eitaa logo
ادبیات معناگرا قرآنی
1.4هزار دنبال‌کننده
34 عکس
1 ویدیو
5 فایل
از همراهی شما سپاس گذاریم🙋 کانال ادبیات معناگرا قرآنی با کلی نکات جالب قرآنی 😉 آیدی ادمین جهت پرسش پاسخ: @admin_managara2
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 بسم الله الرحمن الرحیم 🌷
نباید با قرآن مانند یک کتاب معمولی برخورد کرد، چون کتاب‌‌های جهان هراندازه دقیق و عمیق باشند بازهم پایان پذیر هستند، اما قرآن عظیم، حامل معانی بسیار زیادی است که فراتر از همه اعصار بشری برای همه زمانها و همه نسل‌‌ها، حرف‌‌ برای گفتن دارد. بنابراین برای کشف و استخراج این معارف بی پایانِ قرآنی باید ظرفیت سازی و بستر سازی کرد و شیوه‌‌های آن را نشان داد که به نظر چنین کار مهمی تنها از طریق انواع قرائن ادبی، هنری و سیاق های کلامی در لا به لای آیات، ممکن و میسّر خواهد بود که اساسا این نظریه «ادبیات معناگرای قرآن» برای تامین همین منظور مهم ساخته و پرداخته شده است. این اصل به ما اجازه میدهد که با استناد به الفاظ و قرائن قرآنی در تفسیر آیات، به «بهترینها» و «بیشترینها» بیندیشیم، چون بهترین ابزار برای استخراج معارف قرآنی همانا متن کاوی و متن فهمی خودِ قرآن است؛ و این امر ممکن نیست جز از طریق ادبیات عربیِ ممتاز قرآنی که موضوع مباحث «ادبیات معناگرای قرآن» را تشکیل میدهد. این طریقه، در صدد نفی طرق تفسیری دیگر مثل روش عقلی یا روش نقلی و روائی نیست بلکه طریقه ادبیات معناگرا، به‌سان گمرکی برای بازرسی طرق دیگر است یعنی روش ادبیاتی، بر همه روش‌‌های دیگر فهم قرآن، تقدم ذاتی و اسلوبی دارد. پس هیچ طریقه ای حق ندارد خارج از ادبیات عام قرآن، مفاهیمی را هرچند صحیح باشد، بر مفردات و تراکیب قرآن مجید تحمیل نماید. پس هرکسی بخواهد به نام قرآن در فقه یا کلام یا فلسفه یا عرفان چیزی بگوید باید سندِ ادبیاتی بیاورد.
📙🖊️ شماره (۱) تفاوت معنایی واژگان "مطر" و "غیث" هر دو به معنی «باران» هستند حال فرق این دو در قرآن چیست ؟🤔 در قرآن کریم واژه مطر در جایگاه انتقام ذکر شده است بر خلاف واژه غیث که در موضع خیر و نعمت آمده است مانند:(وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ مَطَرًا ۖ فَسَاءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِينَ)«و بر سر آنها سنگ‌های هلاک باراندیم و بسیار بد باران هلاکتی است باران آن قوم بدکار» (نمل۵۸) و آیه (وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ مَطَرًا ۖ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ)«و بر آن قوم بارانی (از سنگریزه) فرو باریدیم، بنگر که مآل کار بدکاران چیست»(اعراف۸۴) ولی واژه غیث در آیات در جایگاه رحمت بکار برده میشود مانند آیه (وَهُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ الْغَيْثَ مِنْ بَعْدِ مَا قَنَطُوا وَيَنْشُرُ رَحْمَتَهُ ۚ وَهُوَ الْوَلِيُّ الْحَمِيدُ) « و اوست خدایی که باران را پس از نومیدی خلق می‌فرستد و رحمت (و نعمت) خود را فراوان می‌گرداند و اوست خداوندگار محبوب الذّات ستوده صفات» (شوری ۲۸) و آیه (ثُمَّ يَأْتِي مِنْ بَعْدِ ذَٰلِكَ عَامٌ فِيهِ يُغَاثُ النَّاسُ وَفِيهِ يَعْصِرُونَ) «آن گاه بعد از سنوات قحط و شدت مجاعه باز سالی آید که مردم در آن به آسایش و وسعت و فراوانی نعمت می‌رسند» ( یوسف ۴۹) ‼️در قرآن کریم استعمال مفردات، در نهایت لطافت و ظرافت قرار دارد و گاها میشود که دوکلمه که ظاهراً مترادف و به یک معنا توهم میشوند، دارای فروق استعمالی در قرآن هستند و باید با بررسی استعمالات آنها به ظرافت بکارگیری کلمات پی برد‼️ با ما همراه باشید 😉
📒🖊️ شماره (۱) در آیه شریفه : (وَإِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَىٰ لَا يَتَّبِعُوكُمْ ۚ سَوَاءٌ عَلَيْكُمْ أَدَعَوْتُمُوهُمْ أَمْ أَنْتُمْ صَامِتُونَ) «و اگر آنها را (یعنی بت‌پرستان را) به راه هدایت بخوانید پیروی شما (مؤمنان) نخواهند کرد، بر شما یکسان است که آنها را بخوانید یا ساکت بمانید»(اعراف۱۹۳) ▪️چرا در این آیه میان دو طرف معادله تفاوت قائل شده و ابتدا فرموده (أَدَعَوْتُمُوهُمْ)در ساختار فعلی و سپس (أَنْتُمْ صَامِتُونَ) در ساختار اسمی آمده است ؟🤔 زیرا سکوت حالت ثابت انسان است و فرد بنا بر دلیلی شروع به سخن گفتن میکند پس سخن گفتن یک صفت عارضی است که بر انسان حادث میشود لذا در این آیه از حالت ثابت انسان (صامتون) به صیغه اسمی که دال بر ثبوت است استفاده میکند ولی از سخن گفتن که صفت عارضی و تجددی است از ساختار فعلی(أَدَعَوْتُمُوهُمْ) که دال بر حدوث میباشد استفاده کرده است
📗🖊️ شماره ( ۱ ) 1️⃣ فعل ماضی حالتی است که به پایان خود رسیده است. عرب که میگوید مضی « گذشت » به شمشیر تیزی که میبُرد و کار را تمام کرد ماضی میگوید ماضی در لغت به معنی هرچیز نافذ و قاطع و سپری شده است و در زبان های دیگر هم همین معنا برای ماضی بیان شده است مثلا در انگلیسی به آن «perfect»پرفکت گویند به معنی کامل شده. 2️⃣ فعل ماضی از دو عنصر قوامی و زمانی تشکیل شده است. عنصر قوامی آن تمامیت کار است و عنصر زمانی آن انجام کار در زمان گذشته است. متاسفانه در علم صرف فقط به عنصر زمانی آن توجه شده درحالی که عنصر اصلی فعل ماضی تمامیت او است. بنابراین صیغه ماضی برای مواردی همچون: امور قطعی _ پایان یافته _ غیرقابل برگشت وضع شده است. وقتی به این نکته توجه کنیم مطالب مهمی در قرآن حل میشود. در زبان عربی رایج فعل ماضی وحتی احادیث با عنصر زمانی بکار برده اند ولی زبان قرآنی فرق میکند. در قرآن چیزی که حاکم بر افعال است سیاق است. گاها از محشر صحبت میکند ولی تعبیر ماضی بکار میرود. مانند: «إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ» ادباء که فقط به عنصر زمانی افعال توجه داشته اند در مواجهه با این آیات به مشکل خورده و سعی کرده اند با قاعده «محقق الوقوع» اینگونه آیات را توجیه کنند حال آیا میتوان با عنصر قوامیت این قبیل آیات را حل نمود؟؟؟🤔 نظرات خود را ارسال کنید : @amiralimomeny ⭕ادامه دارد ...
📗🖊️ تتمه شماره (۱) 🟧بحث در این بود که آیاتی که از قیامت و آینده بحث میکنند چرا در قرآن به صیغه ماضی می آیند ؟ گفتیم که ادباء تنها به قالب زمانی فعل ماضی توجه داشته و در مواجه با این آیات قاعده ای را به نام (محقق الوقوع) گفته اند 🔴حال اگر در مواجه با این نوع آیات طبق عنصر قوامی فعل ماضی که (تمامیت)است برخورد کنیم می‌بینیم که قرآن برای این نوع حوادث میخواهد نوعی تصویر سازی را به مخاطب القاء کند ⁉️چگونه قرآن با فعل ماضی تصویر سازی می‌کند ؟؟🤔 اگر به این قبیل آیات توجه کنیم میبینم که اکثرا همراه کلمه (اذا)آمده اند از جمله آیات سوره تکویر: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ ﴿۱﴾ آنگاه كه خورشيد به هم درپيچد (۱) وَإِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَتْ ﴿۲﴾ و آنگه كه ستارگان همى‏ تيره شوند (۲) وَإِذَا الْجِبَالُ سُيِّرَتْ ﴿۳﴾ و آنگاه كه كوهها به رفتار آيند (۳) وَإِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ ﴿۴﴾ وقتى شتران ماده وانهاده شوند (۴) ز وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ ﴿۵﴾ و آنگه كه وحوش را همى‏ گرد آرند (۵) وَإِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ ﴿۶﴾ درياها آنگه كه جوشان گردند (۶) وَإِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ ﴿۷﴾ و آنگاه كه جانها به هم درپيوندند (۷) وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ ﴿۸﴾ 🔘خاصیت کلمه ( إذا) این است که مخاطب را به زمان آینده میبرد وقتی فعل ماضی همراه این کلمه باشد یعنی این کار در آن زمان تمام شده است پس این نوع آیات انگار دارد نوعی تصویر سازی به مخاطب می‌دهد به این گونه که در آن زمان در حال دیدن این وقایع است که همگی به طور کامل اتفاق افتاده اند لذا با تعبیر ماضی می آید
📗🖊️ شماره (۱) (كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ ۖ)«جهاد در راه خدا، بر شما مقرّر شد؛ در حالی که برایتان ناخوشایند است»(بقرة۲۱۶) (ثمَّ اسْتَوَىٰ إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا )«سپس به آفرینش آسمان پرداخت، در حالی که بصورت دود بود؛ به آن و به زمین دستور داد: «به وجود آیید (و شکل گیرید)، خواه از روی اطاعت و خواه اکراه!»(فصلت ۱۱) ‼️سوال چرا در آیه اول از کلمه «كُرْهٌ» با ضمه ولی در آیه دوم «كَرْهًا» با فتحه استفاده شده ؟؟🤔 در آیه اول کراهت مربوط به قتال است که در نفس آنهاست ولی در آیه دوم کراهت نسبت به آسمان و زمین است که به آنها نسبت داده میشود بنابراین کراهت در نفس شدید تر از کراهت به آسمان ها زمین هست برای همین از ضمه که أقوی از فتحه است استفاده کرده ضمه در «كُرْهٌ»نشان دهنده کراهت شدید آنها نسبت به جهاد است 📚📚منبع :کتاب اصول الاعراب البیانی للأسلوب القرآنی صفحه 63 😉 کانال ادبیات معناگرا قرآنی👇🏻 ┏━📚📖━━━━━━━━┓    🆔 @maanagara ┗━━━━━━━━📚📖━┛
📒🖊️ شماره (۲) 🔴موضوع: ملاک‌های دقیق بیانی در اسلوب قرآنی 1⃣شناخت مخاطب 🔷نمونه قرآنی 🔹قُلۡ إِن كُنتُمۡ تُحِبُّونَ ٱللَّهَ فَٱتَّبِعُونِي يُحۡبِبۡكُمُ ٱللَّهُ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡ ذُنُوبَكُمۡۚ. 🔹يَغۡفِرۡ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمۡ. چرا در آیه اول (من)ذکر نشده ولی در آیه دوم آمده ؟؟‼️ 🔻نظر ابن مالک و اخفش: «من»زایده ست. 🔻نظر زمخشری و رضی: «من» برای تبعیض است. زیرا مخاطب در آیه اول امت پیامبر مکرم صلی الله علیه و آله و در آیه دوم امت نوح علیه السلام است. و لذا در آیه اول وعده غفران جمیع گناهان داده شده چون تبعیت از از حضرت ایمان را کامل و مهیای غفران همه ذنوب میکند. و در آیه دوم وعده غفران بعضی گناهان داده شده تا اکتفاء به صرف ایمان نشود و غفران برخی دیگر به ضمیمه عمل خواهد بود. 📚📚منبع:شرح الرضی بر کافیه 😉 کانال ادبیات معناگرا قرآنی👇🏻 ┏━📚📖━━━━━━━━┓    🆔 @maanagara ┗━━━━━━━━📚📖━┛
📗🖊️ شماره(۲) 🔴موضوع: بررسی قواعد دو وجهی ابدال صرفی در استعمالات قرآن کریم 🔸نمونه قرآنی 1️⃣تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ فرشتگان و «روح» در آن شب به اذن پروردگارشان برای (تقدیر) هر کاری نازل می‌شوند.«قدر۴» 2️⃣هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلَىٰ مَنْ تَنَزَّلُ الشَّيَاطِينُ ) بگو به کافران که آیا می‌خواهید من شما را آگاه سازم که شیاطین بر چه کسان نازل می‌شوند؟«شعراء۲۲۱» 3️⃣إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ به یقین کسانی که گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل می‌شوند که: «نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است!«فصلت ۳۰» 🔘همانطور که میبینم در دو آیه اول فعل «تَنَزَّلُ»بدون ذکر تاء آمده ولی در سوره فصلت فعل«تَتَنَزَّلُ» همراه با تاء ذکر گردیده است دلیل این اختلاف را باید طبق قاعده (زیادة المبانی تدل علی زیادة المعانی) مورد بررسی قرار داد زیرا عمل در سوره فصلت بیشتر از دو آیه قبل اتفاق می افتد بدین معنا که ملائکه بر مؤمنان هنگام مرگ نازل میشوند تا آنان را به بهشت بشارت دهند و این اتفاق در طول سال در هر لحظه رخ میدهد بنابراین فعل به صورت صیغه کامل ذکر شده تا دوام و استمرار را نشان دهد اما در آیه ی شعراء نزول کمتر اتفاق می افتد زیرا شیاطین بر همه کافران نازل نمی‌شوند بلکه بر کاهنان نازل میشوند بنابراین «تاء» از فعل تنزل حذف گردیده است و همین طور در آیه سوره قدر نزول و پایین آمدن فرشتگان فقط در شب قدر اتفاق می افتد پس این نزول کوتاه تر و کمتر از نزول مستمر برای مومنان در حال مرگ است بنابراین در فعل حذف صورت گرفته است 😉 کانال ادبیات معناگرا قرآنی👇🏻 ┏━📚📖━━━━━━━━┓    🆔 @maanagara ┗━━━━━━━━📚📖━┛
📒🖊️ شماره (۳) 🛑موضوع: شناخت مخاطب 🔸نمونه قرآنی 1️⃣وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ ۖ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ ۖ«انعام ۱۶۱» 2️⃣وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلَاقٍ ۖ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِيَّاكُمْ«أسراء۳۱» چرا در آیه اول از تعبیر(نَرْزُقُکُمْ) استفاده کرده ولی در آیه دوم (نَرْزُقُهُمْ) و همچنین بعد ضمیر إیاهم در آیه اول و إیاکم در آیه دوم آورده است چرا دو آیه برعکس هم دیگه اومدن ؟🤔 🔘زیرا مخاطب در این دو آیه متفاوت است در آیه اول مخاطب کسی است که مبتلا به فقر است لذا خدا اول میفرماید «نحن نرزقکم» یعنی اول وعده رزق را به خودشان میدهد بعد میفرماید «وإیاهم»که وعده روزی اولاد را میدهد ولی در آیه دوم مخاطب کسی است که مبتلا به فقر نیست بلکه میترسد بخاطر بچه دار شدن فقیر شود در اینجا مناسب است که خداوند اول وعده رزق اولاد را بدهد لذا میفرماید «نحن نرزقهم» و بعد وعده روزی به خودشان را میدهد و میفرماید «وإیاکم» 😉 کانال ادبیات معناگرا قرآنی👇🏻 ┏━📚📖━━━━━━━━┓    🆔 @maanagara ┗━━━━━━━━📚📖━┛
صوت_قرآنی📒🖊️ شماره (۲) 🛑موضوع: قوی بودن حرکت ضمه نسبت به فتحه و تأثیرآن در معانی کلمات قرآن 🔸نمونه قرآنی 1️⃣وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ«انعام۱۰۹» 2️⃣وَالَّذِينَ لَا يَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُم«توبه ۷۹» در آیه اول کلمه «جَهْد»با فتحه آمده ولی در آیه دوم «جُهْد»با ضمه ذکر گردیده...!! چرا ؟؟🤔 مگه قرآن الکی اینا رو تغییر میده ؟؟🧐 خب حتما یه نکته ای داره حالا بریم سراغ جوابش تا ببینیم نکته اش چی بوده 😉😁 آیه اول بحث در قسم است نهایت کار آنان این بوده که قسم بخورند ولی آیه دوم بحث انفاق است انفاق امر فراتر از زبان است به نظر شما تمام تلاشمون رو بزاریم برای انفاق قوی تره یا اینکه بخواهیم قسم بخوریم ؟؟؟خب قطعا انفاق قوی تره 🤷🏻 ☑️برای همین از کلمه «جَهد»با فتحه در آیه اول استفاده کرد زیرا مربوط به قسم و قسم کار آسانی است لذا از فتحه استفاده شده ولی آیه دوم کلمه «جُهد»با ضمه آمده چون درباره انفاق است برای همین از ضمه که حرکت قوی تر نسبت به فتحه است استفاده شده است 😉 کانال ادبیات معناگرا قرآنی👇🏻 ┏━📚📖━━━━━┓    🆔 @maanagara ┗━━━━━📚📖━┛
🛑باسمه تعالی بشر برای رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی خود، راهی جز تمسک به کلام نورانی وحی، همراه با تبیین مبین واقعی آن که قرآن ناطق باشد، ندارد. دستور العمل جامع الهی که نشأت گرفته از علم و حکمت بی کران حضرت الله ست، در آخرین کتاب آسمانی و نورانی خود، در حدَ الفاظ عربی مبین تنزل یافته تا برای انتقال و درک معارف حق الهی، تناسبی بین درک انسان و آن معارف والا ایجاد گردد. بی تردید قرآن حکیم در حدی است که بالاتر از آن از درک آدمی خارج و پايین تر از آن از حد کمال و اعجاز، خارج و به ابتذال عرفی نزدیک خواهد بود. از همین روی است که بشر، گر چه عاربه ای بلیغ و فطین باشد، نتواند با چون قرآنی هماوردی نماید. قرآن حکیم در ابراز لطائف بلاغی و ظرائف بیانی، تنها به دنبال جلب توجه در عرصه بلاغت نیست بلکه به دنبال بیان راه و رسم بندگی و سلوک عبادی و مسلک سیاسی و حکومتی، آن هم به بهترین بیان است بیانی که نه فراتر از آن برای درک بشر، ممکن و نه فروتر از آن از شأن الهی، جایز خواهد بود. بنابراین، تنها راه انتقال معارف حق الهی از راه همین کلمات نورانی است که البته عدل آن را نیز مبین و‌مفسر آن قرار داده است. اما باید توجه داشت که کتابی که چنین تحدی گرایانه توانست مدعیان فصاحت و بلاغت را به زانوی عجز و تواضع در آورد، بی شک نمی تواند دارای اسلوب خاص و قواعد دقیق و لطیف و زبان متقن و هماهنگی نباشد. پس باید کلام وحی را آنگونه که باید شناخت. اگر فقیه اسلوب ادبی قرآن را نداند، گرفتار تفسیر به رأی گردد. اگر مفسر اسلوب ادبی قرآن را نشناسد، گرفتار تحریف گردد. اگر ادیب اسلوب ادبی قرآن را نفهمد، گرفتار جعل گردد. پس بر همگان لازم است که اسلوب ادبی و قواعد بیانی قرآن را بشناسند تا بتوانند قرآن را آنگونه که هست، فهمیده و بفهمانند. لازم به ذکر است که برخی از مبانی موجود ادبی که از قرن‌ها پیش رایج شده است، هیچ گونه تناسبی با کلام عرب و لسان وحی نداشته‌ و بسیاری از مفسرین و فقیهان و متکلمین را در برداشتهایی که به ادبیات و الفاظ قرآنی مرتبط بوده، گرفتار خلط و خطا کرده است بیانات استاد دیداری
حفظه الله
در خصوص ادبیات قرآنی
شماره (۳) 🔶موضوع:بررسی قواعد دو وجهی ابدال در قرآن کریم 🔸نمونه قرآنی 1️⃣يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ«انفال۲۰» 2️⃣وَيَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَىٰ قُوَّتِكُمْ وَلَا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ«هود۵۲» ⭕در آیه سوره انفال فعل «وَلَا تَوَلَّوْا» با حذف تاء ولی در آیه سوره هود فعل«وَلَا تَتَوَلَّوْا» بدون حذف تاء بکار رفته است ⚪زیرا سوره انفال خطاب به مومنین می‌باشد ولی آیه سوره هود خطاب به کافرین است روی گرداندن مومنان کمتر از روی گرداندن کافران است چون مومنان بر خلاف کافران مطیع خداهستند پس وقتی روی گردانی مومنین کمتر شد برای دلالت بر کمی روی گردانی تاء از فعل حذف گردیده بر خلاف روی گرداندن کافران که عام است و شمولیت دارد بنابراین برای دلالت شمولیت آن فعل با تاء ذکر گردیده است با ما همراه باشید 😉 کانال ادبیات معناگرا قرآنی👇🏻 ┏━📚📖━━━━━┓    🆔 @maanagara ┗━━━━━📚📖━┛
شماره (۴) 🔶موضوع :بررسی کاربرد صیغه اسمی و فعلی در قالب آیات قرآن 🔸نمونه قرآنی وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِيهِمْ ۚ وَمَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ(و ای پیامبر! تا تو در میان آنها هستی، خداوند آنها را مجازات نخواهد کرد؛ و نیز تا استغفار می‌کنند، خدا عذابشان نمی‌کند.«انفال۳۳» 🔘تو این آیه اول از ساختار فعلی«لِيُعَذِّبَهُمْ» و در ادامه از ساختار اسمی «مُعَذِّبَهُمْ» استفاده کرده است خب بریم ببینیم که دلیل این اختلاف چیه 😉 📌این آیه این نکته رو بیان میداره که استغفار مانع ثابت و همیشگی در برابر عذاب است اما حضور مبارک رسول خدا(ص) مانع همیشگی نیست زیرا حضور پیامبر(ص) در میان مردم بر خلاف استغفار محدود به زمان خاصی بوده است بنابراین از حالت ثابت با ساختار اسم و حالت موقت با ساختار فعل ذکر شده است 📚📚منبع:کتاب التعبیر القرآنی 😉 کانال ادبیات معناگرا قرآنی👇🏻 ┏━📚📖━━━━━┓    🆔 @maanagara ┗━━━━━📚📖━┛
📒🖊️ شماره(۴) 🔶بررسی قواعد ابدال دو وجهی در آیات قرآن کریم 🔸نمونه قرآنی 1️⃣لا يَحِلُّ لَكَ النِّسَاءُ مِنْ بَعْدُ وَلَا أَنْ تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ(بعد از این دیگر زنی بر تو حلال نیست، و نمی‌توانی همسرانت را به همسران دیگری مبدّل کنی)«احزاب۵۲» 2️⃣وَآتُوا الْيَتَامَىٰ أَمْوَالَهُمْ ۖ وَلَا تَتَبَدَّلُوا الْخَبِيثَ بِالطَّيِّبِ ۖ وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَهُمْ إِلَىٰ أَمْوَالِكُمْ ۚ إِنَّهُ كَانَ حُوبًا كَبِيرًا (و اموال یتیمان را پس از بلوغ به دست آنها دهید، و مال بد و نامرغوب خود را به مرغوب (آنها) تبدیل نکنید و اموال آنان را به ضمیمه اموال خود مخورید، که این گناهی بس بزرگ است.)«نساء۲» 📌📌در آیه سوره احزاب فعل«تَبَدَّلَ» با حذف تاء آمده ولی در آیه سوره نساء«لَا تَتَبَدَّلُوا» تاء ذکر شده ؛ زیرا حکم سوره احزاب فقط در مورد پیامبر(ص)است و فقط ایشان نهی شده اند که بجای همسرشان زنان دیگری اختیار نکنند اما آیه دوم درباره عموم مسلمانان در همه زمان ها می‌باشد 🗯️🗯️بنابراین چون حکم محدود به شخص واحدی است فعل «تَبَدَّلَ» با حذف تاء ذکر شده است ؛ ولی در حکم کلی وعام که در همه ی زمان ها ادامه دارد فعل«تَتَبَدَّلُوا» بیان شده است پس صیغه ی کوتاه برای امر کوتاه وصیغه طولانی برای امر طولانی و بادوام استفاده شده است با ما با نکات جالب قرآنی همراه باشید🙂 😉 کانال ادبیات معناگرا قرآنی👇🏻 ┏━📚📖━━━━━┓    🆔 @maanagara ┗━━━━━📚📖━┛
شماره(۲) 🔶موضوع: بررسی معانی مفردات در قرآن 🔸نمونه قرآنی 🔘فرق بین«مرضع»و «مرضعة» مرضع به زنی گفته میشود که قوه شیر دادن را دارد ولی مرضعة به زنی گفته میشود که در حال شیر دادن است وقتی به این نکته توجه کنیم به نکته جالبی در آیه۱و ۲ سوره حج پی می‌بریم : 💠يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ ۚ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ يَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُكَارَىٰ وَمَا هُمْ بِسُكَارَىٰ وَلَٰكِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِيد💠 ای مردم! از (عذاب) پروردگارتان بترسید، که زلزله رستاخیز امر عظیمی است!روزی که آن را می‌بینید، (آنچنان وحشت سراپای همه را فرامی‌گیرد که) هر مادر شیردهی، کودک شیرخوارش را فراموش می‌کند؛ و هر بارداری جنین خود را بر زمین می‌نهد؛ و مردم را مست می‌بینی، در حالی که مست نیستند؛ ولی عذاب خدا شدید است! 📌📌در این ناحیه از تعبیر مرضعة استفاده کرده تا این را بفهمند زنی که همان لحظه در حال شیر دادن است فرزند خود را فراموش میکند و این شدت وحشت از حوادث قیامت را میفهماند و همچنین نکته دیگری که هست اینکه در آخر آیه از تعبیر«ذات حمل»استفاده کرده و تعبیر حامل را به کار نبرده زیرا ذات حمل به کسی که آخر حملش است اطلاق میشود 📚📚منبع:کتاب اصول الإعراب البیانی للأسلوب القرآنی 😉 کانال ادبیات معناگرا قرآنی👇🏻 ┏━📚📖━━━━━┓    🆔 @maanagara ┗━━━━━📚📖━┛
شماره(۵) 🔸موضوع: بررسی قواعد دو وجهی ابدال در قرآن کریم 🔹نمونه قرآنی : (فَمَا اسْطَاعُوا أَنْ يَظْهَرُوهُ وَمَا اسْتَطَاعُوا لَهُ نَقْبًا) «کهف،۹۷» ◾️آیه در مورد سدّی است که ذوالقرنین آن را از سنگ آهن و مس مذاب ساخته بود که بالا رفتن از این سدّ آسان تر از سوراخ کردن آن برای عبور سپاه بود، پس از فعل اوّل حرفی به دلیل آسان بودن کار حذف شده است بنابراین گفته شده (فَمَا اسْطَاعُوا أَنْ يَظْهَرُوهُ) بر خلاف کار سخت و طاقت فرسا در بخش بعدی آیه نه تنها حرفی حذف نشده، بلکه طولانی ترین صیغه در مورد آن استفاده شده است (وَمَا اسْتَطَاعُوا لَهُ نَقْبًا) پس از حذف از فعل، آسان تر بودن کار را نشان می دهد برخلاف عدم حذف، که دلالت بر سخت و طولانی بودن کار دارد. سپس از آن جهت که بالا رفتن از سدّ نسبت به سوراخ کردن آن، به زمان کم تری نیاز دارد از فعل نخست حذف صورت گرفته و فعل کوتاه تر شده تا تلفظ کوتاه این کلمه، با مدت زمانی که برای انجام آن فعل نیاز است، تناسب داشته باشد. 😉 کانال ادبیات معناگرا قرآنی👇🏻 ┏━📚📖━━━━━┓    🆔 @maanagara ┗━━━━━📚📖━┛
شماره (۶) 🔸موضوع: بررسی قواعد دو وجهی ابدال در قرآن کریم 🔹نمونه: (لا يَحِلُّ لَكَ ٱلنِّسَآءُ مِنۢ بَعدُ وَلَآ أَن تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِن أَزوَٰجٖ ...) «احزاب،۵۲» و آیه (وَءَاتُواْ ٱليَتَٰمَىٰٓ أَموَٰلَهم وَلَا تَتَبَدَّلُواْ ٱلخَبِيثَ بِٱلطَّيِّبِۖ وَلَا تَأكُلُوٓاْ أَموَٰلَهم إِلَىٰٓ أَموَٰلِکم إِنَّهُۥ كَانَ حُوبٗا كَبِيرٗا) «نساء،۲» ◾️در آیه احزاب فعل «تبدّل» با حذف یک «تا» آمده است؛ ولی در آیه نساء «ولا تتبدّلوا» بدون حذف ذکر شده؛ زیرا حکم آیه احزاب فقط در مورد پیامبر(ص)است و فقط ایشان نهی شده اند که به جای همسرشان، زنان دیگری اختیار نکنند؛ اما آیه دوم درباره عموم مسلمانان در همه زمانها می باشد. بنابراین چون حکم محدود به شخص واحدی است، فعل«تبدّل» با حذف «تا» ذکر شده است؛ ولی در حکم کلی و عام که در همه زمانها ادامه دارد، فعل «تتبدّلوا» بیان شده است، پس صیغه کوتاه برای امر کوتاه و صیغه طولانی برای امر طولانی و با دوام استفاده شده است. 😉 کانال ادبیات معناگرا قرآنی👇🏻 ┏━📚📖━━━━━┓    🆔 @maanagara ┗━━━━━📚📖━┛
شماره (۷) 🔸موضوع: چگونگی اجرای قواعد ابدال در قرآن 🔹نمونه: (أَوَعَجِبْتُمْ أَنْ جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَلَىٰ رَجُلٍ مِنْكُمْ لِيُنْذِرَكُمْ ۚ وَاذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاءَ مِنْ بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَصْطَةً ۖ فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ) «اعراف،۶۹» (وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا ۚ قَالُوا أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمَالِ ۚ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ ۖ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ) «بقره،۲۴۷» 📌📌در آیه سوره اعراف کلمه «بصطه» با حرف «صاد» و در آیه سوره بقره با حرف «سین» آمده است. و در آیه اعراف حرف «سین» تبدیل به «صاد» شده است. چرا تغییر ایجاد شده؟ 🤔🤔 استفاده «بصطه» با «سین» برای امر آماری و معنوی است؛ بنابراین در سوره بقره برای وصف طالوت با حرف سین نوشته شده و در سوره اعراف برای توصیف قبیله عاد، قوم حضرت هود (ع) با صاد نوشته شده است. طالوت یک نفر است اما قوم عاد یک قبیله اند پیداست که حرف صاد از سین قوی تر و در تلفظ آشکارتر است. حرف سین که تلفظ ضعیف تری دارد برای وصف یک نفر و حرف صاد به دلیل تلفظ قوی و ظاهر برای یک قبیله شایسته است. 😉 کانال ادبیات معناگرا قرآنی👇🏻 ┏━📚📖━━━━━┓    🆔 @maanagara ┗━━━━━📚📖━┛
شماره (۸) 🔵موضوع :بررسی قواعد ابدال دو وجهی در قالب آیات قرآن کریم 🔸نمونه قرآنی 💠وَحَاجَّهُ قَوْمُهُ ۚ قَالَ أَتُحَاجُّونِّي فِي اللَّهِ وَقَدْ هَدَانِ ۚ وَلَا أَخَافُ مَا تُشْرِكُونَ بِهِ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ رَبِّي شَيْئًا ۗ وَسِعَ رَبِّي كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا ۗ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ«انعام۸۰» 📌این سخن حضرت ابراهیم با قومش و استدلال او برای آنها که غرق در شرک و پرستش بت ها هستند. آنها برای هدایت به سوی یکتا پرستی نیازمند تفکر و تأمل طولانی هستند تا این تأمل و دقت به سوی خالق هدایت شوند لذا از فعل «أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ» به صورت کامل و بدون حذف ذکر کرده است 💠مَثَلُ الْفَرِيقَيْنِ كَالْأَعْمَىٰ وَالْأَصَمِّ وَالْبَصِيرِ وَالسَّمِيعِ ۚ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلًا ۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ«غافر۵۸» 📌 مسأله تفاوت میان بینا و نابینا و شنوا و ناشنوا از اموری است که نیاز به تفکر و تأمل طولانی ندارد یعنی اگر از یک شخص عاقل سوال کنیم که بین انسان کور و بینا یکسان است ؟ حتما در جواب میگه که یکی نیستن🤷🏻 برای همین در فعل حذف صورت گرفته«تَذَكَّرُونَ»تا دلالت کند که این امر نیاز به تأمل و تفکر طولانی ندارد ⁉️حالا اینجا یه سوال مهم دیگه پیش میاد اینکه آیه دوم که حذف تاء در آن صورت گرفته نظیر آن در آیه دیگری هم آمده که حذفی صورت نگرفته«وَمَا يَسْتَوِي الْأَعْمَىٰ وَالْبَصِيرُ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَلَا الْمُسِيءُ ۚ قَلِيلًا مَا تَتَذَكَّرُونَ» چه فرقی میشه بین این دو آیه؟؟🤔🤔 فردا نکته اش رو میگیم😁 با ما همراه باشید 😉 کانال ادبیات معناگرا قرآنی👇🏻 ┏━📚📖━━━━━┓    🆔 @maanagara ┗━━━━━📚📖━┛
شماره(۳) ⬅️بررسی تفاوت بین دو واژه «ریح»و «ریاح» در قالب آیات قرآن کریم 🔘در قرآن هر کلمه ای در جایگاه مخصوص خود بکار میرود کلمه ریاح همیشه در موضع خیر و نعمت بکار رفته بر خلاف واژه ریح که در موضع شر وعذاب بکار گرفته شده است 💠وَهُوَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ ۖ«اعراف۵۷»👈دال بر نعمت 💠وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ يُرْسِلَ الرِّيَاحَ مُبَشِّرَاتٍ وَلِيُذِيقَكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَلِتَجْرِيَ الْفُلْكُ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ «روم۶۴»👈دال بر نعمت 💠مَثَلُ مَا يُنْفِقُونَ فِي هَٰذِهِ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَثَلِ رِيحٍ فِيهَا صِرٌّ أَصَابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَأَهْلَكَتْهُ«آل عمران ۱۱۷»👈دال بر عذاب پرسش؟؟ 1️⃣حال چرا ریاح که جمع است در موضع نعمت و ریح که مفرد است در موضع عذاب بکار میرود ؟ 2️⃣طبق این قاعده چرا در آیه شریفه «هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ ۖ حَتَّىٰ إِذَا كُنْتُمْ فِي الْفُلْكِ وَجَرَيْنَ بِهِمْ بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ ». که مفرد است در موضع نعمت بکار رفته است ؟؟ نظرات خود را ارسال کنید 😉 کانال ادبیات معناگرا قرآنی👇🏻 ┏━📚📖━━━━━┓    🆔 @maanagara ┗━━━━━📚📖━┛
🌹برگی از کتاب الایضاح فی اصول النحو 🔷موضوع: اجنبي بودن برخی از نحات از استعمال قرآني 🔹نمونه: ✔️ سهیلی سین را صدرات طلب دانسته و استعمالی چون«زید سیقوم» را قبیح میداند. در حالی که مواردی از این استعمال در قرآن حکیم وجود دارد مانند«أُوْلَـٰٓئِكَ سَنُؤۡتِيهِمۡ أَجۡرًا عَظِيمًا». ✔️ ابن حاجب وقوع استثناء بعد از «زال منفی» را محال می داند. در حالی که در آیه شریفه«لَا يَزَالُ بُنۡيَٰنُهُمُ ٱلَّذِي بَنَوۡاْ رِيبَةٗ فِي قُلُوبِهِمۡ إِلَّآ أَن تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمۡۗ وَٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ توبه/١١٠» چیزی را که ابن حاجب محال می داند واقع شده. ✔️جناب رضی گفته ممیز کم فقط نکره می آید در حالی که در قرآن در مواردی معرفه آمده مانند:«كَمۡ أَهۡلَكۡنَا قَبۡلَهُم مِّنَ ٱلۡقُرُونِ أَنَّهُمۡ إِلَيۡهِمۡ لَا يَرۡجِعُونَ» . و موارد بیشتر در کتاب الایضاح.. 🍇ثمره بحث: لزوم بازنگری و تفحص بیشتر و همچنین پرهیز از جمود بر اقوال نحات کانال: الرضي @sharherazii کانال: اعجاز ادبی قرآن https://eitaa.com/joinchat/3233218610C6677c7b4f2 🌹🌹
🔴توجه توجه با عرض معذرت از مخاطبین چند روزی از گذاشتن مطالب قرآنی در کانال به دلیل برخی از مشکلات محروم بودیم. إن شاء الله مطالب در کانال به زودی گذاشته میشود از همراهی شما متشکریم 😊