هدایت شده از شرح صحیفه مبارکه سجادیه
سلام علیکم،
جلسه بیستم شرح صحیفه کامله سجادیه به کلام دکتر شیخ محمودصنیعی تهرانی برگزار می گردد.
مکان: میدان منیریه،خ معیری،خ صداقت،کوچه شمس،پ ۲-حقایقی
زمان: چهارشنبه ۱۴۰۳/۰۹/۲۱-حدود ساعت ۱۹:۳۰
یک بار رهبری سال فکر میکنم ۸۸ در درس خارج فرمودند:
افضل الاعمال انتظار الفرج
اینکه بهترین اعمال انتظار فرج است در اوجش قضیه مهدویت است
یک نگاه دیگری وجود دارد که در همه ی کارهایتان انتظار گشایش داشته باشین وامید به آینده داشته باشین
خود ایشان واقعا بر اساس این مورد و غیره در جانشان این کلام نشسته است
شیخ محمود صنیعی تهرانی
https://eitaa.com/m_s_t14
17.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطره آیت الله وحید
از میرزا احمد کفایی
و ملاقاتش با کسی که استاد رمل و علوم خفیه بود
https://eitaa.com/bigharar60
خواطر چیست؟
خواطر (جمع خاطر)، اصطلاحی در تصوف و عرفان ، به معنای اندیشه و خطابی که به سرعت بر دلِ سالک میگذرد بدون اینکه خود او اراده کرده باشد، هرچند قدرت دفع آن را از دل دارد.
خواطر (شیطانی و نفسانی): هر آن چه ، که به ذهن خطور کند و انسان را از از خط عبودیت و بندگی خارج سازد خواطر است.
امام خمینی رحمه الله علیه خواطر و القائات را به ۴ دسته تقسیم میکند.
۱. خاطر حقانی
۲. خاطر ملکی
۳. خاطر نفسانی
۴. خاطر شیطانی
و معتقد است اگر جهت قلب سمتوسوی ملکوت پیدا کند و به تعمیر دار آخرت پرداخت و تناسبی با ملکوت اعلی پیدا کرد، علوم رحمانی و ملکی و عقاید حقه و القائات و خواطر الهی بر او افاضه میگردد و از شک و شرک منزه و پاک میگردد و حالت استقامت و طمانینه در قلب ایجاد میشود.
اما اگر جهت قلب به دنیا و ملکوت سفلی که منزل ظل ظلمانی عالم طبیعت است، تعلق گرفت القائات و واردات و تصرفات شیطانی غلبه پیدا میکند و در این حالت اشتیاق به تخیلات باطله پیدا میکند و تمام اعمال قلبی و قالبی او از سنخ اعمال شیطانی نظیر وسوسه، شک و تردید میشود.
✍شرح چهل حدیث، ص۴۰۰
شیخ محمود صنیعی تهرانی
https://eitaa.com/m_s_t14
سلام علیکم
به گروه انجمن علمی دانشکده اندیشه و معارف اسلامی دانشگاه تهران اگر مایل بودید عضو شوید
بعضاً مطالب خوبی منعکس میشود
https://eitaa.com/ANGOMANELMI_MODRRESI_MAAREF_UT
حضرت امام صادق علیه السلام می فرمایند؛
مَن عَذَرَ ظالِماً بظُلمِهِ سَلَّطَ اللَّهُ علیه مَن يَظلِمُهُ، فإن دَعا لم يُستَجَب له، ولم يَأجُرهُ اللَّهُ على ظُلامَتِه...
هر کس برای ظلم ظالمی بهانه ای بیاورد (و آن را توجیه کند)، خداوند ظالمی را بر او مسلط می کند، آن وقت، اگر دعا (و نفرینی علیه ظالم) کند مستجاب نمی شود و خدا بخاطر مظلومیتش اجری به او نمی دهد
کافی، ج۲، ص۳۳۴
شیخ محمود صنیعی تهرانی
https://eitaa.com/m_s_t14
امام سجّاد علیه السلام:
پس حقّ مادرت اين است كه بدانى او تو را در جايى حمل كرده است كه هيچ كس فردى ديگر را در آنجا حمل نمىكند، و ازظ ميوه دل خود چيزى بتو خورانده است كه هيچ كس بديگرى نميخوراند. و با گوش و چشم و دست و پا و مو و پوست [و خلاصه] تمام جوارحش تو را حفاظت نموده و از تو نگهدارى كرده، و از اين كارش هم خرّم و شاد بوده، و در عين حال مراقب بوده، و در ايّام باردارى هر ناگوارى و درد و سنگينى و غم و اندوهى را بجان خريده و تحمّل نمود، تا آن موقعى كه دست قدرت الهى تو را از او فارغ ساخت و بر پهنه زمين آورد، از آن ببعد خوش داشت كه تو سير باشى و او گرسنه، تو پوشيده باشى و او برهنه، تو سيراب باشى و او تشنه، و بر تو سايه بگستراند و خود در برابر آفتاب باشد، و با سختى خود تو را به رفاه اندازد، و با بيخوابى خود خواب را بر تو شيرين كند، مادر اندرونش ظرف تو، و دامنش محلّ آرامش تو، و پستانش ظرف آب تو، و جانش پناه تو بوده است. و فقط بخاطر تو متحمّل گرم و سرد دنيا شده است، پس بهمان اندازه هم تو از او تشكّر كن، و آن را جز بيارى و توفيق خداوند نتوانى!
تحف العقول، صفحه 242 و 243
شعر مرحوم آشیخ محمد حسین اصفهانی در مدح ابن الرضای ثانی علیه السلام امام هادی روحی فداه
فتاده مرغ دلم ز آشیان در این وادی / که هر کجا رود افتد به دام صیادی
به دانه ای دُر یکدانه می دهد بر باد / نه گوش هوش ونه چشم بصیر نقادی
چنان اسیر هوی و هوس شدم که نماند / نه حال نغمه سرایی نه طبع وقّادی
نه شمع انجمنی تا که روشنی بخشد / نه شاهدی که غم از دل بَرَد به شیّادی
دلا،دل از همه برگیر و خلوتی بپذیر / مدار از همه عالم امید امدادی
مگر زقبله ی حاجات و کعبه ی مقصود / ملاذ حاضر و بادی علی الهادی
محیط کون و مکان، نقطه ی بسیط وجود / مدار عالم امکان مجرد ومادی
شها تو شاهد میقات«لی مع الله »ی / و شمع جمع شبستان ملکِ ایجادی
صحیفه ی ملکوتی و نسخه ی لاهوت / ولیّ عرصه ناسوت بهر ارشادی
نه ممکنی ونه واجب چو واحدی به مثل / که هم برون زعدد هم قوام اعدادی
مقام باطن ذات تو قاب قوسین است / به ظاهر ار چه در این خاکدان اجسادی
کشیدی از متوکل شدائدی که به دهر / ندیده دیده ی گردون زهیچ شدّادی
گهی به برکه ی درندگان گهی زندان / گهی به بزم می وساز باغی عادی
تو شاه یکه سواران دشت توحیدی / اگر پیاده روان در رکاب الحادی
زسوز زهر وبلاهای دهر جان تو سوخت / که بر طریقه ی آبا ورسم اجدادی
شیخ محمود صنیعی تهرانی
https://eitaa.com/m_s_t14