eitaa logo
معرفت و خودشناسی
646 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
4.2هزار ویدیو
72 فایل
همراهان گرامی سلسله مطالبی که تقدیم می‌گردد در رابطه با مراحل تزکیه نفس و خودسازی و عرفان از منابع غنی اسلامی و ایرانی میباشد با احترام فراوان ارتباط با ادمین https://eitaa.com/Suroosh_n
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5793984029892025753.mp3
17.09M
‌‌🔈 فایل صوتی 📁 دین و ارزش زندگی 👤 دکتر ناصر مهدویu 1️⃣ قسمت اول ⏱ مدت زمان 47 دقیقه 🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نزد اقوام سامى (همچون عرب ها، عبرى ها، آرامى ها، سريانى ها، بابلى ها، اَكّدى ها، فلسطينى ها، نبطى ها، كنعانى ها) تمام قواى غيبى و ارواح نامرئى كه در اشياى مختلف، همچون رود و درخت و كوه و آفتاب وجود داشت، اسم مشتركى داشت و اين ارواح را «اِل» يا «ايل» مى خواندند. (مثل واژه هاى جبرئيل و ميكائيل، يا «بابل» كه در اصل «باب + اِل» بوده به معناى «دروازه ى خدا».) اين واژه ابتدا به يك موجود ماوراء الطبيعى اشاره نداشت، بلكه وصف مشتركى بود براى تمام انواع ارواح غيبى. بعدها آرامى ها و به دنبال آن ها عبرى ها نام «اِل» را براى خداى واحد استعمال كردند. عبرى ها هنوز براى خداى واحد از لفظ «الوهيم» (كه در عربى به «الّلهم» تبديل شده) استفاده مى كنند كه جمع «اِلو» و به معناى «خدايان» است، كه نشان مى دهد كاربرد اوليه ى لفظ «الوهيم» براى خدايان متعدد بوده و بعداً براى خداى واحدى كه تمام قدرت هاى خدايان متعدد را يك جا جمع كرده به كار رفته. در عربى نيز «اِل» با افزوده شدن هاء به آخر آن، به صورت «اِله» و «الله» در آمد. تاريخ جامع اديان جان باير ناس 🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸
واژه ى «مَلَك» به معناى فرشته، ريشه ى عربى ندارد، بلكه اصل آن واژه ى عبرى «مَلئَخ» به معناى «فرستاده» است. كتاب فرشتگان خورخه لوييس بورخس 🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸
4_5926741284327788535.mp3
10.52M
برخیز تا یک سو نهیم، این دلق ازرق فام را بر باد قلاشی دهیم، این شرک تقوا نام را هر ساعت از نو قبله‌ای، با بت پرستی می‌رود توحید بر ما عرضه کن، تا بشکنیم اصنام را می با جوانان خوردنم، باری تمنا می‌کند تا کودکان در پی فتند، این پیر دردآشام را غافل مباش ار عاقلی، دریاب اگر صاحب دلی باشد که نتوان یافتن، دیگر چنین ایام را دلبندم آن پیمان گسل، منظور چشم آرام دل نی نی دلارامش مخوان، کز دل ببرد آرام را دنیا و دین و صبر و عقل، از من برفت اندر غمش جایی که سلطان خیمه زد، غوغا نماند عام را باران اشکم می‌رود، وز ابرم آتش می‌جهد با پختگان گوی این سخن، سوزش نباشد خام را سعدی ملامت نشنود، ور جان در این سر می‌رود صوفی گران جانی ببر، ساقی بیاور جام را 🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸
آیات ۲۶۴_ ۲۶۵ سوره بقره 264 یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى کَالَّذی یُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النّاسِ وَ لا یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الْآْخِرِ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوان عَلَیْهِ تُرابٌ فَأَصابَهُ وابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْداً لا یَقْدِرُونَ عَلى شَیْء مِمّا کَسَبُوا وَ اللّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرین(۲۶۴) وَ مَثَلُ الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ وَ تَثْبیتاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ کَمَثَلِ جَنَّة بِرَبْوَة أَصابَها وابِلٌ فَآتَتْ أُکُلَها ضِعْفَیْنِ فَإِنْ لَمْ یُصِبْها وابِلٌ فَطَلٌّ وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ(۲۶۵)   ای اهل ایمان، صدقات و بخشش های خود را با منّت نهادن و آزار کردن باطل نکنید مانند آن کس که مالش را برای ریا و خودنمایی انفاق می کند امّا به خدا و روز قیامت ایمانی ندارد. تمثیل حالِ چنین کسی چنان است که بر تخته‌سنگی که بر آن غباری و گردی نشسته باشد دانه‌ای بیفشانند و باران تندی بر آن سنگ ببارد و آن را پاک بشوید و از آنچه کسب کرده‌اند هیچ بهره و برکتی به ایشان نرسد و خداوند مردم کافر را هدایت نخواهد کرد (۲۶۴) اما تمثیل حال کسانی که اموالشان را به خاطر رضای خداوند و تقویت نفس و اثبات ایمان خوبش می‌بخشند چنان است که باغی در زمینی بلند باشد و باران تندی بر آن ببارد و آن باغ میوه‌های خود را دوچندان عرضه کند یا اگر باران تند بر آن نبارد باران لطیف و ملایم نیز آن را کافیست و خداوند به آنچه می‌کنید آگاه است (۲۶۵) _ اینک دو پرده نقاشی بدیع و گویا از دو گونه صدقه و احسان یکی به صدق و اخلاص و یکی به روی و ریا در پیش روی ماست: اگر کسی احسان و صدقه خود را با منت گذاشتن و تحقیر و اذیت و آزار توأم کند در حقیقت دانه را در زمین مناسب نیفکنده بلکه به روی سنگی انداخته است که مختصر غباری بر آن نشسته و اگر بارانی ببارد هیچ رویشی و رشدی بر آن دانه رخ نخواهد داد و هیچ برکتی به آن دانه‌افشان نخواهد رسید، در حالی که اگر بخشش به خاطر خوشنودی خداوند و تحکیم دل و جان در توکل و ایمان بر ثروت الهی انجام شده باشد همچون دانه‌ای است که در زمین بلند و حاصلخیز در باغی افشانده باشند و بارانی درشت و تند بر آن ببارد و دانه را به بار آورد و اگر باران اندک نیز بر آن ببارد یعنی شرایط و احوال اجتماعی چندان مساعد نباشد باز آن دانه به ثمر می‌رسد. مولانا در قطعه زیر یکی از زیباترین تعبیرات را از رابطه میان بخشنده و گیرنده صدقات عرضه کرده است: بانگ می‌آید که ای طالب بیا جود محتاج گدایان چون گدا جود می‌جوید گدایان و ضعاف همچو خوبان کآینه جویند صاف چون گدا آئینه جود است همان دم بود بر روی آئینه زیان زان سبب فرمود حق در وَالضُّحی کای محمد بانگ کم زن بر گدا به تعبیر مولانا، اگر بخشنده دریابد که او به جود و بخشش بیش از آن محتاج است که آن فقیر نیازمند به هدیه او، در اين حال نه‌ تنها منّتی نمی‌گذارد بلکه منّتی نیز می‌پذیرد از آن که به سبب نیازِ آن محتاج فرصتی یافته است تا کمال و فضیلت خود را که همان جود و عطاست به منصه ظهور برساند و نفس خود را تثبیت کند. مبادا که بر گردن خود و بر گردن آن کس که شما را بخششی کرده است یوق اسارت نهید. خوش‌تر آن است که گيرنده و بخشنده هر دو با هم بر بالهای آن هدیه پرواز کنند (جیران خلیل جبران ) چو اِنعام کردی، مشو خودپرست که من سرورم دیگران زیردست چو بینی دعاگوی دولت هزار خداوند را شکر نعمت گذار که چشم از تو دارند مَردم بسی نه تو چشم داری به دست کسی گره بر سر بند احسان مزن که اين زرق و شید است و آن مکر و فن (سعدی) حضرت ابراهیم مهمانی را به طعام دعوت می‌کند و چون درمی‌یابد که آتش‌پرست است او را از خود می‌راند اما سروش الهی با ابراهیم عتاب می‌کند که: منش داده صد سال روزی و جان تو را نفرت آمد از او یک زمان گر او می‌برد پیش آتش سجود تو واپس چرا می‌بری دست جود ( سعدی) آن کس که نزد خداوند به جانی ارزد نزد ابوالحسن به نانی ارزد. (ابوالحسن خرقانی) لب ببند و کف پُر زر برگشا بخل تن بگذار و پیش آور سخا اين سَخا شاخی است از سرو بهشت ‏ وای او کز کف چنین سروی بِهِشت (مثنوی) 📗 ۳۶۵ روز در صحبت قرآن _ صفحه ۹۹ و ۱۰۰ ✍دکتر حسین الهی قمشه‌ای 🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸
بسم الله الرحمن الرحیم يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ  اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد چرا چيزى مى‏ گوييد كه انجام نمى‏ دهيد. ٢ 🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸
گفت پیغمبر سلام،  آنگه کلام سلام ... آرامش حقیق را فقط می توان در دامن خداوند یافت. خداوند از ما دور نیست. درست همان جا که هستیم حضور دارد. وقتی که حضور عاشقانه او را دریابیم و پس پرده سکونت با او ارتباط برقرار کنیم، از آرامشی عمیق سرشار خواهیم شد و سروری آرام را از خود ساطع خواهیم کرد. عشق خدا ما را پیوسته دربر گرفته است و ما هرگز تنها نیستیم. ۱۴۰۲/۲/۶ 🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸
مونالا دیوان شمس تبریزی غزل شمارهٔ ۷۴۳ آن زمانی را که چشم از چشم او مخمور بود چون رسیدش چشم بد کز چشم‌ها مستور بود شادی شب‌های ما کز مشک و عنبر پرده داشت شادی آن صبح‌ها کز یار پرکافور بود از فراز عرش و کرسی بانگ تحسین می‌رسید تا به پشت گاو و ماهی از رخش پرنور بود هر طرف از حسن او بدلیلیی کاسد شده ذره ذره همچو مجنون عاشق مشهور بود دل به پیش روی او چون بایزید اندر مزید جان در آویزان ز زلفش شیوه منصور بود شمع عشق افروز را یک بار دیگر اندرآر کوری آن کس که او از عشرت ما دور بود ساقیی با رطل آمد مر مرا از کار برد تا ز مستی من ندانستم که رشک حور بود نقش شمس الدین تبریزیست جان جان عشق کاین به دفترهای عشق اندر ازل مسطور بود 🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸
هنگامی که وسیله ای برای بسط و گسترش آرامش الهی هستید چیزی را جست و جو نمی کنید، بلکه آرامش تولید می کنید. شما دیگر در زندگی دیگران به جست و جوی آرامش نمی پردازید و آرزو نمی کنیـد کـاش دیگران تغییر می کردند تا شما به آرامش بیشتری برسید. درعوض با هرکس روبه رو می شوید احساس آرامش خود را به او انتقال می دهید. برای دستیابی به آرامش هر یک از شرایط محیطی زندگی خویش را با معیارهای خود نمی سنجید، بلکه در شرایط آشفته و پر هرج و مرج چهره ای آرامش بخش دارید و حضورتان به تنهایی پریشانی بیرونی را تسکین می دهد. حتی اگر آن پریشانی و آشفتگی ادامه یابد آزاد هستید تا اندیشه های آرامش بخش را برای خود برگزینید یا می توانید به آرامی آن محیط را ترک کنید. وین دایر برای هر مشکلی راه حلی معنوی وجود دارد ص 280 🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸
4_5920214286952566616.mp3
5.97M
🔊 فایل صوتی 💬 چرا عصبانی می‌شویم ؟ 🎙ابوذر شریعتی 🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸
تصوف در چین دور اسلامی به‌نظر می‌رسد مسلمانانی که از خاورمیانه یا آسیای مرکزی در سده‌های سیزدهم تا چهاردهم میلادی به‌واسطه امپراتوران مغولِ سلسله یوئِن به چین آورده شدند با خود اعمال صوفیانه را آوردند. اما این تنها یک فرضیه است، زیرا بر اساس دانش فعلی ما، باید گفت که درباره حیات دینی مسلمانان چین پیش از آنکه کاملاً چینی شوند تقریباً هیچ نمی‌دانیم. این سکوت تا اواسط سده هفدهم و قیام‌ها و شورش‌هایی که نقطه پایان کار سلسله بومی مینگ و روی کار آمدن سلسله منچوِچینگ (یا کینگ) را نشان می‌دهند ادامه دارد؛ در اين زمان است که می‌توانیم به‌طور خاص یک ادبیات چینی اسلامی را بيابیم که از آن زمان به بعد به ادبیاتی پخته، غنی و متکی به خود بدل می‌شود. ۱_ادبیات تصوف به‌طور کلی، متفکران بزرگ اسلامی در سده‌های هفدهم تا نوزدهم رویکردی واحد را اتخاذ کردند. آنها مبانی کاملی از دین را به زبان چینی در اختیار همکیشان و هموطنان خود قرار دادند که با یک تاریخ مقدس آغاز می‌شد و گذشته باستانی و عرفانی چین را در تداوم سیر تاریخ مطابق با کتاب مقدس قرار می‌داد. آنها نظام عقیدتی اخلاقی را که با اصطلاحات کنفوسیوسی شرح و بیان شده بود تداوم بخشيدند و به همان وظایف و تکالیف مزمن که به زبانی روشن (و کمابیش محلی) مطرح شده بود، وفادار ماندند. سرانجام، آنها عرفانی را مطرح کردند که بدون شک عرفانی صوفیانه بود. اگرچه انسجام الهیات نظری به زمان نخستین آثار تألیف‌شده، یعنی زمانِ آثار وانگ دای‌یو (حدود ۱۶۵۸-۱۵۸۰)، که در بین سال‌های ۱۶۴۲و ۱۶۵۷ منتشر شده است. باز می‌گردد، در عين حال، اين الهیات از مولفی به مولف دیگر در طول دو سده بعدی بسط یافته است تا آنجا که به نظر می‌رسد در هیچ زمان خاصی ریشه ندارد و با هیچ طریقت و فرقه‌ای نیز پیوندی ندارد. به منظور کسب اعتبار، غالباً ادعا می‌شود که این الهیات برگرفته از ترجمه برخی آثار عربی و فارسی است. گاه این آثار اصیل، خیالی و غیر واقعی‌اند، اما حتی زمانی که اين آثار در واقع وجود دارند و شهرتشان هم‌اندازه شهرت مرصاد العباد نجم‌الدین رازی دایه یا لوایحِ جامی است؛ (آثاری که در چین دوره اسلامی از ارزش بالایی برخوردار بودند)، ترجمه ادعایی آنها مستلزم بازنویسی کامل و تدوین مجدد به منظور ترجمه مفاهیم و اندیشه‌های فلسفی تصوف به نوعی شیوه تفکر چینی قابل قبول است. با این کار ادبیات اصیلی حاصل می‌شود که برای متخصصان اسلامی ناشناخته است، زیرا چین‌شناسان چندان به بررسی آن نپرداخته‌اند. 📗تصوف و طریقت نگاهی تاریخی صفحه ۱۱۹ تا ۱۲۰ ✍ فرانسواز لوبن_ ترجمه علیرضا رضایت 🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸
علمای بزرگ چینی عملاً مجبور شدند تا حد امکان از مفاهیم و نظام واژگانی نئوکنفوسیوسی، دائویی و بودایی که در اختیار آنها بود استفاده کنند. بر اساس توضیحاتی که می‌دهند، مومن به قصد «اتحاد» یا امرالوهی (هِه‌هُوئی، هِه چی)؛ که بازگشت به اصل (گّوئی؛ فان‌بن؛ های‌یوئن) به‌ شمار می‌رود، از طریق«استحاله» (نفس=هوُئن‌هوا) و از گذرِ نیل به «طریق کمال» (جی دائو) یا «محمل حقیقت» (جِن چِنگ؛ یعنی حقیقت) ساخته می‌شود: دائو مفهومی بنیادی در آیین دائو است؛ چِنگ نیز از مفاهیم اصلی بوداست: نو سالکانی که در پی اشراق‌اند پیش از هر چیز در سطح مقدماتی از "طریق معمول" (چانگ‌دائو) یا "محمل شعائر"( (لی‌چِنگ) یا (محمل دین= جیائوچِنگ، یعنی همان شریعت) پیروی می‌کنند تا معنای کلمه «پنج عمل شایسته» (ووگُنگ، یعنی ارکان خمسه) را دريابند. پس از آن نوبت به "راه میانه (جُنگ دائو)" یا «محمل طریقت» (دائوچِنگ، یا طریقت) می‌رسد که به او اجازه می‌دهد روح اين پنج عمل شايسته را کشف کند و همه این روند تحت‌نظر وراهنمایی"رئیس‌طریقت" (دائوچانگ یا شیخ) انجام می‌گیرد: "کشتیِ شفقت بر دریای توهمات"؛ تعبیری بودایی که به‌طور رایج به گوُان یین، آواتار چینیِ اَوَلُکیتشوَرَه اطلاق می‌شود. سفر مومن را با جست‌وجوی "کمال شخصی" (شیوشِن)" می‌توان مقایسه کرد؛ که کنفوسیوس و مِنسیوس توصیه کرده‌اند و در واقع محور اخلاق نئوکنفوسیوسی در سده‌های شانزدهم و هفدهم بوده است. زیرا "هر که خود را بشناسد خدای خود را شناخته است» (ژِن‌جی ژِن‌جو). همان‌گونه که یکی از نویسندگان سده نوزدهم به نام ماکای‌که اهل یونان مطرح کرده است. مومن با پیروی از راه تدریجی کمال "در چارچوب آیین کنفوسیوس عمل می‌کند و در عین حال، به سوی مرتبه‌ای بالاتر و کامل‌تر تعالی می‌یابد" (داهوآدزُنگ‌گوئی؛ "بازگشت کلی [به خدا] در اثر استحاله بزرگ»، ۱۸۶۰، ویراسته پکینگ" ۱٩۲۲ _ ۴۶/۲. این مرتبه کمال با ریاضت کشی در مقامات سی‌گانه (پین)" میسر می‌شود. که جزئیات آن به‌ تفصیل در جِن گُنگ فاوِی ( راز کشف‌شده اعمال شایسته) آمده است (البته تعیین اينکه نویسنده اين اثر چه کسی است‌ و تاریخ نگارش آن چه زمانی است دشوار است: شاید تاریخ تألیف آن را بتوان اواخر سده هفدهم یا اواخر سده هجدهم دانست). 📗 تصوف و طریقت نگاهی تاریخی     صفحه ۱۲۰ تا ۱۲۲ ✍ فرانسواز اوبن_ مترجم علیرضا رضایت 🍃🕊💚🌹 @maarefat11 🌸🌸🌸🌸