eitaa logo
مـاء معـین
1.5هزار دنبال‌کننده
441 عکس
148 ویدیو
113 فایل
اَتـمَنّٰاك ⚘ هرآنچه‌اینجاست‌به‌یادوجهت‌رسیدن‌به‌مهدیِ‌فاطمه‌ https://t.me/maae_maeinhttps://www.instagram.com/maae_maein ادمین محترم! فوروارد یا کپی با آی‌دی.
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌ الله .. مسد برای من قصه‌ی غربت شماست، بیش از اینکه ماجرای سنگدلی باشد، جریان نامردی و نامرادی عمو باشد، شرح مظلومیت و استواری توأمان شماست. دلم از سیره ابن هشام می‌گیرد آنجا که می‌گوید در کوی و برزن راه می‌رفتید و نور می‌پاشیدید که: «قولوا لا اله الّا الله تفلحوا» و مردی از پشت سر به غضب و کینه سنگ می‌زد به پاهایتان. بغض منتشر می‌شود در جانم از کتاب‌های تاریخ که می‌گوید همسایه ام‌جمیل و ابولهب بودید و زن، هر شب در راهتان خار و خاشاک می‌پراکند تا آزرده و زخمی شود پاهایی که برای خدا دوید تا جهانی را نورانی کند و از دل تاریکی بیرونمان بکشد. چقدر برای من، برای ما، برای برافراشتن بیرق نور در تاریکی‌های زمین، سنگ خوردید، آزرده و مجروح شدید و باز ادامه دادید. دست‌بوس نه پابوس پاهای آزرده و مجروحِ شما هستم. 💚 @maae_maein
مـاء معـین
بسم‌ الله .. مسد برای من قصه‌ی غربت شماست، بیش از اینکه ماجرای سنگدلی باشد، جریان نامردی و نامرادی ع
به عشق ِ قلب مهربان ِ شما که آیات بر آن نازل شد ما تمام تلاش خودمونُ می‌کنیم به هر بهانه‌ای با مانایی ِ هدیه محضر اهل بیت ِ شما و به نیت ِ فرج و ظهور و سلامتیِ مهدی ِ شما .. نور ِ قرآن به چشم و قلب‌مون بتابه .. تا یادگارتون همراه لحظاتمون باشه ..
زلف ِ خود را به نخ ِ چادر ِ زهرا بسته هر کسی هست در این دهر، پریشان ِ حسن .. @maae_maein
مـاء معـین
#سیدرویایی‌من @maae_maein
ماجرای عبدالزهرا که داخل صوت هست .. میگه شیخ عبدالزهرا کعبی؛ در کربلا منزل ما منبر می‌رفت یک روز آمد و با حالت گریه نشست، گریه به او امان نمی‌داد حرف بزند خوب که گریه کرد به او گفتیم چه شده؟ گفت الان در خانه خوابیده بودم، خواب دیدم امام حسن و امام حسین علیهماالسلام دونفری آمده‌اند. سلام کردم، به من فرمودند: شیخ چرا روضه‌ی ما را نمی‌خوانی؟ عرض کردم آقا من دائماً مصیبت شما را می‌خوانم. آقا کدوم روضه را می‌فرمایید؟ فرمودند: روضه‌ی حیرت ما را نخوانده‌ای. گفتم آقا روضه‌ی حیرت را بفرمایید تا بخوانم. فرمودند: شیخ منزل ما می‌سوخت، پدرم را می‌کشیدند، مادرم را هم چهل نفر می‌زدند، ما هم ایستاده بودیم و می‌لرزیدیم، نمی‌دانستیم طرف مادر برویم یا طرف پدر برویم، به مردم بگو چه به ما گذشت ..
تو زیارت‌نامه‌ی آقا امام رضا می‌خونیم: السلام علیک یا نور الله فی ظلمات الارض! فدای اسم اون آقایی که هر وقت تو تاریکی‌های زندگی گم شدیم، خودمون رو رسوندیم حرم‌شون و قلب‌مون پر از نور و مِهر و شادی شد. این مهر و این دلتنگی رو از ما بپذیرید حضرت آقای رئوف... @maae_maein
4_6015007552364877790.mp3
1.3M
ترجیحاً با هندزفری و با تصور ِ عطر بهشت حرم امام رضا و با چشمان بسته گوش بدیم .. @maae_maein
می‌گه «یکی از سخت‌ترین امتحان‌های دوره‌ی آخرالزمان، ناامیدیه. هیچی مثل ناامیدی نیست واسه آدم. اول امیدوارت می‌کنه، بعد ناامیدت می‌کنه که بازم می‌ایستی پاش یا نه...» دارم به خودم میگم تو وایسادی پاش یا نه؟ @maae_maein
مـاء معـین
#و_اما_بعد... ۳ روایتِ کوه‌ها کوه را برای سرسختی‌ش، برای استواری‌ش، برای پایداری و مانایی‌ش، برای ا
... ۴ روایتِ چهره‌ها • آینه را بردار، صورتت را ببین! پشت این خطوط چهره، یک آدمِ خوش‌حال یا ناراحت، امیدوار یا ناامید و افسرده، باطراوت و پرانرژی یا خسته می‌بینی، نه؟! راست گفته کسی که گفته: رنگِ رخساره خبر می‌دهد از سرّ‌ درون. چهره آدم‌ها انگار تابلویی باشد که ورای همه نقش‌ها و رنگ‌هاش می‌شود حکایت‌ها خواند و نوشت. می‌شود غم‌ها و شادی‌ها، اضطراب‌ها و اطمینان‌ها، امیدها و ناامیدی‌ها، حتّی پاکی‌ها و ناپاکی‌ها، نورها و تاریکی‌ها را از پس خطوط به ظاهر مبهمِ چهره‌ها فهمید. • توی آستانه زندگی جاودانه ما، توی آستانه آن انتقال عظیم، توی آن روز بزرگ، چهره‌ها به روایتِ آیه‌ها ماجراهایی دارند برای خودشان. انگار آن روز بیش‌تر از هر وقتِ دیگری می‌شود حال و هوای آدم‌ها از روی چهره‌هاشان خواند. روزی که چهره‌ها، نشانه‌اند؛ پر از تضاد و و تقابل و تباین. • آن روز بعضی از چهره‌ها سیاه‌اند و بعضی چهره‌ها سفید. تَبْیَضُّ وُجُوهٌ وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ. (آل عمران، ١٠۶) بعضی چهره‌ها شاد و خرم‌اند، تر و تازه‌اند. بعضی‌‌ چهره‌ها عبوس و گرفته و درهم کشیده‌ ، وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ… وَوُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ بَاسِرَةٌ (قیامت، ۲۲و ۲۴) بعضی چهره‌ها روشن و گشاده‌اند، خندان و مسرور؛ وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُّسْفِرَةٌ ضَاحِکَةٌ مُّسْتَبْشِرَةٌ (عبس، ۳۸و۳۹) بعضی چهره‌ها اما انگار روی‌شان غبار نشسته، انگار تاریکی فراگرفتدشان وَ وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ عَلَیْهَا غَبَرَة.ٌ تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ (عبس، ۴۰و۴۱) بعضی چهره‌ها ذلت‌بارند، خسته و رنجورند؛ وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ خَاشِعَةٌ. عَامِلَةٌ نَّاصِبَةٌ (غاشیه، ۲و۳) بعضی چهره‌ها امّا باطراوت‌اند و حاکی از نعمت؛ وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَّاعِمَةٌ. (غاشیه، ۸) • آینه را بردار و صورتت را ببین. هزاری هم که خسته و رنجور و ناراحت و نامید باشد، عمق‌ش به خستگی‌ها و ناامیدی‌ها و رنج‌های آن روز نمی‌رسد. هزاری هم که گشاده و خوش‌حال و شادان و باطراوات باشد، عمق‌ش به خوش‌حالی‌ها و شادی‌ها و طراوت‌های آن روز نمی‌رسد. چهره‌ات را که نگاه می‌کنی، زیرِ‌لب، آرام دعا کن؛ خدایا، توی آن روزی که بعضی از چهره‌ها سیاه و عبوس و درهم‌کشیده و غبارگرفته و تاریک است، چهره من را سفید و گشاده و باطراوت و خندان و روشن کن! اللهمّ بیّض وَجهی یومَ تسودّ فیه الوجوه و لا تسوّد وَجهی یَوم تَبیضّ فیه الوُجوه. قسمتی از دعای هنگام وضو. - مریم روستا @maae_maein
«فَاذْكُرْ عِبادَنا اولِىِ الْايْدِى وَ الْابْصارِ»؛ به ياد آوردن اولياى خدا كه صاحبان چشم و دست بودند، كمكى است از ناحيه‏‌ى او، حتّى اگر چشم‏‌هاى آن‏ها را با تير زدند و دست‏‌هاى آن‏ها را بريدند، اين‏‌ها صاحبان يد هستند و باب‌الحوائج‏‌اند و ذكر آنها در انسان تحوّل ايجاد مى‏‌كند و اين‌ها هستند كه به مقامِ وفا رسيدند؛ كه ذكر عباس‏ علیه‌السلام، دل را زنده مى‏‌كند. - عین.صاد @maae_maein