eitaa logo
🌷مهمان شهدا 🌷
54 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
663 ویدیو
26 فایل
🌷حاج قاسم سلیمانی🌷 🍃والله والله والله،مهمترین شئون عاقبت به خیری، رابطه‌ی قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروزسکان انقلاب رابه دست دارد نشر با ذکر صلوات🍃 ارتباط با مدیر @Ashmaneha لینک کانال: 🆔 @m_setarehha
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🕋🕋🕋 🏴ادامه مطالب.......🏴 «« رفاقت »» ««راوی ابراهیم شاطری پور»» اواخر سال 65 بود. در ایام عملیات کربلای پنج برادر تورجی به عنوان معاون و سپس فرمانده گردان یازهرا (س) انتخاب شد. از طرف لشكر برادر حسین خالقی مسئول گروهان ذوالفقار و جایگزین تورجی شد. یک روز در کنار محمد نشسته بودم. همان موقع برادر خالقی وارد شد. با آقای تورجی شروع به صحبت کرد. ایشان بی مقدمه گفت: آقای تورجی اینها کی هستند تو گروهان ذوالفقار جمع کردی!؟ محمد با چشمانی گرد شده از سرتعجب گفت: مگه چی شده!؟ آقای خالقی ادامه داد: وقتی به من گفتند به جای شما به گروهان بیایم خوشحال بودم. فکر میکردم یک گروهان نمازشب خوان تحویل میگیرم! اما حالا پشیمانم. نگاهشان کن! بعد گفت: بیشترشان اهل شوخی، سر کار گذاشتن و... هستند. حتی بعضی از اینها زمانی جزو لاتها و... بودند. برای ما از دعواها و چاقوکشی هایشان حرف میزنند. تورجی خندید و گفت: همین بود! ترسیدم. گفتم چی شده! بابا تازه یک هفته است اومدی! تحمل کن. محمد لبخندی زد و ادامه داد: ببین حسین جان، اگر توانستیم اینها که به قول تو لات و چاقوکش بودند را با خدا رفیق کنیم هنر کرده ایم. در ثانی ما نیرویی میخواهیم که بتونه شب حمله بزنه به خط دشمن و کپ نکنه! همین بچه‌هایی که حرف تو رو گوش نمیدن. یا به قول تو مشکل دارن رو باید توی فاو میدیدی! وقتی زدیم به قرارگاه دشمن نبرد تن به تن بود. همین آدمهایی که اهل نمازشب نیستند یا زیاد اهل حال نیستند پابرهنه شدند! دنبال دشمن می‌دویدند. پدر عراقیها رو در آورده بودند. دل شیر داشتند. تو چند ساعت قرارگاه رو پاکسازی کردند. همین آدمها! بعد گفت: سعی کن با این نیروها رفیق بشی! تو عالم رفاقت خیلی مشکلات حل میشه! من بعضی از کسانی که تو این عملیاتها شهید شدند رو میشناختم. وقتی پیکر این شهدا در اصفهان تشییع میشد خیلی‌ها تعجب میکردند! باور نمی کردند که مثال فلانی شهید شده باشد. راست می‌گفت. خیلیهها را میشناختم که رفاقت با تورجی مسیر زندگی آنها را عوض کرد. خیلی از آنهایی که الان در گلستان شهدا آرمیده اند. چند روز بعد برادر تورجی طرح یک دوره مسابقات فوتبال را داد! همه گروهانها و دسته ها تیم دادند. با اصرار تورجی یک تیم هم از مسئولین گردان انتخاب شد! سن آنها بالاتر از بقیه نیروها بود. اکثر آنها بازی بلد نبودند. زنگ تفریحی بودند برای بقیه تیم‌ها. بچه ها خیلی می‌خندیدند. روحیه بچه ها را واقعًا عوض کرد. برادر تورجی از این کارها زیاد میکرد. هر کاری که در شادابی نیروها اثر داشت انجام میداد. با نیروها رفیق بود. همه او را دوست داشتند. این رفتار او تأثیر زیادی در روحیه نیروها داشت. خیلی‌ها به محض ورود به منطقه سراغ گردان او را میگرفتند. میخواستند جزو نیروهای او باشند. در حالی که اکثر گردانها با کمبود نیرو مواجه بودند گردان ما هميشه نیرو اضافه داشت! در عملیاتها سخت ترین مأموریتها به گردان یا زهرا (س) سپرده میشد. گردان هم به خوبی از پس این مأموریتها برمیآمد. نمونه بارز آن در شلمچه وعملیات کربلای پنج بود. ادامه دارد................ 🆔 @m_setarehha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🌺🌺🌺 🌸 امام على عليه السلام:🌸 🌱 أكْلُ السَّفَرْجَلِ قُوَّةٌ لِلْقَلْبِ الضَّعيفِ وَهُوَ يُطَيِّبُ الْمِعْدَةَ وَ يُذَكِّى الْفُؤادَوَ يُشَجِّعُ الْجَبانَ وَ يُحَسِّنُ الْوَلَدَ. 🌱 خوردن بِه، قلب ضعيف را قوى، معده را پاك، دل را نشاط، ترسو را شجاع و فرزند را زيبا مى كند. 📚 تحف العقول، ص 101. 🆔 @m_setarehha
🌺🌺🌺 هرچند فضای آموزشی برای دانش‌آموز بصورت مجازی و بر خط شده است اما با رعایت نکاتی می‌توان اثربخشی این آموزش را بالا برد. ١_ ساعت آموزش مشخص شده و مداوم باشد همانند ساعت های مدرسه رفتن. ٢_ دانش آموز با لباس مناسب و حتی فرم مدرسه حاضر شود. ٣_ محل قرار گرفتن دانش آموز مشخص و ترجیحا پشت میز باشد. ۴_ گوشی همراه با فاصله مناسب و به صورت ثابت قرار گیرد. ۵_ عوامل برهم زننده تمرکز مانند تلفن و تلویزیون را از محیط درس دور کنیم. 🆔 @m_setarehha
🌺🌺🌺 🌸حڪایت عجیب دزدى با نام امام حسين عليه السلام!!!🌸 از مرحوم سيد احمد بهبهانى نقل شده : در ايام توقفم در كربلا حاج حسن نامى در بازار زينبيه ، دكانى داشت كه مهر و تسبيح مى ساخت و مى فروخت . معروف بود كه حاجى تربت مخصوصى دارد و مثقالى يك اشرفى مى فروشد. روزى در حرم امام حسين عليه السلام حبيب زائرى را دزدى زد و پولهايش ‍ را برد. زائر خود را به ضريح مطهر چسبانيد و گريه كنان مى گفت : يا اباعبداللّه در حرم شما پولم را بردند، در پناه شما هزينه زندگيم را بردند. به كجا شكايت ببرم ؟ حاج حسن مزبور حاضر متأثر شد و با همين حال تأثر به خانه رفت و در دل به امام حسين عليه السلام گريه مى كرد. شب در خواب ديد كه در حضور سالار شهيدان به سر مى برد به آقا گفت : از حال زائرت كه خبر دارى ؟ دزد او را رسوا كن تا پول را برگرداند. امام حسين فرمود: مگر من دزد گيرم ؟ اگر بنا باشد كه دزدها را نشان دهم بايد اول تو را معرفى كنم . حاجى گفت : مگر من چه دزدى كردم ؟ حضرت فرمود: دزدى تو اين است كه خاك مرا به عنوان تربت مى فروشى و پول مى گيرى. اگر مال من است چرادر برابرش پول مى گيرى و اگر مال توست ، چرا به نام من مى دهى ؟ عرض كرد: آقا جان !از اين كار توبه كردم و به جبران مى پردازم . امام حسين عليه السلام فرمود:پس من هم دزد را به تو نشان مى دهم . دزد پول زائر، گدايى است كه برهنه مى شود و نزديك سقاخانه مى نشيند و با اين وضعيت گدايى مى كند، پول را دزديد و زير پايش دفن كرد و هنوز هم به مصرف نرسانده . حاجى از خواب بيدار مى شود و سحرگاه به صحن مطهر امام حسين عليه السلام وارد مى شود، دزد را در همان محلى كه آقا آدرس داده بود شناخت كه نشسته بود. حاجى فرياد زد: مردم بياييد تا دزد پول را به شما نشان دهم . گداى دزد هر چه فرياد مى زد مرا رها كنيد، اين مرد دروغ مى گويد، كسى حرفش را گوش ‍ نداد. مردم جمع شدند و حاجى خواب خود را تعريف كرد و زير پاى گدا را حفر كرد و كيسه پول را بيرون آورد. بعد به مردم گفت : بياييد دزد ديگرى را نشان شما دهم ، آنان را به بازار برد و درب دكان خويش را بالا زد و گفت : اين مالها از من نيست حلال شما. بعد تربت فروشى را ترك كرد و با دست فروشى امرار معاش ‍ مى كرد. 📚منبع:حكاياتى از عنايات حسينى : ص 34 🆔 @m_setarehha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🌺🌺🌺 🌸 حضرت على عليه السلام: 🌸 🌿 من تَسَلّى بِالكُتُبِ لَم تَفُتهُ سَلوَةٌ. 🌿 هر كس با كتاب ها آرام گيرد ، هيچ آرامشى را از دست نداده است. 📚 غرر الحكم، ج 5، ص 233. 🆔 @m_setarehha
. 🕋🕋🕋 🏴ادامه مطالب.......🏴 «« خمپاره »» «« راوی یکی از دوستان شهید»» برای عملیات کربلای چهار به منطقه شلمچه رفتیم. حدود 20 نفر از ارکان گردان بودیم. میخواستیم منطقه را از نزدیک ببینیم. اما عمليات لو رفت و... با اعلام پایان کار، قرار شد برگردیم. در مسیر برگشت همه ما پشت یک تویوتا نشستیم. محمدتورجی هم فرستادیم جلو. در راه گلوله‌های خمپاره مرتب در اطراف ما به زمین می‌خورد. هر لحظه ممکن بود یکی از آنها روی ماشین اصابت کند. بعضی از بچه‌ها ترسیده بودند. فکری به ذهنم رسید. من یک دبّه پلاستیکی برداشتم. شروع کردم به زدن و خواندن!! محمد سرش را بیرون آورد و با عصبانیت گفت: چیکار می‌کنید! این به جای ذکر گفتنه؟! چند نفری از بچه ها هم دست میزدند. میخواستم کمی روحیه بچه ها را عوض کنم. یکدفعه گلوله خمپاره دشمن پشت ماشین فرود آمد. لاستیک عقب پنچر شد. دو نفر از بچه ها هم مجروح شدند. محمد سریع از ماشین پیاده شد. باعصبانیت به من نگاه کرد و گفت: این هم نتیجه کارای تو! گفتم: ممد جون ناراحت نشو. من به خاطر شما این کار رو کردم! باتعجب به من نگاه میکرد. بعد ادامه دادم: اگه ذکر میگفتیم که بدتر بود! خمپاره رو سر ماشین میخورد! من این کار رو کردم که ملائک خدا ما رو انتخاب نکنند! بگن اینها که مشغول این کارها هستند لیاقت شهادت ندارند. با وجود عصبانیت کمی به حرف من فکر کرد. بعد هم اخمهایش باز شد و خندید. جلسه رو به پایان بود. محمد اصرار داشت گردان به عملیات برود. برادر زنجیربند ميگفت: به منطقه پدافندی برویم. از فرماندهان نظرخواهي شد. بعد از صحبتها قرار شد به منطقه پدافندی برویم. همان شب برادر تورجی گفت: برو زنجیربند رو صدا کن، جلسه داریم! رفتم و صدایش کردم. خیلی سریع آمد. تا وارد شد باتعجب به اطراف نگاه کرد. هیچ نشانه ُ ای از برگزاری جلسه نبود. یکدفعه محمد از پشت او را هل داد! یک پتو هم رویش انداختند و... ُ حسابی کتک خورد. بعد محمد باخنده نشست روی پتو وگفت: خب، باز هم دوست داری بری پدافندی!؟ توبه کن! بگو اشتباه کردم! خیلی خندیدیم. خود برادر زنجیربند هم میخندید. شوخی‌های محمد در نوع خودش جالب بود. بعد از جشن پتو برادر زنجيربند را در آغوش گرفت و بوسید. بعدها هر بار همدیگر را میدیدیم از او حلالیت می‌طلبید. ادامه دارد.......... 🆔 @m_setarehha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🌺🌺 🌸 امیرالمؤمنین‌ علی علیه السلام:🌸 🍀 طالِبُ الْاَدَبِ اَحْزَمُ مِنْ طَالِبِ الذَّهَبِ. 🍀 جوینده ادب، دوراندیش‌تر از جوینده طلاست. 📚 عيون الحكم، ح 5518. 🆔 @m_setarehha
📣📣📣 سلام علیکم 💠چند نکته پیرامون ایامی که برخی محسنیه نامگذاری نموده‌اند محضر سرورانم تقدیم می دارم 1⃣ مواظب باشیم با یک مسأله ی درون مذهب، دچار اختلاف و دو دستگی نشویم که خواست دشمن همین است. 2⃣ سقط حضرت محسن علیه السلام، از مسلمات تاریخ است. 3⃣ تاریخ سقط اختلافی است و لااقل قرائنی که حقیر مطالعه کرده ام به هیچ وجه شهادت حضرت محسن را در ایام ابتدایی ماه ربیع همراهی نمی کند. 4⃣ عزاداری به صورت فردی و شخصی زمان بردار نیست و کسی نمی تواند مانع اقامه ی عزای دیگری شود. گاهی ظرفیت فردی اقتضای عزا حتی در طول سال را دارد. (لاندبنک صباحا مساءا). 5⃣ نهادینه کردن یک مساله به صورت اجتماعی مثل دهه های مختلف باید با لحاظ شرائط مختلف اجتماعی و فرهنگی و با مشورت بزرگان و مراجع و دغدغه مندان اتفاق بیافتد. تا از آسیب های مختلف جلوگیری شود. 6⃣ دهه سازی های ممتد اگر به دین منتسب نشود به هیچ وجه بدعت نیست اما بهتر است از این نکته غافل نشویم که: هر افراطی، تفریطی به دنبالش هست. می ترسم از زمانی که دهه سازی های جدیدالتاسیس، عزای حسین بن علی بن ابی طالب علیه السلام را تحت الشعاع قرار دهد و تضعیف کند. 💎نتیجه اینکه: ✅هر فردی در اقامه ی عزا در هر ایامی مختار است و ماجور ✅اما دهه سازی های متعدد به صورت یک سنت و مراسم اجتماعی به خاطر مسائل متعدد زیبا به نظر نمی رسد: ✨الف: عدم توصیه و عمل معصومین علیهم السلام ✨ب: عدم سابقه ی چنین مراسمی در بین شیعیان ✨ج: قطعی نبودن ایام خاص شهادت ✨د: سوء استفاده ی دشمن جهت تخریب ✨ه: تحت الشعاع قرار گرفتن عزای سرور و سالار شهیدان @javadheidari110