قسمت دوم تحلیل #فتح_مکه
#تحلیل
👈 یادمان باشد که هر جا و هر زمان که سستی و ضعف در لشکر اسلام دیده بشود ، دشمنان همیشه منتظر ، آماده حمله هستند و از هیچ فرصتی دریغ نمی کنند . آنان تمام تحرکات اسلام را زیر نظر دارند و همیشه مترصد کوچکترین لغزش هستند تا بزرگ ترین ضربه را به اسلام وارد کنند. حالا متوجه می شوند عده ای که مدام به مقام معظم رهبری ایراد می گیرند که چرا اینقدر اصرار به تقویت بنیه نظامی دارد که چقدر این کار ارزش دارد⁉️
👈 پیامبر (ص) وقتی دید مشرکین زیر پیمان هایشان زدند، باخنده و صبر و وعده های دوباره و... برخورد نکرد، بلکه با قاطعیت تمام جلوی آنها ایستاد و قصد حمله کرد. قابل توجه آن آقایی که حتی بعد عهد شکنی های دشمن هم حرف از مذاکره می زند آن هم با خنده !
2️⃣ پیامبر (ص) وقتی تصمیم به جنگ گرفتند ، کسی را مطلع نکردند که هدف ، #فتح_مکه است، حتی برای رد گم کردن ، یک تصمیم کاملا هوشمندانه و استراتژیک گرفتند سپاهی را به منطقه ای به نام #بطن_اضم فرستادند تا کسی فکر نکند که هدف نهایی ، مکه است.
زمان خروج از مدینه و رسیدن به مکه هم در ماه مبارک #رمضان بود.
#تحلیل
👈 پیامبر (ص) می دانستند که قطعا مشرکین مکه در سپاه اسلام در مدینه ، جاسوس هایی دارند و آنها هیچوقت تا نابودی کامل اسلام، این دین را رها نمی کنند، برای همین تمام اصول حفاظتی را رعایت کردند و نه تنها به کسی نگفتند که هدف تجهیز لشکر و جمع آوری نیرو، #فتح_مکه است، بلکه انتخاب ماه مبارک #رمضان برای این قضیه کاملا هوشمندانه بود چون کسی فکرش را نمی کرد در این ماه که همه روزه هستند ، پیامبر(ص) بخواهد روزه اش را بشکند و درگیر جنگ با اهل مکه بشود که طبیعتا انرژی مضاعفی می خواهد ، در حقیقت پیامبر(ص) اینجا از #اصل_غافلگیری استفاده کردند و از طرفی انتخاب این ماه که در آن معنویت و شور دینی موج می زند ، قطعا می توانست در تقویت روحیه سپاه اسلام، مفید باشد.
👈 قبایل دیگری هم مثل #هوزان و #طائف بودند که امکان جنگ با آنها بود و اتفاقا بیشتر فکرها به سمت آن قبایل بود ، نه شهر مکه
3️⃣ بعد از آن واقعه شبیخون به قبلیه #خزاعه ، #ابوسفیان ترسید که نکند پیامبر (ص) قصد حمله بکند ، برای همین فورا خودش را مدینه رساند تا با پادرمیانی و دادن پیشنهاد تقبل تمام دیه کشته شدگان و ... پیامبر(ص) را از این کار باز دارد.
می دانست که پیامبر (ص) به او محل نمی گذارد، رفت به خانه امیرالمومنین (ع) و از ایشان درخواست کرد که شما با پیامبر(ص) صحبت کنید که از فکر انتقام بیرون بیایند، امیرالمومنین (ع) در جواب ، با ادب کامل که نشان از اوج ولایت پذیری ایشان دارد فرمودند من چنین کاری نمی کنم و پیامبر(ص) هرکاری خودشان صلاح بدانند انجام می دهند.
او که از حضرت ، نا امید شده بود به حضرت زهرا (س) رو کرد و گفت شما با پدر خود صحبت کنید تا انتقام نگیرند، و حتی به امام حسن (ع) و امام حسین (ع) هم اشاره کرد و گفت از این دو فرزندت کمک بگیر و آنها را واسطه کن تا پیامبر(ص) با ما کاری نداشته باشد، اما جواب حضرت زهرا (س) همانی بود که شوهرش امیرالمومنین (ع) داده بود.
او سپس سراغ خود پیامبر (ص) رفت ، اما رسول الله (ص) جواب خاصی به او نداد و او دست از پا درازتر به مکه برگشت.
#تحلیل
👈 وقتی ما با خدا باشیم ، وقتی توجه و توکل ما فقط به خدای متعال باشد ، در مقابل رئیس اصلی ترین دشمنان آن زمان یعنی ابوسفیان که رئیس مشرکین مکه بود ، ذره ای سر خم نخواهیم کرد و با قاطعیت به او جواب رد می دهیم . بدون هیچ ترسی
شاید #ابوسفیان نمی دانست اما پیامبر (ص) خوب می دانستند که اسلام در موضع ضعف نیست ، پس دلیلی ندارد که بخواهد به مشرکین باج بدهد یا در مقابل آنها نرمش به خرج بدهد ، آن هم بعد از غلط کاری آنان و زیر پا گذاشتن #صلح_حدیبیه
👈 نکته قابل توجه هم اینجاست که ابوسفیان به پیش پیامبر(ص) آمد تا با او #مذاکره کند ! اما ما اینجا آقایانی داریم که چندین سال است کارهای مملکت را رها کردند و تمام هم و غمشان به مذاکره با دشمن است ! آن هم مذاکره با افرادی پایین از سطح رهبران آن کشورها !!!
ادامه 🔰🔰🔰
@ma_va_o