May 11
نباید با قرآن مانند یک کتاب معمولی برخورد کرد، چون کتابهای جهان هراندازه دقیق و عمیق باشند بازهم پایان پذیر هستند، اما قرآن عظیم، حامل معانی بسیار زیادی است که فراتر از همه اعصار بشری برای همه زمانها و همه نسلها، حرف برای گفتن دارد.
بنابراین برای کشف و استخراج این معارف بی پایانِ قرآنی باید ظرفیت سازی و بستر سازی کرد و شیوههای آن را نشان داد که به نظر چنین کار مهمی تنها از طریق انواع قرائن ادبی، هنری و سیاق های کلامی در لا به لای آیات، ممکن و میسّر خواهد بود که اساسا این نظریه «ادبیات معناگرای قرآن» برای تامین همین منظور مهم ساخته و پرداخته شده است.
این اصل به ما اجازه میدهد که با استناد به الفاظ و قرائن قرآنی در تفسیر آیات، به «بهترینها» و «بیشترینها» بیندیشیم، چون بهترین ابزار برای استخراج معارف قرآنی همانا متن کاوی و متن فهمی خودِ قرآن است؛ و این امر ممکن نیست جز از طریق ادبیات عربیِ ممتاز قرآنی که موضوع مباحث «ادبیات معناگرای قرآن» را تشکیل میدهد.
این طریقه، در صدد نفی طرق تفسیری دیگر مثل روش عقلی یا روش نقلی و روائی نیست بلکه طریقه ادبیات معناگرا، بهسان گمرکی برای بازرسی طرق دیگر است یعنی روش ادبیاتی، بر همه روشهای دیگر فهم قرآن، تقدم ذاتی و اسلوبی دارد.
پس هیچ طریقه ای حق ندارد خارج از ادبیات عام قرآن، مفاهیمی را هرچند صحیح باشد، بر مفردات و تراکیب قرآن مجید تحمیل نماید. پس هرکسی بخواهد به نام قرآن در فقه یا کلام یا فلسفه یا عرفان چیزی بگوید باید سندِ ادبیاتی بیاورد.
#لغتنامه_قرآنی
#صرف_قرآنی
#بلاغت_قرآنی
#صوت_قرآنی
#نحو_قرآنی
#معرفی_کتاب