eitaa logo
مدرسه فرهنگ و علوم اسلامی ضحی
872 دنبال‌کننده
326 عکس
83 ویدیو
13 فایل
🔰 مدرسه فرهنگ و علوم اسلامی ضحی ارتباط با ادمین @Seyedahari 🔸لینک کانال @m_zoha
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰گزارش روز سوم دوره عقلانیت اجتماعی انقلاب اسلامی 🔅بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله علی الدوام و الصلات والسلام علی رسوله و اهل بیته الکرام ▫️بحث از عقلانیت اجتماعی در یک جامعه و نمود آن در راهبردها، برنامه های توسعه و بودجه ریزی در سطح کلان و در روابط اجتماعی افراد و نهادها در سطح خرد امری ضروری است . ▫️ضرورت این بازاندیشی و بازخوانی در وضعیت موجود ایران آكد است چراکه عقلانیت انقلاب اسلامی با عقلانیت هایی رقابت می‌کند که از تراث چندصد ساله غرب بهره می‌برند. ▫️بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی در چنین فضایی یک فراخوان عمومی به نخبگان و بخصوص جوانان برای شناخت، آسیب شناسی و صورت بندی مطلوب آینده است. ▫️اصطلاح rationality یک اصلاح مدرن است و پیش از مدرنیته اصطلاح عقل به عنوان یک قوه ادراکی کاربرد داشته که از لحاظ معنایی با عقلانیت متفاوت است. ▫️اصطلاح عقلانیت بعد از بسط مدرنیته و شکل گیری جریانهای انتقادی نسبت به آن در قرن ۱۹ در ادبیات دانشی غرب زاده شد و نخستین کسی که به صورت منسجم و عینی از این اصطلاح استفاده کرد بود. ▫️وبر تلاش کرد عقلانیت حاکم بر مدرنیته را توصیف و آسیب شناسی کند و از عقلانیت مطلوب سخن بگوید. ▫️این اصطلاح بعدها در لایه های فلسفی و روانشناختی و فلسفه علم (فلسفه مضاف به دانش) مطرح شد و موصوف های دیگری غیر از کنش های فردی را به خود جذب کرد. به طوری که می‌توان از فرد عقلانی، سازمان عقلانی، نظریه عقلانی و... سخن گفت. ▫️دیرینه شناسی مفهوم عقلانیت حاکی از آن است که این مفهوم یک برساخت اجتماعی است، به خلاف اصطلاح عقل که مشعر به قوه ادراکی کلیات و تفکر به عنوان یک شأن از نفس انسانی است. ▫️تفاوت میان عقلانیت و عقل در سطحی کلانتر، ریشه در تفاوت مفاهیم اعتباری از حقیقی دارد. بدین خاطر عقلانیت را باید به صورت پسینی و با لحاظ تعیّنات آن و به واسطه غرض و پرهیز از جامعیت، مانعیت و ثبات تعریف کرد. ▫️توجه به مصادیق و تعیّنات عقلانیت حاکی از آن است که این اصطلاح یک بار برای توصیف یک نظام باور به کار برده می‌شود که مراد از آن وجود انسجام درونی و عدم تناقض در آن نظام باوری و معرفتی است. بار دیگر در نسبت با نظریه به کار بسته میشود و منظور معین بودن نسب بین مولفه های نظریه و قابلیت تحلیل، تبیین و مدیریت کنش است. یکبار هم در نسبت با کنش تصویر می شود که مقصود خواستگاه یا غرض از کنش است که وبر آن‌را در چهار گونه، سنتی،عاطفی، معطوف به هدف و معطوف به ارزش دسته بندی می‌کند. این برش از عقلانیت را می‌توان در سه گانه عقلانیت در کشف، در روش و در هدف گذاری صورت بندی کرد که گونه سوم، سطح آسیب پذیر غرب مدرن است چراکه قدرت قضاوت در اهداف را ندارد. ▫️در یک کلام بررسی مصادیق و تعیّنات اصطلاح عقلانیت کاشف از آن است که این مفهوم را می‌توان به منطق حساب‌گری در کنش تعریف کرد. ▫️اما تنها زمانی که این اصطلاح در نسبت با رفتارهای بین الاثنینی یا در سطح ساختارهای اجتماعی قرار گیرد می‌توان از عقلانیت اجتماعی سخن گفت. به بیان دیگر اگر مطلق گرایش ها و بینش ها منجر به یک کنش ارتباطی یا شکل گیری یک ساختار یا نهاد اجتماعی گردد می‌توان از عقلانیت اجتماعی سخن گفت. 🔹مدرسه فرهنگ و علوم اسلامی ضحی @m_zoha
🔰گزارش روز چهارم دوره عقلانیت اجتماعی انقلاب اسلامی 🔅بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله علی الدوام و الصلات والسلام علی رسوله و اهل بیته الکرام ▫️پیش از ورود به بحث از جریان شناسی عقلانیت اجتماعی، نگاهی اجمالی به مفاهیم اندیشه اجتماعی، دانش اجتماعی، جریان شناسی و عقلانیت اجتماعی به تبیین مسأله کمک قابل توجهی خواهد کرد. ▫️از دیر باز انسان ها در تدبیر اعمال خود، خانواده و مدنیت بوده اند و ثمره اندیشه های اجتماعی بخشی از افراد نوع بشر ، شکل گیری دانش های اجتماعی به صورت مجموعه مسائل مدون است. اما زمانی که سخن از جریان شناسی در میان است بحث از اندیشه یا دانشی است که در جامعه بشری به میزان متنابهی اثر گذار بوده است. ▫️جریان شناسی در صورتی که به امتدادهای بینشی یا گرایشی یک اندیشه در سطح ارتباطی یا ساختاری پرداخت کند، بدان اطلاق جریان شناسی عقلانیت اجتماعی خواهد شد. پس عقلانیت اجتماعی غیر از اندیشه اجتماعی و دانش اجتماعی است چراکه ناظر بر امتدادهای اندیشه و دانش در واقعیت عینی است و البته غیر از جریان شناسی دانش و اندیشه، چراکه ناظر به سطح ساختاری و ارتباطی است نه هر اثر اجتماعی. ▫️نقطه آغاز جریان شناسی عقلانیت در ایران معاصر را باید عصر صفوی قرار داد چراکه از صفوی تاکنون مسائل کلان جامعه ایران و پاسخ های ارائه شده در روح خود وحدت دارند. ▫️جریان‌های عقلانیت اجتماعی ایران را در پیش و پس از ورود مهمان ناخوانده مدرنیته می‌توان پیگیری کرد. ▫️در عصر صفوی و پیش از ورود مدرنیته، سه نوع عقلانیت کنشی و ساختاری داریم. به بیان دیگر ایران از سه نوع عقلانیت در سطح ارتباطات بین فردی و صورت بندی ساختارهای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی متاثر بوده است: 1️⃣ عقلانیت اصولی_فقهی در این نوع از عقلانیت دو گونه متفاوت وجود دارد که بیشتر از اختلافات بینشی در بسترهای اجتماعی گرایش ساز ریشه دارد، چه اینکه محقق کرکی و مقدس اردبیلی هر دو متأثر از مکتب حله بودند ولی یکی در ایران و دیگری در نجف. (حوزه نجف محصول هجرت شیخ طوسی به این شهر و دور شدن از بغداد،کانون حاکمیت و مسائل اجتماعی است) 2️⃣ عقلانیت اخباری که با مولفه های عقل ستیزی، علم ستیزی و خبر محوری شناخته می‌شود. جریان اخباری گری اگرچه در نجف ظهور کرد ولی به جهت ریشه های محکم حوزه اصولی در آنجا رشد نکرد بلکه در بدنه ایران نمو پیدا کرد که اکثریت آن زمان اهل سنت و اقلیت حداکثری آن شیعیان اسماعیلی دور از اجتهاد بودند. 3️⃣ عقلانیت صوفیه مولفه اصلی این عقلانیت دوری از اجتماع است. البته این مولفه شاخصه اصلی تصوف قرن ۹ است چرا که در قرن ۶_۸ صوفیه وجه عمل‌گرای جریان عرفانی و یک تفکر مبارز و انقلابی به شمار می آمد. ▫️در ایام پایانی عصر صفوی با ورود میسیونرهای مسیحی و افزایش تجارت و مستقر شدن کمپانی ها و باز شدن سفارت خانه ها، جریان منورالفکری به ایران رسید و اولین نوع از عقلانیت آن‌را در دارالفنون می‌توان مشاهده کرد. ▫️عقلانیت مدرن در دو گونه بروکراتیک و تکنوکرات در ایران رشد کرد. دو منطق کنش‌گری که در یکی روح سازمانی تجسم یافته بود و دیگری با منطق پیچ و مهره ای فیزیک جان می‌گرفت. ▫️همان طور که اندیشه چپ در اروپا ظاهر شد در ایران نیز بعد از پهلوی اول و سرخوردگی منور الفکرهایی چون فروغی و تقی زاده متاخر که به سمت ایرانگرایی و باستان گرایی سوق داده می شدند، اندیشه های انتقادی و چپ و عقلانیت سوسیالیستی جان گرفت. عقلانیتی که به دنبال جامعه بی طبقه اشتراکی حرکت می‌کرد و در نهایت در دولت مصدق تجلی پیدا کرد. ▫️در میان نزاع دو عقلانیت منور الفکری و روشنفکری از همان دهه ۲۰، عقلانیت اجتماعی اسلامی به عنوان راه سوم در حال تولد بود و در کنش افرادی چون نواب و شاه آبادی نمود داشت و در نهایت در عقلانیت انقلاب اسلامی متعین گشت. اموری چون قرآن گرایی، عقل گرایی، مبارزه با علم ستیزی و علم زدگی و... ▫️ریشه این عقلانیت و چهره ابتدایی آن در کنش های سید جمال الدین اسد آبادی محقق شد و مرحوم امام با عبور از نخبه گرایی سید جمال و حرکت به سمت عموم مردم بدان ارتقا داد. ▫️دوران پسا انقلاب با عقلانیت های چپ در دهه ۶۰ آغاز شد، به تکنوکرات های اقتصاد محور رسید و بروکرات های اعتدالی آخرین نسخه عقلانیت های رقیب در دوران پسا انقلاب بودند، ولی ایده اصلی انقلاب -که همان جامعه سازی فراتر از تقابل با مدرنیته بود- در حاشیه قرار گرفت و نه در ساحت فرهنگ و نه در ساحت سیاست و اقتصاد در سطوح اجتماعی و حاکمیتی مورد توجه قرار نگرفت. مدرسه فرهنگ و علوم اسلامی ضحی @m_zoha
▫️ولایت،‌ رهبری،‌ روحانیت | شهید آیت الله دکتر بهشتی ◾️یادداشتهای استاد مطهری‌| ج 1 ▫️سردار سازندگی | کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی سال 1357 ◾️آینده انقلاب اسلامی | شهید مطهری ▫️جهان بینی توحیدی | شهید مطهری ◾️رسایل مشروطیت |دکتر غلامحسین زرگری نژاد ▫️منشآت قائم مقام فراهانی | سید بدرالدین یغمائی ◾️اندیشه های سیاسی اسلامی؛ مبانی نظری | دکتر حسن روحانی ▫️رسائل سیاسی-اسلامی دوره‌ی پهلوی | رسول جعفریان ◾️صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست | رسول جعفریان ▫️ بررسی اجمالی نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر | شهید مطهری ◾️خدمات متقابل اسلام و ایران | شهید مطهری ▫️عهد مشترک |مقام معظم رهبری 🇮🇷 🔹مدرسه فرهنگ و علوم اسلامی ضحی @m_zoha
🔰عقلانیت اجتماعی امامِ امت 🔅امام و دلسوزان جاهل یا مغرضان دانا ▫️آن روز که نهضت بود، همین در تهران و در سایر جاها، هِی مخالفتها بود و دست و پا می‌زدند به اینکه- همین داخلیها، خارجیها، [وقتی‌] که سر جایش بود- شاه را نگه دارند. وقتی که شاه رفت، دست و پا می‌زدند به اینکه بختیار را نگه دارند. توی خیابانها راه می‌افتادند و «قانون اساسی» می‌گفتند. قانون اساسی معنایش حفظ شاهنشاهی است. و آنها قانون اساسی را برای شاهنشاهیش می‌خواستند، نه برای سایر مسائلش‌. وقتی که بختیار هم رفت، دنبالش باز هی صحبت قانون اساسی بود؛ می‌خواستند حفظش کنند. ▫️من که در پاریس بودم، می‌آمدند آنجا پیغام می‌دادند، خودشان می‌آمدند که بگذارید که این شورای سلطنتی باقی باشد، و روی شورای سلطنتی یک کارهایی بکنید، و بعد ما کارهایی بکنیم و بعد چه؟ خوب، من می‌دانستم که اینها یا نمی‌فهمند مطلب را؛ یا مقصدشان این است که همان مسائل حفظ بشود. شورای سلطنتی را ما فرض کنید قبول کنیم، معنایش این است که سلطنت را قبول کردیم. و الّا شورای سلطنتی با شاه است، هر وقتی بخواهد کنارش می‌گذارد. این معنایش این است که ما خود شاه را قبول داریم. ▫️می‌آمدند بعضی از همین روشنفکرها و بعضی از همین اشخاصی که حالا انقلابی شدند، همینها می‌آمدند می‌خواستند ما را اغفال کنند- یا خودشان هم نمی‌فهمیدند- که شما کاری بکنید که این شورای سلطنتی باقی باشد. در صورتی که آن که رئیس شورای سلطنتی بود آمد پاریس، من گفتم تا استعفا نکردی من با تو ملاقات هم نمی‌کنم، استعفا هم کرد او. ولی مع ذلک از اینجا می‌آمدند هِی می‌گفتند. ▫️آن هم که از بین رفت و ملت ما بحمد الله پیروز شد، بعد در هر قدم، مخالفت واقع می‌شد. در رفراندمش باز مخالفت می‌کردند. در مجلس خبرگانش، در انتخاباتش، باز مخالفت می‌کردند. حالا هم با مجلس خبرگان مخالفت می‌کنند. بعد هم با مجلس شورا مخالفت خواهند کرد. بعد هم با رئیس جمهوری مخالفت خواهند کرد. این مخالفتها همین طور سلسله مراتب محفوظ است! برای اینکه با اساس مخالف‌اند. چون با اساس مخالف‌اند، اینها فروع آن اساس است، با آن مخالفت می‌کنند. لکن باید بدانند که این دست و پا زدنها دیگر فایده ندارد. ما هیچ وقت از این دست و پا زدنهای شما نمی‌ترسیم. ما می‌دانیم که دیگر کاری از شما نمی‌آید. یک نویسندگی از شما برمی‌آید و یک گفتن از شما برمی‌آید. خوب، هر چه می‌خواهید بنویسید و هر چه می‌خواهید بگویید! لکن شما بیدار بشوید. شما بفهمید که باید در مسیر این راه بروید. امام خمینی (ره)؛ 09 آبان 1358 🇮🇷 🔹مدرسه فرهنگ و علوم اسلامی ضحی @m_zoha
🔰عقلانیت اجتماعی امامِ امت 🔅امام و مغرضان دانا یا دلسوزان جاهل ▫️من اول راجع به آنچه گذشته است یک کلمه عرض می‌کنم و بعد آنچه باید در آینده بشود: ما تکلیف داریم راجع به آنچه گذشت؛ و- بحمد الله- خوب گذشت. چه چیز اسباب شد که این ملت این راه را رفت و پیروز شد؟ و چه باید کرد که این پیروزی ادامه پیدا کند؟ ▫️چه بسا یک لشکری، یک جمعیتی، پیروز بشوند به یک جمعیت یا ملت دیگر، و خوب هم از عهده برآیند لکن نتوانند حفظ کنند پیروزی خودشان را. بسیاری از این کشور گشاها بوده‌اند که زده‌اند و جلو رفته‌اند و فتح کرده‌اند؛ لکن نتوانستند حفظ کنند. وقتی که به یک حدی رسیدند، یک جهاتی پیش آمد که نتوانستند حفظ کنند، شکست خوردند. این باید عبرت بشود برای کسانی که در یک میدان پیروز شدند و باز تتمه دارند؛ نرسیده‌اند به مقصد. ▫️در همین جنگهای عمومی که شده است، یک وقت یک سرداری با فشار و زور و با لشکر خیلی جَرّار جاهایی را گرفت و پیش رفت، مثل هیتلر پیش رفت، فرانسه را گرفت و حمله کرد به شوروی و یک مقداری هم از شوروی گرفت؛ لکن جهاتی پیش آمد که در همان جا شکست خورد و شکستش تا آخر هم ملزم شد- به طوری که گفته‌اند- خودش را بکشد. ▫️ما نباید مغرور بشویم به این پیروزی که پیدا کرده‌ایم با اینکه پیروزی بزرگی بود؛ یعنی یک پیروزی بود که احتمالش را نمی‌دادند. شاید این حرکات ما را یک حرکات غیر عاقلانه می‌دانستند. حتی در این اواخر هم که خود آن مردک رفته بود و بختیار جایش بود، باز ناصحهای بی‌اطلاع نصیحت می‌کردند که باید ساخت دیگر با اینها! باید شورای سلطنتی را تایید کرد و بعد رفت وکیل درست کرد. و بعد از راه او مساله را ختم کرد، و شاید این پافشاریهایی که از طرف بعضی می‌شد، اینها صحیح نمی‌دانستند. ▫️حالا شما به یک پیروزی- بحمد الله- رسیدید و یک پیروزی بزرگی بود که هم یک قدرت بسیار بزرگ را شکستید و هم از کشور خودتان دست قدرتهای بزرگ را کوتاه کردید. تا اینجا باید ما از همه ملت تشکر کنیم و این خدمتی که ملت کرد، این وحدت کلمه‌ای که پیدا کرد، این کوششی که کرد، این جان‌نثاری و فداکاری که کرد، در محضر خدای تبارک و تعالی ماجور است و مورد نظر ولیّ عصر- سلام الله علیه- است. ▫️تا اینجا خوب رفتیم و نتیجه هم خوب گرفتیم؛ اما ما کارمان که به آخر نرسیده است. الآن نه یک حکومتی مستقر داریم- یک دولت انتقالی است، در عین حال که خوب است، لکن یک دولت متزلزل انتقالی است- و نه قانون اساسی، که اساس هر کشوری هست، الآن داریم؛ و نه یک رئیس جمهور داریم؛ و نه یک مجلس شورا داریم که اینها اساس یک حکومت است و همه اینها باید باشد. آن قدری که ما تا حالا به آن رسیدیم این که با رای و رفراندم عمومی آن رژیم از بین رفت و به جای او جمهوری اسلامی آمد. الآن ایران به عنوان جمهوری اسلامی در دنیا شناخته شده است. اما جمهوری اسلامی که فقط ما رای به آن دادیم؛ اما مجلس نداریم و رئیس جمهور نداریم و قانون اساسی نداریم، اینها را باید درست کنیم، پس ما بین راهیم؛ مثل یک لشکر فاتح می‌ماند که زده و رفته و یک جایی را گرفته است لکن معلوم نیست که بتواند حفظش بکند. ▫️ما الآن با این توطئه‌ها که هست و با این تفرّقها که موجود شده است و با این کارها که انجام می‌گیرد، بعد از پیروزی معلوم نیست سرنوشتمان چه خواهد شد؛ نگرانی داریم. تکلیف ما امروز چه هست؟ ما اگر بخواهیم پیروزیمان که تا اینجا رسیده به‌ آخر برسد، چه بکنیم که حفظ بشود این پیروزی، و مثل قضیه هیتلر نشود که محتاج بشود به خودکشی. امام خمینی (ره)؛ 16 تیر 1358 🇮🇷 🔹مدرسه فرهنگ و علوم اسلامی ضحی @m_zoha
🔰عقلانیت اجتماعی امام امّت 🔅بسم الله الرحمن الرحیم‌ ▫️سلام بی‌پایان و درود بی‌حد به عموم اهالی غیور ایران؛ ملت شریف و شجاعی که با وحدت کلمه، خواستِ خود را که برچیده شدن نظام شاهنشاهی و استقرار حکومت جمهوری اسلامی است، در اربعین امام امت- سلام الله علیه- برای چندمین بار اعلام نمود. ▫️نهضت مقدس اسلامی شما گرچه با خون پاک شهیدان و مصیبتهای جانگداز توام بود لکن آزادیخواهی و استقلال طلبی شما در جبین تاریخ ثبت شد. دشمن اساسی خود و کشور خود را از صحنه بیرون راندید، و بزرگترین خائن و جانی کشور را در گورستان تاریخ دفن نمودید. ▫️شما با قیام و استقامت خود به ملتهای مستضعف ثابت کردید که اسلحه‌های مدرن و قدرتهای شیطانی نمی‌توانند در مقابل خواست ملتی که برای دفاع از عقیده و حق خود دلاورانه بپاخاسته است دوام داشته باشند؛ و نیز ثابت کردید که قدرت ملتی آگاه، بر تمامی سلاحهای ابرقدرتها پیروز است. ▫️شاه رفت و رژیم شاهنشاهی فرو ریخت. دزدان بیت المال سرمایه‌ها را خارج کردند و یکی پس از دیگری گریختند. ملت شجاع در اولین فرصت به حساب آنان خواهد رسید. ▫️اینان رفتند و آشفتگیها و خرابیهای بسیاری را بر جای گذاشتند که با خواست خدا و همت ملت باید ترمیم شود؛ گر چه سالها طول خواهد کشید. این جانب با تقدیم تشکرات‌ صمیمانه به ملت عزیز تذکراتی را لازم می‌دانم: ▫️1- این جانب ان شاء الله تعالی بزودی به شما می‌پیوندم تا در خدمت شما باشم و با همت شجاعانه شما به رفع مشکلات کوشا بوده و با هم صدا و هم قدم شدن همه اقشار ملت بر فسادها غلبه کنیم. دوستان عزیزم! خود را برای خدمت به اسلام و ملت محروم مهیا کنید. کمر به خدمت بندگان خدا که خدمت به خداست ببندید. من با توفیق خداوند تعالی پس از چند روزی در خدمت شما خواهم بود و در پشت سر شما به سربازی خود ادامه خواهم داد. ▫️2- به نمایندگان محمد رضا پهلوی که مجلسیْن را غصباً اشغال کرده‌اند اخطار کنید که خانه ملت را خالی کنند تا نمایندگان مردم پس از پنجاه سال که ملت از حق خود محروم بود، به خانه خود بیایند. و ان شاء الله همه خواهید دید که انتخابات آزاد و مجلس سالم یعنی چه. من به آنان اخطار می‌کنم که در صورت ورود مجدد به مجلس مسئول هر گونه پیشامدی خود آنان هستند. ▫️3- بار دیگر به اعضای شورای سلطنتی، که شاخه‌ای است از ریشه غیر قانونی، اخطار می‌شود که از شورا کناره‌گیری کنند و بیش از این با ملت مخالفت نکنند. 🔻امام خمینی (ره)؛ 30 دی 1357 🇮🇷 مدرسه فرهنگ و علوم اسلامی ضحی🔹 @m_zoha
📝در این بخوانید: 🔰عقلانیت ارتباطی ▫️مفهوم عقلانیت در حوزه دانشی از میان مکتوبات جامعه شناختی پا در عرصه مصطلحات اجتماعی نهاد. وبر نخستین فردی است که این اصطلاح به اندیشه او نسبت داده شده و سکه عقلانیت به نام او ضرب شده است. ▫️نگاه انتقادی وبر به عقلانیت حاکم بر مدرنیته و نیاز جامعه به کنش معطوف به ارزش زمینه ساز پیدایش مارکسیسم انتقادی در فضای پیش از جنگ جهانی شد و درنهایت در اندیشه فرانکفورتی ها به اوج رسید. ▫️مکتب انتقادی به خوبی توانست با ترکیب آرائ وبر، مارکس و هگل و فروید عقلانیت حاکم بر غرب مدرن را تحلیل کنند و فرانکفورتی ها با خلق مفاهیمی چون صنعت فرهنگی، انسان تک ساحتی، هاله زدایی و ... به تحلیل امتداد عقلانیت ابزاری و شکل گیری نظام سرمایه داری مصرف گرا پرداختند. ▫️البته فرانکفورتی ها خود ابزاری برای گسترش نظام سرمایه داری بودند اگرچه فریاد انتقاد سر می‌دادند( ر.ج: کتاب گراند هتل پرتگاه) ▫️مکتب فرانکفورت با وجود توفیق در تحلیل مدرنیته و عقلانیت حاکم بر آن در زمینه ایده رهایی بخش ضعف داشت. شرایط بعد از جنگ جهانی و گسترش نظام سرمایه داری شور انقلابی مارکس را در اندیشه فرانکفورتی ها به سمت خاموشی برد و در نهایت به بی عملی مفرط و یاسی بی پایان بدل شد که سخن از در آغوش گرفتن توده توسط سرمایه داری میزد (کنایه از اغوا شدن توده ها توسط سرمایه داری و بی اثر شدن آگاهی بخشی) ▫️شاگرد هورکهایمر و آدورنو کسی بود که فرانکفورتی‌ها را از این دستگاه تحلیلی رهانید. هابرماس با ابداع عقلانیت ارتباطی و کارکرد آن در شکل دهی به زیست جهان و با استمداد از تاریخ بروژوازی و نسل اول سرمایه داری، ایده رهایی بخشی از عقلانیت ابزاری را مطرح کرد. ▫️عقلانیت ارتباطی به معنای لزوم شکل دهی به زیست جهان از طریق ارتباط آزادانه، فعال و فارغ از تعصبات و پیش داوری است. او معتقد است نظام (در تقابل با زیست جهان) به دنبال عقلانیت ابزاری است که باید از طریق ارتباط صمیمانه و صادقانه و اشتراک اندیشه و گرایش در مقابل آن ایستاد و درنهایت نظام را تابع زیست جهان و حوزه عمومی نمود. ----------------------------------- 🔻اگرچه بحث از عقلانیت بعدها در لایه های معرفتی و فلسفه علم و روان شناسی مطرح شد اما با عبور از این تفصیلات زین پس به سراغ ایده ایجابی در باب عقلانیت خواهیم رفت. 🇮🇷 🔹مدرسه فرهنگ و علوم اسلامی ضحی @m_zoha
🔰عقلانیت حاکم بر تئوری امامت و امّت ◾️بحث از عقلانیت اجتماعی به عنوان منطق کنش‌گری در ایجاد ارتباطات اجتماعی و ساختارهای جامعه در دو سطح قابل پیگیری است. در یک سطح میتوان از تعینات یک عقلانیت به ملاک های کلان و مولفه های اصلی آن پی برد و بار دیگر میتوان چگونگی امتداد این مولفه ها تا حصول یک مصداق عینی را بحث کرد. در این جستارهای کوتاه سعی خواهد شد تا امتداد عقلانیت اجتماعی انقلاب اسلامی در نظریه امامت و امت پی گیری شود. ———————————————————-- ▫️به نظر می‌رسد شهید بهشتی نخستین کسی است که در فضای عمومی بحث از نظام امت و امامت را به عنوان نظام سیاسی در قانون اساسی مطرح کرد. معنای این کلام آن است که شاکله اصلی و روح حاکم بر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تئوری امت و امامت است. ▫️اما سالها پیش از بحث های شهید بهشتی درباره نظام امّت و امامت (سال۵۸)، دکتر علی شریعتی در سال ۴۸ مجموعه سخنرانی هایی با همین عنوان (امّت و امامت) انجام داده بود و باید گفت مبدع این تئوری با ادبیات نوین ایشان بوده است. ▫️البته این بدان معنا نیست که میان اندیشه دکتر شریعتی، شهید بهشتی، شهید مطهری و شهید صدر و رهبری یک وحدت کامل درباره نظریه امت و امامت وجود دارد. اما بررسی دیدگاه ها که در آینده نزدیک به اشتراک خواهیم گذاشت نشان میدهد که یک روح کلی در تمامی این نظریه ها وجود دارد. اگرچه تعینات متفاوتی مقصود اندیشمندان انقلاب بوده است که قابل سطح بندی است کما اینکه زوایه نگاه هر کدام از این عزیزان با دیگری متفاوت است. 🇮🇷 🔹مدرسه فرهنگ و علوم اسلامی ضحی @m_zoha
🔰عقلانیت اجتماعی 🔅بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله علی الدوام والصلات و السلام علی رسوله و اهل بیته الکرام ▫️بررسی اجمالی سیر طرح دو مفهوم و در اندیشه های جامعه شناسی حاکی از آن است که اصطلاح عقلانیت اجتماعی به عنوان یک مفهوم جامع و کلان نگر در اندیشه های جامعه شناختی مصطلح نیست. ▫️توجه به این امر پرسشی را پیش میکشد، آیا امکان تصویر یک مفهوم جامع از درون مصادیقی چون عقلانیت ابزاری و ارتباطی امکان پذیر است؟ ▫️آیا امکان تسری دادن این دو مولفه تحلیل جامعه مدرن به جوامع پیش و پس از مدرنیته وجود دارد یا اینکه امکان طرح این مولفه در جوامع چند رگه ای چون جامعه ایرانی، اسلامی، مدرن وجود دارد؟ ▫️در اندیشه های تحلیلی مدرن ابتدا تحت تاثیر غلبه رویکرد پوزیتویستی در علوم انسانی و اجتماعی ، مولفه های کلان نگر در کانون توجه بودند و هر محققی تلاش داشت تا با یک تحقیق ساده به یک قانون و دستگاه تحلیلی کلان دست یابد که نگرش های خطی به تاریخ بشری از نمایان ترین مصادیق این نوع نگرش است. ▫️برعکس جامعه شناسی، در نگرش های انسان شناسی با محوریت قوم نگاری توجه به بستر و زمینه تولید محتوی اهمیت پیدا کرد و همواره خاص بودگی یک اصل تلقی می‌شد . ▫️این رویکرد تحلیلی بعدها با پیدایش اندیشه های هرمنوتیکی، زبان شناختی، ساختارگرایی و.... به رویکرد هژمون و غالب در مطالعات اجتماعی تبدیل شد. البته در اندیشه های پسا مدرن این هر دو نفی می شوند. ▫️بنابر آنچه گذشت اگر در سده های گذشته به چنین مطالعه ای دست می‌زدیم به راحتی می توانستیم از دل مطالعه وبر یا هابرماس به مولفه های عامی چون عقلانیت اجتماعی برسیم که هم بر گذشته و هم بر جوامع در عرض مدرنیته قابل صدق بود، اما در حال حاضر خاص بودگی ویژگی مطالعات اجتماعی مانع از سخن گفتن در مورد مفاهیم عامی چون عقلانیت اجتماعی است و مصادیقی چون عقلانیت ارتباطی و ابزاری به عنوان مشخصه های مدرنیته (یک جریان تاریخی خاص در اروپا) قابل طرح و بررسی هستند. __________________ ▫️با عبور از نگرش های مدرن به مفاهیم تحلیلی به نظر نگارنده میتوان از تراث اسلامی برای دست یابی به یک ملاک و معیار استمداد گرفت. ▫️مرحوم علامه طباطبایی نخستین کسی بود که میان ادراکات (نه موجودات) انسانی فرق نهاد و دسته ای را از جنس باید ها و نبایدها و گونه ای را از ذات هست و نیست برشمردند . ▫️اصلی ترین شاخصه گزاره های حقیقی (هست و نیست) ضرورت است که کلیت و رابطه تولیدی (برهان) محصول آن است. برعکس گزاره های اعتباری که از قانون ضرورت پیروی نمی کنند و تابع اغراض معتبر هستند و به همین جهت نه کلیت دارند و نه برهان پذیر هستند. ▫️اندیشه اعتباریات اگرچه با یک رویکرد فلسفی سابقه اندکی دارد ولی به صورت تطبیقی و ارتکازی صدها سال در مباحث اصولی پیگیری شده است که به جهت زاویه دید عقلایی از حیث تحلیلی بر رویکرد فلسفی ارجحیت دارد. ▫️بهترین بحثی که میتوان برای پاسخ به پرسش های فوق الذکر از آن استفاده کرد مباحث مرتبط با جامع صحیح و اعم است. ▫️در مباحث جامع (فارق از نزاع ها بر سر الفاظ) پرسش محوری امکان تصویر جامع میان مصادیق مختلف صلات است که یک طیف از اندیشمندان که در راس آنها محقق نایینی قرار دارند مخالف اشتراک معنوی و جامع هستند و طیف دیگر که در راس آن محقق خراسانی و مرحوم امام اندیشه ورزی می کنند موافق اشتراک معنوی و جامع هستند. ▫️به بیان دیگر سوال اصلی در بحث جامع اصول این است که آیا در اعتباریات که خاص بودگی یک شاخصه است امکان تصویر جامع بین مصادیق وجود دارد؟ اگر وجود دارد ملاک آن چیست؟ 🇮🇷 *مراد از اعتباری در این متن اعتباریات عقلایی است که غیر از اعتبارات عقلی ضرورت پذیر است. 🔹مدرسه فرهنگ و علوم اسلامی ضحی @m_zoha
🔰دکتر معینی پور 🔻دوره عقلانیت اجتماعی انقلاب اسلامی 🔅بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله علی الدوام و الصلات والسلام علی رسوله و اهل بیته الکرام ▫️دکتر معینی پور در ابتدای جلسه به تعریف عقل پرداخته و آن را اینگونه بیان کردند: موجودی که در دایره اختیار انسان در نسبت با هستی و خدا انتخاب داشته باشد و متضاد آن، جهل است. ▫️ایشان مفهوم عقلانیت اجتماعی را واژه‎ای تازه تلقی کرده و فرمودند نباید به نحو توسعه مفهومی بی مبنا باشد که مابحذاء عملی نداشته باشد، و نه تقلیل بی منطق شود که ساحت انسان را به جامعه سازی یا حکمرانی تقلیل دهد. ▫️ایشان در تقریر بحث فرمودند عقلانیت اجتماعی ساحتی از عقلانیت است که مبنی بر کنش جمعی و در پی تحقق هدف جمعی و جامعه سازی می باشد که البته قبل از آن در شناخت جمعی از مسائل متفقند و در سه ساحت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی به آن نگاه می شود. به این ساحت ها با سه رویکرد نظری و اخلاقی و عملی می توان نگاه نمود. ریشه این سه رویکرد در حدیث بیست و چهارم از کتاب چهل حدیث امام خمینی (ره) به چشم می خورد. ▫️عقلانیت اجتماعی در چهار مقطع تأثیر دارد: 1. تأسیس انقلابها 2. تثبیت نظم اجتماعی 3. تداوم و بقا 4. اصلاح و تغییر هر نظم اجتماعی به این چهار مورد نیاز دارد و ماهیت دستگاه عقلانیت، رفت و برگشتی بین کنشگران و رهبران، نخبگان و عوام است. ▫️ایشان در ادامه، در تبیین نظریه استون گفتند: نظم اجتماعی دارای سیستم ورودی و فرایند و خروجی است. ورودی ‌ها مطالبات تمام نظام اجتماعی است و فرایندها برای بدست آوردن مطالبات است، و خروجی ها رضایت و کارآمدی یا عدم آن است. ▫️ایشان در ادامه نسل های موثر در مراحل انقلاب را برشمردند. ابن خلدون و برینتون برای شکل‌دهی انقلاب چهار نسل را ترسیم می‌کنند: 1. مؤسس؛ نسلی که انقلاب را طبق عقلانیت اجتماعی به وجود می‌آورد. 2. مباشر؛ وظیفه او تثبیت انقلاب و ساختن ساختار برای حاکمیت است. 3. مقلّد؛ نسلی که می خواهد به هر قیمتی ساختار را حفظ کند. 4. ویرانگر؛ نسلی که با نسل مؤسس و مباشر فاصله زیادی گرفته و خواستار تغییر است. ▫️در انقلاب اسلامی نسل مؤسس با ادبیات و معارف قوی وارد شد و در حال حاضر کشاکش بین سه نسل بعدی است که اگر طبق بیانیه گام دوم جلو برویم و به لوازم آن پایبند باشیم، آن گاه از دست نسل ویرانگر که اتفاقاً برای حال حاضر جایگزین هم دارند نجات پیدا خواهیم کرد. ▫️برای صورت بندی عقلانیت اجتماعی انقلاب اسلامی چند سوال را باید طرح و مستدل پاسخ داد: 1. چرا ما پیش از خودمان را در سه حوزه قدرت و ثروت و فرهنگ، نفی کردیم؟ 2. وضعیت جدید را چطور به وجود آوردیم و مسیر طی شده، بر اساس چه مبنای عقلانیت اجتماعی بوده است؟ 3. چطور مسأله های چیزی را که تأسیس کردیم تشخیص داده ایم؟ (این کار کرد مهم ترین کارکرد عقلانیت اجتماعی است) 4.مسئله آینده انقلاب اسلامی چیست؟ 🔹مدرسه فرهنگ و علوم اسلامی ضحی @m_zoha
🔰 🔅بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله علی الدوام و الصلات والسلام علی رسوله و اهل بیته الکرام ▫️ایشان در ابتدای جلسه موضوع «عقلانیت اجتماعی انقلاب اسلامی» را مسأله خود دانستند و ادامه دادند: ▫️خواستگاه فکری بنده مبتنی بر سنت شریعتی با روش دیالکتیک است و معتقدم گذشته و سنت را باید به بوته نقد گذاشت و در عین انقطاع از آن، باید راه سنت را استمرار بخشید، تا پویایی حاصل شود. باید صورت بندی نظریه هگل و کانت و... را در سیاست و اسلام ریخت تا به نظریه نوینی رسید. ▫️برای اینکه بتوانم نظریه خود را تبیین کنم، باید به بحثی مبنایی اشاره کنم؛ و آن تطبیق عرفان و روانکاوی است. اگرچه آن دو، از دو سنت متعارض و طیف های متفاوت اند اما تطبیق هایی با هم دارند. ▫️در عرفان نظری بحث حضرات خمس، تعیّن اول و تعیّن ثانی و سه عالم عقل و خیال و ماده بررسی می شوند. با وام گرفتن از بحث های عرفانی، می توان تاریخ، جامعه، نسبت فرهنگ و جامعه را توضیح داد و به سمت جامعه شناسی فلسفه‌ی تاریخ سیاست و... رفت. ▫️تعیّن اول و ثانی؛ در تعیّن اول، صفات به نحو اندماجی در ذات حضور دارند. اما در تعیّن ثانی، صفات نفی ذات می کنند و بیرون می‌آیند و در ادامه بر محور ذات جمع می شوند. با این توضیح؛ تعیّن اول و دوم، دیالکتیکی است. که از دیالکتیک تعیّن اول و ثانی نیز سه ساحت روح، خیال وماده شکل می گیرد. ▫️ در روانکاوی مدرن نیز این سه ساحت برای انسان تصویر می شود؛ خیال و خیالات، نمادین یعنی ماده، واقع، یعنی خواب ها و اوهام. این سه ساحت با سه ساحت عرفان کاملاً منطبق است. ▫️با این صورت بندی، قبیله و استیت و زندگی فردی و اجتماعی، قابل توضیح هستند. در قبیله، رئیس قبیله مرکز پیرامونی است و در آن، جمع یعنی «ما» موضوعیت دارد و استیت زمانی شکل می‌گیرد که «من» متولد می شود و نفی جمع می‌کند. قبیله با طبیعت زندگی می‌کند و دارای اراده جمعی است ولی استیت بر علیه طبیعت زندگی می‌کند و محور او «من» است. قبیله از جنس تعیّن اول است و استیت از جنس تعیّن ثانی که با اراده ها نفی ذات می کنند. در بین طبیعت و فرهنگ، شریعت و طریقت نیز این تطبیق صورت می‌گیرد. طبیعت و شریعت از جنس تعیّن اول هستند و فرهنگ و طریقت از جنس تعیّن ثانی. با این تحلیل استیت در نفی قبیله هست و تمدن در نفی شریعت. پس بدون شریعت تمدن شکل نمی گیرد و بدون قبیله استیتی صورت نمی پذیرد. ▫️جهان مدرن زاییده تعیّن ثانی است که همه به دنبال اعمال اراده خود هستند و نفی ذات می کنند چون نمی خواهند در تعیّن اول بمانند. در حکمرانی و تمدن سازی نیز شریعت نفی می‌شود اما برای تمدن سازی محور شریعت لازم است. پس تضاد دیالکتیک جاری و ساری است. ▫️تاریخ اسلام هم با همین طرح‎واره و صورت بندی تعیّن اول و ثانی قابل توضیح است. هر چقدر استیت رشد می‌کند، کمبود ذات احساس می‌شود و نیاز به اهل بیت و بازگشت به آن ها ضروری می شود. مفهوم غیبت نیز در تعیّن ثانی است. ذات غایب می شود و غیبت در تعیّن ثانی آغاز می شود و دیالکتیک حضور و عدم حضور جریان پیدا می کند. ▫️انقلاب مشروطه که بعد از شکل‌گیری استیت مدرن است با دین در دیالکتیک است و با آن به تضاد می خورد. ▫️پروژه انقلاب اسلامی در موقعیت تعیّن ثانی است و درصدد است بین اسما و صفات و ذات تعادل ایجاد کند. امام خمینی (ره) در لحظه شکل گیری انقلاب محور و مستجمع همه افراد است و هر طیف فکری را حول خود جمع کرد. ▫️اما آسیب‌شناسی امروز؛ امروزه انگاره‌های تعیّن اول بر تعیّن ثانی تحمیل می‌شود. فقه گرایان می خواهند احکام را پیاده کنند و بر تعیّن ثانی و اسما و صفات حکومت کنند. در حالی که باید تعیّن ثانی را قبول کرد. مسئله جامعه امروز ما مسئله ورزشگاه رفتن زن‌ها نیست. بحث در عالم سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و امثال این است که امروزه با حذف رقابت سیاسی و فرهنگی و اقتصادی، رانت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی به وجود آمده است. در حالی که شکل گیری انقلاب از انگاره تعیّن ثانی بود ولی در ادامه انقلاب، با الگوی تحمیل تعیّن اول جلو رفت و الان نه شکل تعیّن اول است نه شکل تعیّن ثانی، نه اهل شریعت راضی اند نه اهل استیت. 🇮🇷 🔹مدرسه فرهنگ و علوم اسلامی ضحی @m_zoha