بسیار سفر باید تا پخته شود خامی (۱)
سفرنامه راهی برای تبادل فرهنگی بین ملتها
یکی از مهمترین راههای تبادل آگاهانه در امور فرهنگی نوشتن و خواندن سفرنامه است. متن سفرنامه بیشتر در میان نخبگان فرهنگی کشورها و ملتها رواج دارد جذابیت بسیاری میتواند داشته باشد. این گونهی ادبی و علمی در تاریخ معاصر ایران و جهان رواج بسیاری داشته و دارد. مطالعهی سفرنامه یکی از دلمشغولیهای علاقهمندان به فرهنگ ملل مختلف است.
وحید یامینپور نویسنده و از اهالی فرهنگ کشور مردادماه سال ۱۳۹۵ به ژاپن رفته است. او با قلم خوب خود این ماجرا را روایت کرده است. این سفر به همراه برخی از چهرههای هنری و فرهنگی به منظور حضور در مراسم یادبود انفجار اتمی هیروشیما بوده است. برخی از جنبههای فرهنگی روایت این سفر در ادامه میآيد. فرهنگی که نشانههای آشکاری از استعمار غربی در آن دیده میشود.
اولین شیرینکاری یامینپور توصیف دلنشین گروه همراهان یعنی پرویزپرستویی، حبیب احمدزاده، محسن یزدی مستندساز، مازیار میری، علی اکبر سیاح طاهری، دکتر فضلاله موسوی استاد دانشگاه و چند نفر جانباز است. تقابل فرهنگی ژاپن غربزده با اسلام و عرفان شرقی در روایت او بخش قابل توجهی از توصیفات فرهنگی وی است. آن جا که به پذیرفتن نظم ریاضی غربی آنها را متهم میکند. رفتارهای عجولانهی ژاپنیها را به صورت جدی نقد کرده و آن را مسخره مینامد. در پیادهشدن از هواپیما، در سوار شدن مترو و در برنامهی اصلی که یادبود هیروشیما باشد این نقد او خود را نشان میدهد.
یامینپور میگوید غرور ملی مردان ساموراییها را خیلی نمی توان در ژاپن امروز دید اما از این که زبان ژاپنی در فرودگاه بینالمللی اوساکا تنها زبان رسمی هست به صورت تلویحی ستایش مینماید. جالبتر آن که اثری از زبان انگلیسی در تابلوها و اطلاعرسانی دیده نمیشود و سختتر آن که خود ژاپنیها هم با زبان انگلیسی آشنایی چندانی ندارند.
#استعمارفرهنگی
#غربزدگی
#استعمارشناسی
@m_rasad
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی (۲)
توصیف مراسم یادبود هیروشیما بخش مهم دیگر این سفرنامه هست. در این بخش ژاپنیها با اعتراف به خشونت خود در جنگ از گریزناپذیری بمباران هستهای توسط آمریکا سخن میگویند که در یک کلام میشود روایت آمریکا از ماجرا. در نهایت نیز یک بازمانده از روایت لحظهی انفجار میگوید.
آشنایی نویسنده با دو جوان همفکر و دانشجو در توکیو بخش مهمی از تجربهی او میشود. او با این دو جوان به لایههای زیرین جامعه ژاپنی سرک میکشد و تجربیات خود را برای خوانندهی ایرانی نقل میکند. در ابتدای فصل « توکیو قلیان ندارد» نویسنده به ماجرای حضور خود در معبد نینجا مینویسد. پس از آن توصیف تفریح و سرگرمی در میان مردمان تلاشگر و پرکار ژاپنی و غربزدگی فرهنگی بخش مهم این روایت است. او در این زمینه روایتی از ماساژ و اختلاط صمیمانهی زنان و دختران برای مردان میگوید. از این که روسپیگری در ژاپن قانونا ممنوع است اما این فعالیتها خود میتواند بستری برای ارتباطات مخفیانه باشد تا قانون نیز دست و پاگیر نباشد. البته یامینپور به زیبایی ثمرهی این نوع زندگی غربی را قربانی شدن عشق حقیقی میداند. در پایان این بخش روایتی نیز پوشش عجیب و غریب بخش قابل توجهی از جوانان میآورد. این که رنگهای غیرطبیعی مو همچون بنفش، طلایی، قرمز شرابی و خردلی رواج دارد و عمل زیبایی چشم و پلک و البته برخی اعضای دیگر نیز در میان جوانان دیده میشود.
یامینپور در پایان روایت خود از جهانیشدن فرهنگ یا غربیشدن جهان گلایه میکند و از ندیدن لوطیهای تهران به همان اندازهی آب رفتن ساموراییها ابراز ناراحتی میکند.
#استعمارفرهنگی
#غربزدگی
#استعمارشناسی
@m_rasad