می رود).
اما در مقیاس اجتماعی، کل افراد دچار مرگ نمی شوند. ضرّاء و بیماری، فراگیر است؛ اما بسیاری هم مبتلا نمی شوند، یا بهبود می یابند. پس اسباب ظاهری(پیشگیری و درمان) بکلی از بین نرفته است. در این صورت، تضرع جمعی و اجتماعی، "قهراً" اتفاق نمی افتد. تحقق آستانه اجتماعی تضرع، نیازمند مدیریت و برنامه ریزی عمیقی است؛ که علی رغم تکمیل و گسترش وسائل ظاهریِ پیشگیری و درمان، روح اجتماعی مردم به مرحله التجاء و تضرع به خداوند برسد.
این صرفاَ با برنامه های شعارگونه و توصیه های مناسکی خاص(اذکار و اوراد) میسر نمی شود. چنانچه می بینیم آن توصیه ها، موج عمومی در مردم نمی آفریند و فقط اهل دعا را عامل به آن می کند. دعای همگانی، محتاج درک عمومی آستانه تضرع اجتماعی است.
پیوست فرهنگی-اخلاقی به سیاستهای ستاد بحران، برای راهبری جامعه به آستانه تضرع -علی رغم کنترل اپیدمی- باید رکنی در ستاد بحران باشد که فعلا خبری از آن نیست.
2⃣ دستور "طبیبانه" ائمه(ع) در امراض مُسری بجای مناسک جمعی:
بیماری های مسری و اپیدمیک در عهد معصومان هم بوده است. معاذ بن جبل در زمان خلیفه دوم با طاعون از دنیا رفت(۵) عبدالله بن ابی یعفور در زمان امام صادق(ع) در سال طاعون فوت کرد(۶). پس میتوان از مواجهه ائمه با این بیماری ها سراغ گرفت.
🔅با نگاهی پسینی به روایات و مجامع روائی چند نکته مهم به دست می آید:
🔹۱-برای قحطی وخشکسالی، نمازی مثل نماز عیدی٘ن(فطر و قربان) بنام "استسقاء" بشکل دسته جمعی تشریع می شود. اما برای بیماری های مسری و کشنده، چنین عبادت جمعی ای تشریع نمی شود.
علت الهی بودن اولی و بشری بودن دومی یا تقدیری بودن اولی و تنبیهی بودن دومی نیست چون علت خشکسالی و بی بارانی هم مثل طاعون می تواند بخاطر گناهانی باشد(۷). همین بیماری ها هم برای برخی عذاب و برای برخی رحمت اند(۸).
🔹۲-برای هرچیز ترسناک آسمانی (از کسوف وخسوف تا تاریکی ها و بادهای وحشت زا)، "نماز آیات" تشریع شده است.(۹) این نماز مثل یومیه، جماعت خواندنش، مستحب است.(۱۰)
ابن بابویه از وجوب فزع به مساجد هنگام این آیات می گوید؛ چون شبیه آیات قیامت است. پس یاد قیامت و توبه و پناه بردن به مساجد -که خانه های خدا در زمین است- لازم است؛ تا حفظ بر ذمه خداوند باشد(۱۱).
لکن بیماری های خوفناک مُسری از شمول این ادله خارج تلقی شده اند و چنین مناسک جمعی ای برای آنها ثابت نیست(۱۲).
-برای مثل زلزله، نهی از تعویض شهر زلزله خیز شده و دستور استحبابی به سه روز روزه(چهارشنبه، پنجشنبه، جمعه) و خروج در جمعه به صحرا و دعای دسته جمعی، صادر شده است(۱۳). لکن درباره بیماری های مسری(مثل وبا و طاعون)، ترک شهر طاعون زده جایز شمرده شده(۱۴) و چنین دستور دعای جمعی هم صادر نشده است.
🔹 ۳-در دستورات ائمه هم، دستور طبی یا ارجاع به طبیب اصل است:
🔻کلینی و صدوق در روایت صحیح السندی وجه تسمیه معالجه گر به "طبیب" -با وجودی که درد وشفاء از خداوند است- را این می شمارد که موجب طیب نفس(آرامش جان) بیمار می شود.(۱۵)
🔻علامه مجلسی هم در جلد ۵۹بحار در ابواب طب و معالجه امراض، سی وپنج روایت در اینباره آورده است. در بعضی جواز رجوع به طبیب یهودی و ذمی و در بعضی دیگر جواز طبابت با سبک ممالک دیگر مطرح شده است(۱۶).
🔹۴-مواجه خود ائمه با امراض:
از مجموع ابواب روائی، دو مواجه عمده و متفاوت به دست می آید:
🔺الف )دستورات طبی ائمه، با تجویز ادویه و اغذیه خاص(۱۷)
🔺ب)دعاها و تعویذها:
برخی از آنها در روایات صحیح(۱۸) وبرخی در ضعیف السند(۱۹) آمده است.
مجلسی این تعویذها را برای جدا شدن مومن از آدم سست عقیده معرفی می کند. مومن را هم با اثر ایمان وتصرف باطنی امام(ع) درمان می کند؛ نه با اثر طبعی آن دوا.(۲۰)
⬅️ پس راه عمومی ائمه(ع) تجویز طب یا ارجاع به طبیب بوده است.
✅جمع بندی:
در بیماری های مُسری و اپیدمیک، مناسک دسته جمعی توصیه نشده است. وظیفه اصلی دو چیز است:
-طبابت(پیشگیری و درمان)
-مدیریت فرهنگی جامعه برای رسیدن به آستانه تضرع اجتماعی و بالتبع نفع بردن از ادعیه و توسلات.
ادامه متن در بخش سوم
☑️ @m_ghanbarian