بسم الله.
میدانی رفیق برای بچه های این زمان از یک چیز خیلی میترسم!
آن هم رفاه طلبی است!
به اسم حمایت، دلسوزی، مهربانی...
عجیب شده ایم
روزی آنقدر خانواده ها وسیع بودند که هرکس باید به فکر نیازهایش می بود مثلا اگر سر غذا نمی رسید، ممکن بود غذا برایش نماند.
اما امروز تمااااام تمرکز خانواده روی این یکی دوتا فرزند است که یک وقتی آب در دلشان تکان نخورد!
اتاق مجزای مجهز
تخت و بارگاه فلان.
لباس و کفش مناسب فصل
این غذا را نخواستی منو باز است!
اسباب بازی های گران قیمت
وووو....
امام علی جانمان می فرمایند بچه هایتان را مثل درخت بیابان تربیت کنید! مقاوم!
با این ناز پروری ها مقاوم می شوند؟!
کجا قرار است تمرین تاب آوری کنند؟
کجا قرار است یاد بگیرند همه چیز همیشه نیست و حالشان را وابسته به دارایی ها و شرایط بیرونیشان نکنند؟!
مگر ما همیشه هستیم که امکانات فراهم کنیم؟
تا کی می توانیم فراهم کنیم؟
تازه قضیه آنجا بدتر می شود که مادر غصه می خورد از اینکه نمی تواند فلان اسباب بازی را برای فرزندش بخرد یا هر فصل این تعداد لباس و کفش که دوستش برای بچه اش می خرد را فراهم کند!
که نکند در دل بچه بماند!
که نکند غصه بخورد!
بیایید اول خودمان را درست کنیم
تا وقتی خودمان چشم هایمان درگیر دارایی های دیگران است و برای نداشته هایمان غصه میخوریم؛
مادامی که ما این باشیم او هم همان خواهد شد!
هرچه بزرگتر می شود پر توقع تر
هرچه بزرگتر می شود کم صبرتر!
حتی اگر داریم برای بچه هایمان محدودیت های حساب شده برنامه ریزی کنیم.
بگذاریم زیر آفتاب راه برود و گرما را لمس کند
بگذاریم کمی با گرسنگی اش دست و پنجه نرم کند
بگذاریم کفش هایی که هنوز کار می دهد ولی ظاهرش نو نیست را بپوشد!
تا خراب شد نسازیم
تا خراب شد نخریم بگذاریم کمی خلاقیتش میدان جولان پیدا کند!
القصه گاهی محبت ظالمانه می شود!
درست همین جا که یک انسان را از شکوفا شدن استعدادها و توانمندی هایش و قدرتش باز می داریم و او را محدود به تیر و تخته ی دنیا می کنیم!
#استراتژی_تاب_آوری
@madaranehamdel