✅روایتی از شرقشناسی و نقش آن در سیاستهای استعماری✅
با پایان جنگ جهانی اول استعمار غربی فروپاشی امپراتوری عثمانی و تجزیهی سرزمینهای اسلامی را رقم زد. شکلگیری کشورهای نوین عربی بر پایهی قبایل عربی و خاندانهای نزدیک به استعمار انگلیس و فرانسه انجام شد. ماجرای شکلگیری این مرزهای سیاسی در روایتهای رسانهای نیز نقل و روایت شده است. مشهورترین شخصیت برساخته برای مخاطب ایرانی لورنس عربی هست که مامور ارشد انگلیس در عربستان بوده است. خانم گرترود بل اما اخیرا با دو اثر رسانهای یکی فیلم سینمایی و دیگری مستند به قاب تصویر راه یافته است.
در این دو اثر تصویری ضمن روایت جذاب حضور این زن در سیاست و شکلگیری کشور عراق سیاستهای استعماری و شرقشناسی نیز مورد نقد، بررسی و روایت قرار میگیرد.
فیلم «ملکهی صحرا» ساختهی هالیوود و مستند«نامههایی از بغداد» روایتی از شکلگیری خاورمیانهی جدید در ابتدای قرن بیستم را به خواننده منتقل میکند.
در این بخش تحلیلی از فیلم ملکهی صحرا را با هم مرور میکنیم.
#شرقشناسی
#استعمار_شناسی
🆔 @m_rasad
✅فیلم ملکهی صحرا به معنای واقعی کلمه به زندگی و تاثیرات شرقشناسان میپردازد و بار دیگر شرق را به مثابه یک ابژه و شی مورد مطالعه قرار میدهد.
از ابتدا تا انتهای فیلم گزارههای شرقشناسی و راهبردهای آنان برای اداره سرزمینهای مستعمره تکرار میشود. آن گونه که تاکید بر « یکپارچگی» شرق و همچنین فرهنگ و مردمان آنها به تواتر در فیلم تکرار شده است و مردم مسلمان به صورتی کاملا استاندارد به تصویر کشیده شدهاند که کنترل آنها از ایده و راهبری واحد پیروی میکند.
فیلم ملکهی صحرا انسان شرقی مسلمان را به گونهای ترحمبرانگیز به تصویر میکشاند که به تعبیر گرترود بل نیازمند کمک غربی برای رسیدن به « آزادی» و « کرامت» است و راهی به جز این نیز پیش روی او وجود ندارد.
✅ به نظر میرسد ملکهی صحرا در پی پاسخ به این سوال اساسی است که راهبرد ایالات متحده برای ایجاد نظمهای سیاسی جدید در مناطق عربی و اسلامی چه باید باشد و چگونه کنترل بر این مناطق امکانپذیر خواهد شد. یا در پرسشی اساسیتر چه نوع و مدلی از حکومت و نظم سیاسی منافع راهبردی عرب را تامین میکند.
ملکهی صحرا در پی پاسخ به همین پرسش اساسی است هر چند داستان آن به صد سال قبل باز میگردد اما راهبردهایی برای وضعیت امروزی منطقه غرب آسیا دارد.
✅گرترود بل در این فیلم با شناختی که از فرهنگ و نظام روابط قبیلهای و عشیرهای اعراب به دست آورده است نهایتا این راهبرد اساسی را ارائه میکند که برای ادامه استیلا و سیادت بریتانیا بر این مناطق باید آنها را به شیوهی خوشان « درک» کرد و « آزادی» و « کرامت» مردم این منطقه راهی متفاوت از شیوههای « دموکراسی» دارد.
بنا بر این راهبرد غرب باید با تاکید بر « عصبیت قومی» آنها باشد.در این صورت کشورهای متعدد عربی از دل یک امپراتوری بزرگ اسلامی بیرون خواهد آمد که کنترل آن به مراتب سادهتر از اعلام منازعه با یک کشور بزرگ عربی یا اسلامی هست.
هر چند گرترود بل بر یکپارچگی فهم شرق تاکید میکند اما راهبرد کنترل او بر مناطق غرب آسیا تشکیل کشورهای متعدد است. از همین رو تنها از یک خاندان یعنی خاندان هاشمی و توسط دو برادر دو کشور عراق و اردن ایجاد و تاسیس میشوند.
از سوی دیگر با مطالعهی ضعف و قدرت قبایل آینده حکومت در منطقهای دیگر تعیین میگردد و به نتیجه میرسند که تنها « آلسعود» ظرفیت حکومت در شبهجزیره عربستان را دارد.
✅چرایی ساخت چنین فیلمی در سال ۲۰۱۵م را باید در تجارب اخیر آمریکا در غرب آسیا و بازنگری در برخی از سیاستهای جمهوریخواهان و سیاستمداران جنگطلب پیشینی باید دانست.
حمله به افغانستان و عراق در سالهای نخستین قرن بیست و یکم از سوی آمریکا و شکست در اعمال راهبرد حضور در این کشورها بازخوانی روندها و شناخت مردم این سرزمین را برای سیاستمداران و اتاقهای فکر وابسته به سیاست ضروری ساخت.
شرقشناسی هالیوود، مجید سلیمانی ساسانی، صفحات ۱۷۷ الی ۱۷۹
#شرقشناسی
#استعمار_شناسی
🆔 @m_rasad
معرفی تشیع در سفرنامههای اروپایی در دوران صفوی
سفرنامههای اروپاییان در چند قرن اخیر نقش مهمی در معرفی سرزمین و مردمان مسلمان داشته است. افراد گوناگونی اعم از مبلغان مسیحیت، تجار، ماموران سیاسی، دریانوردان و نظامیان به منظور مطالعه و بررسی وضعیت سرزمین و مردم به سفر در میان کشورها میپرداختند.
در پی این سفرها جهانگردان در متونی به نام سفرنامه به معرفی و توضیح مردم و سرزمین مسلمانان میپرداختند. این رخداد تا به امروز نیز ادامه داشته و دارد. یک نمونهي معاصر آن انتشار کتابهای خاطرات سفرای غربی در کشورهای اسلامی پس از پایان دوران ماموریت خود است. نمونهی دیگر سفرنامههای برخی غربیان از پیادهروی اربعین هست.
در سفرنامههای مختلف مطالبی دربارهی شیعیان، اعتقادات و آداب و رسوم آنها و دیگر امور مربوط به تشیع وجود دارد.
مطلبی که در بخش اصول عقاید توجه سـیاحان اروپایی و نویسندگان سفرنامهها را به خود جلب کرده، موضوع امامت و اختلاف نظـر شـیعیان و اهلسنت در این باره است. اگر چه سفرنامهنویسان در شرح کلیـات اعتقـاد شـیعیان در امامـت کمتر اشتباه کردهاند، ولی در جزئیات،خطاهاي بسیار داشتهاند، چنـانکـه در شـمارش ائمـه و ترتیب امامت ایشان یا تاریخ زندگانیشان موارد نادرستی را ثبت نمودهاند. موضوع مهدویت نیـز اغلب مورد توجه بوده و بر عقیده شیعیان بر اقامه عدل و داد توسط امام دوازدهـم تأکیـد شـده است. در برخی از آنها آثار ظهور مهدی با علامات و نشانههای قیامت در همآمیخته و خلط شده است.
موضوع زیارت و توجه شیعیان به این مقوله در بیشتر سفرنامهها آمده و به همـین مناسـبت از مشاهد مشرفه و قبور امامان وامامزادگان یاد شده است.گاه مشاهدات عینی سیاحان از این مکانها که مشتمل بر تشریح ساختمان و معماري آرامگاه و تزئینات و جزئیات آن میباشد، ذکـر شـده است.
همچنین برگزاري مراسم روز عاشورا و سوگواري بـراي امـام حسـینو شـهداي کـربلا از موضوعات پر رنگ در سفرنامههاست که اظهار نظرات مختلفی را نیز به همراه داشته است.
انتقال این اطلاعات در کیفیت شناخت و آگاهی اروپاییان و نویسندگان بعدي آنهـا تأثیر داشته و از این رو توجه به نقاط ضعف و قوت این آثار، مهم است. اگر چه ذکـرمشـاهدات عینی از سوي سفرنامهنویسان از نقاط قوت کار آنها میتواند باشد، ولی گـاه برداشـتهـاي غیـر واقع آنها ذهن خواننده را از واقعیت منحرف میسازد. همچنین تکیه بر منابع شفاهی غیر معتبر و تعمیم قضایا از اشکالات دیگر کار سفرنامهنویسان شمرده میشود.
سهم سفرنامههای اروپایی در معرفی تشیع ایرانیان در غرب
حسن حسینزاده شانهچی، تاریخ در آیینه پژوهش، سال هفتم، شماره دوم، تابستان ۱۳۸۹
#شرقشناسی
#سفرنامه
#استعمار