eitaa logo
مبتلایِ امید
622 دنبال‌کننده
276 عکس
63 ویدیو
0 فایل
ماهِ پسِ اَبرم... کپی؟ به هیچ‌وجه! لطفا فوروارد بفرمایید و با آیدی و اسم نویسنده منتشر کنید.
مشاهده در ایتا
دانلود
به قول حامد عسکری: به کجاها که نمی‌برد این ذهن قصه پرداز مرا...
امروز عصر در رو باز کردم و نشستم جلوش... حدود نیم ساعت به آسمون خیره شدم، به آسمونی که رنگ‌های زیادی رو تو دلش جا داده بود... آبی، نقره‌ای، سفید، نارنجی و صورتی. پرنده‌ها پرواز می‌کردن اینور اونور و چقدر دلم خواست منم پرنده بشم، بال بزنم و برم تا بالایِ ابرها...
و به این فکر کردم که من هم زیر آسمونِ خدا از اون عشق قشنگا که مثال زدنی می‌شن، تجربه می‌کنم؟ منم عطری که عاشقا می‌دن، به تنم می‌شینه؟ عاشقایِ واقعیا! نه از اون آبکی‌هاش...
کم کم دارم شیفته‌ی قلم آقای عسکری می‌شم!
مبتلایِ امید
کم کم دارم شیفته‌ی قلم آقای عسکری می‌شم!
آب دستتونه بذارید زمین و این اپیزود رو گوش بدید :)))) اشک‌هام به پاش ریختن...
وقتی در من نگاه می‌کنی، زخم‌های من آرام می‌گیرند. -شمس لنگرودی
هادی حدادی1_17731490221.mp3
زمان: حجم: 1.67M
زیباست، زیباست، زیباست...
_6390348975 (2).mp3
زمان: حجم: 718.2K
بیت‌هایِ روشن و شعله‌ورم را باد برد...
شب‌ها استرسم به اوج می‌رسه و کل بدنم از فشارش درد می‌کنه.
باز هم بیمارستان زدن، بیمارستان...
اگر فقط یه کوچولو دیگه بین آدم‌ها بمونم و به یک جای خلوت که فقط خودمم و خودم، پناه نبرم؛ اگر فقط یک ذره دیگه صدای انسان‌ها به گوشم بخوره، رسما پودر می‌شم. واقعی از بین می‌رم. حتی انقدر🤏🏻هم تحمل صداها رو ندارم...
اگه یه ذره دیگه مغزم بخواد با کسی مقایسه‌م کنه، کله‌مو با تبر قطع می‌کنم.