مِشْکات
🌴 #داستان_های_قرانی🌴 #قسمت_هفتادودو 🌀 #داود_علیه_السلام 🌀 الم تر الی الملاء من بنی اسرائیل من بعد م
🌴 #داستانهاے_ قرانی🌴
#قسمت_هفتادوسه
🔹️🔹️ پیروزی به دست داود 🔹️🔹️
و لما برزوا لجالوت و جنوده قالوا ربنا افرغ علینا صبراً
(سوره بقره: 251)
در میان سپاه طالوت، کودکی نو رسیده بود که #داود نام داشت.
او برای جنگ، با #بنی_اسرائیل نیامده بود، بلکه چون سه برادر بزرگ او در این سپاه بودند، پدرش او را همراه برادران فرستاده بود که پس از پایان جنگ، خبر سلامتی برادران را برای پدر ببرد.
در یکی از روزهای جنگ، #داود خردسال مشاهده کرد که از سپاه مخالف جالوت بمیدان آمده و مبارزه می طلبد، ولی از بنی اسرائیل هیچ کس جرئت جنگ و هماوردی او را پیدا نمی کند و بدین جهت جالوت میان میدان فریاد می کشد و عظمت خود را بر بنی اسرائیل به نمایش می گذارد.
داود از یک نفر پرسید:
اگر کسی جالوت را بکشد، پاداش او چه خواهد بود؟
او در جواب گفت:
پادشاه جائزه بزرگ به او عطا می کند و دختر خود را نامزد او می گرداند و خاندانش سیادت و بزرگی پیدا می کنند.
داود که خود را در مقابل چنین پاداشهای بزرگی دید، هوس جنگ به سرش افتاد.
با اینکه پیش از آن، هرگز چنین فکری به خاطرش نرسیده و تمرین جنگ نکرده ود. در آن حال با شتاب خود را به شاه رسانید و اذن جنگ خواست.
شاه او را از این عمل خطرناک بیم داد.
داود گفت:
من خود را قادر بر جنگ با این مرد می بینم، زیرا چندی پیش شیری به گله گوسفندان پدرم حمله کرد، من او را کشتم، خرسی هم با او همراه بود، خرس را هم از پای در آوردم.
طالوت لباس رزم بر او پوشانید واو را به میدان فرستاد..
داود از پوشیدن لباسهای سنگین جنگ، احساس ناراحتی کرد.
آنها را از تن در آورد و با لباس عادی، قدم به میدان گذاشت و تنها چیزی که همراه داشت، پنج قطعه سنگ که از بیابان انتخاب کرده و یک عصای کوچک شبانی بود.
چون مقابل جالوت رسید، سنگی در فلاخن گذاشت و به نام خداوند، به طرف جالوت رها کرد.
سنگ با شدت تمام، بر پیشانی جالوت خورد و بلافاصله جالوت نقش زمین شد.
داود شمشیر او را برداشت و سر از بدنش جدا کرد و نزد طالوت آورد.
سپاه جالوت، پس از کشته شدن پادشاه خود، تاب مقاومت نیاوردند و فرار کردند و طالوت هم از داود تقدیر کرد و وعده همسری دختر خود را به او داد.
رفته رفته، داود در پیشگاه طالوت مقامی ارجمند پیدا کرد. او دختر خود میکال را به داود داد و فرماندهی ارتش را به او محول نمود.
از طرفی هم رفاقت و دوستی محکمی بین داود و یونالنان پسر طالوت بر قرار گردید و در اجتماع هم روز بروز بر عظمت داود افزوده میشد.
در اثناء این حوادث، #صمویل پیغمبر آن زمان وفات یافت و همانطوری که او به داود خبر داده بود، سلطنت طالوت پس از قتل وی، به داود منتقل گردید.
داود در زمان سلطنت خود، جنگها کرد و کشورهائی را ضمیمه خاک بنی
اسرائیل نمود و در تمام جنگها موفقیت و پیروزی با او بود..
#دوره_کامل_قصه_های_قرآن_از_آغاز_خلقت_تا_رحلت_خاتم_انبیاء_سیدمحمدصوفی
http://eitaa.com/joinchat/263258191Cac5bfdefcc