4_5915784135560922987.mp3
11.8M
💫
تو بهار را دوست میداری
من پاییز را
زندگی تو بهار است
زندگی من پاییز
گونهی سرخِ تو
سرخِ گلِ بهاری است
چشمانِ خستهی من
آفتابِ بیرنگِ پاییز
اگر من گامی دیگر بردارم
گامی به پیش
در آستانهی یخ زدهی زمستان
خواهم بود
اگر تو گامی به پیش میآمدی
و من گامی واپس میگذاشتم
با یکدیگر به هم میرسیدیم
در تابستان گرم و مطبوع...
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
6.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
✾ٖٖٖٖٓुؔ
سینِ انسان چونکه خیزد از میان
اول و آخر نماند غیر "آن"
مراد، "سینِ" نفس است.
و اما سینِ "یس" شاید که سینِ انسان کامل باشد به مناسبت آنچه در جای دیگر گفتیم که در حروف مقطعه حرفی که زُبُرش معادل باشد با بَیّنهاش نیست، مگر سین. که هر یک شصت است.
["س" و "ین" = ۶۰ و ۶۰]
پس آن به ازاء انسانِ کامل است که میزانِ عدل است در عقلِ علمی و عقلِ عملی..
و این سینِ انسان است که در کتاب تدوینی حق فاتحه و خاتمه واقع شده که سینِ "بسم" و سینِ "الناس" باشد تا وضع مطابق نفسالامر باشد که در قوسینِ نزول و صعودِ روحانیتِ انسانِ کامل گوهر ذاتش فاتحه و خاتمهی کتاب تکوینی است.
و لله دُرّ قائل:
ز آتش عشق، نخستین قَبَسم
اولین نفحه و آخر نفَسم
📕 ▪︎اسرارالحکم
✍ ▪︎حاجملاهادیسبزواری
ص۵۲۵
╭ 🌸
💞╯
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
تاریخ بیهقی ج 2.pdf
23.68M
تاریخ بیهقی
نسخه غنی فیاض
ادیب پیشاوری
دکتر فیاض
🩵
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
دیبای دیداری. متن تاریخ بیهقی.pdf
39.44M
دیبای دیداری
متن کامل تاریخ بیهقی
🩵
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
📚 #گزیده_تاریخ_بیهقی
✍ نویسنده : #ابولفضل_محمدبن_حسین_بیهقی
🎙 راوی : #رشید_کاکاوند (ایرانصدا)
اهمیت تاریخ بیهقی بر هیچ کس پوشیده نیست و تاثیر آن بر متون بعد از خود گواهی صادق بر ارزشمندی این کتاب است؛ کتابی که با ظهور خود سبکی جدید در نثر فارسی بنا نهاد که گذشت زمان نه تنها از اهمیت آن نکاسته؛ بلکه بر شکوه و عظمت آن نیز افزوده است. تاریخ بیهقی آیینه تمامنمای دوران خود است که میتواند قواعد مملکتداری؛ شهرسازی، سطح زندگی مردم، طبقات اجتماعی، فرهنگ جامعه، اوضاع دربار و دیوان، آداب و سنتهای رایج در جامعه، جهانبینی مردم و حتی خصوصیات اخلاقی و شخصیتشناسی هریک از چهرههای تاریخی را در آن مشاهده کرد.دعوت میکنم گزیدهای از جذابترین بخشهای این کتاب را به روایت استاد رشید کاکاوند بشنوید.
🩵
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
گزیده تاریخ بیهقی 1.mp3
16.06M
🎙 فایل صوتی کامل
📚 #گزیدهتاریخبیهقی
#ابولفضلمحمدبنحسینبیهقی
پارت اول
🩵
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
5.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
از کثرت مردان زیاده مغرورنمیشد، و اگر از تحسین و تملق آنها لذت میبرد، از اینکه آن گونه سخنان را درحق خود باور کند پرهیزداشت، و اگر گهگاه سخنانش از دعوی خالی به نظر نمیآمد ناظر به تقربر حال اولیا بود، در مورد خود چنان دعویها را جدّی نمیگرفت. با این مریدان، هرگز از روی ترفع و استعلا سخن نمیگفت، نسبت به انها مهر و دوستی بیشایبه میورزید و از تحقیر و ایدای آنها، که رسم بعضی مشایخ عصر بود، خودداری داشت. در خلوت و جلوت به سوالهاشان جوابهای ساده، روشنگر و عاری از ابهام میداد. انها را در مقابل تجاوز و تعدّی ظالمان حمایت میکرد، در مواردی که خطاهاشان خشم ارباب قدرت را بیش از حد استحقاق برمی انگیحت از آنها شفاعت مینمود. درباره آنها هر جا ضرورت میدید نامه توصیه به ارباب قدرت مینوشت و هر جا میان آنها با عمال سلطان مشکلی پیش میآمد در رفع آن اهتمام و عنایت خاص میور زید.
در همان چند سالی که از بازگشت او به قونیه میگذشت، در بین بازاریان و محترفه عوام کثرت دوستدارانش به قدری بود که علمای شهر وی را بدان سبب به سعی در جلب عوام متهم کردند. اما او هیچ اصراری در جلب عوام نداشت، خواص شهر هم مثل عوام مجذوب او میشدند و در بین طبقات امرا و اعیان هم مثل طبقات محترفه و اصناف دوستداران بسیار داشت. امثال صاحب شمس الدین اصفهانی (مقتول ۶۴۶). و جلال الدین قراطای (وفات ۶۵۲) به او همان اندازه ارادت مخلصانه میورزیدند که امثال صلاح الدین زرکوب پیر بازاری و حسام الدین چلبی سرکرده یک دسته از اخیهای شهر در حق وی اظهار ارادت خالصانه میکردند.
زرکوب قونیه، که پیری عامی و روستایی گونه اما سراپا شور و حال بود در مجالس وعظ وی شرکت میکرد و غالباً با نعرههای شورانگیز خویش به این مجالس حرارت و هیحان فوقالعادهیی میداد که در خود مولانا هم در میگرفت و تأثیر شگرف میکرد. حسامالدین ارموی، معروف به چلبی و ابناخی ترک که سرکرده جمعی از اخیهای ولایت بود، با یاران خویش در مجالس مولانا حاضر میآمد و با اخلاص تمام، میکوشید تا منظور مولانا و مورد قبول دوستان وی واقع گردد. حتی در بين رنود و عیّاران شهر، کسانی هم از اوباش نصارا بودند که تواضع و محبت مولانا آنها را مجذوب اطوار و احوال وی میداشت.
بدین گونه در مدت اندک که هنوز از مرگ سید برهان و بازگشت خود وی از قیصریه به قونیه زمان بسیاری نگذشته بود، جلالالدین محمد بلخی مولانای روم و محبوب و مقبول اکثر طبقات و اصناف تختگاه آن مرز و بوم بود. عام خلق او را پیشوای دین میشمردند، و پیشوایاندین بر شهرت و قبولش رشک میبردند. عمامه فقیهانه و ردای فراخ آستین او به طور بارزی او را از حشمت و جاه ارباب عمایم بینیاز نشان میداد، و موکب طالب علمان که با او از مدرسهیی به مدرسه دیگر حرکت میکردند کوکبه او را از آنچه مایه تظاهر وزرا و محتشمان شهر بود، موقرتر، پرجلالتر، و چشمگیرتر نمایش میداد. در عبور از کوی و بازار هم حتی منسوبان درگاه سلطان وقار و استغنای محجوبانه او را با نظر توقیر میدیدند و در ادای احترام به وی از مریدان و طالب علمانی که در رکابش حرکت میکردند واپس نمیماندند. در تمام مسیر او هر کس فتوایی شرعی میخواست، هر کس مشکلی در شریعت یا طریقت برایش پیش میآمد، و حتی هر کس مورد تعقیب یا آزار حاکمی يا ظالمی بود، عنان او را میگرفت، از او سوال میکرد، با او میگفت و میشنید. و از او باری و رهنمایی میجست.
📗پلهپله تا ملاقات خدا درباره زندگی، اندیشه و سلوک مولانا جلالالدین زرینکوب_ صفحه ۹۸ تا ۱۰۰
✍ دکتر عبدالحسین زرینکوب
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
.
حکمت فرزانگان
ابتدای راه، آگاهی است.
سپس متواضعانه و تسلیموار به گسترهٔ “ناآگاهی” وارد شدن و تمامی آگاهیهایت را در آنجا ذوب کردن است.
این روند بدست آوردن نور خِرَد در کیمیاگری باطنی است.
علم به ناآگاهی، راز حکمت فرزانگان است و آن شبیه هیچ علمی نیست.
✍ مسعود ریاعی
.
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
شرح روان ابیات مثنوی معنوی، دفتر چهارم _مثالِ دنیا چون گُولخَن و تقوی چون حمّام
(۲۳۸) شهوتِ دنیا مثالِ گُلخَنست
که ازو حَمّامِ تَقوی روشنست
مولانا در مثنوی شریف و دیگر آثار خود مکرّراً دنیا را به گلخن و تونِ حمام تشبیه کرده است. از آن جمله می گوید: «عارفی گفت: رفتم در گلخنی تا دلم بگشاید که گریزگاه بعضی اولیاء بوده است؛ دیدم رئیس گلخن را شاگردی بود، میان بسته بود، کار می کرد و اوش می گفت که اين بکن و آن بکن. او چُست کار میکرد. گلخن تاب را خوش آمد از چُستی او در فرمانبرداری او. گفت: آری همچنین چُست باش اگر تو پیوسته چالاك باشی و ادب نگاهداری مقام خود به تو دهم و تورا به جای خود بنشانم! مرا خنده گرفت و عقده من بگشاد، دیدم رئیسانِ این عالَم را که همه بدین صفتاند با چاکران خود(فیهمافیه، ص ۲۱۱)»
معنی بیت: میل به دنیا مانند گلخنِ حمام است که صحن حمامِ تقوی براثر حرارت آن، گرم و روشن میشود. یعنی شهوات را باید در جهت تقویت پاکی و تقوی بکار گرفت.
(۲۳۹) ليك قِسمِ مُتَّقی زین تُون، صفاست
زآنکه در گرمابه است و، در نَقا*ست
امّا سهم پرهیزگار از این گلخن حمّام. پاکی و صفای باطن است. زیرا پرهیزگار در حمّام است و پاکیزگی. [مولانا نمی گوید امیال و شهوات را سر کوب کنید بلکه میگوید آن را در راه تعالی روح و ارتقاء درجات اخلاقی بکار گیرید. بنابراین شعار انسان کامل اینست: شهوات در خدمت حیات طیّبه. نه حیات طیّبه، قربانی شهوات.]
*نقا: پاکیزگی
(۲۴۰) اغنیا ماننده سِرگین کَشان
بهرِ آتش کردنِ گرمابهبان
به عنوان مثال، در اين دنیا، ثروتمندان مانند سرگین کشانی هستند که برای گرمابهدار سرگین حمل میکنند. [حمّامهای قدیم، آتشخانهای داشت که در زیر خزانه آبِ گرم برپا میشد، و سوخت آن مدفوع چهارپایان و دیگر مواد سوختنی بود. هميشه در آتش خانه حمّام، عدّهای بودند که این مواد را به درون آتش میریختند و آتش را گرم و فروزان نگاه میداشتند.
مولانا در این تمثیل، دنیا را به آتش خانه حمّام تشییه کرده و دنیاپرستان را به تونیان و کارگران آتش خانه. و مقصود اینست که دنیاپرستان و شهوت گرایان با تمام وجود در جهت عمرانِ دنیای خود می کوشند، امّا نسبت به دنیای الهی و اخلاقی بیگانهاند. طبیعی است که براثر سعی و تلاش اینان روابط و مناسباتی در زمینه اقتصادی و امرار معاش جامعه برقرار میشود، آنکه فقط پرای ارضای شهوات خود می کوشد، همان چیزی نصیبش می شود که به خاطر آن سعی میورزد. پاکان و پرهیزگاران نیز در این دنیا به کار و تلاش مشغولاند، امّا کار آنان به ارضای شهوات حیوانی محدود نمیشود، بلکه امور دنیایی را وسیله ای میدانند برای نیل به پاکیها و معالی اخلاقی. زیرا به درون آب گرم تقوی و طاعت و ریاضت میروند و خود را ازپلیدیهای دنیا می شویند.]
(۲۴۱) اندر ایشان حرص بنهاده خدا
تا بُوَد گرمابه گرم و با نوا
خداوند از آنرو حرص و آز را در نهاد دنیاپرستان قرار داده که گرمابه تقوی و طاعت هميشه گرم و بارونق باشد. [ اهل تقوی وقتی که حال زار دنیا پرستان را مشاهده می کنند ازدنیا و مافیها رخ برمی تابند و به تقوی و طاعتِ بیشتری روی میکنند. و اینست که حماّم تقوی و ریاضت و عبادتشان هماره گرم و پُررونق میماند.
(۲۴۲) ترکِ این تون گوی و، در گرمابه ران
ترکِ تُون را عین آن گرمابه دان
گلخن را رها کن و به درون گرمابه برو. و تو باید ترک گفتن آتشخانه را عین رفتن به گرمابه بدانی. [یعنی هنگامی که از آلودگیهای دنیوی اجتناب کنی پاك و مطهّر میشوی و گویی که قدم به گرمابه نهاده ای.]
(۲۴۳) هرکه در تونست، او چون خادم ست
مر وَرا که صابرست و حازمست
هرکس که در آ تش خانه حمّام دنیا کار می کند، در واقع به کسی خدمت می کند که شکیبا و محتاط است. [آن کس که برای عمران دنیا و ارضای شهوات خود می کوشد، به کسی خدمت می کند که نسبت به دنیا و شهوات صابر و متقی است.
✍ استاد کریم زمانی
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
دانه ما در ضمیر خاک بودی کاشکی
یا چو سر زد در زمان دهقان درودی کاشکی
آن که آخر سر به صحرا داد بی بال و پرم
روز اول این قفس را در گشودی کاشکی
هر چه از دل می خورم از روزیم کم می کنند
#در #حریم #سینه #من #دل #نبودی #کاشکی
آن که منع ما ز پرواز پریشان می کند
فکر آب و دانه ما می نمودی کاشکی
دست چون افتاد خالی، همت عالی بلاست
آنچه دارم در نظر در دست بودی کاشکی
تلخی از دریای بی گوهر کشیدن مشکل است
دیده را هم غمزه اش با دل ربودی کاشکی
می گشاید چشم بر روی تو پیش از آفتاب
چشم ما هم طالع آیینه بودی کاشکی
لب گشودم، غوطه در اشک پشیمانی زدم
گلبن من تا قیامت غنچه بودی کاشکی
آن که می ریزد به راه آشنایان خار منع
سبزه بیگانه را اول درودی کاشکی
آینه سطحی است، غور حسن نتواند نمود
پیش چشم ما نقاب از رخ گشودی کاشکی
آن که درد غیر را پیش از شنیدن چاره کرد
شمه ای صائب ز درد ما شنودی کاشکی
#صائب
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی