✅عظمت زن در مادر شدن است
◀️زنجیرِ آداب و عادات باطل/5️⃣
🔸بسیاری از دخترها و خواهران ما در نظام کنونی نمیدانند که عظمت زن در مادر شدن است که او بتواند فرزند تربیت کند، دانشمند تربیت کند، عالِم و دانشمند شود، برای اینکه فرزندانِ دانشمند تربیت کنند.
🔸وگرنه کارمند شدن و وارد جامعه شدن و اینها، این کاری است که از هر مردی ساخته است.
🔸آن کاری که از زن ساخته است، از عظمت زن، از اینکه او باید مظهر خالقیّت ذات اقدس الهی باشد آن کار اساسی زنهاست ... که امیدواریم ـ انشاءالله ـ برای نسل آینده و اینکه این خواهران ما، دختران ما، زنهای جامعه بدانند عظمت زن در مادر شدن است.
🔸این نقص نیست که بگویند ما برای کهنه شستن نیامدیم! خیر، کهنه شستن ممکن است کسی کارگر بگیرد، اما مادر شدن عظمت است.
🔸در خود روایات هم دارد ملاحظه فرمودید کسی آمده گفت من فلان گناهی کردم میخواهم پاک شوم، حضرت فرمود مادر داری که مثلاً به مادر احسان کنی تا آن لغزشهایت بخشوده شود؟
🔸عرض کرد نه، به رحمت ایزدی رفت؛ گفت خاله داری؟ عرض کرد بله؛ گفت به خالهات هم اگر احترام کنی کارِ مادر است.
🔸این عظمت مادر، این مقام شامخ مادری، این صبغه ملکوتی است.
🔸فرمود نکاح سنّت ماست، اگر کسی این کار را بکند نصف دینش را حفظ کرده؛ میبینید تفاوت ره از کجاست تا کجا!؛ این نکاح را با چشم فرشتهها دارد میبیند نه نکاح را به عنوان اجتماع مذکر و مؤنث.
🔸این نظام اسلامی آمده زنها را آزاد کرده؛ آزادی این است که تحصیل آزاد است، کمالات آزاد است؛ اما تحصیل برای اینکه مادرِ خوب شود و بتواند فرزندانِ دانشمند تربیت کند.
🔸این نقص نیست و جامعه به لطف الهی باید طوری باشد که این کشور از هر نظر آماده باشد برای ظهور مبارک حضرت و این نظام را حفظ کند از هر خطری و ـ انشاءالله ـ سالماً تحویل وجود مبارک حضرت بدهد داشتن فرزندان و جوانان با ایمان است.
«و الحمد لله ربّ العالمین»
🔹فراز پایانی درس خارج تفسیر حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی /سوره یس، آیات 30 الی 36
✅تبرّي به معني فحّاشي نيست!
🔸اين «بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوتِهِ أَقُومُ وَ أَقْعُدُ» تعليمِ اختيار است، ابطال جبر است، ابطال تفويض است ...
🔸يعني من به عنوان يك انسان، جميع قعود و قيام من به حول و قوّه الهي است ... اين ابطال جبر و تفويض در اين نماز است ...
🔸اين كلمات امام چقدر شيرين است! به حضرت عرض كردند ممكن است ما از گروهي تبرّي كنيم؟ فرمود بله، شما در هر ركعت از نماز داريد از معتزله تبرّي ميكنيد، از اشاعره تبرّي ميكنيد.
🔸وقتي ميگوييد «بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوتِهِ أَقُومُ وَ أَقْعُدُ»، داريد حرف معتزله را رد ميكنيد؛ معتزله ميگويد «لا حول و لا قوّة لله»، چون تفويضي است و ميگويد خدا بشر را خلق كرد رها كرد در قيامت حسابرسي ميكند.
🔸اشاعره ميگويند «لا حول و لا قوّة الا لله»، بشر مجبور است؛ شما داريد از آنها تبرّي ميكنيد ...
🔸اين معني تبرّي است؛ نه معنايش اين است كه فلان كس را فحش بگويد، فلان كس را بد بگويد تا سلفي و وهابي تكفيري راهاندازي شود! ...
🔸معناي «بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوتِهِ أَقُومُ وَ أَقْعُدُ» اين است كه اينچنين نيست كه خدا ما را رها كرده باشد و هيچ كاري از دست خدا ساخته نباشد و فقط در قيامت حسابرسي كند كه معتزله ميگويد «لا حول و لا قوّة لله».
🔸و اينطور نيست كه «من غلام و آلت فرمان او» (🔺) هيچ اختياري در دست ما نباشد و مجبور باشيم كه «لا حول و لا قوّة الا لله».
🔸بلكه «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ»؛ «بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوتِهِ أَقُومُ وَ أَقْعُدُ»؛ اين ميشود امر «بين الأمرين» كه نفي جبر و تفويض است و مانند آن.
↙️پی نوشت:
🔺- مثنوی معنوی، دفتر پنجم، بخش133
🔹فراز پایانی درس تفسیر قرآن حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی /سوره یس، آیات 33 الی 38
✅چه کسی را عبادت می کنیم؟!
🔸عبادت همان اطاعت است؛ اين بيان نوراني امام جواد(سلام الله عليه) روايت قابل تامّلي است كه «مَنْ أَصْغَي إِلَى نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ كَانَ النَّاطِقُ عَنِ اللَّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللَّهَ وَ إِنْ كَانَ النَّاطِقُ يَنْطِقُ عَنْ لِسَانِ إِبْلِيسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلِيسَ»(🔺)
🔸فرمود هر كسي كتاب كسي را ميخواند، حرف كسي را گوش ميدهد، مقاله كسي را ميخواند، روزنامه كسي را ميخواند كه بخواهد به او اعتماد كند - يك وقت است ميخواهد ببيند او چه ميگويد که آن حرف ديگري است- اما دلداده كتاب كسي باشد، سخن كسي، نوشته كسي، گفته كسي، رفتار كسي باشد اين را ميگويند «اِصغاء» ... يعني «أطاعه»[که اگر آن حرف و نوشته از خدا و منطق خدايي حکايت کند، شنونده و خواننده خدا را عبادت کرده و اگر از شيطان و منطق شيطاني حکايت کند، پس شيطان را عبادت کرده].
🔸اينجا هم كه فرمود «لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ»، يعني «لا تطيعه»؛ چرا؟ براي اينكه عدوّ مبين است، يك دشمن آشكار است و يك دشمن سوگند ياد كردهاي است.
↙️پي نوشت:
🔺- *- مستدرک الوسائل، ج17، ص308
🔹درس تفسیر قرآن حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی /سوره یس، آیات 55 الی 65
✅قفل شدن ایمان، علی رغم تکامل علمی
🔸خيلي از معارف است كه براي كفار روشن ميشود و ميگويند «رَبَّنا أَبْصَرْنا وَ سَمِعْنا»، اما «فَارْجِعْنا نَعْمَلْ صالِحاً»؛ تمام درد اين است كه حقيقت برايشان روشن ميشود، اما نميتوانند بگويند «آمنّا»، اگر بتوانند بگويند «آمنّا» همانجا ايمان ميآورند و راحت ميشوند.
🔸اين بخش «آمنّا» كه به عقل عملي برميگردد و اراده و عزم و نيّت و تصميم و ايمان به او بسته است، اين قفل ميشود؛ «الْيَوْمَ عَمَلٌ وَ لاَ حِسَابَ وَ غَداً حِسَابٌ وَ لاَ عَمَلَ»(1) اين قفل ميشود، وقتي قفل شد آن بخش علمي هر چه بالاتر برود درد انسان بيشتر است، براي اينكه انسان خيلي از حقايق برايش روشن ميشود و ميخواهد بگويد قبول دارم نميتواند بگويد، براي اينكه اين قفل شده است ...
🔸قيامت، ظرف ايمان نيست، ظرف اقرار نيست، ظرف اسلام آوردن نيست؛ اين قفل شده است، حالا ظرف علم است، هر اندازه عالمتر شود سوز و گدازش بيشتر ميشود، ميگويد اين همه معارف را انبياء آوردند من بياعتنا بودم؟! ...
◀️پرسش: عملي که براي ميّت انجام ميدهند و او به بهشت مي رود تکامل عملي محسوب نميشود؟
🔸پاسخ: تكامل عملي خودش است، چون او مؤمن بود؛ اگر كافر رخت بربسته باشد ولو انبياء، وجود مبارك پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) هفتاد بار هم براي او استغفار كند بياثر است(سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ) ... اگر هفتاد بار تويِ پيغمبر هم براي اين منافق استغفار بكني ذرّهاي اثر ندارد.
🔸بنابراين اگر كسي مسلمان بود، جزء امّت اسلامي بود و خودش هم تا زنده بود براي مؤمنين طلب مغفرت ميكرد، الآن هم كه مؤمناً رحلت كرده است هر دعاي خيري كه كنند از طرف فيض الهي به او ميرسد، اما نتيجه عمل خود اوست؛ نظير «مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً»(2).
🔸اول سوره مباركه «يس» خوانديم كه «نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ»(3)؛ اگر كسي مسجدي ساخت، حسينيهاي ساخت يا يك سنّت خوبي گذاشت، گفت پانزده اسفند روز درختكاري است، امام را خدا با انبياء محشور كند! فرمود آخرين جمعه ماه مبارك رمضان راهپيمايي روز قدس است، اين سنّت تا عمل ميشود روح مطهّر امام روح و ريحان دارد، چون كارِ اوست؛ آن درختكاري هم همچنين.
🔸اما آنكه #چهارشنبه_سوري آورده تا اين عمل هست، آن آورنده در عذاب است، اين آثارش فرق ميكند.
🔸غرض اين است كه تا سنّت حسنه باشد كارِ آدم است، چه اينكه سنّت اگر سيّئه باشد كار آدم است.
🔸«أعاذنا الله من شرور أنفسنا و سيّئات أعمالنا».
🔸«و الحمد لله ربّ العالمين»
↙️ پی نوشت ها:
1- نهج البلاغه، خطبه42
2-الکافی(ط ـ اسلامی)، ج5، ص9
3-سوره يس، آيه12
🔹درس خارج تفسیر حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی /منبع پیشین
✅ به داد مظلوم برسید، چه برادرتان باشد و چه برادرتان نباشد!
🔸شعار رسمي جاهليت اين بود «انْصُرْ أَخَاكَ ظَالِماً أَوْ مَظْلُوماً»
🔸به فکر برادرت، به فکر قبیلهات، به فکر باندت، به فکر حزبت، به فکر همفکرت باش چه ظالم چه مظلوم ...
🔸وقتی اسلام آمد وجود مبارک حضرت این شعار رسمی را به دو صورت تغییر داد و فرمود نگویید «انْصُرْ أَخَاکَ ظَالِماً أَوْ مَظْلُوماً»، بلکه بگویید «انْصُرْ المَظلُوم سَواءٌ کَانَ أخَاکَ أَوْ غیرِ أخَاک».
🔸به داد مظلوم برسید، چه برادرتان باشد و چه برادرتان نباشد و اگر خواستید همین شعار را بدهید بگویید «انْصُرْ أَخَاکَ ظَالِماً أَوْ مَظْلُوماً»(🔺) معنایش را عوض کنید.
🔸یعنی به فکر برادرت باش برادرت را کمک کن؛ برادرت، همحزبت، هم قبیلهات را کمک کن اگر مظلوم است به داد او برس و اگر ظالم است دستش را بگیر که ظلم نکند، این کمک به اوست.
🔸اینطور پیغمبر شعار را عوض کرد، فرمود یا الفاظتان را عوض کنید یا معانی را عوض کنید یا بگویید «انْصُرْ المَظلُوم» چه برادر چه غیر برادر، یا بگویید «انْصُرْ أَخَاک» برادرت را کمک کن، اگر مظلوم است دستگیری کن و اگر ظالم است دستش را بگیر که ظلم نکند.
🔸«أحد الأمرین» را وجود مبارک پیغمبر دستور داد که انجام دهید.
↙️پي نوشت:
🔺مفردات الفاظ القرآن، ص564؛ قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ سَلَّمَ: «انْصُرْ أَخَاکَ ظَالِماً أَوْ مَظْلُوماً، قَالَ: أَنْصُرُهُ مَظْلُوماً فَکَیْفَ أَنْصُرُهُ ظَالِماً؟ فَقَالَ: کُفَّهُ عَنِ الظُّلْمِ».
🔹درس خارج تفسیر #حضرت_آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی/سوره صافات، آیات 21 الی 34
🔷🔸 آیةالله العظمى جوادى آملى (دام ظله) :
دعا از داعی جدا نیست، این طور نیست كه دعا به نحو تجافی از زمین و ملك و آسمان و ملكوت صعود كند، بلكه صعود آن به نحو تجلی است؛ این طور نیست که دعا مانند بخار و دود بالا برود بلکه دعا آن طوری بالا میرود كه قرآن آنطور نازل شده است، قرآن به نحو تجلی نازل شد نه تجافی یعنی مثل حبل وثیق از بالا آویخته شد نه انداخته ، بنابراین دعا این خصیصه را دارد كه داعی را بالا ببرد.
بخشى از خطبه نماز عید قربان .
هدایت شده از حیات طیبه
💠 صبغه ملكوتی ازدواج
🔹 اول ذي الحجّه سالروز ازدواج وجود مبارك اميرمؤمنان و فاطمه زهرا(صلوات الله و سلامه عليهما) است، اين را به پيشگاه وليِ عصر تهنيت عرض مي كنيم و به همه شما علاقهمندان قرآن و عترت تبريك عرض مي كنيم!
🔹 جريان ازدواج آن طوري كه وجود مبارك رسول گرامي(عَلَيْهِ وَ عَلَي آلِه آلَافُ التَّحِيَّةِ وَ الثَّنَاء) به ما فرمودند يك صبغه ملكوتي دارد. يك وقت است كسي ازدواج را از باب اجتماع مذكر و مؤنث تلقّي ميكند، اين در گياهان هم هست, در حيوانات هم هست, در انسان هاي غير مسلمان هم هست. ازدواج عبارت از اجتماع مذكر و مؤنث نيست، ازدواج همان است كه وجود مبارك حضرت فرمود: «مَنْ تَزَوَّجَ فَقَدْ أَحْرَزَ نِصْفَ دِينِهِ»؛[1] دستور ديني آن «صبغه ملكوتي» را دارد كه انسان ميسازد. چنين نيست كه اگر كسي ازدواج كرد، يعني يك مذكر و مؤنث كنار هم جمع شدند، شما در گياهان هم اين را داريد, در حيوانات هم اين را داريد؛ ولي حضرت فرمود ازدواج انسان ها عبارت از اين است: «مَنْ تَزَوَّجَ فَقَدْ أَحْرَزَ نِصْفَ دِينِهِ».
🔹 مطلب بعدي آن است كه اين ذوات مقدس يك خانواده شناسنامه اي و شخصيت حقيقي دارند, يك شخصيت حقوقي؛ شخصيت حقيقي اينها همان فرزندان شناسنامه اي اينهاست؛ اما شخصيت حقوقي اينها وجود مبارك پيغمبر درباره خود و وجود مبارك حضرت علي(عليهما الصلاة و عليهما السلام) فرمود: «أَنَا وَ عَليٌّ أَبَوَا هَذَهِ الاُمَّة»[2] من و علي بن ابي طالب پدران اين امّت هستيم. انسان وقتي بالغ نيست، شناسنامه او را پدر و مادر او مي گيرند، يك شناسنامه اي است كه پدر و مادرش مشخص است؛ ولي وقتي بالغ شد، شناسنامه اش را بايد خود بگيرد. فرمود من و علي بن ابي طالب حاضريم شما را به فرزندي قبول كنيم، شما بياييد فرزند ما شويد؛ از آن به بعد اگر كسي فرزند اينها شد، همان طوري كه درباره سلمان گفته شد، سلمان محمّدي است, اباذر محمّدي است، فلان شخص محمّدي است، ما هم ميشويم علوي, اين راه باز است، اختصاصي به سلمان و اباذر و اينها ندارد. وجود مبارك امام صادق(سلام الله عليه) فرمود: نگوييد سلمان فارسي, بگوييد سلمان از ماست، فرزند ماست.[3] پس اين راه دارد كه ما شناسنامه اي بگيريم و بشويم علوي, بشويم حسني و حسيني، فرزند اينها بشويم، از علوم اينها كه استفاده كنيم فرزند اينهاييم، به دستورهاي اينها عمل كنيم، فرزند اينهاييم. اين سيادت يك حكم فقهي دارد؛ البته آن سر جايش محفوظ است؛ اما كرامت سيادت به همان فرزند بودن اين خاندان است. فرمود ما شما را به عنوان فرزندي قبول ميكنيم. اگر وجود مبارك حضرت امير ما را به عنوان فرزندي قبول كرد، قهراً وجود مبارك صديقه كبرا(سلام الله عليهما) ميشود مادر ما. چه بهتر كه ما چنين شناسنامهاي داشته باشيم!
[1]. الکافی(ط ـ الاسلاميه)، ج5، ص329.
[2]. معاني الاخبار، متن، ص52.
[3]. بحار الأنوار (ط ـ بيروت)، ج22، ص385.
#حضرت_آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 سخنرانی عمومی در جمع طلاب ورامین
تاریخ: 1395/06/13
💠 زمان های طلب حاجت
🌷✨امیرالمومنین علی علیه السلام:
✍🏻 هر که از خدا حاجتی دارد آن را در سه وقت
طلب کند:
اول: ساعتی از روز جمعه
دوم: هنگام زوال خورشید(ظهر)؛ هنگامی که باد
می وزد و درهای آسمان گشوده می گردد و
رحمت نازل می شود. و پرندگان به صدا درمی آیند.
سوم: ساعتی در انتهای شب نزدیک طلوع فجر،
✍🏻 به راستی در آن هنگام دو فرشته ندا می کنند:
آیا توبه کننده ای هست که توبه اش را بپذیدم؟
آیا درخواست کننده ای هست که عطایش دهم؟
آیا آمرزش خواهی هست تا او را بیامرزم؟
آیا حاجتمندی هست؟
⬅️ پس آن دعوت کننده به سوی خدا را اجابت کنید.
📚:تحف العقول/ص۱۵۵
هدایت شده از حیات طیبه
Aali-27.mp3
3.9M
14.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍️توصیه خداوند به حضرت داوود
❤️ هر چه خدا خواست همان میشود
🎤 #استادعالی