⚖ جای خالی دکة القضاء!
1⃣ کمی تفحص کنید می بینید نهادهای دولتی و مردم نهاد شیعی و حتی غیر شیعی برای امیرالمومنین(ع) چه می کنند.
مثلا: تلاش برای ثبت جهانی عهدنامه مالک اشتر در سازمان ملل، ثبت نسخه خطی قدیمی ترین نهج البلاغه در یونسکو، رونمایی از ترجمه مالایی عهدنامه در مالزی، بهره برداری از آن بعنوان یک منشور و برنامه جامع در بولیوی و...
همه این ها خوب است و کم است. لکن "تفاخر" به علی(ع) و بانگ زدن "مشروعیت" او در عالم کافی نیست. تبلور و تجلی "کارآمدی" آن آموزه ها از طلانویس کردن آن و ثبت های ملی و جهانی بسی مهمتر است.
"گزارش" کارآمدی آن آموزه ها در سالهای ۴۰-۳۶هجری هم باز "تفاخر" است نه "کارآمدی"! تصویر میز مجلل غذا گرسنه را سیر نمی کند ولو به اشتهایش می افزاید.
اساسا کار بزرگ امام خمینی در تلاش برای اقامه حکومت عدل از این حیث افضل است. آثار پژوهشی گرانقدری مثل الغدیر و عبقات الانوار با آن قابل قیاس نیست. چون امام می خواست مشروعیت ولایت را با کارآمدی آن نشان دهد. از این رو ذره ای از آن(روش حکمرانی مشروع) نباید عقب نشست یا در تحقق اش کوتاهی کرد و الا هزاران تفاخر به علی(ع) فقط ارزش موزه ای و کتابخانه ای می یابد.
2⃣ چندسال پیش رئیس سازمان قضا و وزیر کشور امارات از "دادگاهی سیار" در اتوبوسی دو طبقه رونمایی کرد. خلیفه امارات پیش از آن خواسته بود: "سیاست سازمان قضا باید بر پیشرفت خدمات قضایی و عدالتی به وسیله روش های نوین باشد تا صرفه جویی در وقت و زحمت مراجعین و رساندن خدمات به تمامی قشرها در هر زمان ومکان را محقق سازد".
این دادگاه سیار ۱۴متری با ۲قاضی و ۶کارمند خدمات گسترده قضایی، حقوقی، انتظامی داده و طبقه دومش نیز سالن دادگاه است. منظور از راه اندازی آن: خدمات کم نظیر با استانداردهای جهانی به شهروندان و قرارگرفتن ابوظبی میان ۵پایتخت برتر جهان اعلام شد!
جالب است که این حکومت سلطنتی چیز قابل توجهی از استانداردهای جهانی حقوق اساسی ملت ندارد و حل و فصل مرافعات جزئی مردم را صاحب حق تعیین سرنوشت شان نمی کند. در ایام بهار عربی(به تعبیر غربی ها و بیداری اسلامی ما) بین خبرها به چشمم خورد که از سوی نهادهای بین المللی عمل به عهدنامه مالک اشتر علی(ع) بعنوان بهترین روش حکومت داری به امارات و خواهران دیگر عربی اش پیشنهاد شده بود.
اگر اغراض سیاسی و فشار مستکبرین نبود قطعا مردم سالاری دینی جمهوری اسلامی نمونه عینی برای مثال زدن به این کشورهای استبدادی از سوی سازمان ملل بود.
3⃣ لکن فارغ از اینها شما بگویید: ما به دکة القضاء امیرالمومنین(ع) لایق تریم یا امارات؟!
علی(ع) باوجود داشتن سیستم قضایی و هم مراقبتها و نظارتها و مؤاخذه های جدی بر سیستم قضاوت و هم قاضیان، خود هم در مسجد کوفه "دکة القضاء" داشت! جایی که همه بتوانند به راحتی تظلم کنند. حتی ساختمان جدا و کوچکترین بروکراسی دست و پا گیر نداشته باشد.
نه اتوبوس قضایی ابوظبی، دکة القضاء علی(ع) میشود و نه حکمرانی آنها با این ترفندها از محاکم طاغوت بودن رها می شود، لکن نمی توان انکار کرد که تلاشی برای کارآمدی بیشتر است و باید آنرا ستود.
تفاخر به بودن در دستگاه ولایی و مشروعیت فقه و قضاء شیعی کافی نیست. کارآمدی دستگاه قضا، کوتاه شدن اطاله دادرسی، فریاد رسی فوری به مظلومان و آنها که هیچ یاری جز رجوع به محاکم ندارند از مشروعیت آن کم اهمیت تر نیست.
4⃣ یک پیشنهاد روشن:
امروز در اغلب نقاط کشور بخصوص نقاط بهره مند از مناظر طبیعی، شاهد تصرفهای ثروتمندان و قدرتمندان به منابع طبیعی هستیم. حریم دریاها، دریاچه ها، رودخانه ها، کوه ها و کوهپایه هاست که دائم ویلاسازی و تجاری-تفریحی می شود. بسیاری هم به ظاهر برگه ای قانونی تدارک کرده اند!
این اتفاقات از شکم نظام اداری آن شهرها درآمده و امید خیری از دادگستری و فرمانداری و ادارات مربوطه آنجا نیست که اگر می خواستند یا می توانستند مانع شده بودند. به همین منظور هم قوه قضاییه شماره ۱۳۱ و سامانه خاص تعریف کرد. طبق گزارشات خودشان موج شکایات و گزارشات مردمی ارسال شد. از عیوب و نقایص این راهکارها بگذریم که آنهایی که امتحانش کرده اند می دانند!
بفرض این سامانه ها گزارشها و شکایات مردمی را خوب استماع کند(!)، ارجاع پرونده یا گزارش گرفتن از همان شهر چه دردی را دوا می کند؟!
✅ بنظر رئیس محترم قوه قضاییه نمی رسد چیزی از جنس دکة القضا علی(ع) یا اتوبوس ابوظبی لازم است؟!
چند قاضی مجرب و پاکدست و مطمئن با همه لوازم (چند کارمند و سیستم الکترونیکی متصل و کامل و...) یک ایرانگردی کامل کنند و از نزدیک مرتع خواری، کوه خواری و... را -که همه مشهود است- ببینند و تکلیفش را معلوم کنند؟!
شاید فردا دیر باشد...
#صلاح_دیدید_نشر_دهید_شاید_به_گوش_حضرات_رسید
📝محسن قنبریان ۹۷/۹/۶
☑️ @m_ghanbarian
11.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_تصویری
⭕️مشکل آقازادگی
2⃣ فساد اخلاقی
#محسن_قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
💠 تجزیه و ترکیب دستورالعمل های سیر و سلوک 1⃣
✅ اساتید کامل واقعی سلوک عرفانی -اگر یافت شود- دستواتشان دو ویژگی دارد:
-اجزاء آن منطبق با تعالیم اهلبیت(ع) است.
-ترکیب و صورت مجموعی آن، همه شئون دین را در خود دارد.
لکن در بسیاری از دستورات اساتید سلوک -حتی برخی مشاهیر- از این دو حیث ایراد وجود دارد.
🔆عیب و نقص برخی دستورات به حسب تجزیه:
1⃣ عیب نشستن "مجرب" جای "مأثور"!
در اذکار و اوراد و ختومی که برخی از این اساتید می دهند تنها دلیل حجیتشان -غیر از گفتن استاد!- مجرب بودن آنها بیان میشود. اذکار و اورادی که رویاها یا مکاشفاتی را موجب میشود یا سالک را توانایی هایی می دهد!
خود آن ذکرها ممکن است ناشناخته نباشد اما معجون آنها به میزانی خاص با عدد و وقت خاص بسا در هیچ روایتی پیدا نشود اما مجرب است و نتیجه می دهد و بعضا به قصد قربت و تعبد -بدون نص شرعی- از سوی سالک انجام میشود.
2⃣ عیب مجربهای غیر دینی بجای اذکار مجرب!
گاهی کار از این هم جلوتر می رود، دستور اصلا ذکری از اسماء الهی نیست که حداکثر با اذکار دیگری قرین و با عدد و وقت خاص اداء میشود، بلکه اساسا ریاضت و تمرینی است که هیچ سابقه ای در تراث دینی ندارد(مثلا برای حضور قلب زل زدن به یک سنگ و...!)
اعجاب انگیز اینکه این دستورات نه در کشکولهای دروایش و متصوفه بلکه برخی از مشاهیر علماء هم پیدا میشود!
3⃣ نقصِ نبودن ادعیه و اذکار مأثور و مورد تأکید!
در مقابل دو آسیب قبل این کاستی هم در برخی دستورات مشهود است. در اجزاء دستورات برخی مشاهیر سلوک، زیارات و ادعیه مشهور و مستند و مؤکد اهلبیت جایش خالی است. جالب اینکه علیرغم بیانات وحدت وجودی از عالم و خلفاء الهی و رب نوع یا جزء خواندن آنها، توسل به آنها در سبد سلوکی شان(آنجور که در مثل امام و آقابهجت دیده میشد) پررنگ نیست.
🔆 نقد
1⃣ آیا مجازیم مجرب را جای مأثور نهیم؟!
بهترین بیان برای حجیت این راهکارهای غیرمأثور را چنین شنیده ام: همانگونه که عقل مستقل قادر به کشف برخی احکام است و یافته عقل جای نص شرعی است، قلب منکشف هم ممکن است به دستور و راه حلی از مبادی عالیه برسد ولو لفظی از آن در آثار نباشد!
به این بیان دو نقد جدی است: اول اینکه کشفهای قلبی در حوزه عرفان عملی(۱) و آداب و احکام اگر بخواهد حجت باشد باید مثل مستقلات عقلی از گذرگاه اصول فقه بگذرد و تصحیح حجیت شود. شیخ اعظم در بحث اجماع رسائل نزدیک به برخی از این فروض را طرح کرده است اما هیچکدام را حجت نشمرده است. راه این اجتهاد البته بسته نیست لکن بدون اعتبار سنجی اصولی نمی توان آنرا پذیرفت.
نقد دوم کلان تر و دین شناسانه است که در ذیل اشاره میشود.
2⃣ لازمه ی کلامی فاسد این طریق!
اگر اوراد مجرب جای مأثور بنشیند یا اصلا برای سلوک عرفانی و طی برخی منازل راه حلهایی غیر مسبوق در سیره و تراث معصوم ارائه شود، درآن صورت این دین در چه چیز کامل است؟!
روشنفکران غرب زده که آموزه های آنرا در اقتصاد و حقوق و سیاست و... کارا و لازم الاجرا نمی دانند و سراغ مکاتب دیگر می روند، اهالی سلوک هم برای حضور قلب و نفی خواطر و دهها چیز دیگر دستوراتی از خود یا دیگری بسازند، پس اسلام برای چه آمد؟! دینی که دستور روشن و صریحی برای نماز با حضور قلب ندارد، دیگر به چه درد می خورد؟! اگر این دستورات بیان شده در دین هست و ما نیافته ایم، آدرسش کجاست؟!
اقلا آن روشنفکران در رابطه انسان و خدا تعالیم دینی را مکفی می دانستند!
3⃣ لازمه ی فاسدتر از بسط تجربه نبوی!
دکتر سروش در بسط تجربه نبوی، وحی را همان تجربه دینی خواند(!) غزالی و ابن عربی و عارفان دیگر را کنار پیامبر(ص) نهاد و آنان را کاشف نه شارح تجارب نبوی خواند که می توانند آنرا بسط دهند. او فرق عارفان و نبی را نه در تجارب معنوی بلکه در مأمویت داشتن برای ساخت جهانی جدید -که انبیاء دارند- دانست. اما حجیت اقوال عارفان غیر نبی را نمی پذیرد و تصریح می کند درباره غیر نبی، ماییم و ادله آنها(بسط تجربه نبوی ص۱۸).
وجه بدتر بودن آن راه حلهای سلوکی و دستورات غیر مأثور این است که عملا نه تنها عارف، توانسته کاشف تجربه نبی باشد بلکه دستور او حجیت هم دارد و لازم نیست از نصوص شرعی و طرق اجتهادی معتبرش کند!
🔆راه حل
راه حل همان است که بزرگان عرفان تأکید کرده اند: اجتهاد سالک!
سالک باید دین شناس و مجتهد باشد تا دستورات را بر تراث دینی عرضه و غیر مأثور -بخصوص آنجا که لازمه ی فاسد کلامی دارد- را دور اندازد.
تا قبل از آن میتواند به دستورات عام متخذ از آیات و روایات(مثل زادالسالک مرحوم فیض کاشانی) عمل کند.
______
۱)در عرفان نظری معیار، سازگاری شهودات با برهان و آیات و روایات هستی شناسانه دین است. اما در عرفان عملی، انطباق با آیات الاحکام و منابع دیگر احکام معیار است و اگر طریق جدیدی بود باید حجیتش در اصول ثابت شود.
📝 محسن قنبریان ۹۷/۹/۱۱
☑️ @m_ghanbarian
✅روح خدا وقتی جزوه قانون اساسی را امضاء کرد نوشت: "ان شاءالله تعالی با عمل به آن، آرمانهای اسلامی برآورده شود و تا ظهور حضرت بقیة الله باقی و مورد عمل باشد"./
یعنی این قانون اساسی کفایت دوره غیبت تا ظهور را میکند اگر همه اش عمل شود نه گزینشی و نه مترصد حذف ولایت و نظارتش یا بعکس مردم سالاری و مشارکتش!
#محسن_قنبریان
#دوازده_آذر
#روز_قانون_اساسی
☑️ @m_ghanbarian
⁉️پرسش و پاسخی از متن "تجزیه و ترکیب دستورالعمل های سیر و سلوک"
❓پرسش:
واقعا شبهه بود که عرفان و عرفا چرا از مسائل غیر از مآثور استفاده میکنند؟
کاش راه حل را بیشتر توضیح میدادید.
یعنی غیر مجتهد نمیتواند سالک شود؟؟نمونه های غیر قابل تکذیبی هست که مجتهد نبودند.
❗پاسخ:
سخن این نیست که سلوک و مقامات منحصر در اهل علم و اجتهاد است.
سخن سر بازشناسی دستورات مأثور و مجاز از غیر آن است.
مجتهد بالاصاله می تواند تشخیص دهد گرچه متاسفانه برخی ملکه اجتهاد خود را در این حوزه بعضا از شوق آن تحارب اعمال نمی کنند و از تسامح در ادله سنن و آداب به تسامح در خود آداب و دستورات تنزل می کنند!
اما غیر مجتهد:
او مثل انجام تکالیف شرعی اینجا هم یا باید عمل به احتیاط کند یا باید از استادی که شیاع و مشهور مجتهدین اهل سلوک او را موجه می دانند پیروی کند.
احتیاط این است که دستور شاذ و نادر را عمل نکند.
متاسفانه گاه کسانی به استاد سلوک و... سر زبان می افتند که نه خود بروزی از اجتهاد دارند و نه مجتهدان قابل توجهی به آنها اعتناء دارند.
*دستور آیت الله بهجت در اینباره متخذ از روایات است که به علم و یقینیات عمل کنید تا مشکوک و مشتبه برشما روشن شود.
#محسن_قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
💠تجزیه وترکیب دستورالعمل های سیر وسلوک2⃣
🔆عیب ونقص به حسب ترکیب:
منظور از ترکیب این است که آیا همه اجزاء لازم (وسالم)را دارد؟هرکدام سرجای خود وبه اندازه خود قرار گرفته وآثار خود را بروز داده است؟
شهید مطهری در کتاب انسان کامل به درستی بدین مسأله توجه کرده و"تمام"را مقدمه ی "کمال"قرداده است:"تمام برای یک شیئ در جایی گفته می شود که همه آنچه برای اصل وجود آن لازم است به وجود آمده باشد".اما "کمال در مورد چیزهایی است که بعد از این که از نظر وجود اجزاء تمام شدند می توانند درجات بالاتری هم داشته باشد" لذا "کمال انسان وقتی میشود که همه استعدادهایش را بطور متعادل ومتوازن ودر حد اعلی رشد دهد نه اینکه فقط به سوی برخی از آنها گرایش پیدا کند وبرخی دیگر را مهمل ومعطل بگذارد"در غیر این صورت کاریکاتوری ونامتوازن خواهد شد(ر.ک: انسان کامل).
نمونه اعلای انسان کامل حضرات معصومین وشرح اوصاف متوازن ومتعالی آنها زیارت جامعه کبیره است همانها که در عین و در حین اینکه تامین فی محبة الله اند،ساسة العباد وارکان البلاد هم هستند.
چهره عارفان درجه اول متصل به معصوم ومورد تایید معصوم(مثل اویس وکمیل ومیثم و...)هم غیر از چهره ای است که ما از بسیاری عارفان یا مشاهیر سلوک -حتی در بین عالمان شیعی-می بینیم!
🔅اویس و ربیع!
ربیع بن خثیم(خواجه ربیع)و اویس قرنی هردو از اصحاب امیرالمومنین(ع)و عرفای بنام و از زهاد ثمانیه اند هردو شبی برای رکوع وشبی برای سجود در عبادت دارند و...
-ربیع در صفین با ۴۰۰نفر (از مریدان)بخاطر شبهه در جنگ با مسلمان،از علی(ع) -علیرغم اعتقادش به امام-جدا وبه سرحدات رفت که اگر جنگش افتاد با کفار باشد.
-اما اویس قرنی برعکس تازه در صفین به امیر(ع)رسید وهزارمین یارشداما با دو شمشیر!در همان جنگ به شهادت رسید وامیرالمومنین براو گریست،نماز خواند و دفنش کرد.امام کاظم(ع) او را از حواریون امیرالمومنین(ع) در قیامت خواند.
❗شما عکس هوایی ونمای کلی برخی مشاهیر سلوک در جامعه شیعی را ببینید به اویس قرنی نزدیکترند یا خواجه ربیع؟!
تازه خواجه ربیع در فتنه های منافقان دچار اعوجاج شد اما در سلوکش اصل مبارزه با کفار بود لذا درسرحدات خراسان(شهرتوس)ماند اما برخی از اهل سلوک عصرما حتی با کفار هم ستیزی از خود نشان نمی دهند!عراق وایران در قرون معاصر چند بار توسط انگلیسی ها و...اشغال شده است،گاهی مجتهدانی جلودارمبارزه شده اند(مثل سید مجاهد، حکیم و...)اما خبری از آن عارفان-که در همان شهرها وهمان زمان بوده اند-نشده است!در زمان ما هم بوده وهستند کسانی که حتی لفظا به کفار حربی علیه اسلام(آمریکا واسراییل)تهاجمی ندارند وبه عارف وکامل مشهوربوده وهستند!
⚜اشکال وجواب:
-ممکن است گفته شود وظایف افراد متفاوت است. شأن بزرگان اخلاق وسلوک نیست که این شهر وآن شهر رفته تحلیل سیاسی کنند وفتنه ها را بشکافندیاهردم بیانیه سیاسی دهند،اما اصل جریان حق وایمان را شناخته وبه قدر کفاف و"به طرق خود"یاری می کنند گاه به زبان هم اشاره می کنند!
به تعبیر دیگر چون من به الکفایه در عرصه های متعدد سیاسی موجود است اینها بروز وظهوری نمی دهند نه اینکه اصلا قبول نداشته باشند.
-پاسخ این است که ممکن است برخی چنین باشنداما سالک عاقل خوب است استاد خود را در اینباره بیازماید !اگر دید عارف کامل(!)در شناخت جریان حق وباطل تحلیلش ازیک بقال سطحی تر است آیا او کامل است وفقط بخاطر عدم نیاز، بروز نکرده است؟!حتی اگر دم مسیحایی داشته باشد معلوم است به "تمام" نرسیده و فقط برخی ابعاد را کمال داده واثرش پیداشده است.
بگذریم که گاه کفایت هم با سکوت اینها حاصل نشده ودلهایی در شک و دودلی مانده است.
البته برخی هم در مقابل تصنعی وسطحی وحتی افراطی به جهات انقلابی و ولایی دم میزنند تا مجال مرید پروری داشته باشند!
🔅دو آیت در عصرما:
۱.آیت الله شاه آبادی، استاد عرفان امام خمینی(ره)که امام اورا لطیفه ی ربانی می خواندومرجع بزرگ شیعیان سید ابوالحسن اصفهانی درباره اش می گفت:مادر مقابل او قطره ای مقابل دریاییم!
۴۰روز چله نشینی اودر محضر امیرالمومنین(ع)موجب فتوحات قلبی بسیار برایش می شوداما به قرینه آن ۴۰روز،۱۱ماه تحصن علیه رضا خان هم در پرونده دارد.حکایتهای عجیبی از او با رضاخان قلدر نقل شده است او حتی از شهید مدرس بخاطر تاخیردر افشاء رضاخان گله داشت.
۲.عارف بزرگ ونامداردیگری که علیرغم توجه علمی اش به مباحث اجتماعی-سیاسی اسلام وتالیفات عالی دراینباره وهم تربیت شاگردان تراز اول،به لحاظ عملی در نهضت اسلامی همراهی علنی نکرد.به گفته بعضی شاگردان بعدها از آن اظهارپشیمانی می کرد.
نقص عملی ایشان با بودن خورشیدی تابان مثل امام خمینی برای شاگردان جبران می شداما تصورش را بکنید اگرآیت کاملی مثل امام نبود آنوقت آن نقص عملی به ظاهر کوچک چه خسارتها میزد؟!
📝محسن قنبریان ۹۷/۹/۱۳
☑️ @m_ghanbarian
هدایت شده از KHAMENEI.IR
16.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨 صبح امروز
📹 ببینید| بیانات رهبر انقلاب اسلامی درباره قانون منع بهکارگیری بازنشستگان. ۹۷/۹/۱۳
💻 @Khamenei_ir
محسن قنبریان
🚨 صبح امروز 📹 ببینید| بیانات رهبر انقلاب اسلامی درباره قانون منع بهکارگیری بازنشستگان. ۹۷/۹/۱۳ 💻 @
📖 درس ناتمام!
دیروز رهبر معظم انقلاب سر درس خارج فقه با تبسم از اوقات تلخی و داد زدن روز قبل یکی از فضلا سر ایشان گفتند. تندی آن طلبه را از سرمحبت خواندند و از تندی خود(که فرموده بودند: چرا داد می زنید) عذرخواهی کردند.
هزاربار خدا را شکر که نه فقط فرهنگ شاهان جبار رفت که دچار "علماء جبار" -به تعبیر امام صادق(ع)(۱)- هم نشدیم.
💡چند درس مهم:
1⃣برخی داد زدنها -حتی نابجا وحتی سر رهبری -به قرائت خود رهبری هم از سرمحبت می تواند باشد.
البته:
الف)نه پیروان و نهادهای ولایی نوعا چنین فهمی دارند و معمولا معامله دیگر با پرسش -حتی بدون داد- می کنند حتی اگر آن سؤال و نقد از نماینده و منصوب رهبری باشد! این یعنی مشکلی بزرگ بنام فاصله داشتن فکری و عملی اشخاص حقیقی و حقوقی جبهه ولایت با خود ولی.
ب)نه هرجا انتقاد کردن -فضلا از تندی کردن و داد زدن- سر رهبری الزاما چنین معنای محبتی می دهد. چه بسا جاها و مواردی که کمک به دشمن برای سست کردن پیوند امام و امت است. پس مستشکل دلسوز و انقلابی هم باید مکان و زمان و اولویت مسائل را بسنجد و پز آزادی فکر و مطالبه گری و...فریبش ندهد.(دیگران البته تا حد نرسیدن به جرم آزادند)
2⃣درس خارج فقه جای اشکال و جواب است و حتما جلسه ای دهها اشکال به رهبری می شود و جواب می گیرند. قانع می شوند یا سر نظرخود می مانند. آن طلبه با این گشاده رویی و عذر خواهی رهبری، منفعل و او هم معذرت خواهی کرد که صحنه زیبایی بود. اما جا داشت او یا همکلاسی اش اگر در پاسخ رهبری ابهامی می دید هم مطرح می کرد. اهمیت شکستن حلقه بسته مدیران کشور -که خود آقا از قانون بازنشستگی فهم کردند- از فرع فقهی آنروز کمتر نبود که بسیار مهمتر بود.
مثلا اگرهمان طلبه اینبار نه با داد زدن و تندی کردن بلکه مثل مستشکل درس خارج می پرسید: حضرت استاد با استثناء "هرکه تجارب مفید دارد و جایگزین ندارد" ازقانون بازنشستگی عملا چه به سر این قانون می آید؟ این قید، "استنباطی" است و مانند قید "۳۰سال خدمت" نیست که کاملا کمی و غیر استنباطی است. پس تشخیص مصادیقش یک مرجع قانونی می خواهد که لابد همان مدیران اصلی کشورند. آیا این قید عملا همان حلقه بسته را مادام العمر نمی کند؟! و قانون موجود را به ضد خود بدل نمی کند؟!
محبت اینبار طلبه مستشکل به ولی مهربان این است که: اینجا چند نفر به تشخیص شما (حضرت آقا) و به تصریح تان "در فرض اعتماد به آن مقام مسئول" استثناء می شدند، اما با قانونی کردن این استثنائها و سپردنش به دولتمردان، ویرانی کل قانون خدای نکرده پای شما نوشته میشود! و...
سکانس اشکال و جواب پس از عذر خواهی از نحوه اشکال در درس زیبای دیروز جایش خالی بود.
3⃣جالب اینکه ولایت مداری رهبر عزیز و هم شاگردی های ایشان(مطهری،بهشتی و...) با امام راحل نوعا اینگونه بوده است. نمونه های زیادی از این الگوهای ولایت مداری در دست است گاه بر نظر خود علیرغم نظر امام باقی بودند یا با امام مباحثه کردند اما هیچوقت "مخالفت عملی" با ولی فقیه یا "کاری که تضعیف جایگاه ولایت نتیجه اش باشد" نکردند.
جالبتر اینکه حضرت آقا این صاحب نظری را نه برای مثل مطهری و بهشتی در قبال ولایت بلکه برای دانشجویان هم لازم می دانند که لازم نیست مواضع آنان حتما منطبق با نظرات رهبری باشد بلکه در مواردی تأخیر فکر تا بیان رهبری را موجب قفل شدن کارها می خوانند.
http://www.leader.ir/fa/content/12118/leader.ir
4⃣شاید آنچه موجب شد این الگو از ولایت مداری جای خود را بعضا به تملق و چاپلوسی، یا تبعیت کور و غیر فکورانه دهد، پیدایش کسانی بود که نقد و سؤال از رهبری را با طعنه و کنایه در سخنان عمومی آوردند! به مناصب بزرگ خامنه ای ها و بهشتی ها راه یافتند اما برای منافع شخصی یا حزبی شان با رهبری مباحثه و بعضا قهر کردند! یا بدتر در مسیر خواست دشمنان و در جهت عکس آرمانهای انقلاب به فرامین یا خط و نشانهای رهبری کنایه زدند! یا مغایرت نظری را به مخالفت عملی و اردوکشی خیابانی بدل کردند و... مثالهای این مدل مواجهه با ولی در دهه ۷۰و۸۰ کم نیست در اذهان مثالهای دهه ۹۰حاضر است.
اینان لبه دیگر متملقان جاهل و برخی کاسبان شدند تا ولایت مداری را به زیلو بوسی تقلیل و ولایت گریزی در برخی نخبگان را تسریع کنند.
____________
پی نوشت:
۱.أطلبوا العلم وتزینوا معه بالحلم والوقار وتواضعوا لمن تعلمونه العلم وتواضعوا لمن طلبتم منه العلم ولا تکونوا علماء جبارین،فیذهب باطلکم بحقکم(بحار ج۲ص۴۱)
📝 محسن قنبریان ۹۷/۹/۱۴
☑️ @m_ghanbarian
#بیایید_مبلغ_جهادی_باشیم
با انتشار ، دوستان ، آشنایان و فامیل رو جهادی کنیم.
فعالیت های گروه جهادی مهدی یاوران بهبهان را در پیامرسان های زیر دنبال کنید.
ایتا
@mahdiyavaranb
تلگرام
@mahdiyavaranb
سروش
@mahdiyavaranb
اینستاگرام
@mahdiyavaranb
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/8LgeC9GNrPm4lKWmFdihn2
#بیایید_همه_جهادی_شویم