eitaa logo
{..موسسه پژوهشی معالم..}
103 دنبال‌کننده
87 عکس
9 ویدیو
15 فایل
{موسسه پژوهشی معالم} زیر نظر حوزه علمیه حضرت بقیت الله عج قم
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅بسمه تعالی 📿نماز عايشه در سفر 📌همانطور كه گفتيم ، خداوند متعال نماز فريضه چهار ركعتى را در سفر به حكم كتاب خود (قرآن مجيد) و به زبان پيغمبر (صلّى اللّه عليه وآله)در احاديث معتبر و صحيح ، تشريع نموده كه قصر باشد. و چنانكه گفتيم اجماع امت اسلام نيز بر اين است ؛ بدون اينكه در اين خصوص ‍ اختلافى ميان مسلمين باشد. ⚔️ فقط عثمان و عايشه بودند كه مخالفت نمودند، و به تواتر رسيده است كه آنها نماز را در سفر، تمام مى خواندند‼️ با اينكه گفتيم مسلم در صحيح خود از چند طريق از زهرى نقل مى كند كه او از عروة بن زبير روايت نموده كه خود عايشه گفت :💭 وقتى نماز براى اولين بار واجب شد دو ركعت بود. سپس اين دو ركعت در نماز سفر، تثبيت شد، ولى در حضر كامل گرديد، اين حديث عيناً از عايشه رسيده است‼️❌❌ 📚منبع:برگرفته از ترجمه کتاب اجتهاددرمقابل نص,مورد۷۳ 📝 موسسه پژوهشی معالم 🔶 زیر نظر حوزه علمیه بقیه‌الله عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف قم 🔶 تحت اشراف حضرت آیت‌الله ناصری دامت‌برکاته پیام رسانهای ایتا و تلگرام @maalemqom پیام رسان واتس آپ https://chat.whatsapp.com/GBccMtJ8NOJG7YKFIPWQz7
🔅بسمه تعالی 📢توجه به يك نكته مهم❗️ خداوند متعال در آخر سوره تحريم كه اين ماجرا در آن آمده است مى فرمايد: ((خدا مثل زده است براى كسانى كه كافر شدند به زن نوح و زن لوط كه همسران دو تن از بندگان شايسته ما بودند ، و اينان نسبت به شوهران خود خيانت ورزيدند و از ناحيه آنها، از خداوند متعال بهره اى نبردند و به آنها گفته شد: با اهل آتش به آتش درآييد.🔥 🔻و خدا مثل مى زند براى كسانى كه ايمان آوردند، به همسر فرعون كه گفت : خدايا! براى من نزد خودت ، خانه اى در بهشت بنا كن ))🏠 🔴اين دو مثلى است كه خداوند در همان سوره تحريم براى عايشه و حفصه زده است تا آنها را بيم دهد و بدانند كه زن پيغمبر بودن به تنهايى به حال آنان ، نه سودمند است و نه زيانبخش ، بلكه سود و زيان انسان به علم و ايمان او بستگى دارد.‼️ 📚منبع:برگرفته از ترجمه کتاب اجتهاددرمقابل نص,مورد۷۹ 📝 موسسه پژوهشی معالم 🔶 زیر نظر حوزه علمیه بقیه‌الله عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف قم 🔶 تحت اشراف حضرت آیت‌الله ناصری دامت‌برکاته پیام رسانهای ایتا و تلگرام @maalemqom پیام رسان واتس آپ https://chat.whatsapp.com/GBccMtJ8NOJG7YKFIPWQz7
🔅بسمه تعالی 😱♨️ خشم پيغمبر (صلّى اللّه عليه وآله) نسبت به عمر احمد حنبل از سلمان بن ربيعه روايت مى كند كه گفت : شنيدم كه عمر مى گفت : پيغمبر (صلّى اللّه عليه وآله) مالى را تقسيم كرد و من گفتم : يا رسول اللّه ! مستحق تر از اينها اهل صُفّه هستند. پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه وآله فرمود: ((شما مى خواهيد من چيز كمى به مردم بدهم و بعد مرا بخيل بدانيد، من بخيل نيستم🤨 )). مؤلّف : چنانكه خدا و پيغمبر مى خواست مال را قسمت كرد. از ابو موسى اشعرى روايت شده است كه گفت : عمر پرسشهايى از پيغمبر كرد كه باعث نارحتى رسول خدا (صلّى اللّه عليه وآله) گرديد، حضرت به طورى غضبناك شد كه عمر آثار غضب را در چهره پيغمبر (صلّى اللّه عليه وآله) مشاهد نمود....👁😡 🖋بخارى نيز اين روايت را در صحيح خود، جلد اول ، باب : ابواب كتاب العلم ، باب : الغضب فى الموعظة والتعليم ، ص 19، آورده است . 📚منبع:برگرفته از ترجمه کتاب اجتهاددرمقابل نص,مورد۴۳ 📝 موسسه پژوهشی معالم 🔶 زیر نظر حوزه علمیه بقیه‌الله عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف قم 🔶 تحت اشراف حضرت آیت‌الله ناصری دامت‌برکاته پیام رسانهای ایتا و تلگرام @maalemqom پیام رسان واتس آپ https://chat.whatsapp.com/GBccMtJ8NOJG7YKFIPWQz7
😱فدك ، مِلك دختر پيغمبر غصب شد🤯 🔶هنگامى كه خداوند متعال قلعه هاى خيبر را براى خاتم پيامبران ، گشود، در قلوب اهالى فدك رعبى پديد آورد، ناچار فرمان پيامبر اكرم را گردن نهادند و نصف اراضى خود را به آن حضرت بخشيدند و صلح كردند پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - نيز از آنها پذيرفت . بدينگونه نصف اراضى فدك ، ملك خالص پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - گرديد؛ زيرا مسلمانان آن را با لشكركشى تصرّف نكردند. واين مطلبى است كه عموم مسلمين - بدون هيچگونه اختلاف - قبول دارند. 🔶وقتى آيه ((وَ آتِ ذَاالْقُرْبى حَقَّهُ)) نازل شد، پيغمبر اكرم - صلّى اللّه عليه وآله - فدك را به فاطمه زهرا - عليهاالسّلام - بخشيد . و همچنان در دست آن حضرت بود تا اينكه ابوبكر آن را از وى گرفت . اين همان حقّى بودكه حضرت زهرا - عليهاالسّلام - بعد از پدرش ‍ رسول خدا ادّعاى آن را نمود و به اجماع تمام امّت ، خليفه و مسلمين را بخاطر آن به محاكمه كشيد. اينك نقل آنچه راجع به اين محاكمه آمده است : 🔶فخر رازى در تفسير خود مى نويسد: ((هنگامى كه پيغمبر اكرم - صلّى اللّه عليه وآله - رحلت كرد، فاطمه - عليها السّلام - مدعى بود كه پدرش ((فدك )) را به او بخشيده است . ابوبكر به وى گفت : تو از لحاظ احتياج از همه كس نزد من عزيزتر واز نظر بى نيازى ، از همه محبوبترى ، با اين وصف ، چون يقين به درستى سخن تو ندارم نمى توانم آن را به تو بدهم !! سپس فخر رازى مى گويد: امّ ايمن و غلام پيغمبر ، دعوى فاطمه را گواهى كردند. ولى ابوبكر از فاطمه خواست تا شاهدى اقامه كند كه قبول شهادت او در شرع جايز باشد و چنين شاهدى هم نبود. 🔶امامان اهل بيت و شيعيان ، هيچكدام ترديد نداشتند كه پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - ، ملك خالصه ((فدك )) را به دخترش فاطمه - عليها السّلام - بخشيد و همچنان در تصرف آن حضرت بود، تا اينكه از وى گرفتند. 👤گرد آورنده : محمد جواد انصاری 📚منبع : کتاب اجتهاد در مقابل نص موسسه پژوهشی معالم 🔶 زیر نظر حوزه علمیه بقیه‌الله عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف قم 🔶 تحت اشراف حضرت آیت‌الله ناصری دامت‌برکاته پیام رسانهای ایتا و تلگرام @maalemqom پیام رسان واتس آپ https://chat.whatsapp.com/GBccMtJ8NOJG7YKFIPWQz7
😮تصديق مشركين از سوى عمر!😱 🔶مورد ديگرى كه او در مقابل نصّ صريح پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - به رأ ى خود اجتهاد نمودند، هنگامى بود كه گروهى از مشركان براى موضوعى كه رخ داده بود، به حضور پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - رسيدند. و رسول خدا - صلّى اللّه عليه وآله - آنها را به ابوبكر و عمر حوالت داد، و اين دو به جاى اينكه عذر آنها را بخواهند، از آنان شفاعت نمودند! موضوع اين بود كه چند نفر از مشركين نزد پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - آمدند و گفتند: اى محمّد! ما همسايگان و هم پيمانان تو هستيم . تنى چند از بردگان ما به تو پيوسته اند كه نه به خاطر دين و نه به عنوان آموختن احكام بوده است ، بلكه از املاك و كار ما دست كشيده و گريخته اند. ازين رو آمده ايم تا آنها را به ما تحويل دهى تا باز گردانيم . پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - مطلوب ايشان را اجابت نكرد تا مبادا آنها را از دينشان برگردانند. 🔶با اين وصف ، نخواست شخصاً دست رد به سينة ا آنها بزند. ازين رو خطاب به ابوبكر فرمود: اى ابوبكر! تو چه مى گويى ؟ پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - انتظار داشت ابوبكر درخواست آنها را ردّ كند، ولى ابوبكر گفت : يا رسول اللّه ! آنها راست مى گويند! رسول خدا - صلّى اللّه عليه وآله - برآشفت ، چون پاسخ ابوبكر موافق خواست خدا و پيغمبر نبود. سپس از عمر كه انتظار داشت او مطلوب ايشان را مردود بداند، سؤ ال فرمود: اى عمر! نظر تو چيست ؟ عمر گفت : يا رسول اللّه ! راست مى گويند! اينان همسايگان وهم پيمانان شما هستند! از شنيدن اين سخن ، رنگ رخسار پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - دگرگون شد. 🔶اين حديث را احمدبن حنبل در جلد اول مسند خود، صفحه 155 از حديث على - عليه السّلام - نقل كرده است . نسايى نيز در الخصائص ‍ العلويه صفحه 11 آن را نقل كرده است . ادامه حديث از خصائص نسايى چنين است : ((در اينجا پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - فرمود: ((اى گروه قريش ! به خدا قسم ، خداوند شخصى از شما را بر شما برانگيخته مى كند تا به خاطر پيشرفت دين خدا با شما پيكار كند)). ابوبكر گفت : يا رسول اللّه ! آن كس من هستم ؟ فرمود: نه . عمر گفت : يا رسول اللّه ! من هستم ؟ فرمود: نه . او كسى است كه وصله به كفش مى زند. در آن موقع پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله 🔶- كفشى به على - عليه السّلام - داده بود و آن حضرت مشغول وصله زدن به آن بود)). 👤گرد آورنده : محمد جواد انصاری 📚منبع : کتاب اجتهاد در مقابل نص موسسه پژوهشی معالم 🔶 زیر نظر حوزه علمیه بقیه‌الله عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف قم 🔶 تحت اشراف حضرت آیت‌الله ناصری دامت‌برکاته پیام رسانهای ایتا و تلگرام @maalemqom پیام رسان واتس آپ https://chat.whatsapp.com/GBccMtJ8NOJG7YKFIPWQz7
‼️نماز عثمان در سفر‼️ 🔶نماز چهار ركعتى در سفر، قصر مى شود و دو ركعت است ؛ خواه اين كوتاه شدن نماز سفر، در حال خوف يا در حال امن باشد. مشروعيت نماز قصر به دليل كتاب و سنت و اجماع مسلمين ثابت شده است ؛ قال اللّه تعالى : ((وَ اِذا ضَرَبْتُمْ فِى الاْ رْضِ فَلَيْسَ عَلَيكُمْ جُناحٌ اَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلاةِ اِنْ خِفْتُمْ اَنْ يَفْتِنَكُمُ الَّذينَ كَفَرُوا)) ؛ يعنى : ((هرگاه راه سپرديد، گناه نداريد كه نماز را كوتاه كنيد، اگر ترسيديد كه كافران شما را تعقيب كنند)). 🔶از يعلى بن اميه روايت است كه گفت : به عمر گفتم : با اينكه ما امنيت داريم چرا نماز را قصر كنيم ؟ عمر گفت : من هم از آنچه باعث تعجب تو شده است ، در شگفت شدم و از پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - سؤ ال كردم . پيغمبر اكرم - صلّى اللّه عليه وآله - فرمود: ((نماز قصر صدقه اى است كه خداوند به شما ارزانى داشته است ، صدقه خدا را بپذيريد)). مسلم ، آن را در صحيح خود، جلد اوّل ، صفحه 258 (كتاب صلاة المسافر و قصرها) آورده است . و نيز مسلم در همان باب ، صفحه 259 از عبداللّه عمر روايت مى كند كه من در هر سفرى با پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - بودم ، در نمازهاى چهار ركعتى ، تا زنده بود، زايد بر دو ركعت ، نماز نخواند. با ابوبكر هم در سفرها بودم او نيز بيش از دو ركعت نخواند، با عمر هم مصاحب بودم ، او نيز چيزى بر دو ركعت نيفزود. با عثمان هم همسفر بودم او نيز چيزى بر دو ركعت اضافه نكرد . خداوند مى فرمايد: ((لَقَدْ كانَ لَكُمْ فى رَسُولِ اللّهِ اُسْوَةٌ حَسَنَةٌ)) . ابن أ بى شيبه روايت كرده است كه 🔶پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - فرمود: ((بهترين امت من كسانى هستند كه گواهى مى دهند خدايى جز خداى يگانه نيست ، و محمّد پيغمبر خداست ، و كسانى كه وقتى كارى نيكو مى كنند، شاد مى شوند، و چون بدى نمايند، آمرزش مى خواهند، و هرگاه مسافرت كنند، نماز خود (چهار ركعت ) را كوتاه نمايند)). 🔶و از انس بن مالك به نقل بخارى و مسلم در صحيح خود روايت است كه گفت : با پيغمبر اكرم - صلّى اللّه عليه وآله - از مدينه به مكه رفتم ، هر چهار ركعت را دو ركعت خواند تا به مدينه برگشتيم . 🔶و نيز بخارى در صحيح از ابن عباس روايت مى كند كه گفت : ((پيغمبر اكرم - صلّى اللّه عليه وآله - نوزده روز در مكه اقامت نمود و نماز را قصر مى خواند...)). 👤گرد آورنده : محمد جواد انصاری 📚منبع : کتاب اجتهاد در مقابل نص موسسه پژوهشی معالم 🔶 زیر نظر حوزه علمیه بقیه‌الله عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف قم 🔶 تحت اشراف حضرت آیت‌الله ناصری دامت‌برکاته پیام رسانهای ایتا و تلگرام @maalemqom پیام رسان واتس آپ https://chat.whatsapp.com/GBccMtJ8NOJG7YKFIPWQz7
🤯تبانى حفصه و عايشه بر ضدّ پيغمبر صلّى اللّه عليه وآله 😱 🔶خداوند متعال مى فرمايد: ((وَ اِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ فَاِنَّ اللّهَ هُوَ مَوْليهُ وَ جِبْريلُ وَ صالِ-حُ الْمُؤْمِنينَ وَالْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهيرٌ)) ؛ يعنى : ((اگر بر ضد او (پيغمبر) همدستى كنيد (شما دو نفر عايشه و حفصه ) خدا و جبرئيل و مؤ منين شايسته نگهدار اويند، و بعد از آن ، فرشتگان مددكار او مى باشند)). 🔶 در آيه بعد مى فرمايد: ((عَسى رَبُّهُ اِنْ طَلَّقَكُنَّ اَنْ يُبْدِلَهُ اَزْواجاً خَيْراً مِنْكُنَّ مُسْلِماتٍ مُؤْمِناتٍ)) ؛ يعنى : ((اگر شما را طلاق دهد، شايد خدايش همسران بهتر از شما ((مسلمان و با ايمان )) به وى عوض بدهد)). 🔶بخارى در تفسير اين آيه در صحيح خود از عبيد بن حنين و او از ابن عباس روايت مى كند كه گفت : يك سال بود كه مى خواستم از عمر خطاب راجع به آيه اى سؤ ال كنم ، اما از هيبت او نتوانستم آن را بپرسم ، تا اينكه وقتى به قصد حج از مدينه خارج شد، من نيز با او بودم ، هنگام مراجعت در ميان راه از وى پرسيدم : آن دو زنى كه جزء زنان پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - بودند و خداوند مى فرمايد بر ضدّ حضرت همدستى كردند، چه كسانى بودند؟ عمر گفت : آنان حفصه و عايشه بودند! 🔶اين حديث طولانى است . به صحيح بخارى ، جلد سوم ، صفحه 136 و به طريقى در صفحه 137 مراجعه كنيد. سپس در آيه شريفه دقت نماييد تا بدانيد كه پيغمبر اكرم - صلّى اللّه عليه وآله - چگونه گرفتار اين دو زن بود، و ا ينان كه مى بايد به دفاع از پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - برخيزند، در زمان حيات پيغمبر و بعد از آن حضرت چه رفتارى نمودند. 👤گرد آورنده : محمد جواد انصاری 📚منبع : کتاب اجتهاد در مقابل نص موسسه پژوهشی معالم 🔶 زیر نظر حوزه علمیه بقیه‌الله عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف قم 🔶 تحت اشراف حضرت آیت‌الله ناصری دامت‌برکاته پیام رسانهای ایتا و تلگرام @maalemqom پیام رسان واتس آپ https://chat.whatsapp.com/GBccMtJ8NOJG7YKFIPWQz7
مظالم معاويه در يمن 🔶معاويه ((بسر بن ارطاة )) را در سال چهلم هجرت به يمن فرستاد تا در آنجا دست به ظلم و فساد بزند. حكمران يمن از جانب اميرالمؤ منين ، پسر عمش عبيداللّه بن عباس بود. اهالى يمن همگى از شيعيان با اخلاص آن حضرت بودند.((بسر بن ارطاة )) مانند فرعون با آنها رفتار كرد كه بچه ها را مى كشت و زنان را اسير مى كرد. اين دستورى بود كه معاويه به او داده بود. 🔶مراجعه كنيد به تواريخ مربوط به اين جنايت كه در آن سال در يمن روى داد، تا پى به ميزان فجايع معاويه ببريد، و بدانيد كه چگونه پسران با صفا را كشتند و اطفال شيرخوار را سر بريدند، و اموال را به غارت بردند و زنان را اسير كردند! چه كسى مى تواند جنايت ((بسر)) را نسبت به زنان قبيله همدان (به جرم دوستى با خاندان نبوت ) را فراموش كند؟ چنانكه در ((استيعاب )) مى نويسد:((بسر)) آنها را اسير كرد و واداشت كه در بازار مشتريان آنان را خريدارى كنند! لباس آنها را بالا مى زد و هر كدام كه ساق پايشان بزرگتر بود به همين جهت خريدارى مى شد!!! 🔶ابن عبدالبر مى نويسد: ((اينان نخستين زنانى بودند كه در اسلام اسير شدند)). نمى دانم اين جنايت ، دردناكتر بود، يا جنايتى كه نسبت به اطفال عبيداللّه ابن عباس مرتكب شد. گفتيم عبيداللّه والى يمن بود. او از پيش ((بسر)) گريخت . عبيداللّه بن عبدالمدان حارثى را - كه جد مادرى بچه ها بود - به جاى خود منصوب داشت . ((بسر)) عبيداللّه را در ميان هزاران نفر از مسلمانان پاكسرشت كشت . پسر او را نيز به قتل رسانيد. سپس سراغ دو كودك خردسال عبيداللّه بن عباس را گرفت ، و سرانجام آنها را نزد مردى از كنانه در باديه يافت . 🔶ابن اثير مى نويسد: وقتى ((بسر)) خواست دو كودك مزبور را بكشد، مرد كنانى گفت : اينها اطفال خردسالند، و گناهى ندارند. اگر مى خواهى آنها را بكشى مرا پيش از آنها به قتل برسان . ((بسر)) نخست مرد كنانى را كشت ، سپس بچه ها را جلو چشم مادرشان سر بريد!!! مادر بچه ها از اين جنايت ، مبتلا به جنون شد. در موسم حج به مكه مى آمد و اشعارى كه در مرگ فجيع بچه هاى خود ساخته بود مى خواند و مى ناليد! 🔶به گفته ابن اثير، وقتى بسر، بچه ها را به قتل رسانيد، زنى از قبيله كنانه گفت : فلانى ! مردان را كشتى ، چرا اين بچه ها را به قتل رساندى ؟! به خدا قسم ! اينها را در زمان جاهليت نمى كشتند. به خدا اى پسر ارطاة ! كسى كه به قدرت مى رسد، طفل صغير و پيرمرد سالخورده را نمى كشد... تا آخر داستان فجيع ((بسر)) كه به تفصيل در كتاب ((فصول المهم )) آورده ايم . 👤گرد آورنده : محمد جواد انصاری 📚منبع : کتاب اجتهاد در مقابل نص موسسه پژوهشی معالم 🔶 زیر نظر حوزه علمیه بقیه‌الله عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف قم 🔶 تحت اشراف حضرت آیت‌الله ناصری دامت‌برکاته پیام رسانهای ایتا و تلگرام @maalemqom پیام رسان واتس آپ https://chat.whatsapp.com/GBccMtJ8NOJG7YKFIPWQz7
❌ بدعت حتی در اذان و اقامه ؟! ❌ ⁉️خلیفه دوم به گزارش قوشچی بر منبر چنین می‌گفت: 📣سه چیز در زمان رسول خدا _صل الله علیه و آله_حلال بود که من آن ها را حرام کردم و هر که مخالفت کند مجازات میکنم... 1️⃣ متعه زنان. 2️⃣حج تمتع. 3️⃣گفتن حی علی خیر العمل در اذان و اقامه. ⚠️خلیفه دوم چون فکر میکرد این که نماز بهترین اعمال است مردم را از جهاد باز میدارد و مومنین به نماز بسنده می‌کنند در صورتی که این نهایتا اجتهاد وی بود... ✒️کتاب اجتهاد در مقابل نص فصل دوم بخش نهم آیت الله سید عبدالحسین شرف الدین عاملی حسین عابدینی (موسسه پژوهشی معالم) زیر نظر حوزه علمیه بقیت الله عج قم تحت اشراف حضرت آیت الله ناصری دامت برکاته پیام رسانهای ایتا و تلگرام @maalemqom پیام رسان واتس آپ https://chat.whatsapp.com/GBccMtJ8NOJG7YKFIPWQz7
🕎ابوبکر ناقض حکم قرآن✡️ 💢یکی از احکام قرآنی که ابوبکر نقض کرد عموم احکام مربوط به ارث بردن اقرباء از متوفّیٰ بود چنان که خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: 🔹للرّجالِ نَصيبٌ مِمّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَالاْ قْرَبُونَ وَ لِلنِّساءِ نَصيبٌ مِمّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَالاْ قْرَبُونَ مِمّا قَلَّ مِنْهُ اَوْ كَثُرَ نَصيباً مَفْرُوضاً _براى مردان از آنچه پدر و مادر و خويشان ، گذاشته اند بهره اى هست ، براى زنان نيز از آنچه پدران و مادران و خويشان گذاشته اند - كم يا زياد - بهره اى مقرر شده است 🔹اذْ نادى رَبَّهُ نِداءً خَفيّاً قالَ رَبِّ اِنّى وَهَنَ الْعَظْمُ مِنّى ... وَ اِنّى خِفْتُ الْمَوالِىَ مِنْ وَرائى وَ كانَتِ امْرَاءَتى عاقِراً فَهَبْ لى مِنْ لَدُنْكَ وَليّاً يَرِثُنى وَ يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضيّاً _زكريّا خدايش را پنهانى خواند و گفت : پروردگارا ! استخوانم سست شده ... من بعد از خود از وارثانم بيم دارم و زنم نازاست . به من فرزندى موهبت كن كه از من و خاندان يعقوب ، ارث ببرد و خدايا او را پسنديده گردان. 💢و مثل این آیات که دلالت صریح بر عموم ارث بردن دارد چه نبی و رسول و چه مابقی مردم. ⚠️اما ادعای ابوبکر چه بود؟ ⬅️ صدیقه طاهره سلام الله علیها بعد از جریان غصب خلافت ارث خود را از پیامبر اکرم صل الله علیه و آله که باغ فدک بود در خواست کردند و ابوبکر از دادن آن ممانعت کرد. ❌و اما ابوبکر استدلال میکرد به این روایت جعلی که : 🚫لانُورث ماتركناهُ صدقةً _صدقاتى كه از ما باقى مى ماند، وارث ما حقّى در آن ندارد. 📌در نتیجه ابوبکر فدک را غصب کرد و حکم قرآنی که انبیاء هم از خود ارث باقی می‌گذارند را نقض کرد. ✒️کتاب اجتهاد در مقابل نص فصل اول بخش هفتم آیت الله سید عبدالحسین شرف الدین عاملی حسین عابدینی (موسسه پژوهشی معالم) زیر نظر حوزه علمیه بقیت الله عج قم تحت اشراف حضرت آیت الله ناصری دامت برکاته پیام رسانهای ایتا و تلگرام @maalemqom پیام رسان واتس آپ https://chat.whatsapp.com/GBccMtJ8NOJG7YKFIPWQz7
❌معاویه بن ابی سفیان (لعنت‌الله‌علیه) و تحریف حکم اسلامی و روایت نبوی 💢او مدعی شد زیاد (پدر عبید الله بن زیاد ملعون) فرزند ابوسفیان است! ⬅️وی گفته خود را این گونه مطرح میکند: سمیه مادر زیاد که همسر عبید بود با ابوسفیان همبستر شد و سمیه زیاد را باردار گردید و به دنیا آورد. ⬅️او دعوی خویش را مستند به شهادت ابو مریم شراب فروش زمان جاهلیت می نمود. ⚠️اما حکمی که او زیر پا گذاشت چه بود؟ 🔸مرحوم کلینی در 🔸کافی شریف 🔸جلد ۱۱ 🔸صفحه ۱۲۳ روایتی از امام صادق علیه السلام نقل میکنند... ⚜️عنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ عليه‌السلام ، قَالَ : سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلَيْنِ وَقَعَا عَلى جَارِيَةٍ فِي طُهْرٍ وَاحِدٍ : لِمَنْ يَكُونُ الْوَلَدُ؟ قَالَ علیه السلام : « لِلَّذِي عِنْدَهُ ؛ لِقَوْلِ رَسُولِ اللهِ صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : الْوَلَدُ لِلْفِرَاشِ ، وَلِلْعَاهِرِ الْحَجَرُ ». 📌پس با این حساب او باید فرزند عبید باشد نه ابوسفیان! و منقول است که هرگاه شخصی غیر از این را می‌گفت که زیاد فرزند ابوسفیان نیست معاویه خشمگین میشد . ✒️کتاب اجتهاد در مقابل نص فصل ششم بخش اول آیت الله سید عبدالحسین شرف الدین عاملی حسین عابدینی (موسسه پژوهشی معالم) زیر نظر حوزه علمیه بقیت الله عج قم تحت اشراف حضرت آیت الله ناصری دامت برکاته پیام رسانهای ایتا و تلگرام @maalemqom پیام رسان واتس آپ https://chat.whatsapp.com/GBccMtJ8NOJG7YKFIPWQz7
فتوا براساس اجتهاد دیگران🤯 سعید ابن منصور درسنن خود روایت می کند: مردی خواهری داشت که درزمان جاهلیت به اسارت رفته بود سپس اورا پیداکرد ودید که پسری دارد ولی معلوم نیست پدرش کیست برادر وخواهرش را خرید و آزادکرد بعدها پسر خواهرش غنیمت وثروتی از جنگ آوردو سپس مرد🏴 نزد عبدالله ابن مسعود آمد تا حکم مسئله (که چقدر به او ارث میرسد) را بپرسد ؟؟؟ ابن مسعود گفت برو پیش عمر !ومسئله رابپرس وسپس جوابش را برایم بیاور نزد عمر رفت ومسئله را گفت : عمر گفت که من تورا از خویشان خواهرزاده ات نمیبینم!!🧐 فلذا تواز او ارثی نمیبری وچیزی به اونداد سپس شخص پیش ابن مسعود آمد وفتوا را گفت ابن مسعود پیش عمررفت وگفت درباره این مرد چگونه فتوا داده ای؟؟؟!!! گفت که او را خویش خواهرزاده نمیبینم ،نظر توچیست؟ به نظر من او خویش خواهرزاده اش است چرا که ولی نعمت اوست چون اورا آزاد کرده به اوارث می‌رسد عمرنیز حکم اول خود راباطل کرد وبه او ارثی داد!!!😳 🛑فتوای ابن مسعود زمانی درست است که مادر جوان زودتر از او ازدنیا رفته باشد اجتهاد درمقابل نص صفحه ۱۱۶ پژوهشگر مهدی قره قاش موسسه پژوهشی معالم زیر نظر حوزه علمیه بقیه الله عج قم تحت اشراف آیت الله ناصری دامت برکاته پیام رسانهای ایتا و تلگرام @maalemqom پیام رسان واتس آپ https://chat.whatsapp.com/GBccMtJ8NOJG7YKFIPWQz7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر مردی، اجتهاد در مقابل نص بنویس ! 🎥نظر آیت الله جوادی درباره مراسمات موسوم به عیدالزهرا: کاری که شما در نهم ربیع کردید، سنی های ناصبی در نهم محرم میکنند؛اگر مَردی، الغدیر بنویس... نام طلبه 📚موسسه پژوهشی معالم زیر نظر حوزه علمیه بقیه الله عج قم تحت اشراف حضرت آیت الله ناصری دامت برکاته 🆔پیام رسانهای ایتا و تلگرام @maalemqom 🆔پیام رسان واتس آپ https://chat.whatsapp.com/GBccMtJ8NOJG7YKFIPWQz7 🌼 🌸🌼 🌺🌸🌼
💔دل‌شیعه‌ازاین‌واقعه‌خون‌است💔 📌آنچه که اینجا در صدد بیان کردن آن هستیم یکی از حوادث مُسَلم تاریخ است که شیعه و سنی آن را نقل کرده اند... 🔺لحظه وفات نبی مکرم اسلام صل الله علیه و آله حضرت خطاب به جماعت چنین فرمودند: برای من قلم و کاغذ بیاورید تا وصیتی برای شما بنویسم که پس از من هرگز گمراه نشوید... ❌اما عمر (علیه ما استحق من الله) چنین گفت: ⚠️این مرد دارد هذیان میگوید ...حسبنا کتاب الله... 💢پناه بر خدا ، چرا که او می‌دانست پیامبر اکرم صل الله علیه و آله چه چیزی وصیت خواهند نمود . 🔺سپس آن حضرت همه را بیرون نمودند و فرمودند: حال الان من از آنچه شما به من نسبت می دهید بهتر است... 📎بخاری و مسلم در صحاح خود این روایت را نقل به مضمون آورده اند... ✒️کتاب اجتهاد در مقابل نص فصل دوم بخش اول آیت الله سید عبدالحسین شرف الدین عاملی حسین عابدینی (موسسه پژوهشی معالم) زیر نظر حوزه علمیه بقیت الله عج قم تحت اشراف حضرت آیت الله ناصری دامت برکاته پیام رسانهای ایتا و تلگرام @maalemqom پیام رسان واتس آپ https://chat.whatsapp.com/GBccMtJ8NOJG7YKFIPWQz7
😏چنین‌شخصی‌اُم‌المومنین‌است؟ 📖در احیاء العلوم غزالی 🔸کتاب آداب نکاح 🔸جلد۲ 🔸صفحه ۳۵ 🔷آمده است که روزی عایشه از قرب و جایگاهش نزد پیامبر اکرم صل الله علیه و آله افتاد و او به پیامبر اکرم چنین گفت: ⚠️آیا تو هستی که گمان میکنی پیامبری؟ ✒️کتاب اجتهاد در مقابل نص فصل چهارم بخش دهم آیت الله سید عبدالحسین شرف الدین عاملی حسین عابدینی (موسسه پژوهشی معالم) زیر نظر حوزه علمیه بقیت الله عج قم تحت اشراف حضرت آیت الله ناصری دامت برکاته پیام رسانهای ایتا و تلگرام @maalemqom پیام رسان واتس آپ https://chat.whatsapp.com/GBccMtJ8NOJG7YKFIPWQz7
🔴اذان عمری😂 🔻ما در احاديث مختص به بند بند اذان و اقامه در عصر پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - تتبع نموده ايم و نديديم كه ((الصلاة خير من النوم )) جزء اذان باشد، بلكه - چنانكه صاحب نظران احكام ، سنن و منقدين حديث اطلاع دارند - اين بند در زمان ابوبكر هم نبوده است . فقط عمر بن خطاب مدتى بعد از آنكه روى كار آمد، چون آن را مستحب و مستحسن دانست ، دستور داد در اذان صبح بگويند. و بدينگونه آن را تشريع كرد.😳 🔻روايات ائمّه عترت طاهره در اين خصوص (كه الصلاة خير من النوم جزء اذان نيست و ساخته عمر است ) به حد تواتر رسيده است .🙂 🔻از طريق غير شيعه و بزرگان اهل تسنّن كافى است كه آنچه مالك بن انس در كتاب ((موطأ )) نقل كرده است در اينجا بياوريم . مالك مى نويسد: ((مؤذن عمر نزد عمر بن خطاب آمد تا او را براى نماز صدا كند، ديد عمر خوابيده است ، پس گفت : ((الصلاة خير من النوم )) عمر هم دستور داد مؤذن ، اين جمله را در اذان صبح قرار دهد)).😐 📚 منبع: برگرفته از ترجمه کتاب اجتهاد در مقابل نص، مورد ۵۰ 🖌 نویسنده: سید عبدالحسین شرف الدین (ره) محقق: عباسی 🔻(موسسه پژوهشی معالم) زیر نظر حوزه علمیه بقیت الله عج قم تحت اشراف حضرت آیت الله ناصری دامت برکاته 🔻پیام رسانهای ایتا و تلگرام @maalemqom 🔻پیام رسان واتس آپ https://chat.whatsapp.com/GBccMtJ8NOJG7YKFIPWQz7
🔴نماز دو رکعت بود😐 🔻خداوند متعال نماز فريضه چهار ركعتى را در سفر به حكم كتاب خود ((قرآن مجيد)) و به زبان پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - در احاديث معتبر و صحيح ، تشريع نموده كه قصر باشد. و اجماع امت اسلام نيز بر اين است .😊 🔻 بدون اينكه در اين خصوص ‍ اختلافى ميان مسلمين باشد.☺️ 🔻 فقط عثمان و عايشه بودند كه مخالفت نمودند، و به تواتر رسيده است كه آنها نماز را در سفر، تمام مى خواندند!😳 🔻مسلم در صحيح خود از چند طريق از زهرى نقل مى كند كه او از عروة بن زبير روايت نموده كه خود عايشه گفت : وقتى نماز براى اولين بار واجب شد دو ركعت بود. سپس اين دو ركعت در نماز سفر، تثبيت شد، ولى در حضر كامل گرديد، ا ين حديث عيناً از عايشه رسيده است.😂 📚 منبع: برگرفته از ترجمه کتاب اجتهاد در مقابل نص، مورد ۵۰ 🖌 نویسنده: سید عبدالحسین شرف الدین (ره) محقق: عباسی 🔻(موسسه پژوهشی معالم) زیر نظر حوزه علمیه بقیت الله عج قم تحت اشراف حضرت آیت الله ناصری دامت برکاته 🔻پیام رسانهای ایتا و تلگرام @maalemqom 🔻پیام رسان واتس آپ https://chat.whatsapp.com/GBccMtJ8NOJG7YKFIPWQz7
🔴نماز تراویح😳 🔻از جمله مواردى كه عمر از پيش خود تشريع كرد و در مقابل نص ، اجتهاد نمود، دستور گزاردن ((نماز تراويح )) بود؛ زيرا نماز تراويح را پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - نياورد، و در زمان آن حضرت نيز نبود، در زمان ابوبكر هم سابقه نداشت . خداوند متعال ، اجتماع و مردم را براى اداى نماز مستحبى ، غير از نماز استسقا (نماز براى طلب باران كه بايد به طور دستجمعى و جماعت خواند) فرا نخوانده است .🙂 🔻فقط نمازهاى واجب است كه خداوند در پنج نوبت بدان دستور داده و خواندن آنها با جماعت ، مستحب است . و همچنين نماز طواف ، نماز عيد فطر و قربان ، نماز آيات و نماز ميت است كه مشروع مى باشد، به جماعت و به طور دستجمعى خوانده شود.😊 🔻پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - شخصاً نمازهاى مستحبى ماه مبارك رمضان را بدون جماعت بجا مى آورد و مردم را تشويق مى كرد كه آن را به پاى دارند. مردم نيز به همان گونه كه پيغمبر اكرم - صلّى اللّه عليه وآله - بجا مى آورد، انجام مى دادند.😍 🔻در عصر ابوبكر نيز - تا سال سيزدهم هجرت كه از دنيا رفت - چنين بود ؛ چون عمر بن خطاب به جاى وى نشست ، روزه ماه رمضان آن سال را بدون اينكه تغييرى در آن پديد آورد، انجام داد. ولى در ماه رمضان سال چهارده ، با گروهى از صحابه به مسجد آمد و ديد كه مردم نمازهاى مستحبى بجا مى آورند؛ عده اى در حال قيام و برخى در حال سجود و جمعى در ركوع و گروهى نشسته اند. جماعتى هم تسبيح مى گويند و يا قرآن تلاوت مى كنند يا تكبير مى گويند يا سلام نماز مى دهند. عمر اين منظره را خوش نداشت و تصميم گرفت آن را به وضع بهترى در آورد. پس ((نماز تراويح )) را براى آنها در اوايل شبهاى ماه رمضان تشريع كرد، و دستور داد همگى در آن شركت كنند!!😂 🔻سپس همين را به تمام بلاد بخشنامه كرد. و در مدينه دو نفر گماشت تا امام جماعت در نماز تراويح باشند! يك نفر براى مردان و ديگرى براى زنان . روايات در اين باره به حد تواتر رسيده است .😁 📚 منبع: برگرفته از ترجمه کتاب اجتهاد در مقابل نص، مورد ۵۰ 🖌 نویسنده: سید عبدالحسین شرف الدین (ره) محقق: عباسی 🔻(موسسه پژوهشی معالم) زیر نظر حوزه علمیه بقیت الله عج قم تحت اشراف حضرت آیت الله ناصری دامت برکاته 🔻پیام رسانهای ایتا و تلگرام @maalemqom 🔻پیام رسان واتس آپ https://chat.whatsapp.com/GBccMtJ8NOJG7YKFIPWQz7
🔴ابوبکر از کیسه خلیفه می بخشد😡 🔻هنگامى که وفات ابوبكر فرا رسيد ، سفارش نمود كه بعد از او عمر خليفه باشد!!😐 🔻اميرالمؤ منين - عليه السّلام - در نهج البلاغه مى فرمايد: ((در حالى كه او در زمان حياتش ، خلافت را اقاله مى كرد (و به زبان ، خود را از خلافت كنار مى كشيد و مى گفت مرا رها كنيد كه با وجود على ، من كسى نيستم )، پس از مرگش ، اين منصب را براى ديگرى (عمر) تهيّه مى ديد و آن را مانند دو پستان شتر، ميان خود تقسيم نمودند))😳 🔻عجب ! عجب ! مردى چيزى را از مالك آن به زور مى گيرد و آن را به هر كس كه خواست تفويض مى كند، بدون اينكه از كيفر فردا وحساب وعتاب سراى ديگر، واهمه داشته باشد!!😟 🔻گويى او فراموش كرده بود ، يا خود را به فراموشى مى زد كه پيغمبر ، خلافت بعد از خود را به على - عليه السّلام - و پس از او به امامان اولاد او واگذار نمود. و آنها يكى از دو چيز سنگينى هستند كه هر كس به آنها چنگ زند گمراه نمى شود و كسى كه در امر دين ، به روش آنها گام بر ندارد، به حق رهنمون نمى گردد.😒 🔻اهل بيتى كه در كفّه ترازو، هموزن قرآن هستند و تا روز قيامت كه بر حوض كوثر بر پيغمبر وارد شوند، از هم جدا نمى گردند.😍 🔻خاندانى كه همانند كشتى نوح هستند كه هر كس در آن نشست نجات يافت و كسى كه از آن روى برتافت ، غرق گرديد.🤩 📚 منبع: برگرفته از ترجمه کتاب اجتهاد در مقابل نص، مورد ۵۰ 🖌 نویسنده: سید عبدالحسین شرف الدین (ره) محقق: عباسی 🔻(موسسه پژوهشی معالم) زیر نظر حوزه علمیه بقیت الله عج قم تحت اشراف حضرت آیت الله ناصری دامت برکاته 🔻پیام رسانهای ایتا و تلگرام @maalemqom 🔻پیام رسان واتس آپ https://chat.whatsapp.com/GBccMtJ8NOJG7YKFIPWQz7
🔴گریه بر مرده ممنوع😳 🔻اندوه انسان به هنگام مرگ عزيزانش ، و گريستن بر ايشان از لوازم عاطفه بشرى است . و هر دو نيز ناشى از ترحم انسانى مى باشد. البته در صورتى كه سخنان و اعمال زشتى را به همراه نداشته باشد.🤔 🔻پيغمبر اكرم - صلّى اللّه عليه وآله - در حديث صحيحى كه احمدبن حنبل از ابن عباس روايت كرده است، فرمود:((اندوه و گريه وقتى از دل و چشم سرچشمه بگيرد، از ناحيه خدا و ناشى از ترحم است،و هرگاه از دست و زبان تراوش كند،عمل شيطانى است))🤨 🔻سيره قطعى ميان مسلمانان و غير آنان نيز هميشه چنين بوده و مخالفى هم نداشته ، و اصالت اباحه نيز مقتضى آن است .🧐 🔻افزون بر اين ، پيغمبر اكرم - صلّى اللّه عليه وآله - شخصاً در موارد عديده گريسته است ، و در مواردى ، ديگران را واداشت تا بر مردگان بگريند. و در موارد ديگرى ، آن را تحسين نمود. و گاهى نيز دعوت به اين كار مى كرد.☺️ 🔻پيغمبر اكرم - صلّى اللّه عليه وآله - بر عمويش حمزه ؛ شير خدا و شير پيغمبر گريست . ابن عبدالبر در شرح حال حمزه در ((استيعاب )) و ديگران نوشته اند كه : وقتى نظر پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - به كشته حضرت حمزه افتاد، گريست ، و چون ديد كه او را مثله كرده اند فرياد كشيد!😔 🔻با اين همه ، بايد دانست كه رأى خليفه عمربن خطاب اين بود كه نبايد بر مردگان گريست ! هر چند وى مهم و بزرگ باشد! بلكه گريه كننده را با عصا و سنگ مى زد و خاك بر وى مى پاشيد ! او اين كار را در زمان پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - انجام مى داد و در تمام دوران زندگيش آن را ادامه داد!!😱 📚 منبع: برگرفته از ترجمه کتاب اجتهاد در مقابل نص، مورد ۵۰ 🖌 نویسنده: سید عبدالحسین شرف الدین (ره) محقق: عباسی 🔻(موسسه پژوهشی معالم) زیر نظر حوزه علمیه بقیت الله عج قم تحت اشراف حضرت آیت الله ناصری دامت برکاته 🔻پیام رسانهای ایتا و تلگرام @maalemqom 🔻پیام رسان واتس آپ https://chat.whatsapp.com/GBccMtJ8NOJG7YKFIPWQz7
نا فرمانی از دستور حضرت رسول و خشم حضرت نسبت به عمر😐 وقتى خداوند متعال بنده و فرستاده اش پيغمبر اكرم - صلّى اللّه عليه وآله - را در روز حنين و جنگ قبايل ((هوازن )) پيروز گردانيد و فتحى آشكار نصيب او كرد، منادى پيغمبر اعلام نمود كه اسيران را نكشيد. عمر خطاب از كنار يكى از اسيران به نام ((ابن اكوع )) - كه در بند بود - گذشت . اين مرد را قبيله هذيل در روز فتح مكه فرستاده بودند تا به نفع آنان جاسوسى كند و اخبار پيغمبر و اصحاب را آنچه مى شنود و مى بيند به آنان اطلاع دهد. وقتى عمر او را ديد - چنانكه شيخ مفيد در ارشاد، مى نويسد - گفت : اين دشمن خدا ميان ما آمده بود تا جاسوسى كند، اينك كه اسير شده او را بكشيد. يكى از انصار هم گردن او را زد. وقتى اين خبر به پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - رسيد آنها را مورد ملامت قرار داد و فرمود: مگر من سفارش نكردم كه اسيران را نكشيد؟! بعد از قتل اين مرد - به گفته شيخ مفيد در ارشاد - افراد ديگرى را هم كشتند؛ مانند جميل بن معمر بن زهير. پيغمبر اكرم - صلّى اللّه عليه وآله - خشمگين شد وبه دنبال انصار فرستاد و فرمود: چرا او را كشتيد؟ با اينكه نماينده من به شما اطلاع داد كه اسيران را نكشيد. آنها هم عذر آوردند كه ما به گفته عمر او را كشتيم (490) . پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - روى خود را از عمر بگردانيد تا اينكه عمير بن وهب از وى شفاعت كرد و پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - او را بخشيد. مؤ لّف : از جمله كسانى كه در حنين كشته شدند، زنى از قبيله هوازن بود كه خالد وليد او را كشت . پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - از كشتن وى سخت ناراحت شد؛ زيرا حضرت ، بر وى گذشت و ديد كه مردم اجتماع كرده اند و او را نظاره مى كنند. به يكى از اصحاب فرمود: خالد را ملاقات كن و بگو پيغمبر تو را از كشتن بچه و زن و مزدور برحذر داشته است . اين را محمدبن اسحاق در سيره خود نقل كرده است . احمد حنبل به نقل از ((البداية والنهاية )) در آخر غزوه حنين ، مى نويسد: ابو عمر عبدالملك بن عمرو و مغيرة بن عبدالرحمن از ابو الزناد روايت مى كند كه گفت : مرقع بن صيفى از جدّش رباح بن ربيع برادر حنظله كاتب نقل كرد كه چون پيغمبر از جنگى كه پيشقراول آن خالد وليد بود بازگشت ، رباح و همراهانش از كنار زنى گذشتند كه پيشقراولان او را كشته بودند. سپس اجتماع نموده به تناسب اندام وى مى نگريستند، تا اينكه پيغمبر در حال سواره سر رسيد، مردم كنار رفتند تا پيغمبر - صلّى اللّه عليه وآله - آن كشته را بنگرد. حضرت فرمود: اين زن نبايد كشته مى شد. سپس فرمود: خالد را پيدا كن و بگو بچه ها و مزدوران نبايد كشته شوند. ابو داوود و نسايى و ابن ماجه اين روايت را در ضمن حديث مرقع بن صيفى نقل كرده اند.📚 منبع: برگرفته از ترجمه کتاب اجتهاد در مقابل نص، مورد ۵۰ 🖌 نویسنده: سید عبدالحسین شرف الدین (ره) محقق: عباسی 💢 (موسسه پژوهشی معالم) زیر نظر حوزه علمیه بقیت الله عج قم تحت اشراف حضرت آیت الله ناصری دامت برکاته پیام رسانهای ایتا و تلگرام 🔻🔻🔻🔻🔻 @maalemqom 🔺🔺🔺🔺🔺 پیام رسان واتس آپ https://chat.whatsapp.com/GBccMtJ8NOJG7YKFIPWQz7
🎭 اجتهادات ابوبكر و اتباع وى در مقابل نصّ صريح قرآن و سنّت 🌹پیغمبر🌺 {ص} 🎭 💢 فرماندهى زيد بن حارثه 💢 👈 جنگ موته (واقع در سرزمين شام ) در ماه جمادى الاولى سال هشتم هجرى ، روى داد . در اين جنگ ، 🌹پيغمبر🌺 - صلّى اللّه عليه وآله - زيد بن حارثه (غلام آزاد شده خود را كه فردى مسيحى از اهل شام بود ) به فرماندهى لشكر برگزيد و فرمود: اگر وى شهيد شد، جعفر بن ابيطالب فرمانده باشد . و اگر او هم به شهادت رسيد ، عبداللّه بن رواحه فرمانده است . 👉 👈 اين موضوعى است كه مورد اتفاق همه مسلمانان است ، ولى شايد صحيح آن باشد كه بزرگان ما شيعه اماميه مى گويند و آن اينكه : اين امراى لشكر نخست جعفر بن ابيطالب و بعد از او زيد بن حارثه و پس از وى عبداللّه بن رواحه بوده است . 👉 👈 روايات ما در اين خصوص از عترت طاهره بسيار است .شاهد آن روايتى است كه محمد بن اسحاق در كتاب ((مغازى )) از حسّان بن ثابت و كعب بن مالك انصارى از شعرى كه در مرثيه جعفر و ستايش وى به هنگام شهادتش گفته اند، نقل مى كند(84) . ترتيب فرماندهى امراى مزبور، هر چه بوده ، آنچه مسلم است ، نصّ صريح 🌹پيغمبر🌺 راجع به فرماندهى ((زيد بن حارثه )) است (85) ؛ خواه نفر اول يا دوم يا سوم باشد. و دستورى است كه 🌹پيغمبر🌺 به لشكر و صحابه داد كه از وى اطاعت كنند. بنابراين ، بعد از انتصاب وى ، ديگر معنا نداشت كه بعضى از اصحاب ، فرماندهى زيد را مورد نكوهش قرار دهند، مگر اينكه آنها اجتهاد انسان غير معصوم را در مقابل نص پيغمبر معصوم ، جايز بدانند! 👉 👈 علت اين جنگ اين بود كه 🌹پيغمبر🌺 يكى از اصحاب خود به نام حارث بن عمير ازدى را به سفارت از جانب خود به سوى پادشاه بُصْرى (واقع در خاك شام ) اعزام داشت تا او را به خداى يگانه و اطاعت 🌹پيغمبر🌺 - صلّى اللّه عليه وآله - دعوت كند و مانند يك فرد مسلمان باشد. 👉 👈 ولى پيش از رسيدن به مقصد، ((شرحبيل بن عمر)) به وى برخورد و پرسيد كجا مى روى ؟ حارث گفت : قصد شام دارم . گفت : شايد از فرستادگان 🌹محمد🌺 باشى . گفت : آرى . شرحبيل دستور داد او را توقيف نمايند. سپس به دستور وى ، او را گردن زدند. و جز او هيچ يك از سفراى 🌹پيغمبر🌺 - صلّى اللّه عليه وآله - به قتل نرسيد. 👉 👈 وقتی اين خبر به 🌹پيغمبر🌺 - صلّى اللّه عليه وآله - رسيد، نيروى خود را براى جنگ مؤ ته بسيج كرد و امراى سه گانه را به ترتيب به فرماندهى آن منصوب داشت . و در اين جنگ ، هر سه فرمانده يكى بعد از ديگرى ، با فداكارى و از جان گذشتگى قابل تحسين ، پيكار نمودند و به افتخار شهادت نايل گشتند. و با سه هزار نفر در مقابل دويست هزار سپاهى روم ، مقاومت نمودند... 👉 کتاب (اجتهاد در مقابل نص) نام طلبه سید مهدی موسوی (موسسه پژوهشی معالم) زیر نظر حوزه علمیه بقیت الله عج قم تحت اشراف حضرت آیت الله ناصری دامت برکاته پیام رسانهای ایتا و تلگرام @maalemqom پیام رسان واتس آپ https://chat.whatsapp.com/GBccMtJ8NOJG7YKFIPWQz7
🌺 🌹 اى برادران ! اين همه بدبينى و سوء ظنّ نسبت به يكديگر تا كى ⁉️ و اين عداوت و دشمنى در چه چيز است ❓ پناه به خدا مى بريم ! مگر خداوند يكتا خداى همه ما نيست ❓ و اسلام دين ما و قرآن حكيم كتاب آسمانى ما و كعبه مطاف و قبله ما نمى باشد ❓ مگر سرور انبيا و خاتم پيغمبران ((محمدبن عبداللّه - صلّى اللّه عليه وآله -)) پيغمبر ما و گفتار و كردار او سنت ما نيست ❓ فرائض پنجگانه و ماه مبارك رمضان و زكات واجب و حج خانه خدا، واجبات ما نيستند ❓ در نظر ما مسلمانان ، حلال آن است كه خدا و پيغمبر حلال كرده باشند، و حرام آن است كه خداوند و رسول ، حرام كرده اند. ((حق )) آن است كه 👈 خدا و پيغمبر حق دانسته اند، و باطل آن است كه خدا و پيغمبر باطل كرده باشند دوستان خدا و رسول ، دوستان ما، و دشمنان خدا و پيغمبر، دشمنان ما هستند 👉 قيامت هم خواهد آمدوشكى درآن نيست و خدا مردگان را محشورمى گرداند ، تا آنان را كه بد كردند كيفر دهد . و كسانى را كه نيكى نمودند پاداش نيك بخشد . 👈🏿 آيا در اينها شيعيان و اهل سنت ، همه يكسان نيستند ❓👉🏿 ((همگى ايمان به خدا و فرشتگان و كتب و پيغمبران او آوردند، و ما بين پيغمبران او فرق نمى گذاريم ، وگفتند: خدايا! شنيديم و آمرزش تو را اطاعت كرديم ، خدايا! بازگشت همه به سوى توست )) 👈🏻 نزاع بين سنى و شيعه در مسائل اختلافى هم در حقيقت نزاع است ، و هرگز ميان شيعه و سنّى نزاع وجود ندارد. نمى بينيد كه اگر شيعه و سنّى درباره وجوب چيزى يا حرمت آن يا درباره استحباب يا كراهت يا اباحت آن نزاع داشته باشند، يا در صحت و بطلان آن يا در جزئيت يا شرطيت يا مانعيت آن يا در غير اينها، يا در عدالت شخصى يا فسق او، يا در ايمان يا نفاق يا در وجوب دوستى او به دليل اينكه دوست خداست ، يا در وجوب دشمنى او به علت اينكه دشمن خداست ، در همه اينها اگر شيعه و سنّى درباره ثبوت آن به ادله مثبته شرعى از كتاب يا سنت يا اجماع يا عقل و عدم ثبوت آن نزاع داشته باشند، هر يك رجوع مى كند به آنچه ادلّه شرعى اقتضا دارد. و اگر دو فرقه ، علم به ثبوت چيزى در دين اسلام ، يا علم به عدم ثبوت آن در دين اسلام پيدا كنند، يا هر دو در اين موارد شكايت داشته باشند، هيچگاه كشمكش نخواهند داشت و اختلاف پيدا نمى كنند. 👉🏻 بخارى در صحيح خود از ابو سلمه و غيره ، از 🌹پيغمبر🌺 - صلّى اللّه عليه وآله - روايت مى كند كه فرمود: هرگاه حاكم حكم كرد واجتهاد نمود و به واقع اصابت كرد، دو اجر دارد، و چنانچه حكم كرد و اجتهاد نمود و به خطا رفت ، يك اجر خواهد داشت . ابن حزم اندلسى مى نويسد : (( طايفه اى گفته اند: اگر مسلمانى درباره امور اعتقادى يا در فتوا سخنى بر خلاف گويد، كافر و فاسق نمى شود. هر كس درباره يكى از اينها اجتهاد نمود، و به نظرش رسيد كه حق است ، در هر حال مأ جور است . اگر به واقع اصابت نمود، دو اجر دارد، و چنانچه به خطا رفت ، يك اجر دارد. اين قول ابن ابى ليلا و ابو حنيفه و شافعى و سفيان ثورى و داوود بن على است . و قول تمام صحابه اى است كه ما شناخته ايم كه در اين مسئله نظرى دارد، و در اين خصوص به هيچوجه خلافى از آنها سراغ نداريم ...)). كسانى كه با صراحت در اين مورد و نظاير آن سخن گفته اند، از بزرگان سنّى و شيعه زياد هستند. 👈🏽 بنابراين اى مسلمانان ! اين همه دشمنى براى چيست ؟! 👉🏽 💢 مگر خداوند جهان نمى فرمايد: ((مؤ منان با هم برادرند، ميان برادرانتان صلح برقرار كنيد، و از خدا بترسيد شايد به شما رحم كند. نزاع نكنيد كه متزلزل شويد و نيرويتان از دست برود، و از آنها نباشيد كه بعد از آنكه حقايق براى آنها آمد، متفرق شدند و دچار اختلاف گشتند و براى آنها عذاب عظيم در نظر گرفته شده است )) 💢 🌹پيغمبر اكرم🌺 - صلّى اللّه عليه وآله - فرمود: ((مسلمانان همگى تابع يك پيمان هستند. و پست ترين آنها در شعاع آن قرار دارد. و نيرويى در برابر بيگانگان مى باشند. هر كس پيمان برادر مسلمانى را ، لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر او باد، و روز قيامت از او پذيرفته نمى شود)) کتاب (اجتهاد در مقابل نص) نام طلبه سید مهدی موسوی (موسسه پژوهشی معالم) زیر نظر حوزه علمیه بقیت الله عج قم تحت اشراف حضرت آیت الله ناصری دامت برکاته پیام رسانهای ایتا و تلگرام @maalemqom پیام رسان واتس آپ https://chat.whatsapp.com/GBccMtJ8NOJG7YKFIPWQz7
🔥سفارش ابوبکر به خلافت عمر🔥 🔴 یکی از اجتهادات ابوبکر در مقابل نص پیامبر گرامی اسلام «صلّی الله علیه و آله و سلّم»، هنگامی بود که، وفات ابوبكر فرا رسيد و سفارش کرد كه بعد از او عمر خليفه باشد‼️ 💎 اميرالمؤمنين «عليه السّلام» در نهج البلاغه مى فرمايد: «در حالى كه او در زمان حياتش، خلافت را اقاله مى كرد (و به زبان، خود را از خلافت كنار مى كشيد و مى گفت مرا رها كنيد كه با وجود على، من شایسته خلافت نيستم)، پس از مرگش، اين منصب را براى ديگرى (عمر) تهيه مى ديد و آن را مانند دو پستان‌ شتر، ميان خود تقسيم نمودند‼️ ❌ عجب❗️عجب❗️مردى چيزى را از مالك آن به زور مى گيرد و آن را به هر كس كه خواست مى سپارد، بدون اينكه از كيفر فردا و حساب و عتاب سراى ديگر، واهمه داشته باشد‼️ گويى او فراموش كرده بود، يا خود را به فراموشى زده بود كه پيغمبر، خلافت بعد از خود را به امیرالمؤمنین «علیه السّلام» و پس از وی به امامان از اولاد او واگذار نموده است و آنها يكى از دو شیء گرانبهایی هستند كه هر كس به آنها چنگ زند گمراه نمى شود و كسى كه در امر دين، به روش آنها گام بر ندارد، به حق رهنمون نمى گردد. 🔶اهل بيتى كه در كفّه ترازو، همسان قرآن هستند و تا روز قيامت كه بر حوض كوثر بر پيغمبر وارد شوند، از یکدیگر جدا نمى گردند. 🔷خاندانى كه همانند كشتى نوح هستند كه هر كس همراه آن شد، نجات يافت و كسى كه از آن روى برتافت، غرق گرديد. 🔶و همچون باب حطّه بنى اسرائيل مى باشند كه هر كس قدم در آن نهاد، آمرزيده شد. 🔷و امان اهل زمين از عذاب الهى هستند. 🔶و باعث مصون ماندن امت از اختلاف در دين مى گردند. 🔷و هرگاه قبيله اى با آنها به مخالفت برخيزد، دچار اختلاف مى شود و به صورت حزب شيطان درمى آيد... ✅و ساير نصوص صريحى كه شايستگى ائمّه طاهرين «عليهم السّلام» را براى خلافت بعد از پيغمبر، بر تمامى مردم، ثابت مى كند. ما در كتاب «المراجعات» قسمتى از آنها را ذکر کرديم. به آنجا مراجعه شود. 📚 کتاب اجتهاد در مقابل نص (ترجمه کتاب النص و الاجتهاد)، 85-84، مورد2. ✍️ سید عبد الحسین شرف الدین (ره) 📝 سید حسن نبوی 🌟موسسه پژوهشی معالم 🔶 زیر نظر حوزه علمیه بقیه‌الله عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف قم 🔶 تحت اشراف حضرت آیت‌الله ناصری دامت‌برکاته پیام رسانهای ایتا و تلگرام @maalemqom پیام رسان واتس آپ https://chat.whatsapp.com/GBccMtJ8NOJG7YKFIPWQz7
بسمه تعالی ✅ آن روز تمام خير از همه مردمى كه حضور داشتند، فوت شد، جز از - كه به همه خيرها رسيد. و نه فاروق‼️ و نه صديق‼️ ! و نه سايرين از افراد بشر، در آن شريك نبودند. اينك آيه نجوى را نقل مى كنيم و شما خوانندگان در آن دقت و تأ مّل نماييد: 📖 ((يا اَ يُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اِذا ناجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَينَ يَدَىْ نَجْواكُمْ صَدَقَةً ذلِكَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ اَطْهَرُ)) يعنى : اى كسانى كه ايمان آورده ايد هرگاه با پيغمبر در گوشى صحبت كرديد، پيش از رازگويى صدقه بدهيد، اين براى شما بهتر و پاكيزه تر است. 🎤 به اجماع تمام مسلمانان جز - هيچكس به دستور اين آيه شريفه عمل نكرد، چنانكه در تفسير اين آيه در كشاف زمخشرى ، تفسير طبرى ، تفسير بزرگ ثعلبى ، مفاتيح الغيب رازى و ساير تفاسير اهل تسنن موجود است . 📝 به اين روايت صحيح از ميان روايات معتبر كه حاكم جزء احاديث صحيح نقل كرده است توجه كنيد كه از - روايت مى كند كه فرمود:📣 آيه اى در كتاب خدا هست كه قبل از من كسى به آن عمل نكرد و بعد از من نيز كسى به آن عمل نمى نمايد، و آن ((آيه نجوى )) است . 💰 يك دينار داشتم كه آن را به ده درهم فروختم و هر وقت مى خواستم مطلبى را درگوشى به - بگويم ، يك درهم آن را قبلاً در راه خدا صدقه مى دادم . سپس آيه مذكور به وسيله اين آيه شريفه نسخ گرديد: ((مگر بيم داريد كه پيش از راز گفتنتان صدقه دهيد، و چون اين كار را نكرديد، خداوند به شما بخشيد، نماز اقامه كنيد و زكات بدهيد و اطاعت خدا و رسول نماييد)). 🔨 اين سرزنش ، عمر و غير او از ساير صحابه ، غير از - را در بر مى گيرد؛ زيرا از صدقه دادن قبل از راز گفتن با پيغمبر، بيم نداشت ، و مخالفتى نكرد كه نياز به توبه داشته باشد. باز در اينجا فخر رازى از روى هواى نفس سخن گفته و حركات شيطانى از خود نشان داده است . او مى گويد:🎤 اين (آيه نجوى ) فقير را دلتنگ مى كند و او را اندوهناك مى سازد؛ زيرا او تمكّن ندارد كه صدقه بدهد! و ثروتمند را به وحشت مى اندازد؛ چون تكليفى را متوجه او مى كند و باعث سرزنش بعضى از مسلمانان نسبت به بعضى ديگر مى شود. براى اينكه عمل به آن موجب پراكندگى و وحشت مى گردد، و ترك عمل به آن ، باعث پيوند وهمبستگى مى شود. و آنچه باعث پيوند مى شود بهتر از آن است كه موجب وحشت گردد‼️ 🔕 تا آخر هذياناتش كه معارض گفتار خداوند است كه فرمود: ((ذلِكَ خَيرٌ لَكُمْ وَ اَطْهَر)) و بر خلاف اين گفته ذات حق است كه فرمود: ((و چون نكرديد و خدا به شما بخشيد، نماز كنيد...)). بنابر آنچه فخر رازى گفته است بايد او معتقد شود كه مثلاً زكات و حج ، قلب فقير را به درد مى آورد و باعث اندوه او مى شود؛ چون نمى تواند آن را انجام دهد و باعث وحشت ثروتمند مى گردد براى اينكه تكليف را متوجه او مى كند... 🚫 بلكه قياس او به علت ترجيح اتفاق بر اختلاف ، موجب ترك تمام اديان مى شود. پناه به خدا از آنچه باعث حجاب عقل و لغزش قول مى گردد، ((ولاحول ولاقوّة الاّ باللّه العلىّ العظيم )). 📚 منبع: برگرفته از کتاب اجتهاد در مقابل نص 🖌 نویسنده: سید عبدالحسین شرف الدین (ره) سید محمد علوی 🏠(موسسه پژوهشی معالم) زیر نظر حوزه علمیه بقیت الله عج قم تحت اشراف حضرت آیت الله ناصری دامت برکاته 👥پیام رسانهای ایتا و تلگرام @maalemqom 📩 پیام رسان واتس آپ https://chat.whatsapp.com/GBccMtJ8NOJG7YKFIPWQz7