eitaa logo
مدرسه فرهنگ و علوم اسلامی ضحی
870 دنبال‌کننده
326 عکس
83 ویدیو
13 فایل
🔰 مدرسه فرهنگ و علوم اسلامی ضحی ارتباط با ادمین @Seyedahari 🔸لینک کانال @m_zoha
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰دکتر معینی پور 🔻دوره عقلانیت اجتماعی انقلاب اسلامی 🔅بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله علی الدوام و الصلات والسلام علی رسوله و اهل بیته الکرام ▫️دکتر معینی پور در ابتدای جلسه به تعریف عقل پرداخته و آن را اینگونه بیان کردند: موجودی که در دایره اختیار انسان در نسبت با هستی و خدا انتخاب داشته باشد و متضاد آن، جهل است. ▫️ایشان مفهوم عقلانیت اجتماعی را واژه‎ای تازه تلقی کرده و فرمودند نباید به نحو توسعه مفهومی بی مبنا باشد که مابحذاء عملی نداشته باشد، و نه تقلیل بی منطق شود که ساحت انسان را به جامعه سازی یا حکمرانی تقلیل دهد. ▫️ایشان در تقریر بحث فرمودند عقلانیت اجتماعی ساحتی از عقلانیت است که مبنی بر کنش جمعی و در پی تحقق هدف جمعی و جامعه سازی می باشد که البته قبل از آن در شناخت جمعی از مسائل متفقند و در سه ساحت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی به آن نگاه می شود. به این ساحت ها با سه رویکرد نظری و اخلاقی و عملی می توان نگاه نمود. ریشه این سه رویکرد در حدیث بیست و چهارم از کتاب چهل حدیث امام خمینی (ره) به چشم می خورد. ▫️عقلانیت اجتماعی در چهار مقطع تأثیر دارد: 1. تأسیس انقلابها 2. تثبیت نظم اجتماعی 3. تداوم و بقا 4. اصلاح و تغییر هر نظم اجتماعی به این چهار مورد نیاز دارد و ماهیت دستگاه عقلانیت، رفت و برگشتی بین کنشگران و رهبران، نخبگان و عوام است. ▫️ایشان در ادامه، در تبیین نظریه استون گفتند: نظم اجتماعی دارای سیستم ورودی و فرایند و خروجی است. ورودی ‌ها مطالبات تمام نظام اجتماعی است و فرایندها برای بدست آوردن مطالبات است، و خروجی ها رضایت و کارآمدی یا عدم آن است. ▫️ایشان در ادامه نسل های موثر در مراحل انقلاب را برشمردند. ابن خلدون و برینتون برای شکل‌دهی انقلاب چهار نسل را ترسیم می‌کنند: 1. مؤسس؛ نسلی که انقلاب را طبق عقلانیت اجتماعی به وجود می‌آورد. 2. مباشر؛ وظیفه او تثبیت انقلاب و ساختن ساختار برای حاکمیت است. 3. مقلّد؛ نسلی که می خواهد به هر قیمتی ساختار را حفظ کند. 4. ویرانگر؛ نسلی که با نسل مؤسس و مباشر فاصله زیادی گرفته و خواستار تغییر است. ▫️در انقلاب اسلامی نسل مؤسس با ادبیات و معارف قوی وارد شد و در حال حاضر کشاکش بین سه نسل بعدی است که اگر طبق بیانیه گام دوم جلو برویم و به لوازم آن پایبند باشیم، آن گاه از دست نسل ویرانگر که اتفاقاً برای حال حاضر جایگزین هم دارند نجات پیدا خواهیم کرد. ▫️برای صورت بندی عقلانیت اجتماعی انقلاب اسلامی چند سوال را باید طرح و مستدل پاسخ داد: 1. چرا ما پیش از خودمان را در سه حوزه قدرت و ثروت و فرهنگ، نفی کردیم؟ 2. وضعیت جدید را چطور به وجود آوردیم و مسیر طی شده، بر اساس چه مبنای عقلانیت اجتماعی بوده است؟ 3. چطور مسأله های چیزی را که تأسیس کردیم تشخیص داده ایم؟ (این کار کرد مهم ترین کارکرد عقلانیت اجتماعی است) 4.مسئله آینده انقلاب اسلامی چیست؟ 🔹مدرسه فرهنگ و علوم اسلامی ضحی @m_zoha
🔰 🔅بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله علی الدوام و الصلات والسلام علی رسوله و اهل بیته الکرام ▫️ایشان در ابتدای جلسه موضوع «عقلانیت اجتماعی انقلاب اسلامی» را مسأله خود دانستند و ادامه دادند: ▫️خواستگاه فکری بنده مبتنی بر سنت شریعتی با روش دیالکتیک است و معتقدم گذشته و سنت را باید به بوته نقد گذاشت و در عین انقطاع از آن، باید راه سنت را استمرار بخشید، تا پویایی حاصل شود. باید صورت بندی نظریه هگل و کانت و... را در سیاست و اسلام ریخت تا به نظریه نوینی رسید. ▫️برای اینکه بتوانم نظریه خود را تبیین کنم، باید به بحثی مبنایی اشاره کنم؛ و آن تطبیق عرفان و روانکاوی است. اگرچه آن دو، از دو سنت متعارض و طیف های متفاوت اند اما تطبیق هایی با هم دارند. ▫️در عرفان نظری بحث حضرات خمس، تعیّن اول و تعیّن ثانی و سه عالم عقل و خیال و ماده بررسی می شوند. با وام گرفتن از بحث های عرفانی، می توان تاریخ، جامعه، نسبت فرهنگ و جامعه را توضیح داد و به سمت جامعه شناسی فلسفه‌ی تاریخ سیاست و... رفت. ▫️تعیّن اول و ثانی؛ در تعیّن اول، صفات به نحو اندماجی در ذات حضور دارند. اما در تعیّن ثانی، صفات نفی ذات می کنند و بیرون می‌آیند و در ادامه بر محور ذات جمع می شوند. با این توضیح؛ تعیّن اول و دوم، دیالکتیکی است. که از دیالکتیک تعیّن اول و ثانی نیز سه ساحت روح، خیال وماده شکل می گیرد. ▫️ در روانکاوی مدرن نیز این سه ساحت برای انسان تصویر می شود؛ خیال و خیالات، نمادین یعنی ماده، واقع، یعنی خواب ها و اوهام. این سه ساحت با سه ساحت عرفان کاملاً منطبق است. ▫️با این صورت بندی، قبیله و استیت و زندگی فردی و اجتماعی، قابل توضیح هستند. در قبیله، رئیس قبیله مرکز پیرامونی است و در آن، جمع یعنی «ما» موضوعیت دارد و استیت زمانی شکل می‌گیرد که «من» متولد می شود و نفی جمع می‌کند. قبیله با طبیعت زندگی می‌کند و دارای اراده جمعی است ولی استیت بر علیه طبیعت زندگی می‌کند و محور او «من» است. قبیله از جنس تعیّن اول است و استیت از جنس تعیّن ثانی که با اراده ها نفی ذات می کنند. در بین طبیعت و فرهنگ، شریعت و طریقت نیز این تطبیق صورت می‌گیرد. طبیعت و شریعت از جنس تعیّن اول هستند و فرهنگ و طریقت از جنس تعیّن ثانی. با این تحلیل استیت در نفی قبیله هست و تمدن در نفی شریعت. پس بدون شریعت تمدن شکل نمی گیرد و بدون قبیله استیتی صورت نمی پذیرد. ▫️جهان مدرن زاییده تعیّن ثانی است که همه به دنبال اعمال اراده خود هستند و نفی ذات می کنند چون نمی خواهند در تعیّن اول بمانند. در حکمرانی و تمدن سازی نیز شریعت نفی می‌شود اما برای تمدن سازی محور شریعت لازم است. پس تضاد دیالکتیک جاری و ساری است. ▫️تاریخ اسلام هم با همین طرح‎واره و صورت بندی تعیّن اول و ثانی قابل توضیح است. هر چقدر استیت رشد می‌کند، کمبود ذات احساس می‌شود و نیاز به اهل بیت و بازگشت به آن ها ضروری می شود. مفهوم غیبت نیز در تعیّن ثانی است. ذات غایب می شود و غیبت در تعیّن ثانی آغاز می شود و دیالکتیک حضور و عدم حضور جریان پیدا می کند. ▫️انقلاب مشروطه که بعد از شکل‌گیری استیت مدرن است با دین در دیالکتیک است و با آن به تضاد می خورد. ▫️پروژه انقلاب اسلامی در موقعیت تعیّن ثانی است و درصدد است بین اسما و صفات و ذات تعادل ایجاد کند. امام خمینی (ره) در لحظه شکل گیری انقلاب محور و مستجمع همه افراد است و هر طیف فکری را حول خود جمع کرد. ▫️اما آسیب‌شناسی امروز؛ امروزه انگاره‌های تعیّن اول بر تعیّن ثانی تحمیل می‌شود. فقه گرایان می خواهند احکام را پیاده کنند و بر تعیّن ثانی و اسما و صفات حکومت کنند. در حالی که باید تعیّن ثانی را قبول کرد. مسئله جامعه امروز ما مسئله ورزشگاه رفتن زن‌ها نیست. بحث در عالم سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و امثال این است که امروزه با حذف رقابت سیاسی و فرهنگی و اقتصادی، رانت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی به وجود آمده است. در حالی که شکل گیری انقلاب از انگاره تعیّن ثانی بود ولی در ادامه انقلاب، با الگوی تحمیل تعیّن اول جلو رفت و الان نه شکل تعیّن اول است نه شکل تعیّن ثانی، نه اهل شریعت راضی اند نه اهل استیت. 🇮🇷 🔹مدرسه فرهنگ و علوم اسلامی ضحی @m_zoha
🔰 🔅بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله علی الدوام و الصلات والسلام علی رسوله و اهل بیته الکرام ▫️آقای دکتر قائمی نیا ارائه خود در موضوع دوره را با تحلیل رویکرد معرفت شناختی به بحث آغاز کردند. در اندیشه ایشان رویکرد معرفت شناختی به عقلانیت اجتماعی از مزیت های خرد و کلانی بهره می برد که اهم آن عبارت اند از: 1- پرسشگری و توجه به مبانی و پیش فرض ها 2- قرار داشتن عقلانیت اجتماعی در تعینات معرفت اجتماعی ▫️البته مراد از رویکرد معرفت شناختی اتخاذ زاویه دید انتقادی به بحث است که با معرفت شناسی به عنوان مجموعه مسائل مرتبط با معرفت در دانش فلسفه متفاوت است. ▫️دکتر قائمی نیا با تفکیک میان عقل (reason) و عقلانیت اجتماعی (rationality) به صمیم بحث ورود کردند و در تعریف عقلانیت اجتماعی آن را مشعر به شبکه پیچیده بینشی-گرایشی همراه با الگوهای رفتاری دانستند که می تواند خواستگاه عقلی و غیر عقلی داشته باشد. ▫️با توجه به تعریف، عقلانیت در مقام تحقق و عینیت می تواند از تکثر برخودار باشد به بیان دیگر در یک جامعه انسانی امکان تحقق عقلانیت های متفاوت و رقیب وجود دارد. ▫️گام سوم توجه دادن به تمایز میان عقلانیت در مقام تعریف و عقلانیت در مقام تحقق است. منشا این تفکیک نگاه پیشینی به عقلانیت در مقام تعریف و شمول آن بر ثابتات شبکه پیچیده عقلانیت و اختصاص عقلانیت در تحقق به متغیرات در چارچوب ثابتات است. ▫️البته باید توجه کرد که در عقلانیت مقام تحقق با وجود حاکم بودن اصول کلان ثابت، مکانیزم پیش روی آزمون و خطا است؛ همانطور که شهید صدر در نظریه منطقه الفراغ آن را صورت بندی کرده اند. ▫️گام پایانی در مقدمات، بررسی تمایز و تفاوت میان عقلانیت سکولار و دینی است. به اعتقاد دکتر قائمی نیا دو وجه عمده تفاوت میان این دو عقلانیت وجود دارد: نخست نوع نگاه به عقل به عنوان یک منبع معرفتی است که عقلانیت سکولار معتقد به عقلانیت خود بنیاد و عقلانیت دینی با وجود پذیرش عقل معتقد به محدودیت آن است، و تفاوت دوم در وجود ثابتات در عقلانیت دینی و محوریت آزمون و خطا در متغیرات است، برعکس عقلانیت سکولار که آزمون و خطا را در تمام سطوح معیار می دانند. ▫️دکتر قائمی نیا راهکار امتداد و پیش برد عقلانیت انقلاب اسلامی در دروان تثبیت و دوام را استفاده از یک کنش جمعی انباشتی می دانند. به بیان دیگر با وجود گذشت 40 سال از انقلاب، منطق گسستی بر تاریخ معاصر حاکم بوده است که در تغییر سیاست ها، برنامه ها و حتی مدیران با تغییر دولت ها نمود دارد درحالی که باید تلاش کرد تا با اعتبار بخشی به حوزه عمومی و کنش ارتباطی در ذیل چتر ثابتات عقلانیت انقلاب اسلامی، امکان دست یابی به الگوهای رفتاری متناسب با شرایط را فراهم نمود و از انباشت تجربیات گذشته و اندیشه های حاضر به بهترین نحو استفاده نمود. 🔹مدرسه فرهنگ و علوم اسلامی ضحی @m_zoha
🔰حجت الاسلام و المسلمین پیروزمند 🔻دوره عقلانیت اجتماعی انقلاب اسلامی 🔅بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله علی الدوام و الصلات والسلام علی رسوله و اهل بیته الکرام ▫️حجت الاسلام والمسلمین پیروزمند که در تاریخ 1401/2/18 در سلسله جلسات عقلانیت اجتماعی انقلاب اسلامی به ارائه بحث پرداختند مطالب خود را در قالب بک مقدمه و چارچوب مفهومی شرح نمودند. ▫️مقدمه مباحث به تحلیل چرایی و ضرورت اندیشه ورزی در باب عقلانیت اجتماعی انقلاب اسلامی اختصاص پیدا کرد. ▫️به اعتقاد ایشان اصالتا هیچ حرکتی بدون عقلانیت بسط اجتماعی پیدا نمی کند چه اینکه بتواند چهار دهه استمرار و دوام داشته باشد، به خصوص برای یک اندیشه تمدنی نوین که در پی سامان بخشی به نوع جدیدی از روابط انسانی است. ▫️این درحالی است که در فضای آکادمیک و مدیریتی کشور تلاش می شود تضاد بین عقلانیت و انقلاب برجسته شود و اینگونه القا می شود که آرمانگرایی ابتدای انقلاب برای هیجان بخشی و ایجاد شور اجتماعی امری لازم است، اما بعد از گذار از شرایط انقلاب باید واقع نگر بود و از آرمانهای دور و دراز دست کشید. ▫️این چالش با توجه به آن واقعیت (نیاز یک حرکت به عقلانیت در تحقق و استمرار) ضرورت تبیین و تحلیل عقلانیت اسلامی را آشکار می کند. ▫️حجت الاسلام و المسلمین پیروزمند در بخش دوم صحبت های خود تلاش کردند تا با ارائه یک چارچوب مفهومی براساس برش های سه گانه رویکردی، کارکردی و سطح بندی، الگوی عقلانیت اجتماعی را تحلیل کنند. البته ایشان عقلانیت را در معنای عام یعنی به کارگیری قوه عقل و اندیشه ورزی معنا نمودند. ▫️برش اول عقلانیت اجتماعی ناظر به رویکردها است که در سه گونه یونانی (اصالت الماهیت و منطق صوری)، سکولار (عقلانیت سیستمی، خودبنیاد) و تکاملی ( عقلانیت سیستمی مبتنی بر جهت گیری ایمانی و توحیدی) تقسیم می شود. ▫️ضعف گونه نخست در نگاه انتزاعی و تجزیه ای به واقعیت، بدون در نظر گرفتن نسب و روابط است با این امتیاز که با ورود آن به جهان تشیع در قالب فلسفه مشاء و در نهایت حکمت متعالیه یک جهت گیری توحیدی پیدا کرد، اگر چه امکان زایش را ندارد اما گونه دوم قدرت تحلیل نسب و روابط را دارد و کارآمد است، در عین اینکه جهت گیری آن عقل گرایی افراطی در جهت بسط تسلط بر عالم طبیعت برای ارضای تمایلات انسانی است. ▫️حال رویکرد تکاملی به دنبال جمع نقاط قوت (رویکرد ایمانی با نگاه سیستمی) تحت تعالیم انبیای الهی است. این عقلانیت هم خود متکامل است هم تکامل آفرین. ▫️برش دوم عقلانیت را براساس کارکرد ملحوظ قرار داده است در یک سطح معطوف به تولید و مهندسی اجتماعی و محصولات متنوع است. در سطح دوم به دنبال یک فقه نظام ساز و تمدن ساز متناسب با خروجی تمدنی است و در بالاترین مقام به دنبال تحلیل شناخت و حرکت مبتنی بر اندیشه توحیدی است. ▫️در برش پایانی نیز سطوح خرد، کلان و فراکلان مد نظر قرار گرفته است که در سطح فراکلان تقابل جبهه حق و باطل مورد لحاظ قرار می گیرد. ▫️این سه برش را در نسبت با یکدیگر و در تعامل با هم میتوان تحلیل کرد. به طور مثال عقلانیت یونانی را میتوان در کارکرد و سطح معرفتی امتداد داد و جریان آن را بررسی نمود. 🔹مدرسه فرهنگ و علوم اسلامی ضحی @m_zhoa
🔰حجت الاسلام و المسلمین علی فرحانی 🔅بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله علی الدوام و الصلات والسلام علی رسوله و اهل بیته الکرام ◽️حجت الاسلام علی فرحانی با ارائه یک سیمای کلی از بحث هایی که میتوان در باب عقلانیت اجتماعی انقلاب اسلامی شرح داد مطالب خود را آغاز کردند و سرفصل های سه گانه آسیب شناسی، بررسی مفهوم عقلانیت اجتماعی، معنای مختار و صحیح از عقلانیت اجتماعی و مؤلفه های شکل دهنده به عقلانیت اجتماعی را پیش از طرح پاسخ به سؤالات مرتبط با عقلانیت اجتماعی انقلاب اسلامی (ماهیت عقلانیت انقلاب اسلامی، علت توقف یا پس رفت گفتمان انقلاب اسلامی در سیاست گذاری و ...) ضروری دانستند. ◽️ایشان با تمرکز بر مساله نخست یعنی آسیب شناسی بررسی مفهوم عقلانیت اجتماعی به عنوان بستر پاسخ ها، رویکردهای سه گانه کارکردی، معطوف به آثار فردی و جمعی و رویکرد معرفت شناختی را به عنوان زوایه ها وپنجره های معمول نظر به مفهوم عقلانیت اجتماعی مطرح نمودند؛ اما درنهایت با عطف نظر بر جنبه اجتماعی عقلانیت، همه رویکردها را نفی کردند. ◽️به اعتقاد حجت الاسلام علی فرحانی رویکردهای تحلیلی که به دنبال عقب گرد در مفاهیم هستند و تلاش میکنند تا با تجزیه یا بررسی مبانی، مفاهیمی چون عقلانیت اجتماعی را تحلیل کنند در مقام عمل کار به جایی نخواهند برد. این در حالی است که منطق قرآنی به شدت به فضای عقلانیت اجتماعی و ساخت عینی یک تمدن نوین اسلامی مبتنی بر فطرت زیست جمعی انسان نزدیک است و بعد از اثبات مبانی، سریعا وارد حوزه ساخت جامعه می شود. 🔹مدرسه فرهنگ و علوم اسلامی ضحی
🔰حجت الاسلام و المسلمین طالعی ▫️حجت الاسلام طالعی با اتخاذ رویکردی انتقادی به عقلانیت های موجود و حتی زاویه دید نخبگانی، جملگی آنها را غیر عملیاتی خواندند که نهایتا منجر به تولید ساختار و انسان مکتبی نمی شود. ▫️به اعتقاد ایشان بخش عمده ای از ماجرا متاثر از تفاوت در پایگاه های معرفتی است به طوری که امکان تفاهم نفی می شود، در حالیکه می توان سیاست گذاری های کلان کشور را که ابلاغی از طرف رهبر معظم انقلاب است در میان جریان انقلابی به عنوان اصول مشترک لحاظ کرد و بعد از بازشناسی آن سیاست ها در منظومه فکری امامین انقلاب، با تکیه بر این زاویه نگاه واحد پیش رفت. ▫️در اندیشه حجت الاسلام طالعی، "خانواده" نقطه کانونی گفتمان انقلاب اسلامی و محور بروز و نمود عقلانیت است و انسان نخستین بار جامعه پذیری را از عضویت در حانواده درک میکند و پدر و مادر نخستین معلمان بشرند. ▫️البته ایشان به سطح خانواده اکتفا نمی کنند و افق های تمدنی را بر مردم سالاری دینی مبتنی دانسته، هر چند که مسیر حرکت را در رهگذر خانواده می بینند. 🔹مدرسه فرهنگ و علوم اسلامی ضحی @m_zoha
🔰دکتر سید حسین شهرستانی ▫️به اعتقاد دکتر شهرستانی برای تحلیل عقلانیت اجتماعی می توان نقطه عزیمت های مختلفی را لحاظ کرد که یکی از آنها از منظر مدرسی می تواند فلسفه سیاسی باشد، البته فلسفه سیاسی در عهد عتیق منظور است که اعم از سیاست دولت و شامل مفهوم فلسفه اجتماعی می شود. ▫️یکی از بحران های جهان اسلام در مقابل غرب مدرن به خصوص در دوران پسا فارابی، دور شدن از فلسفه سیاسی است به طوری که هنوز هم عده ای تمدن مدرن را در حد یک دسته شبهات لحاظ می کنند و باور ندارند آنچه واقع شده محصول یک عقلانیت است و البته به عبارت دیگر اساسا این فضای دوم را فهم نمی کنند. ▫️بخشی از این دور شدن از فلسفه سیاسی که نمونه بارز اسلامی آن فارابی است، بازگشت به اندیشه منطق صوری سینوی دارد که سبب خارج شدن دانش هایی چون هنر، فرهنگ و سیاست از منظومه حکمت شد. ▫️عنصر تاثیر گذار دیگر خارج شدن زمان از دستگاه تحلیلی است و جهان بی زمان فهم می شود، درحالی که علوم انسانی غرب از دل فلسفه تاریخ زاییده شده است. ▫️اما به طور مشخص مرحوم امام خمینی (ره) بر اساس یک دسته مولفه های اساسی در مقام عمل دست به شکل دهی نظمی نوین کرد، هرچند در سطح اندیشگانی نظم دانشی و مجموعه مدونی را شکل نداده بود. به عبارت دیگر در انقلاب اسلامی عمل بر نظر پیشی گرفت اما این مولفه های اساسی عبارت اند از: 1- مساله فطرت 2- ادراکات اعتباری 3- عرفان اجتماعی 4- فقه اجتماعی ودر نهایت نگاه طولی به عرفان، اخلاق و فقه. ▫️امام از طریق این مولفه ها دین را در متن جامعه وارد کرد و توانست مسائل جامعه ایران را حل کند. 🔹مدرسه فرهنگ و علوم اسلامی ضحی @m_zoha
🔰دکتر ابراهیم فیاض ▫️دکتر ابراهیم فیاض در گام نخست به بررسی تاریخ شفاهی انقلاب و بخشی از نمودها و ظهورات عقلانیت انقلاب اسلامی همچون منشور روحانیت و جنبش نرم افزاری اشاره کردند و در پله بعدی با فارق نهادن میان دو اصطلاح reason و Rationality - مفهوم عقلانیت را معادل اصطلاح reason دانستند درحالی که در ایران به اشتباه معادل Rationality قرار داده می شود. ▫️ایشان معادل Rationality را زهد معرفی کردند که خلاصه اندیشه پروتستانتیزم و یهودیت در بحث اقتصاد و کسب و کار است ( تولید بیشتر و مصرف کمتر). ▫️آقای دکتر با اشاره به زیر بنای کلامی و حکمی این اصطلاح در غرب مدرن، باز اندیشی در تراث اسلامی را برای کشف معیار عقلانیت در بستر اسلامی را ضروری دانستند و بدیل زهد در اندیشه علوی را «حکمت» معرفی کردند. ▫️به اعتقاد ایشان حکمت در کنار فطرت (به معنای خلقت هدایت یافته) دو مولفه اساسی کلام اسلامی هستند. در حکمت به خلاف زهد معنا در کانون توجه است و معنا در طول حق و هستی قرار می گیرد و در نتیجه میان هستی شناسی و غایت شناسی تجمیع می شود. 🔹مدرسه فرهنگ و علوم اسلامی ضحی @m_zoha
🔰دکتر علیرضا شجاعی زند ▫️دکتر شجاعی زند با ذکر این نکته که در مقاطع مختلف زمانی مسائل متفاوتی در جامعه پیش می آید که چه به پاسخ معقول برسد، چه در پرسه جدلی پیش برود، در نهایت عمر آن به پایان خواهد رسید، به این بحث ورود کردند که در دوران پسا انقلاب در سطح نخبگانی همواره سؤالاتی چون نسبت دین و سیاست و یا نسبت دین و فرهنگ یا دین با جامعه طرح شده و دوران آنها گذشته است. به طور مثال دیگر کسی از نسبت دین و جامعه سؤالی نمی پرسد و این اصل که دین اجتماعی است مسلم پنداشته شده است. ▫️به عقیده دکتر شجاعی زند سوال ایران کنونی مساله نسبت دین و قدرت است و شکل دادن به یک نسبت صحیح براساس نسبت این مساله با سایر عناصر گفتمان انقلاب اسلامی نمود و جلوه گاه عقلانیت انقلاب اسلامی است. ▫️به بیان دیگر اینکه انقلاب اسلامی به عنوان یک گفتمان در نهایت در مساله دین و قدرت چه دیدگاهی را چهارچوب بندی می کند مصداقی از عقلانیت انقلاب اسلامی خواهد بود. ▫️دکتر شجاعی زند با تقسیم اندیشه های این حوزه در سه قسم دین شخصی و دین اجتماعی و دین سیاسی، در دل هر قسم دو زیر مجموعه قرار می دهند. ▫️در نگرش شخصی به دین، دین تنها به عنوان پیوند قلبی بین بنده و خدا شناخته می شود که به تدبیر کنش های فردی و حلال و حرام فردی می پردازد و یا اینکه حوزه های بینافردی را که اخلاق نام دارد شامل می گردد. ▫️در دین اجتماعی نیز دو زیر مجموعه می توان تصور کرد. نخست اینکه دین در ساخت فرهنگ در کنار سایر عناصر شکل دهنده لحاظ شود و دیگری... ▫️اما در دین سیاسی بنای یک عده بر این است که دین به واسطه معتقدان خود وارد عرصه های حزبی و قانون گذاری بشود و درنهایت در صورت توفق بر سایر احزاب به یک ساختار دینی شکل بدهد. اما دسته دیگر معتقدند دین باید در راس قدرت قرار گیرد و به یک ساختار دینی و نظام اجتماعی مبتنی بر دین شکل بدهد. ▫️تئوری انقلاب اسلامی از این جنس است و معتقد است بعد از تایید اصل نظام با اراده عمومی جامعه باید یک نظام دینی سامان داد که دین در راس قدرت آن قرار دارد. 🔹مدرسه فرهنگ و علوم اسلامی ضحی @m_zoha
🔰دکتر سعید زیباکلام ▫️دکتر زیبا کلام قبل از طرح بحث عقلانیت انقلاب اسلامی، به ریشه پیدایش این مفهوم در جهان غرب اشاره کردند و نقطه آغازین این مساله را ظهور فحولی چون نیوتن،کپلر و کپرنیک دانستند که فیزیک و کیهان شناسی ارسطویی را به چالش کشیدند. ▫️بعدها در قرن 18 و در امتداد این خط سیر با حضور افرادی چون هیوم، کانت، رسو و ... تمام بنیان های فرهنگی و الهیاتی غرب فرو ریخت و این افراد در تلاش برآمدند تا در نظمی نوین، انسان و روابط بینافردی و ساختارهای اجتماعی را بنا کنند و در اینجا با الگو قرار دادن علم و دانش نیوتنی، دو عنصر عقل و تجربه بشری را معیار عقلانیتی جهان شمول معرفی کردند. ▫️اما در نیمه دوم قرن 20 با مطرح شدن توماس کوهن، اساسا وجود یک عقلانیت معیار و جهان شمول رد شد. ▫️دکتر زیبا کلام استفاده بی رویه نخبگان و مدیران کشور از عقلانیت مدرن و طرح مباحثی چون پیشرفت در جامعه ایران را مورد انتقاد قرار دادند چراکه معتقدند جامعه ایران سبک و شیوه زیست خودش را دارد و فرهنگ و تمدن خاص خود را باید امتداد دهد نه اینکه التقاطی باشد از تمدن ایرانی- اسلامی و غرب مدرن و مفاهیمی چون پیشرفت، زاده فرهنگ و تمدن غرب مدرن هستند که در بستر فرهنگی دیگری به صورت دستوری در حال بازتولید اند. ▫️ایشان اساسا نیاز جامعه ایران به مفهومی چون عقلانیت را رد کردند چراکه عقلانیت معیار و جهان شمول وجود ندارد تا میز دهنده حق از باطل باشد. در چنین فضایی ما تنها با سبک های زیستی متفاوتی روبرو هستیم که هر کدام از فرهنگ و تمدن خاص خود برآمده اند و نمی توان یکی را بر دیگری اولویت داد. از همین رو قدرت رهبری مفهوم عقلانیت از آن گرفته می شود. 🔹مدرسه فرهنگ و علوم اسلامی ضحی @m_zoha