eitaa logo
ما و او ( احسان عبادی )
39.1هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
2.3هزار ویدیو
482 فایل
کانال دوم👈 @marefatemahdavi ✍️ احسان عبادی/طلبه درس خارج/ارشد ادیان و عرفان/دانشجوی دکتری قرآن و حدیث/از اساتیدمهدویت 🖥تبلیغات @sina_bavelayatali 📌ادمین سوالات @hovalsharid 📞تلفن: 09387543716 انتشارمطالب باهرنامی مشکلی ندارد✅
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 نکات مهم درباره روز بزرگ ( قسمت اول ) 🔰 امروز می خواهم با شما درباره واقعه مهم اسلام و تقریبا مهم ترین واقعه بعد از هجرت صحبت کنم. واقعه 👈 تاریخ تقریبا اجماع دارد که این واقعه در ماه مبارک صورت گرفته است اما در روز آن اختلاف است اما نقل مشهور همان بیستم ماه مبارک است. 🔰 هرساله این واقعه مهم چون همزمان با هست ، مورد غفلت واقع شده است و کمتر سخنرانی دیده ام که در سخنرانی شب های قدر به این موضوع مهم که پر است از نکات تحلیلی ، اشاره کرده باشد و انشالله قصد دارم این مبحث مهم را امروز برای شما شرح دهم و باز کنم و نکات تحلیلی آن را برای شما بگویم البته در حد سواد ناقصی که دارم. 🌀 در ابتدای کار چند توضیح دهم برای بهتر خواندن متن 1. هر مطلب جدید را در قالب شماره ای جدید به علائم 1️⃣ و 2️⃣ و... خواهم نوشت و در ذیل آن مطالبی که با علامت 👈 می آید ، تحلیل آن موضوع می باشد. 2. منابع استفاده شده در این نوشتار عبارتند از 📚 تحلیل زندگانی پیامبر از آیت الله سبحانی 📚 تاریخ سیاسی اسلام جلد اول ، از رسول جعفریان 📚 الصحیح من سیره النبی از سید جعفر مرتضی عاملی ( جلد هفتم ترجمه شده) 📚 تاریخ طبری جلد سوم 📚 تاریخ یعقوبی جلد اول 📚 تاریخ تحقیقی اسلام از اقای غروی 👈 لازم به توضیح است که تک تک منابع بالا را شخصا رجوع کرده و مطالعه نمودم چون اعتقاد دارم هرکس قصد کار تحقیقی درست و تمیز دارد ، باید خودش به منابع رجوع کند و آنها را مطالعه کند ، چون هر سخنران و هر پژوهشگری امکان خطا و اشتباه دارد که با رجوع به منابع اصلی ، این اشتباهات بسیار کاهش پیدا می کند. 3. کار مطالعه این منابع و تنظیم تحلیل آن و نوشتن و تایپ آن ، تقریبا بالای 6 ساعت زمان برد، پس از شما عزیزان خواهش می کنم حتما با دقت مطالعه نمایید و یادداشت برداری کنید و نشر دهید ، با هر نام و لینکی که خواستید. 4. امیدواریم این کار تحقیقی جدید و نو ، باقیات الصالحات و ثوابی باشد برای همه من و شما و ما را بیشتر از پیش با لذت تحلیلی خواندن تاریخ آشنا کند و متوجه بشویم تاریخ را باید تحلیلی خواند ، نه قصه وار 💠 با یاری خدا شروع می کنیم به مباحث 1️⃣ قبل از ، پیامبر(ص) لشکری حدودا 3 هزار نفری را با فرماندهی 3 نفر که قراربود به ترتیب بعد از شهادت هرکدام ، فرمانده بشوند و یکی از آنها ، برادر امیرالمومنین (ع) بود ، فرستادند به سمت شام برای جنگ با سپاه روم که ناجوانمردانه چند نفر از مبلغین اسلام را کشته بودند. این جنگ در تاریخ به نام جنگ شهرت دارد. جنگ به صورت عظیم و تن به تن در سطح بالا در نگرفت چون سپاه آنها بسیار بیشتر بود ، اما در چند معرکه اولیه و محدود ، هر سه فرمانده سپاه اسلام به شهادت رسیدند و مسلمین چون بدون فرمانده ماندند از جنگ عقب نشینی کردند و برگشتند. در این جنگ،شهادت جناب بسیار برای پیامبر(ص) سنگین بود ، چون او وقتی در همان شروع دعوت علنی اسلام ، به حبشه هجرت کرده بود ،تا سال 7 هجری که مصادف با فتح بود، حدود 15 سال دور بود از پیامبر و تازه برگشته بود. 🔰 این جعفر همان کسی هست که پیامبر (ص) نمازی پر ثواب را به ایشان هدیه دادند که امروزه معروف هست به و لقب طیار یعنی پرنده ، چون پیامبر (ص) فرمودند به جای دو دستی که از جعفر در این جنگ قطع شد، خدا به او دو بال در بهشت خواهد داد. 🔰 بعد از این جنگ ، مشرکین مکه احساس کردند که سپاه اسلام ضعیف است و توان جنگ ندارد، برای همین برخلاف صلح حدیبیه که دو سال قبل با پیامبر (ص) بسته بودند که نه تنها با مدینه ،بلکه حتی با قبایل مسلمان مکه هم جنگ نکنند ، تصمیم به زیرپا گذاشتن پیمان گرفتند و با تحریک مالی و سیاسی یکی از قبایل مشرک مکه و دادن سلاح به آنان، آنها را به حمله به قبلیه که مسلمان بودند تحریک کرد و آنان شبانه و در اوج ناجوانمردی این مردم که اکثرا یا خواب بودند یا در حال عبادت بودند را به شهادت رساندند. 🔰 بعد از این حرکت ناجوانمردانه، رئیس قبیله به نزد پیامبر(ص) در مدینه آمد و دادخواهی کرد و پیامبر(ص) که دید مشرکین زیر قول و قرارهای خودشان زدند ، قصد حمله به مکه را کرد . ادامه 🔰🔰🔰 @ma_va_o
قسمت دوم تحلیل 👈 یادمان باشد که هر جا و هر زمان که سستی و ضعف در لشکر اسلام دیده بشود ، دشمنان همیشه منتظر ، آماده حمله هستند و از هیچ فرصتی دریغ نمی کنند . آنان تمام تحرکات اسلام را زیر نظر دارند و همیشه مترصد کوچکترین لغزش هستند تا بزرگ ترین ضربه را به اسلام وارد کنند. حالا متوجه می شوند عده ای که مدام به مقام معظم رهبری ایراد می گیرند که چرا اینقدر اصرار به تقویت بنیه نظامی دارد که چقدر این کار ارزش دارد⁉️ 👈 پیامبر (ص) وقتی دید مشرکین زیر پیمان هایشان زدند، باخنده و صبر و وعده های دوباره و... برخورد نکرد، بلکه با قاطعیت تمام جلوی آنها ایستاد و قصد حمله کرد. قابل توجه آن آقایی که حتی بعد عهد شکنی های دشمن هم حرف از مذاکره می زند آن هم با خنده ! 2️⃣ پیامبر (ص) وقتی تصمیم به جنگ گرفتند ، کسی را مطلع نکردند که هدف ، است، حتی برای رد گم کردن ، یک تصمیم کاملا هوشمندانه و استراتژیک گرفتند سپاهی را به منطقه ای به نام فرستادند تا کسی فکر نکند که هدف نهایی ، مکه است. زمان خروج از مدینه و رسیدن به مکه هم در ماه مبارک بود. 👈 پیامبر (ص) می دانستند که قطعا مشرکین مکه در سپاه اسلام در مدینه ، جاسوس هایی دارند و آنها هیچوقت تا نابودی کامل اسلام، این دین را رها نمی کنند، برای همین تمام اصول حفاظتی را رعایت کردند و نه تنها به کسی نگفتند که هدف تجهیز لشکر و جمع آوری نیرو، است، بلکه انتخاب ماه مبارک برای این قضیه کاملا هوشمندانه بود چون کسی فکرش را نمی کرد در این ماه که همه روزه هستند ، پیامبر(ص) بخواهد روزه اش را بشکند و درگیر جنگ با اهل مکه بشود که طبیعتا انرژی مضاعفی می خواهد ، در حقیقت پیامبر(ص) اینجا از استفاده کردند و از طرفی انتخاب این ماه که در آن معنویت و شور دینی موج می زند ، قطعا می توانست در تقویت روحیه سپاه اسلام، مفید باشد. 👈 قبایل دیگری هم مثل و بودند که امکان جنگ با آنها بود و اتفاقا بیشتر فکرها به سمت آن قبایل بود ، نه شهر مکه 3️⃣ بعد از آن واقعه شبیخون به قبلیه ، ترسید که نکند پیامبر (ص) قصد حمله بکند ، برای همین فورا خودش را مدینه رساند تا با پادرمیانی و دادن پیشنهاد تقبل تمام دیه کشته شدگان و ... پیامبر(ص) را از این کار باز دارد. می دانست که پیامبر (ص) به او محل نمی گذارد، رفت به خانه امیرالمومنین (ع) و از ایشان درخواست کرد که شما با پیامبر(ص) صحبت کنید که از فکر انتقام بیرون بیایند، امیرالمومنین (ع) در جواب ، با ادب کامل که نشان از اوج ولایت پذیری ایشان دارد فرمودند من چنین کاری نمی کنم و پیامبر(ص) هرکاری خودشان صلاح بدانند انجام می دهند. او که از حضرت ، نا امید شده بود به حضرت زهرا (س) رو کرد و گفت شما با پدر خود صحبت کنید تا انتقام نگیرند، و حتی به امام حسن (ع) و امام حسین (ع) هم اشاره کرد و گفت از این دو فرزندت کمک بگیر و آنها را واسطه کن تا پیامبر(ص) با ما کاری نداشته باشد، اما جواب حضرت زهرا (س) همانی بود که شوهرش امیرالمومنین (ع) داده بود. او سپس سراغ خود پیامبر (ص) رفت ، اما رسول الله (ص) جواب خاصی به او نداد و او دست از پا درازتر به مکه برگشت. 👈 وقتی ما با خدا باشیم ، وقتی توجه و توکل ما فقط به خدای متعال باشد ، در مقابل رئیس اصلی ترین دشمنان آن زمان یعنی ابوسفیان که رئیس مشرکین مکه بود ، ذره ای سر خم نخواهیم کرد و با قاطعیت به او جواب رد می دهیم . بدون هیچ ترسی شاید نمی دانست اما پیامبر (ص) خوب می دانستند که اسلام در موضع ضعف نیست ، پس دلیلی ندارد که بخواهد به مشرکین باج بدهد یا در مقابل آنها نرمش به خرج بدهد ، آن هم بعد از غلط کاری آنان و زیر پا گذاشتن 👈 نکته قابل توجه هم اینجاست که ابوسفیان به پیش پیامبر(ص) آمد تا با او کند ! اما ما اینجا آقایانی داریم که چندین سال است کارهای مملکت را رها کردند و تمام هم و غمشان به مذاکره با دشمن است ! آن هم مذاکره با افرادی پایین از سطح رهبران آن کشورها !!! ادامه 🔰🔰🔰 @ma_va_o