eitaa logo
مسجد سید الشهداء
372 دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
3هزار ویدیو
80 فایل
💠 خمین، خ فردوسی، ک شهید هاشمیان💠 🌾پاتوق شهدا در زمان دفاع مقدس🌾 شماره کارت 6037997599108702 شماره حساب بانک ملی 0113547881007 ارتباط با ادمین : @Yas_133 آدرس صفحات مجازی : @m_s_shohada 🌹جهت تعجیل در امر فرج،صلوات🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🕊🏴🌴🏴🕊🌹 محمدرضا شفیعی در ۱۴ سالگی به جبهه رفت. در عملیات کربلای چهار در شلمچه زخمی شد و به اسارت دشمن در آمد. در اردوگاه موصل بعد از ده روز اسارت با لبان تشنه به رسید. آخرین جمله‌ای که بر زبان جاری کرد، «فدای لب تشنه‌ات یا اباعبدالله» بود. پیکر مطهرش را در قبرستانی حد فاصل دو شهر سامرا و کاظمین به خاک سپردند. مادر چهارده سال بعد به زیارت مزار فرزندش در عراق و سپس به کربلا رفت و آقا را به جوان رعنایش قسم داد تا فرزندش را برگرداند. دو سال بعد به مادر مژده دادند که بعد از شانزده سال پیکر مطهر محمدرضا شفیعی را آورده‌اند، آن‌هم در حالی‌که همچنان سالم مانده و هیچ تغییری نکرده است. بعد از شانزده سال پیکر محمدرضا را سالم از خاک در آورده بودند. صدام گفته بود این جنازه نباید به این شکل به ایران برود. پیکر پاک را سه ماه در آفتاب گذاشتند ولی باز تغییری نکرد. حتی رویش پودر مخصوصی ریختند که استخوانها را هم از بین می‌برد ولی باز هم اثر نکرد و پیکر سالم بازگشت. پیکر نورانی و معطر بود و موهای سر و صورتش تکان خورده بود. مادر می‌گوید موقع دفن محمدرضا، حاج حسین کاجی به من گفت: شما می‌دانید چرا بدن او سالم است؟ گفتم: از بس ایشان خوب و با خدا بود. ولی حاج حسین گفت: راز سالم ماندن ایشان در چهار چیز است: هیچ وقت نماز شب ایشان ترک نمی‌شد؛ مداومت بر غسل جمعه داشت؛ دائما با وضو بود و اینکه هر وقت خوانده می‌شد، ما با چفیه‌هایمان اشکمان را پاک می‌کردیم ولی ایشان با دست اشکهایش را می‌گرفت و به بدنش می‌مالید و جالب اینکه جمعه وقتی برای ما آب می‌آوردند، ایشان آب را نمی‌خورد و آن را برای غسل نگه می‌داشت. 🔶 ما را در فضای مجازی دنبال کنید🔶 ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄ 🆔 @m_s_shohada 📲 @Yas_133