مهجور 🏴
هو البصیر
در علم منطق، تعریف یعنی حقیقت امری را بیان کردن و در تعریف انسان گفتهاند حیوان ناطق. حیوانی که صاحب نُطق هست، صرفاً جسم نامی حساس متحرک بالارده نیست، چیزی افزون بر این دارد. چیزی که فصل(جداکنندهٔ) آن از دیگر حیوانات است. پس بنا بر تعریف منطق ارسطویی، وجه تمایز انسان از سایر حیوانات قوهٔ ناطقه است.
حال باید نُطق را معنا کرد. در وهلهٔ اول به نظر میرسد منظور از نُطق یعنی سخن گفتن، حرف زدن و ناطق یعنی سخنگو. ولی این سطحیترین معنای ناطق است و نمیتواند وجه تمایز انسان از سایر حیوانات باشد. چیزی فراتر از سخنگو بودن مدنظر هست.
در تعریف ارسطوئی، ناطق یعنی صاحب عقل بودن، متفکر بودن، منطق داشتن. پس حیوانی که مَنطِق دارد، میشود انسان. فراتر از شئون حیوانیاش خصلتی دارد که او را انسان مینماید. چیز کمی نیست منطق داشتن، معقول بودن، ناطق بودن. وگرنه صرفاً حیوانی است که کالبد انسانی دارد.
انسان بی نُطق، به شکل و شمایل آدمی هست ولی در بطن حیوان. علی الظاهر در هیبت آدمی و در باطن در کسوت حیوانی.
البته برخی حیوانات هم ذی شعورند. درک و احساس دارند. بیآزارترین نسبت به همنوعشان. و فقط حیوانات وحشی درندهخویاند. برای بقای خود، رحم نمیکنند و درندگی جزء صفات بارزشان است.
اکنون به نظر میرسد راحتتر بشود مفهوم انسانیت و آدمیّت را درک کرد؟!
حال کدام عقل سلیمی کودککشی را و با چه منطقی توجیه مینماید؟!
مجهول الهویتهایی که صرفاً مشغول رفع غرایز حیوانیاند و یا بدتر آنان که خوی درندگی و رذالتی شدیدتر از حیوانات وحشی دارند، اسمشان چیست؟! رسمشان معلوم است در اسمشان ماندهام؟!
تو کز محنت دیگران بیغمی
نشاید که نامند نهند آدمی
#آدمیراآدمیتلازماست.
@maahjor