eitaa logo
معارف دینی / کوتاه، روزانه، روشمند _ بین الصلاتین)
1هزار دنبال‌کننده
125 عکس
111 ویدیو
75 فایل
مخاطب: همه طالبان معارف دینی. به خصوص ناشران معارف اسلام، معلمان، اساتید و والدین. این مطالب توسط یکی از طلاب حوزه علمیه خراسان تنظیم میگردد. تحصیلات نامبرده اتمام خارج و ارشد تفسیر میباشد. انتقاد و پیشنهاد:@barzgar_mahdi
مشاهده در ایتا
دانلود
ادامه تفسیر (یاد مرگ) 👈۵. آغازی هولناک برای کفار این سفر می‌تواند شروعی بسیار سهمگین داشته باشد. ♦️چهره‌­ی عزرائیل برای مؤمن و غیر مؤمن، هنگام مرگ بسیار متفاوت است. 📌 حضرت ابراهیم(ع) روزی شخصی را دید، از او پرسید: تو کیستی؟ او گفت: عزرائیل هستم. ابراهیم گفت: از تو می‌خواهم خودت را به آن صورتی که مؤمنین را قبض روح می‌کنی، به من بنمایانی. به دستور او، ابراهیم روی خود را برگردانید سپس باز به او نگاه کرد این بار جوانی بسیار زیبا و خوشرو و شاد دید، ♦️گفت: «اگر مؤمن پس از مرگ، چیزی (پاداشی) غیر از این چهره‌ی زیبا نگیرد، همین دیدار برای او کافی است و پاداش خوبی برای کارهای نیکش خواهد بود.» ♦️سپس ابراهیم به عزرائیل گفت: «اگر می‌توانی، خودت را در آن چهره‌ای که گمراهان را با آن، قبض روح می‌کنی به من بنمایان» ♦️عزرائیل گفت: ای ابراهیم! تو طاقت دیدن آن چهره را نداری. ♦️ابراهیم(ع) خواسته‌اش را تکرار کرد. عزرائیل گفت: روی خود را بگردان، ابراهیم(ع) بر روی خود را گردانید و سپس به او نگاه کرد، این بار مردی سیاه دید که موهای بدنش راست شده، بوی بسیار بدی دارد و از سوراخ‌های بینی‌اش دود و آتش بیرون می‌آید. حضرت ابراهیم(ع) نتوانست آن چهره را مشاهده کند و بر اثر شدّت ناراحتی بی‌هوش شد. وقتی ‌که به هوش آمد، عزرائیل را به‌ صورت اول دید، ♦️فرمود: «ای فرشته‌ی مرگ اگر انسان گنه‌کار جز دیدن همین چهره، کیفر دیگری نبیند، همین نگاه برای عذاب و کیفر او کفایت می‌کند»؛ «لَوْ لَمْ  یَلق اَلْفَاجِرُ عِنْدَ مَوْتِهِ إِلَّا صُورَةَ وَجْهِكَ لَكَانَ حَسْبهُ.» منبع:رياض الاحزان عالم قزوینی، ص ۳۱ / بحار، ج ۶، ص ۱۴۳. 👈۵. قبض روح حضرت مریم خداوند با احدی پیمان نبسته و در هر لحظه که زمانش برسد قبض روح توسط عزرائیل انجام می‌شد: ♦️ حضرت عیسی(ع) با مادرش مریم(س) در کوهی به عبادت خدا مشغول بودند، روزها را روزه می‌گرفتند و غذایشان از گیاهان کوه بود که عیسی(ع) فراهم می‌کرد. ♦️ یک روز نزدیک غروب، عیسی(ع) مادرش را تنها گذاشت و برای به ‌دست آوردن سبزیجات کوهی رفت. هنگام افطار فرا رسید، مریم(س) برخاست تا نماز بخواند، ناگاه عزرائیل نزد مریم(س) آمد و بر او سلام کرد، مریم(س) پرسید: «تو کیستی که در اول شب بر من سلام کردی و با دیدن تو، بیمناک شدم؟» ♦️ عزرائیل گفت: من فرشته مرگ هستم. مریم(س) پرسید: برای چه به اینجا آمده‌ای؟ عزرائیل گفت: برای قبض روح تو آمده‌ام. مریم گفت: چند دقیقه به من مهلت بده تا پسرم نزد من بیاید. ♦️عزرائیل گفت: «مهلتی در کار نیست» و آنگاه روح مریم(س) را قبض نمود. عیسی(ع) وقتی نزد مادر آمد، دید که مادرش بر زمین افتاده است، تصور کرد که مریم(س) خوابیده، مدّتی صبر کرد تا مادرش بیدار شود و وقت افطار گذشته است، صدا زد: «ای مادر برخیز! افطار کن» ♦️ندایی از بالای سرش شنید که: «مادرت از دنیا رفته، خداوند در مورد وفات مادرت به تو پاداش دهد!». عیسی(ع) با دلی سوخته به تجهیز جنازه‌ی مادر پرداخت و او را به خاک سپرد، و غمگین بر سر تربتش نشست و گریست و به ‌یاد مادر گفتاری جان‌سوز گفت؛ در این هنگام ندایی شنید، وقتی سرش را بلند کرد، مادرش را در بهشت (برزخی) بر تختی که در کاخی از یاقوت سرخ است، مشاهده کرد به ایشان گفت:  «ای مادر! از دوری تو سخت اندوهگین هستم». ♦️ مریم(س) فرمود: «پسرم! خدا را مونس خود کن تا اندوهت برطرف گردد». ♦️عیسی(ع) گفت: «مادر جان! با زبان روزه و گرسنه از دنیا رفتی؟». مریم(س) فرمود: «خداوند، گواراترین غذا را که نظیر نداشت به من خورانید». عیسی(ع) گفت: ای مادر! چه آرزویی داری؟ ♦️مریم(س) گفت: آرزو دارم یک ‌بار دیگر به دنیا بازگردم، تا یک روز، روزه بگیرم و یک ‌شب را به نماز به سر آورم، ای پسر! اکنون ‌که در دنیا هستی و مرگ به سراغت نیامده، هر چه می‌توانی توشه‌ی راه آخرت را (با انجام اعمال نیک) از دنیا برگیر.. منبع: مناهج الشارعين، منهج ۱۳، ص ۵۹۱. @maaref_kootah_ir https://eitaa.com/joinchat/335610032C11a9ae14bb