eitaa logo
«دوره معارف اسلام‌ »
304 دنبال‌کننده
1هزار عکس
182 ویدیو
10 فایل
ء﷽... الحمدللّه والصلوة والسلام علی رسول الله وعلی آله آل الله واللعنة علی اعدآء الله الی یوم لقآءالله ولا حول ولاقوّة الّابالله درکانال«دوره معارف اسلام»برخی مطالب معرفتی از اولیاء الهی و رادمردان عرصه حقیقت و واقعیت دوره می‌شود مرد راهی اگر، بیا وبیار
مشاهده در ایتا
دانلود
18.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩 ظاهرگرایان مسلم‌بن‌عقیل را رها کردند! 🎥 | 🎙 حضرت آیت‌الله سید محمدمحسن حسینی طهرانی قدّس‌الله‌سرّه 🎞 | سال ۱۴۳۸|مجلس اول| دقیقه 42:58 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📌 علیه‌السلام @Maktabe_Vahy 🌑.🌑.🌑.🌑
🌕 مقدار وسعت قبر هر فرد بستگی به بینشِ او دارد •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🟢قبر انسان را تا «مَدِّ بَصَرِه» یعنی «به اندازه‌‌ای که چشم [باطن و معرفت‌ِ] آن مُرده می‌تواند ببیند» باز می‌کنند! آنقدر چشم‌شان تاریک است که نمی‌توانند یک وجب هم جلوی خودشان را ببینند! 🔵اندازۀ قبر معلوم است! اما قبرِ آنها کمتر از آن مقدار است؛ لذا دیوارهای قبرْ استخوان‌های آنها را در هم‌دیگر می‌فشارد! 🔴امّا بعضی‌ها دیدِ چشمشان زیاد است؛ یک‌میلیون، دومیلیون، سه‌میلیون، چهار میلیون [کشش دارد!] 🟤مثلاً دیدِ چشمشان به عالَمِ عقل رسیده است و اسماء و صفاتِ خدا را طیّ کرده و به عرش رفته است؛ [یعنی] دیدْ تا آنجاها رفته است! 🌑حالا که مُرده است چشمش را باز می‌کند و قبرِ او به اندازۀ دیدَش گشاده می‌شود. پس هر کس که در قبر خودش می‌رود، مقدار وسعت قبرش به خودش باز می‌گردد و دائر مدار دیدِ او و اندازۀ دیدِ اوست! [این] دیدْ هم دیدِ ظاهری نیست، بلکه دیدِ دیگری است! _______________________________ 📝 علّامه آیه الله حاج سیّدمحمّدحسین حسینی طهرانی قدّس‌الله‌سرَّه الشریف 📚 ، ج 2 ص 61 @maktabe_vahy 🔷🔸💠🔸🔷 کانال «دوره معارفـــــ اسلام» ┄┄┅═✧❁🕌❁✧═┅┄┄ Join ➣@maarefe_islam
💠 خطر تعصب به یک قالب خاص! 🔹 بزرگترين خطر براى سعادت انسان، تعصب‏ است. حتى ممكن است انسان بر مطلب حقی، تعصّب‏ داشته باشد ولى نه به‌خاطر اينكه حق است بلکه به‌خاطر اينكه «من هستم که این مطلبِ حق را پذیرفتم.» اين حالتِ نفسانى مانع است. 🔹يعنى اگر اين حق تغييرِ شكل داد، آدم از آن صورت و شکلِ اول آن دست بر نمى‌‏دارد. 🔹انسان باید به حقّانيتِ حقّ تعصب‏ داشته باشد، نه به چهره‌اى كه حق در آن موقع به خود می‌گيرد. انسان نباید به آن چهره تعصّب‏ داشته باشد. 🔹انسان بايد صاف باشد؛ یعنی الان اگر حق به یک صورت است بپذيرد، فردا اگر به صورت دیگری نمایان شد باز بپذيرد. 🔹نه اينكه اگر حق در يك وهله، در چهره‌ای ظاهر شد بپذيرد و تا آخر بر همان صورت و شکل و چهره، باقی بماند و بگوید: «چون الان حق به این صورت است ما هم به همين كيفيت تا آخر باقی می‌مانيم.» 🔹درست است که الان و در وهلۀ اول، حق را پذیرفته است ولى این وضعیت براي او مفيد نيست! 🎙حضرت آیة الله حاج سید محمد محسن حسینی طهرانی قدّس‌الله‌سرّه ــــــــــــــــــــ 🔉 (اسفار)، درس 159 @maktabe_vahy 💠.💠.💠.💠
🔳 جنبهٔ عقلانی یا احساسی عاشورا؟! 1⃣ قسمت اول 🔹تمام ناراحتی‌ و گریه‌های ما فقط به موقعیت‌های ظاهری بر‌می‌گردد که مثلاً چرا عمود بر سر حضرت اباالفضل خورد و چرا دستش قطع شد و چرا به مشک‌ِ آبش تیر زدند!؟ هیچ کس نیامد فکر کند که حالِ امام حسین و حضرت اباالفضل در روز عاشورا به چه نحوی بوده است!؟ نگرش و بینش و جهان‌بینیِ حضرت اباالفضل در روز عاشورا به چه نحوی بوده است؟! 🔹اگر حضرت اباالفضل می‌رفت و مشک آب را هم می‌آورد و هیچ‌ اتفاقی هم نمی‌افتاد، و اتفاقاً اسب ایشان هم به‌زمین می‌خورد و سرِ حضرت به درخت خرما می‌خورد و از دنیا می‌رفت، ما دیگر برای او، سینه نمی‌زدیم! می‌گفتیم: «خودش از اسب زمین افتاد و سرش هم اتفاقی به سنگ اصابت کرد!» 🔹اما یک عارف این‌گونه نیست! او به حالِ حضرت نگاه می‌کند. حضرت اباالفضل، حضرت اباالفضل است؛ چه تیر به چشمِ او بزنند چه نزنند! چه دستش را قطع بکنند یا نکنند! حال اتفاقاً دستش را قطع کرده‌اند؛ ولی عارف به قطع‌کردن‌ دست نگاه نمی‌کند. حضرت اباالفضل به‌خاطر اینکه تیر به چشمش خورد، حضرت اباالفضل نشده است. 🔹(البته این مصیبت‌ها، جریانات و قضایایی است تا «مظلومیت اهل‌بیت علیهم‌السلام» معلوم و روشن شود و «مقاماتی» هم بر این دردها و إِلَم‌ها مترتّب است) 📝ادامه در متن بعد... 🎙حضرت آیة‌الله حاج سید محمدمحسن حسینی طهرانی قدّس‌الله‌سرّه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔈 ؛ جلسه اول، ملخص. @maktabe_vahy 🌑.🌑.🌑.🌑
🔲 جنبهٔ عقلانی یا احساسی عاشورا؟! 2⃣ قسمت دوم و پایانی 🔹یک وِیت‌کُنگ در کلیسا آمده بود و بر روی خودش بنزین ریخت و آتش زد. این آتش‌زدن، سوختن است؛ ولی ما برای او ارزش قائل نیستیم! چون او می‌خواهد از این موقعیتِ خود، استفادۀ تبلیغاتی کند. حال فرض کنید که اگر به او می‌گفتند:‌ «آقا، شما این کار را انجام بده، ولی حتی یک خبرنگار هم از تو عکس نمی‌اندازد و در یک روزنامه هم نمی‌نویسند و در هیچ‌جا هم نقل نمی‌کنند، بلکه همین‌طور می‌میری!» آیا باز هم این کار را می‌کرد؟! اصلاً این کار را نمی‌کرد. پس او می‌خواهد استفادۀ تبلیغاتی کند. 🔹اما حضرت اباالفضل در کربلا حاضر می‌شود و کشته می‌شود. حال خبرنگار از او عکس بیاندازد یا نیاندازد؛ در کتاب بنویسند یا ننویسند؛‌ بر قبرش گنبد و بارگاه بسازند یا نسازند؛ به زیارت قبرش بروند یا نروند!! حضرت اباالفضل به این مسائل فکر نمی‌کند، بلکه می‌گوید:‌ «من باید این راه را بروم!» 🔹سیدالشهداء علیه‌‌السلام این راه را در نظر می‌‌گیرد و جلو می‌آید؛ چه بر قبر ایشان گنبد بسازند یا نسازند. او می‌گوید:‌ «من وظیفه‌ام این است!» این می‌شود استقامت در طریق! 🔹اما ما در کارهایمان جنبه‌های دیگری را لحاظ می‌کنیم که آن جنبه‌ها اصل مسئله را مخدوش و خراب می‌کند. 🔺هر مقدار، خود را به مکتب ائمه نزدیک کنیم، ارج و مقام بیشتری داریم. 🎙حضرت آیة‌الله حاج سید محمدمحسن حسینی طهرانی قدّس‌الله‌سرّه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔈 ؛ جلسه اول، ملخص. علیهما‌السلام @maktabe_vahy 🌑.🌑.🌑.🌑
🔘علت تغییر رفتار مردم پس از رسول خدا ‌صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم ✅بخش1️⃣ 🔹اين افرادى كه در زمان آن حضرت، صبح و شام موفّق به زيارتش می‌شدند و در صفِ اوّل نماز جماعتِ او شركت می‌كردند و جهت تبرّكِ آب وضوى پيغمبر بر يكديگر سبقت می‌‏جستند، پس از ارتحالِ آن حضرت كجا رفتند و چه شدند؟ و چه موقعيّتى در قبالِ صاحب ولايت، علىّ‌بن‌أبى‌‏طالب، أميرالمؤمنين عليه‏ السلام گرفتند؟ 🔹كجا رفت آن تمجيد‌ها و تعريف‌ها؟ كجا رفت آن خطبه‌‏ها و نماز‌ها؟ كجا رفت آن نصايح و موعظه‌‏ها؟ كجا رفت آن كرامات و معجزه‌‌‌ها؟ كجا رفت وحى و نزولِ ملائكه بر رسول خدا؟ كجا رفت آن مشاهده‌‏‌ها و رؤيت‏‌‌ها؟ كجا رفت آن «فدايت شَوَم‌‏‌ها»؟ چه شد آن همه تبليغ و بيست و سه سال در ميان مردم و با مردم بودن؟ چه‏ شد آن همه سفارش به اهل البيت و عترتِ آن حضرت؟ چه شد واقعۀ روز غدير؟ 🔹اينها جايى نرفت و چيزى پس از مرگِ رسول‌خدا تغيير نكرد و هيچ اتّفاقى نيفتاد؛ زيرا از اوّل نبود! از اوّل معرفت نبود، شناخت نبود. ايمان به كُنْه و سرّ و جانِ آنها رسوخ ننموده‏ بود. ظاهرى از ايمان و نمايى از آن را بهره‏‌مند شده بودند ... 📝. حضرت آیت اللَه حاج سیدمحمدمحسن حسینی طهرانی قدّس‌الله‌سرّه ـــــــــــــــــــــــ 📚. ، ج 2، ص 199. صلی‌الله‌علیه‌و‌آله @maktabe_vahy 🏴.🏴.🏴.🏴
🔘علت تغییر رفتار مردم پس از رسول خدا ‌صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم ✅بخش2️⃣ 🔹آن افراد، ايمانِ آنها در مرتبۀ مثال و صُوَر برزخى فقط متجلّى شده بود نه بيشتر؛ به ملكوت و سرّ آنان هنوز راه نيافته ‏بود. آنان رسول خدا را در قالب معجزات و خوارقِ عادات و كرامات، و فتح و ظَفَرِ ظاهرى و عادى يافته بودند؛ نه بيشتر. در هرجا كه اين امور، محقّق و متبلور بود حضور داشتند و همين‏ كه مطلب، خلاف از آب در می‌‏آمد حالتِ آنها نسبت به حضرت تغيير مى‌كرد. 🔹تا وقتى جنگ به نفعِ مسلمين و فتح و ظَفَر با آنان بود شركت داشتند، و همين‏‌كه موردى بر خلافِ انتظار به وقوع مى‏‌پيوست در همه چيز ــ در خدا و رسول و ملائكه و دين و غيره ــ شكّ و ترديد می‌نمودند. فتح و ظَفَر در جنگى آنها را شادمان و اميدوار می‌كرد، و شكست در جاى ديگر موجب شك در حقايق ربوبى و جريانِ مشيّت و تقدير در عالم خَلق می‌گشت. 🔹 اگر معجزه و كرامتى از رسول‏‌خدا سرمی‌زد همه براى هم نقل می‌كردند و به آن‏ حضرت به چشمِ اِعجاب و تحسين و رسالت می‌نگريستند، و اگر به بَليّه و مصيبتى مبتلا می‌‏شدند چون بر خلاف انتظار بود، تبدّلِ حال و مَقال پيدا می‌‏نمودند. 🔹لذا در مکتب عرفان و توحید، سخن از حقیقتِ ولایت و توحید است و توجه به کُنْه و باطن و ادراکِ عقلانی و شهودیِ این مسئله. در سخنِ عارفِ بالله، دیدن ظاهریِ پیامبر و امام علیه‌السلام جایی ندارد زیرا ظاهر، ظاهر است و حرکتِ نفس، حرکت در باطن و کشفِ حُجُب است. 📝. حضرت آیت اللَه حاج سیدمحمدمحسن حسینی طهرانی قدّس‌الله‌سرّه ـــــــــــــــــــــــ 📚. ، ج 2، ص 199 الی 201. صلی‌الله‌علیه‌و‌آله @maktabe_vahy 🏴.🏴.🏴.🏴
💠 رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله‌و‌سلّم فرمود: «احثُوا فى وجوه المدّاحين الترابَ؛ اگر كسى در برابر شما شروع به مدح و تعريف شما نمود در چهره او خاك بپاشيد!»… 🔸بسيارى از افراد ديده شده‌اند كه ابتداء افراد واقعاً خوبى بوده‌اند، ولى مدح‌هاى بی‌مورد و يا حتى بامورد، موجب انفعال و شكست نفسِ آنان در برابر واقعيّات شده است. طورى كه كم‌كم ابراز مدح و ثنا از [جانب] ديگران، در وجود آنها موقعيتى مستحكم پيدا نموده است، و خيال می‌كنند كه ستايش‌هاى مردم بجا و صحيح بوده [لذا] آنها را به خود می‌بندند. 🔸يعنى در برابر حق و حقيقت، پندار و توهّم را غلبه می‌دهند. در اين صورت است كه وجود آنها از صراط مستقيم و منهج راستين و حق، خارج شده، به پندار گرايش پيدا می‌كند تا زمانى كه تمام افكار او پندارى می‌شود و تمام كرهٔ زمين را در تحت أوامر و نواهىِ خود مقهور می‌پندارد، و خود را ولىّ حقيقى و قيّم واقعى مردم می‌بيند و جداى از مردم، براى خود حساب باز می‌كند. 🔸تمام اينها فقط و فقط پندار است و پوچ و از حقيقت تهى! بين والى و مولّى‌عليه هيچ تفاوتى در نزد پروردگار نيست! 📝 علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی قدّس‌الله‌سرّه ــــــــــــــــــــــــــــــ 📚 ، ج۴، ص ۱۲۴ و ۱۲۸ @maktabe_vahy 💠.💠.💠.💠
🔶 لزوم حفظ آرامش معنوی و عقلانی در وقایع اجتماعی 🔹وقتی مبانی بزرگان را در اختیار داریم دیگر در این تغییر و تحوّلات ما را چه شاید که وقت خود را به امور و شنیدن و خواندن و مطالعه و گوش کردن و دیدن بگذرانیم. مطالبی که در این زمینه نمی‌تواند برای ما چندان سودمند باشد. 🔹شما ببینید یک جریانی می‌آید و می‌رود؛ نه در آمدنش اختیار ما شرط بوده است و نه در انجام آن اختیار ما شرط بوده است. فرض کنید این جریان یک ماه طول بکشد، در این یک ماه ذهن من با این جریان می‌آید و بعد توقّف می‌کند و همراه با این جریان حرکت می‌کند. بعد از یک ماه به خودم می‌آیم که چه شد که او آمد که ما هم با او آمدیم، آن جنگید ما هم با او جنگیدیم، آن توقّف کرد ما هم با او توقّف کردیم! تمام اذهان همراه با این جریان می‌آ‌ید و حرکت و سیر می‌کند. 🔹آخر ای مسکین این یک ماهی که بر تو گذشت چه به دست آ‌وردی؟ چه گیر آوردی؟ می‌دانی چه گیر آوردی؟ تشویش خاطر؛ فوت شدن نمازها؛ اضطراب در نماز؛ آن حضور قلبی که بوده و دیگر نیست؛ آن آرامش و سکونِ خاطری که قبلاً بوده و دیگر نیست. و این مسئله هم ادامه دارد. امروز نوبتِ اینجا و فردا نوبتِ آنجا و پس فردا ‌یک جای دیگر. آن کسی که دارد ضرر می‌کند من هستم که همراه با این جریان خودم هم حرکت می‌کنم و همراهی می‌کنم. 🔹این جا است که خواجه می‌آید و به داد انسان می‌رسد: رند عالم سوز را با مصلحت بینی چکار کار مُلک است آن که تدبیر و تأمّل بایدش 🔹از من که کاری برنمی‌‌آید و کاری ساخته نیست. چرا بیایم خودم را و فکرم را در این مسائل قرار دهم؟ 🔹هر شخصی از ناگواریها ناراحت می‌شود، هر شخصی از مسائلی که بر اسلام و بر مسلمین بگذرد متأثّر می‌شود. ما هم می‌خواهیم اسلام موفّق باشد؛ ما هم می‌خواهیم کفر از بین برود؛ ما هم می‌خواهیم شرک از بین برود اما این که بیاییم و وقت خود و فکر خود را و تمام شراشرِ وجودی و استعدادِ وجودی خود را بگذاریم در مطالبی که نمی‌توانیم در آنها دخالت کنیم، آن وقت نتیجۀ آن فقط حِرمان و عدم دستیافتن به مطلوب و گذشتنِ وقت و از دست‌دادن فرصت است. 🎙حضرت آیة الله حاج سید محمد محسن حسینی طهرانی قدّس‌الله‌سرّه ــــــــــــــــــــــــ 🔉. ، طهران، مجلس 18 @maktabe_vahy 💠💠💠💠