eitaa logo
نوشته های من
271 دنبال‌کننده
237 عکس
184 ویدیو
59 فایل
قانع‌بہ‌همینےکہ‌دوچشمت‌بیناست؟ دلت‌چطور؟ محمّدحسیݩ‌مطھڕ؎ھستݦ🌱 @m_h_motahari [کپی‌‌مطالب‌باذکرنام‌وبی‌ذکرنام، جهت‌اعتلای‌کلمه‌ی‌اسلام واجب‌ مؤکده🕊] لینک کانال https://eitaa.com/m_h_motahari1 صفحه ویراستی https://virasty.com/m_h_motahari
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊 خدايا به من یاد بده هر مُردنی شهادت نیست هر ماندنی هم جاماندگی نیست @m_h_motahari1
خدايا شکرت♥️ شاید تا چند ساعت دیگه محدود و مسدود بشم:) ایرادی نداره؛ بذار هرطور "تشخیص" میدن "تصمیم" بگیرن ما کار خودمون رو انجام میدیم... اگر کانال ما رو پسندیدید، شما به جای من، مطالب رو منتشر کنید که قصدی جز "تبیین" و "دفاع" نداریم در ضمن کپی بدون ذکر منبع و یا با ذکر منبع، واجب و حلال و آزاده:) https://eitaa.com/m_h_motahari1
آقای من🌱 نوکر خطاکار هرچه که باشد بازهم نوکر است جز شما پناهی ندارد بگذار سر این سفره بماند @m_h_motahari1
تنازعات تمام‌نشدنی جهانی ❇️چرا ایده‌ی آزادیخواهانه‌ی دموکراسی، به اهداف خود نرسید و ما شاهد حکومت خود مردم بر مردم نبودیم؟ ❇️چرا نظام‌های سیاسی غربی، نتوانستند نیاز جدی بشر به آزادی را در عرصه‌ی حکمرانی تأمین کنند؟ ❇️چرا ایده‌ی دموکراسی نتوانست حقی را که برای همه‌ی مردم ثابت کرده بود، تأمین کند و مکاتب سیاسی غربی، با تمام تنوع و طیف‌بندی خود، در تحقق حقی که برای مردم در حکمرانی معتقد بودند، ناکام ماندند؟ 🔺پاسخ یک جمله است و چند دلیل؛ "نظام‌های سیاسی غربی، حق حکمرانی را به آنهایی متعلق دانستند که هیچ حقی در حکمرانی نداشتند." 🔺"نظام‌های غربی، حق حکمرانی و فرمانروایی را از کسی سلب کردند که فرمان و حکومت، متعلق به او و برخاسته از اراده او بود." 🔹همانطور که در نوشته‌های قبل بررسی شد، حکومت کسی بود که در محدوده‌ی حکومت خود، حیات و قدرت و علم و حکمت لازم را داشته باشد. 🔹در حالیکه هيچيک از مردم، چنین حیات و قدرت و حکمتی نداشتند؛ آن‌ها نه تجربه‌ای در حکمرانی داشتند و نه بقایی برای ادامه‌ی حکمرانی. ♦️آن‌ها برای جنگهای پی در پی استعمارگرانه‌ی خود، هیچ حکمت و مصلحت و منطق قابل قبولی نداشتند تا مصالح و نیاز جدی همه‌ی مردم به آزادی تأمین شود. ♦️آن‌ها برای آزادی همه، گریبان چاک کردند؛ نزدیک به ۳۰۰ سال و نظریات لیبرالیسم و سوسیال دموکراسی و... را برای همین منظور متولد ساختند؛ ولی نتیجه‌ی دلسوزی هایشان، حکومت اقلیت سرمایه دار یا متنفذ بر اکثریت شد. ♦️ره‌آورد ۳۰۰ سال جنگ برای آزادی همه‌ی مردم، حکومت کسانی بر مردم شد که هیچ نسبتی با اراده و خواست مردم نداشتند و در انتخاب مردم، هیچ جایگاهی نداشتند. ⚠️بی شک یکی از چالش های جدی نظام‌های سیاسی غربی، تنازعات تمام‌نشدنی جهانی آنها بر سر حکمرانی است؛ چرا که عقل محدود جزوی بشر، نمی‌تواند مصالح بی‌نهایت و بی‌نهایت مصالح انسان مدرن را ببیند و بفهمد و بشناسد و تصمیم بگیرد و برایش نسخه‌ی نجات‌بخش بپیچد. 🆔 @m_h_motahari1
🥀 گوش کن صدای پای بابا را می‌شنوی در کوچه پس کوچه‌های دلتنگ مدینه شب که از نیمه می‌گذرد بابا دلش برای بانویش پر می‌زند تا سدرةالمنتهی... @m_h_motahari1
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
🔹 خنده در گریه ✍️ فاطمه وجگانی، عضو تحریریه مجتهده امین با شنیدن سخنِ او، صورتش برافروخته! احوالش پریشان! و گریه اش شدیدتر شد، پرسید: دخترم چرا بی تابی!! چرا چشمت گریان است!! به نزد من بیا! با صدای آهسته، سخنی در گوش او نجوا کرد، در دم مهربانیِ خنده بر لبانش نشست و از گریه افتاد. تا پدرش بود حرفی نزد و سرّ پدرش را فاش نکرد‌؛ اما بعد از مرگ او فرمود: پدرم در گوشم گفت: فاطمه جان!! تو اولین کسی هستی که بعد از مرگم به من ملحق می شوی. چشمان حق بین پدر بسته و زبان حق گویش خاموش گشت و روحش در عالم ابدی پرواز نمود. ماتم سترگی بر دل فاطمه روی آورد. از داغ فراغ او، خوبانِ بنی هاشم، همه در ماتم بودند. اما عده ای بر سر خلافت و جانشینی او، به نقشه کشیدن افتادند، گنج غدیر را زیر پا نهادند و در سقیفه به فرهنگ جاهلی و نظام قبیلگی پرداختند. 🔗 متن کامل در صفحه افکار حوزوی @HOWZAVIAN
🍂خوشا بحال این چاه و بدا بحالت ای دلِ بیچاره‌ی تنوع‌طلبِ محافظه‌کارِ من. ای دل تو از چاه، چه کم داشتی که علی به‌جای تو، سینه‌ی چاه را برای درددل پسندید؟ کاش چاه زبان باز می‌کرد و درد علی را برایم می‌گفت. ننگ بر دلی که خانه‌ی درد علی نشد... آری ای دل! تو خیلی فقیری؛ تو محافظه‌کار شدی و یادت رفت که در مسلخ عشق، احتیاط و پروا معنا ندارد. تو فقیری و هوای همسایگی با خانه‌ی علی را نداری و تحمل سختی‌های راه از تو برنمی‌آید. خوشا بحال چاهی که سنگ صبور علی شد. چاه اگر سنگ‌صبور شد، دیگر چاه نیست؛ ماه است. بدا بحال دلی که غربت علی را دید و در "سقیفه" یا "کوچه‌های مدینه"، از یاری او فرار کرد. و دل اگر علی را تنها گذاشت، دل نیست؛ گِل است. [گفتگوی یکی از مردان انصار مدینه با دلش] @m_h_motahari1
🥀 ای فِضّه! - چرا روزهای آخر، بیشتر به خانه‌ی فاطمه میرفتی؟ مگر فاطمه را با تو چه کاری بود؟ + فاطمه... آه... فاطمه، بتول بود؛ او با مردم این دنیا کاری نداشت. او از دنیای ما "چهره‌ی رسول و رضایت علی" را می‌خواست که مردانی جهنمی و زنانی عفریته، "هردو" را از او گرفتند. این من بودم که با او حرفها داشتم؛ بوی "خداحافظی" را بشدت از نگاهش استشمام می‌کردم؛ حدسم درست از آب درآمد. فاطمه، روزهای آخر، با دنیا خداحافظی کرده‌بود... •@m_h_motahari1
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
⛔️ از تمدن غرب فاصله بگیرید ✍️ سید عبدالله هاشمی 🔰 تمدن غرب به روزهای خطرناک خود رسیده است. فروریختن دیواره های یک تمدن، شبیه آب شدن کوه های یخی است؛ به جای گرد و خاک وسر وصدا، سونامی می سازد.تارسیدن امواج سهمگین آن در فرصت اندک آرامش قبل از طوفان، باید از ساحل چنین تمدنی دور شد.قضاوت درباره افول یک تمدن، شاخصه های متعددی دارد. شاخصه اصلی پایداری یک تمدن، سلامت روابط اجتماعی است. هرگاه مسیر حرکت یک تمدن به سمت شکاف روابط اجتماعی و تنهایی انسان بیانجامد،باید از این کوه یخی در حال آب شدن فرار کرد.همجنس بازی، ازدواج با محارم، ازدواج با حیوانات و....تصاویر وحشتناک مرگ یک تمدن و فروپاشی روابط انسانی است.نظم نوین جهانی شکل گرفته از سوی آمریکا به معنای گره زدن سرنوشت سایر جوامع با افول شکننده خود در این نظم نوین است.تحلیل گران بسیاری، در دنیا نزدیکی چنین پایانی را برای تمدن کثیف،برهنه، بی رحم وپراشتهای غرب پیش بینی نموده اند.مقام معظم رهبری نیز افول آمریکا را به غرق شدن کشتی تایتانیک تشبیه نمودند.احمقانه ترین سیاست در این دوران،نزدیک شدن به چنین تمدنی است. ❇️ اگر با امریکا نرد دوستی باختن، روزی منفعتی داشت و قمار سود آوری بود؛ اکنون باید از تمدن متوحش غرب فاصله گرفت. در همه زمینه هایی که به اسم دانش و یا ساختارهای سازمان های بین الملل، سیاست های غلط خود را پیش برده اند، کشورهای جهان سوم باید، تجدید نظر کنند و مجری سیاست های زیان بار غرب نشوند، شاید سهمشان از نابودی این تمدن کمترباشد. ✅ شوربختانه، عقب ماندگان سیاسی وبرخی «سیبریتی های سیاست ندیده ما» در مسیر روبه رشد تاریخی ما و حرکت رو به زوال آمریکا، ویرانه های این تمدن را باغ سبز نشان می دهند. ناگواری های این چندماه که با نقش آفرینی سلبریتی ها شکل گرفت نشان داد این جماعت را باید «سیبری تی»نامید. ساکنان سردسیرترین جغرافیای سیاست وبی خبر از سرد وگرم حقایق آینده دنیا ونقش سازنده ایران در آن. ⭕️ این جماعت دنیا دیده! باید بهتر از دیگران واقعیت غرب را در می یافتند وجامعه خود را باخبر می کردند نه اینکه در مفاسد تمدن از صاحبان آن پیشی بگیرند اما خاصیت تمدن مادی این است اگر به برق مظاهر فریبای آن خیره نگاه کنی نابینا میشوی. ⭕️ خیره نشوید تا واقعیت تمدن محتضر غرب را درست ببینید. آمریکا @HOWZAVIAN
مادرانه🌱 فرمود: در دنیای شما، فقط دو آرزو دارم؛ "نگاه به چهره‌ی پدرم" و "نگاه به قرآن". بعد از پدر، در بستر بیماری به زنان مهاجر و انصار فرمود: دیگر دنیای شما برایم رنگی ندارد. اف بر این دنیا. مادرجان! درست است که دنیای ما، دیگر "حبیب الله‌" را ندارد؛ اما مگر این دنیا، "قرآن" ندارد؟ اف بر آن دنیایی که "نفاقش"، نفس پیامبر را از میان مردم به یغما برد و باز اُفّ بر آن دنیایی که حرص ها و هوس ها و ترس هایش، ولایت قرآن ناطق را از مردم دزدید. دنیایی که قرآنِ علی را کنار گذاشتند و علیِّ قرآن را نخواستند، به درد ماندن فاطمه نمی‌خورد... ✅ @m_h_motahari1
دل‌های سوخته‌ی داغدیده برای داغِ فراقِ مادر برای دل بی‌تاب پدر و برای قلب‌های پر از دردِ فرزندان مادر چند روز دیگر، می‌خواهند سفره‌ی عِشق و اَشک به پا کنند... "با سفرنامه ما همراه باشید" در به‌پاکردن این سفره، ما هم سهمی داشته‌باشیم🌱 @m_h_motahari1
..! بنده ای نیست که از مالش طعامی و یا درهم و دیناری در راه محبت فرزند دختر پيامبر علیه السلام انفاق کند، مگر آنکه در این دنیا آن درهم را هفتاد برابر برکت دهم و در بهشت در عافیت بوده و گناهانش را میبخشم. (حدیث قدسی ، مستدرك الوسائل ، ج١٠، ص٣١٩) ▪️عزیزانی که تمایل دارند در برپایی این سفره نذری هیئت را همراهی کنند و در این امر سهیم باشند میتوانند کمک های نقدی و غیر نقدی (برنج،روغن و...) خود را از طریق زیر به دست ما برسانند. 💳شماره کارت: 6037997750006620 (به نام هیأت صاحب الفتح) 09330345780 (سید علی میرضرابی) ▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ اطلاع رسانی: @sahebalfath_ir
پوشالی و توخالی 🔸مکتب سیاسی لیبرالیسم، یکی از اندیشه‌های زنده‌ی امروز دنیاست؛ این مکتب با تمام طوایفی که نظام‌های مختلف به آن قائل هستند، بر چند مسئله اساسی بنا شده‌است؛ 🔰آزادی بیان 🔰محدودسازی قدرت دولت 🔰آزادی اندیشه‌ها 🔰حقوق عادلانه همه‌ی شهروندان 🔸نظام‌های لیبرالی از آن‌جا که تابع مکتب مدرنیسم بوده‌اند، پاسخ مسائل خود را در عقل و تجربه و علم جستجو کرده‌اند و برای راه‌های دیگر، هیچ ارزشی قائل نبوده‌اند. 🔸شکاف سیاسی، طبقاتی و اقتصادی و بایکوت خبری و انحصار منابع و منافع و دارایی ها در خدمت عناصر سرمایه دار و تحقق سرمایه‌سالاری مدرن (کاپیتالیسم) از جمله میوه‌های تلخ و بنیان برکن این مکتب بوده‌است. 🔸اما امروز با حقیقتی غیرقابل انکار روبروییم؛ ما امروز "توخالی بودن طبل این مکتب را و پوشالی بودن وعده‌های این اندیشه" را در سرتاسر نظام‌های سیاسی لیبرالی شاهدیم. 🔸حقیقت آنست که بخشی از آرمان های لیبرالیسم، مقدس است و گمشده‌ی هر جامعه ای رسیدن به آزادی در بیان و در اندیشه و در دارایی است. 🔸اما حقیقت دیگر آنست که هیچگاه علم و عقل و تجربه، تکیه‌گاه های مستحکم و بدون نقصی نبوده‌اند. ♦️این سه، برای حل مسئله، "محدود و ناقص و تغییرپذیر" هستند؛ پیش از این گفتم آنچه که تغییرپذیر و محدود و ناقص است، حق دخالت در محدوده‌ای ندارد که به او هیچ ارتباطی ندارد. ⚠️عقل و تجربه محدودند؛ بهمین‌خاطر نمی‌توانند برای انسان، نسخه‌ی کامل نجات‌بخش در طول دهها هزارسال بپیچند. ⚠️عقل و تجربه نمی‌توانند چون "ناقصند و محدود و تأثیر پذیر"؛ پس دخالت ندارند. روزی که انسان، خدا را کنار گذاشت و عقل محدود کم‌تجربه را محور دستورها قرارداد، شاید نمی‌دانست که روزی خواهدرسید که عقل بیچاره برای بن‌بست‌های زندگی، راه برون رفتی نداشته باشد. ✍محمدحسین ✅ @m_h_motahari1
🌱 خدایا؛ خوش بحال نگاه‌هایی که برای دیدنِ روی ماه مهدی‌فاطمه خرج شد... @m_h_motahari1
🍁 آه.... این روزها روزهای بیچارگی من است من از دار دنیا، یک چاره داشتم که نگاه فاطمه بود اما نفاق اهالی دنیا و ترس آن‌ها همین یک دارایی را هم از من گرفت... دنیا ولی برای نگاه فاطمه خیلی کوچک بود@m_h_motahari1
روزی که علی را کنار گذاشتند راضی شدند که ظلم به جای عدالت و کینه به جای مُواسات و ایثار و انفاق و نفاق به جای ایمان حکومت کند جریان سقیفه به همین مقدار راضی نخواهدبود این جریان دیر یا زود به حاکمیت کفر به جای اسلام خواهدرسید ✍محمدحسین ✅@m_h_motahari1
خدايا🕊 در این دار دنیا دار و ندار من تویی نگذار ثروتم را از دست دهم... •@m_h_motahari1
🍂 - خوش بحالت فضّه! مدتی با فاطمه بودی؛ ولی دیگر این دنیا فقیر شده... فاطمه از این برهوت رفته‌است. + آه... دلتنگ فاطمه‌ام؛ دلتنگ روزهایی که برایش دردِ قلبم را می‌گفتم و او روشنی قلبم می‌شد. دلتنگ روزهايی که دلم از اضطراب، ویرانه بود و او با یک نگاه، از باغ دلش، طَبَقی از آرامش را برایم دستچین می‌کرد. روزهایی که برای بچه‌هایش نان می‌پختم و سفره پهن می‌کردم؛ و او هم در مقابل، برای من، سفره‌ای از دعا پهن می‌کرد. من از دنیایی که نگاه فاطمه را ندارد، وحشت دارم، وحشت...@m_h_motahari1
سلام عليکم🌱 ان شاءالله دوشب سر سفره‌ی بانو خواهیم‌بود برای به پا کردن و دعوت مؤمنین و خوبان سر این سفره‌ی مبارَکه، کمک خادمین هیأت صاحب‌الفتح باشیم🌹 @m_h_motahari1
.. در محضر سردار دلها {{شهید حاج قاسم سلیمانی}} به کلام: حجت الاسلام شیخ سعید شحیطاط حجت الاسلام امیر حسین موسوی بانوای مداحان اهل بیت: حاج علی حبیب زاده کربلایی سید رضا حسینی کربلایی امیر مهدی سنگتراشان زمان: پـنج‌ شـنبه و جمعه 8 و 9 دی 1401 شروع جـلسـه: راس ساعت 19 🚩 خیابان شهدای 19 دی(باجک1) ، کوی 12،فرعی دوم سمت راست، موسسه بوی سیب حسینی 🔴جلسه بصورت خانوادگی برگزار می‌شود! بانے روضه شوید 💳 6037997750006620 به نام هیئت اطلاع آنی از جلسات هیئت 🌐@sahebalfath_ir
گریه‌های این روزهای فاطمه فضه امروز با من صحبت می‌کرد؛ خیلی مضطرب و نگران بود. خدا کند گفته‌هایش، خیالات و اوهامش باشد... می‌گفت گریه‌های این روزهای فاطمه مدتیست تغییر کرده؛ گریه‌ی "مصیبت و فراق" نیست گریه‌ی "عزیمت و وداع" است گریه‌ی مادریست که گویا می‌خواهد برای همیشه میوه‌ی دلش را در غربت مدینه تنها بگذارد... [خدا به قلب اهل این خانه آرامش دهد] •@m_h_motahari1
قسم به حقیقت و خالق آن؛ که تزویر، فرزند خلف تحمیل است و تحمیل، فرزند خلف تحقیر و تحقیر، فرزند خلف تحریف؛ و تا پدری جهنمی مانند تحریف در عالم نباشد، هیچگاه خبری از حضور شوم تحقیر و تحمیل و تزویر نخواهدبود... جنگ میان "تحریف" و "حقیقت" ریشه در روزهای دولت سقیفه هم دارد؛ گفتگوهای "مادر حقیقت" با "پدرخوانده‌ی تحریف" را با هم در ادامه، خواهیم‌خواند. ✍محمدحسین ✅@m_h_motahari1
📌تقابل حقیقت و تحریف 🔹فاطمه فرمود: ای مردم محافظه‌کار فراموشکار؛ من دختر پیامبرتان هستم‌؛ آیا نسبتم با او را فراموش کرده‌اید یا از "چشمان شیطانی نفاق" و "دستان جهنمی فتنه" می‌ترسید که راضی به غصب حقم شدید؟ ♦️ابوبکر گفت: فاطمه! من از جانب خود، حکمی برنگزیدم و از دلخواه خود تصمیمی نگرفتم؛ این پیامبر بود که فرمود: ما جماعت انبیا، درهم و دیناری به ارث نمی‌گذاریم؛ چگونه ممکن است فدک را برای شما به ارث گذاشته باشد؟! 🔹فاطمه فرمود: وای بر مردمی که مایلند خلاف حکم خدا عمل کنند و قرآن حکیم را برای اداره جان و جهان خود، کنار بگذارند؛ مگر قرآن همان نجات‌بخش شما بیچاره‌های بادیه‌نشین، سلیمان را وارث داود ندانست؟ ♦️ابوبکر گفت: بانو! ما هنوز که هنوز است، شما را دختر پیامبرمان و سلاله او می‌دانیم و شما را حقیقتی بی‌بدیل می‌شناسیم؛ اما... اما چه کنیم که مردم گزینه‌ی دیگری را انتخاب کردند و مرا برای ولایت بر مردم انتخاب کردند. 🔺من هم صلاح آن دانستم که فدک را از شما بگیرم و برای مصالح مردمی خرج کنم که پدرتان، عمر و آبروی خود را برای نجات آن‌ها خرج کرد. 🔺مگر نه اینکه پدرتان، از جان و مال و آبروی خود برای همین مردم بی‌بضاعت و کم‌برخوردار، مایه گذاشت؟ ای‌کاش ماهم در دولتمان، قدمی در این مسیر برداریم... 🔺ما نمی‌توانیم انتخاب مردم و مصالح آن‌هارا فراموش کنیم و یک جانبه به حقوق شخصی خودمان بیندیشیم. 📜احتجاج طبرسی،ج۱،ص۱۰۸ ✍بالأخره فتنه، متولد شد؛ چرا که مردم تحریف را پذيرفتند و جعل بی‌اساس حدیثِ "ما پیامبران، چیزی به ارث نمی‌گذاریم" باور کردند... ⚠️روزی‌که مردم تحریف را بپذیرند، دچار تحمیل باطل بر حق خواهندشد و این تحمیل، آن‌ها را حقیر می‌کند، پست می‌کند و آن‌هارا اسیر و ذلیلِ برنامه‌ی ابلیس می‌کند. 🔺پس از آن‌که حقیر شدند، تزویر، خود را نشان می‌دهد و عناوینی مانند "مصالح‌عالیه مسلمین" و "کمک به مردم بی‌بضاعت" و "رعایت حال تازه مسلمان‌ها" مطرح خواهدشد... [فاطمه‌ی زهرا در مقابل این فتنه‌ی فکری، چه پاسخی خواهدفرمود؟ ادامه دارد...] ✅@m_h_motahari1
🕊 -ای سلمان! [خواهش های یک دردمند نابینا از سلمان] تو را به خدا این روزها که به خانه‌ی بانو می‌روی، برای دردهای قلب من هم دعایی طلب کن... + فاطمه، خود دوای درد توست؛ بیا با من به خانه‌ی فاطمه... نمازهای فاطمه، رائحه‌ی بهشت را با خود دارد. - ای سلمان [بعد از رفتن فاطمه] از فاطمه چه‌خبر؟ + دیدی چه آتشی بر قلبمان شد؟ ام‌جعفر! فاطمه را از دست دادیم... فاطمه این روزها هوای رفتن داشت و مدام برای غربت حسین می‌گریید. کاش می‌فهمیدیم گریه‌های فاطمه، گریه‌های خداحافظی است...@m_h_motahari1
📌گذشته‌ی تاریک [...ادامه‌ی گفتگوی بانو و خلیفه اول] ♦️ابوبکر گفت: بانو! ما هنوز که هنوز است، شما را دختر پیامبرمان و سلاله او می‌دانیم و شما را حقیقتی بی‌بدیل می‌شناسیم؛ اما... اما چه کنیم که مردم گزینه‌ی دیگری را انتخاب کردند و مرا برای ولایت بر جان و مالشان انتخاب کردند. 🔺من هم صلاح آن دانستم که فدک را از شما بگیرم و برای مصالح مردمی خرج کنم که پدرتان، عمر و آبروی خود را برای نجات آن‌ها خرج کرد. 🔺مگر نه اینکه پدرتان، از جان و مال و آبروی خود برای همین مردم بی‌بضاعت و کم‌برخوردار، مایه گذاشت؟ ای‌کاش ماهم در دولتمان، قدمی در این مسیر برداریم... 🔺ما نمی‌توانیم انتخاب مردم و مصالح آن‌هارا فراموش کنیم و یک جانبه به حقوق شخصی خودمان بیندیشیم. 🔹بانو فرمود: ای مردم! شما به برکت قرآن و به زحمت پدرم، از آتش و جهل و خرافه و حقارت و فرومایگی نجات یافتید! 🔹شما پس از اسلام، خودتان را شناختید و شناساندید و پس از اسلام بود که دیگران و دشمنان، شما را جدی گرفتند و برای مقابله با شما، لشکر کشیدند و شما را باور کردند. 🔹این قرآن بود که شما را و نامتان را روی زبان‌ها جاری ساخت و از شما، جماعتی نام‌آور و جوانمرد و متمدن تربیت کرد؛ خوب است کمی به سابقه‌ی ننگین و گذشته‌ی تاریک خود فکر کنید... 🔹شما مدیون قرآنید؛ اما امروز قرآن را کنار گذاشتید و گزینه‌ای فتنه‌آلود و آتش‌برانگیز را برای ولایت بر جان و جهان خود برگزیدید که دود آن، چشمان خودتان را کور خواهدساخت... 🔹ای‌کاش نگاهتان را از قرآن برنمی‌داشتید و به این زودی‌ها، قرآن را فدای انتخاب و مصالح و دنیای خود نمی‌کردید. 📜احتجاج طبرسی، ج۱، ص۱۰۸ _____________ ✍وقتی محافظه‌کاری ها، یا هوسها، یا ترس‌ها، یا غفلت‌ها، یا نفاق، درمان نشود، تمام دستاورد های افتخار آفرین و تاریخ‌ساز از دست خواهدرفت و تحریف‌ها، جامعه‌ی نوپای حقیقت طلب را به جامعه‌ی مبتلا به تحمیل و تحقیر و تزویر تبدیل خواهدساخت. ✴️تحمیل سنت ها و مبانی غلط مانند "حسبُناکتاب‌ُالله‌"، تحقیر ارزش‌هایی که نبی‌اکرم بنا نهادند و برآن پافشاری داشتند مانند تساوی عرب وعجم، و تزویری که حق و باطل را بر انسان مخفی می‌سازد و تاریخ را منحرف می‌کند... ✅@m_h_motahari1
🍂 یا رسول‌الله [آن زنی که زمانی در مدینه، مطرود خاص و عام بود، امشب پس از مشاهده‌ی حال وخیم فاطمه، با پیامبر خدا درددل می‌کرد] خودتان می‌دانید در این دنیا، جز دخترتان پناهی نداشتم؛ یادم نمی‌رود روزهایی را که همه، بخاطر نازایی، مرا به چشم جذامی نگاه می‌کردند و سمت خانه‌ی ما نمی‌آمدند... اما... این سلاله‌ی شما بود که هرروز منتظر من بود تا به خانه‌اش روم و برایش درددل کنم؛ او هم بُقچه‌ی دعایش را برایم باز می‌کرد و هرچه می‌خواستم برایم از خدا می‌خواست. یاد آن روزها بخیر... حالا بانوی من و دختر شما... در بستر است؛ خدا... خدا نیاورد آن روزی را که بانویم در این دنیا نباشد. [حالِ این زن، وقتی‌که داغ بانو بر دلش نشست، فاجعه بود...] •@m_h_motahari1
همان شبی که مادرم رفت... پیش از آخرین نماز شبش با زینبش حرف‌های مهمی داشت؛ سفارش‌های مادرانه صحبت از چند کفن نشان‌دادن یک کهنه لباس سپردن کلی یادگاری و... خداحافظی •@m_h_motahari1
از شبی که فاطمه دنیا را تنها گذاشت دلتنگی و اضطرار شروع شده‌است این جمله جگرم را آتش میزند؛ حسن جانم، حسین من بیایید و از مادرتان توشه برگیرید... •@m_h_motahari1