eitaa logo
- مَلْجأ -
522 دنبال‌کننده
51 عکس
7 ویدیو
0 فایل
از دردِ دوری به ستوه آمده جانم باید که بیتِ شعری به رویش بفشانم دیوانه شعر ! قدرِ فنجانِ چای، شعر مهمان ما باش!☕️
مشاهده در ایتا
دانلود
تا چه شود به عاقبت در طلب تو حالِ من
‌ صد بوسه داده‌ایم امانت به دست باد تا کِی تو را نسیم ببوسد به جای ما؟
کیستی که من این گونه به اعتماد نام خود را با تو می گویم کلید خانه ام را در دستت می گذارم نان شادی هایم را با تو قسمت می کنم کیستی که من، اینگونه به جد در دیار رؤیاهای خویش با تو درنگ می‌کنم؟ کیستی که من جز او نمی بینم و نمی یابم دریای پشت کدام پنجره ای؟ که اینگونه شایدهایم را گرفته ای زندگی را دوباره جاری نموده ای پر شور، زیبا و روان دنیای با تو بودن در اوج همیشه هایم جان می گیرد و هر لحظه تعبیری می گردد از فردایی بی پایان در تبلور طلوع ماهتاب باعبور ازتاریکی های سپری شده… کیستی ای مهربان ترین؟
میلاد ارباب❤
هرکه مست ‌است درین میکده هشیار‌تر است هرکه از بی‌خبران است خبردار‌تر است..” - صائب‌تبریزی
•چه کسی از غم درون چشمانت خبر دارد ، وقتی امیدوارانه لبخند میزنی؟
-
Hamid Hiraad - Tehran (128).mp3
3.61M
🚶‍♂️🚶‍♂️
نذر کردم که اگر سهم من از عشق شدی دو سه رکعت غزل شاد بخوانم هر روز
تو را از دور دیدن هم مرا آرام خواهد کرد کسی جز آنکه دلتنگ است حالم را نمی‌فهمد
‏از بهار تقویم می‌ماند از من استخوان‌هایی که تو را دوست داشتند. ‌‌‌‌‌ - الیاس علوی.
جان مرا بی تو نیست برگ حیات...
‏«چه بی‌نشاط بهاری که بی‌رخ تو رسید»
می رود از ما جدا گردد ولی جان و دل با اوست هر جا می رود
برو ای اشک برون از سر راه نگه ام رود این یار منو میل تماشا دارم
دردا که فراق، ناتوان ساخت مرا در بستر ناتوانی انداخت مرا
- مَلْجأ -
دردا که فراق، ناتوان ساخت مرا در بستر ناتوانی انداخت مرا
از ضعف، چنان شدم که بر بالینم صد بار اجل آمد و نشناخت مرا
چه غریب ماندی ای دل ! نه غمی ، نه غمگساری نه به انتظار یاری ، نه ز یار انتظاری
آوار ِ پریشانی ست رو سوی چه بگریزیم؟ هنگامه ی حیرانی ست خود را به که بسپاریم ؟
یا صادق الوعد یا موفی العهد
‏«مرا اگر بر در بهشت بیارند اول درنگرم که او در آن‌جا هست، اگر نباشد گویم او کو، نی مرا می‌باید که معین ببینمش.»
قرار برده ز من آن لب و دهان که تو داری
‏«دلم فتاده بر آن زلف پرشکن که تو داری» و شب به خیر.
‏‍«أبلغ عزیزاً في ثنایا القلبِ منزلُه أني وإن کنتُ لا ألقاهُ، ألقاهُ.» به عزیزی که در گوشه گوشه‌ی دل خانه دارد برسانید که من هر چند نمی‌دیدمش، می‌بینمش! و شب به خیر.
جهانم هستی و آغوش‌من ، قد جهان است شود روزی جهانم را در آغوشم بگیرم؟