مادرستان/ سرزمینِ مادرانه نوشت ها
👈 برای کسانی که نسبت به مهم ترین فرمان رهبر عزیزمون در این ایام احساس وظیفه می کنند… 👈 برای کسانی
مادرها
مادرها
آماده عملیات
یه سیر و طرح عالی برا فعالیت میدانی در افزایش مشارکت در #انتخابات
*تبدار*
بسمالله
شب نیمه شعبان است و من تبدار افتادهام کنج تخت. همه رفتهاند مولودی و جشن. البته همسرم را با تکرار و تاکید هزاربارهی «دارم بهت میگم حالم خوبه!» راهی کردم. حالا در سکوت و تاریکی خانه، در ضعف و بیحالی تب، در «هیشکی دوسم نداره» ترین حالت ممکن هستم. غم بچهام پشت قلبم در میزند. زنی که هزار آرزو برای پسرش داشت هنوز در من نمرده است. گاهی از اعماق گذشته، از هزار توی پیچیده سرنوشتم، بالا میآید و میخواهد وسط صحن دلم بنشیند و مویه کند. مادرم همیشه اینجور وقتها بدون آنکه به چشمهایم نگاه کند، سرش را گرم پاک کردن سفره یا دوختن لباسی نشان میدهد و میگوید: «مریضی فرزند امتحانیه که اجر عظیمی داره. اونقدر از دیدنش اون دنیا تعجب میکنی که میگی حتی ده بار شفا هم این شیرینی رو برام نداشت.» پتو را تا چانهام بالا میکشم.
یادم میآید بچه که بودم توی دفتر حدیثم، روایاتی که تکانم میداد را جمع میکردم. دانشآموزان زمان ما دفترچه عقاید داشتند که دست به دست توی کلاس میچرخید. در تعجب بودم چرا بدست من نمیرسد، که وقتی رسید چراییاش را فهمیدم. سوالات له و لوسی داشت که بعضیهایش سخیف هم بودند. همان ده صفحه اول بستمَش و پس دادم به صاحبش. خود دفترچه ناامیدم کرد اما اسم و ایدهاش برایم جذاب ماند. تا اینکه خودم دفتری برای آیات و روایات و سخنان اهل بیت در تاریخ درست کردم. خوب یادم مانده که درشت و با خودکار قرمز وسط یک صفحه نوشته بودم:
«امام سجاد (ع):
يک شب تب كردن، كفاره يک سال گناهان است.» از همان موقع تب کردن را دوست داشتم. بنظرم میارزید. حتی بعدها که خواندم تب پیامآور مرگ است یا اجرش در پذیرفتنش و گلایه نکردنْ بسیار بیشتر است، چیزی از ارج و قربش برایم کم نکرد.
گلایه... من از مشکل پسرم گلایه کردم؟ به خدا و اهل بیت که رویم نشد. فقط چندباری درد و دلهایم را پیش حضرت عباس بردم. گفتم حتما کسی که از یاری امامش -آنگونه که دلش میخواست- ناامید شد و در علقمه ماند، حالم را میفهمد.
و اما مرگ... مشکلی نداشتم. فکر کنم من پارسال توی همان بیمارستان بقیه الله مُردم؛ درست وقتی که دکتر روانپزشک گفت اتیسم، و بعد سرش را بالا گرفت و منشی را صدا زد تا بیمار بعدی داخل بیاید. کسی که کودکش را از دست میدهد در سوگ مینشیند، اما کسی که فرزند معلول دارد، هر روز میمیرد.
اگر نبود جملهی نوشته شده توی دفتر عقایدم، شاید تردید میکردم بگویم که غم فرزند قعر اندوه است. اما آن جمله معصوم که از بچگی تا الان تکانم داده «على الدنيا بعدك العفا»ی امام حسین بالای سر نعش علیاکبرش بود. دنیا بعد از فرزندی که از دستش میدهی، هر روز از دستش میدهی، دیگر شیرین نیست. هر حادثهای بعدتر و مهیبتر فقط دنیا را سختتر میکند. اما در مقامی نیست که غمناکترش کند.
خیلی بزرگتر شدم و حتی دفترچه عقایدم را گم کرده بودم که جایی خواندم بعد از ظهور دیگر بیماری و مرضی وجود ندارد. از آن روز به بعد تنها نقطه امید من، تنها اتصال من به زندگی فقط التماس فرج امام زمان است. که دعا کنم بیاید و مادری حال مرا نکِشد. مادری توی غزه، توی آفریقا، توی آمریکا، توی چین یا آرژانتین یا هرجای دنیا توی تاریکیهای شب بلند نشود و برای آرزوهای از دست رفتهاش گریه کند. وقتی برای فرج دعا میکنم انگار تمام مادران کودکان تبدار دنیا را بغل گرفتهام. دلداری دادم. اشکهایشان را پاک کردم و برایشان شفا گرفتهام.
شب نیمه شعبان است و من در «همه را دوست دارم» ترین حالت ممکنم. پتو را کنار میزنم. *من شفا نمیخواهم. میخواهم بخشی از پروژه شفای بشریت باشم* به زحمت خودم را بالا میکشم و از توی مفاتیح گوشی، ندبه را باز میکنم. چشمهایم را تنگ میکنم تا کلمات تار و ناواضح را پیدا کنم. اولین جملهای که تشخیص میدهم را با صدای نالانی که انگار از ته چاهی میآید، میخوانم :... *عُبیدُکَ المبتلیٰ و أرِه سیدَه یا شدیدَ القُویٰ*
از غم هجر تو در بستر تب میافتیم
پیشمرگ تو نباشیم عقب می افتیم
🆔https://ble.ir/callmeplz
❌سِت کردن (یک دست کردن)
✍روح الله کریمی خویگانی
سبک زندگی های امروزی با واژۀ «سِت» عجین شده است. اگر کمی به اطرافیان خود نظر بیندازیم، کمتر والدی را می یابیم که وقتی وارد منزلشان می شویم، هماهنگی، یک دست و سِت بودن وسایل و تجهیزات منزلش را نبینیم! مثلاً در برخی از منازل، پرده، قالی، رنگ دیوار، رنگ درب ها، رنگ کابینت ها و ... همه یک رنگ و یا رنگی مشابه به هم دارند. شاید از نگاه طراحی ساختمان و زیبایی شناسی این امر قابل دفاع باشد، لیکن از نگاه «تربیتی» این مسئله آسیب زاست. چرا که به تجربه آموخته ایم و دیده ایم که بچه ها قربانی مقولۀ ست شدن شده اند. مثلاً از برخی مادران می پرسیم چرا شما که کودک دارید، فرش سفید تهیه کرده اید؟ در جواب می گویند: خوب همۀ وسایلمان سفید است، باید فرش هماهنگ با این رنگ را تهیه می کردیم.
این هماهنگی و یک دست کردن وسایل وقتی مبتنی بر رنگ های یکسان و روشن عجین می شود، راه آزادی و استقلال کودک را می بندد. کودک با دست زدن به هر کدام از وسایل و تجهیزات سفید منزل مورد مؤاخذه قرار می گیرد. جرأت رفتن روی مبل و حتی گاهی تردد بر روی فرش را هم پیدا نمی کند! چون زود کثیف می شوند.
ست کردن، حتی روی هوش بچه ها تأثیر منفی می گذارد، چون دیگر مثل قدیم ها بچه ها انواع رنگ ها را تجربه نمی کنند!
از نظر ما دانش آموزان تعلیم و تربیت، ست کردن وسایل منزل ظلم به بچه هاست ؟
#سبک_زندگی
@sabkezendegi_ivle
❤❤❤❤❤
بچهم میپرسه ناهار چی داریم؟
میگم ابگوشت! میگه پس به نشانهی اعتراض ناهار نمیخورم!
هیچی دیگه از همون یه لقمه ابگوشتم محروم میشه تا شام گرسنه میمونه!
به طرف میگی چرا رای نمیدی میگه چون به معیشت اعتراض دارم!
خوب عزیز من،
به معیشت اعتراض داری اگه رای ندی معیشت درست نمیشه هیییچ، امنیتم از دست میره؛ اونوقت از همین معیشت نه چندان خوبم محروم میمونی!
تا استدلال بعدی من برم بقیه ابگوشت رو بکوبم واسه شام بیارم😂😂😂
✍آينــــــــــﮫ
#انتخابات
#استدلال_ابگوشتی
#نشر_با_منبع_زیباتر_است
لینک کانال ما در ایتا:
https://eitaa.com/Ayenehmadari
لینک کانال ما در بله:
https://ble.ir/ayenehmadari
🌸گل دخترا پویش داریم بااااااا جایزه 🎁
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
⏰منتظرتونیم
در ۱۱ اسفند، همزمان با روز انتخابات با شرکت در پویش:
📸عکاسی از همراهی خودت با خانواده پای صندوق رای
📸خلاقیت عکاسی
(دست نوشته روی مقوا ،اثر انگشت انتخاباتی من و خانواده ام )
مهلت ارسال آثار این پویش تا ۱۲ اسفند تعیین گردید و مهلت باز نشر و سپس اعلام نتایج: ۲۲ اسفند، همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان🌱
گل دخترانمون میتونن آثار خودشون رو به همراه اسم و سن
به آیدی زیر در پیامرسان ایتا ارسال نمایند:
@fatemeh7148
به بهترین آثار رسیده با بیشترین بازدید جوایزی اهدا میشود.
نفر اول🎁 بن خرید چادر
به مبلغ یک میلیون تومان
نفر دوم🎁کمک هزینه خرید چادر
به مبلغ ۵۰۰هزار تومان
نفر سوم🎁 کمک هزینه خرید ملزومات حجاب
به مبلغ ۳۰۰ هزارتومان
🌸هیئت تربیت محور دخترانه های پاک🌸
@dokhtaranehayepak
#پویش_هم_رای
#تواصی_به_حق