_حبیب وقتی از فرسنگ ها فاصله صدای قافله ی حسین را شنید رخت از دلبستگی ها بست و با تمام خودش به سمت امام پر کشید🕊 برای زهیر فقط کلام حسین کافی بود تا همسر و دارایی هایش را پشت سر بگذارد و همه چیز را واگذار کند به او...🖋 وجه اشتراک همه ی شان واگذاری ست . چشم ها را به روی دنیا بسته بودند و نگاه شان فقط حسین را می دید که تمام خودشان را به او سپرده بودند .❤️‍🩹 زمین تا آسمان است تفاوت آنهایی که بهانه وار خود را از رحمت بی انتهای قتیل العبرات محروم کردند و یارانی که شاید شب عاشورا زمزمه ی شان این بود : در دایره ی عشقت ما نقطه ی تسلیمیم:) ※بشنویم از "ضَحّاک بن عبدالله مشرقی" #همه_نمی‌رسند #محرم #دبیرستان_دخترانه_علوم_معارف_اسلامی_شهید_مطهری_یزد ─┅─✵💠✵─┅─ @maarefiha ─┅─✵💠✵─┅─ 🌐Sch.motahari.ac.ir

•🚩• #روایت_کربلا ▪️آمادگی قاسم‌بن‌الحسن برای شهادت در راه خدا ▪️ در شب عاشورا، وقتی که امام حسین (علیه‌السّلام) فرمود که این حادثه اتّفاق خواهد افتاد و همه کشته خواهند شد و گفت شما بروید و اصحاب قبول نکردند که بروند، این نوجوان سیزده، چهارده‌ساله عرض کرد: عمو جان! آیا من هم در میدان به شهادت خواهم رسید؟ امام حسین خواست که این نوجوان را آزمایش کند - به تعبیر ما - فرمود: عزیزم! کشته‌شدن در ذائقه تو چگونه است؟ گفت «احلی من العسل»؛ از عسل شیرین‌تر است. ببینید؛ این، آن جهت‌گیرىِ ارزشی در خاندان پیامبر است. تربیت‌شده‌های اهل‌بیت ( علیهم‌السلام) این‌گونه‌اند. ۱۳۶۴/۰۷/۰۵ #روایت_کربلا #از_تبیین_تا_قیام #سفیر_معارف | #گروه_فتیه | #تیم_سایبری ─┅─✵💠✵─┅─ @maarefiha ─┅─✵💠✵─┅─ 🌐Sch.motahari.ac.ir

ای سند غربت آل علی آیینه جاه و جلال علی باب الحوائج علی اصغر الله اکبر الله اکبر #شب‌هفتم ─┅─✵💠✵─┅─ @maarefiha ─┅─✵💠✵─┅─ 🌐Sch.motahari.ac.ir

گزارش تصویری سی و دومین دوره مسابقات جامع قرآن کریم و دوازدهمین دوره المپیاد تخصصی معارف اسلامی ویژه دانش آموزان مدارس علوم و معارف اسلامی شهید مطهری سراسر کشور(خواهران)، تیرماه ۱۴۰۲، مشهد مقدس جهت مشاهده و دریافت تصویر از طریق پیوند زیر اقدام فرمایید. https://b2n.ir/s54233 #مسابقات‌جامع #المپیاد ─┅─✵💠✵─┅─ @maarefiha ─┅─✵💠✵─┅─ 🌐Sch.motahari.ac.ir

_شب آخر ، حسین اسبابِ رفتن را برای اطرافیان فراهم کرد . نور ها را به تاریکی سپرد . با همه اتمام حجت کرد .🕯 آنهایی که رفتند نشنیدند خطبه ی قرای حبیب را ، احلی من العسلِ قاسم را...🥀 آنها که رفتند فردا در راه برگشت و جون و حبیب و وهب ، در دامان حسین در مسیر معراج بودند🍂 فردا ، پایان ظهر همه می دانستند چه می شود . ولی عشق ، دنیا را برایشان زندانی کرده بود که تنها کلید رهایی شان "فرو الی الی الحسین" بود💔 ※بشنویم از " شبث بن ربعی " #همه_نمی‌رسند #محرم #دبیرستان_دخترانه_علوم_معارف_اسلامی_شهید_مطهری_یزد ─┅─✵💠✵─┅─ @maarefiha ─┅─✵💠✵─┅─ 🌐Sch.motahari.ac.ir

•🚩• #روایت_کربلا ▪️اوج مصیبت در کربلا شهادت طفل شش‌ماهه است ▪️ به نظر من اوج مصیبت در کربلا، شهادت علی اصغر و این طفل شش ماهه در آغوش پدر است. معمولاً از روز هفتم محرّم تشنگی اصحاب حضرت سیدالشهدا و خاندان پیغمبر را مطرح می‌کنند اما عطش آدم بزرگ با عطش بچه‌ی کوچک، آن هم بچه‌ی شیرخوار، قابل مقایسه نیست. من وقتی ترسیم می‌کنم آن حالتی را که در خیمه‌های حسین‌بن‌علی (علیه‌‌السلام) آن هیجان و ناراحتی را که به خاطر عطش این بچّه پیش‌آمده‌بود، واقعا برایم قابل تحمّل نیست و طاقت نمی‌آورم. ۱۳۶۵/۰۶/۲۱ #روایت_کربلا #از_تبیین_تا_قیام #سفیر_معارف | #گروه_فتیه | #تیم_سایبری ─┅─✵💠✵─┅─ @maarefiha ─┅─✵💠✵─┅─ 🌐Sch.motahari.ac.ir

علی اکبر خود ذوالفقار است بهر حرم مایه‌ی افتخار است شاه جوانان شیر دلاور الله اکبر الله اکبر #شب‌هشتم ─┅─✵💠✵─┅─ @maarefiha ─┅─✵💠✵─┅─ 🌐Sch.motahari.ac.ir

•🚩• #روایت_کربلا ▪️علی‌اکبر، اسماعیل امام حسین(علیه‌السلام) ▪️ وقتی که همه‌ی اصحاب امام حسین (علیه‌السلام) به شهادت رسیدند و کسی غیر از خانواده‌ی او باقی نماند، علی‌اکبر از خیمه‌گاه خارج شد. پیش پدر آمد و گفت: پدر! اکنون اجازه بده تا من بروم بجنگم و جانم را قربانت کنم. هیچ مقاومتی نکرد و به او اجازه داد! این دیگر اصحاب و برادرزاده و خواهرزاده نیست که امام به او بگوید نرو، بایست؛ این پاره تن و پاره جگر خود اوست! حال که می‌خواهد برود، این انفاق امام حسین (علیه‌السلام) است؛ این اسماعیل حسین (علیه‌السلام) است که به میدان می‌رود. امام حسین (علیه‌السلام) نگاهی از روی نومیدی به قدّ و قامت علی‌اکبر انداخت. گفت: خدایا! خودت شاهد باش. جوانی را به جنگ و به کام مرگ فرستادم که از همه مردم، شبیه‌تر به پیغمبر (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) بود. ۱۳۷۴/۰۳/۱۹ #روایت_کربلا #از_تبیین_تا_قیام #سفیر_معارف | #گروه_فتیه | #تیم_سایبری ─┅─✵💠✵─┅─ @maarefiha ─┅─✵💠✵─┅─ 🌐Sch.motahari.ac.ir

_قول معروفی ست که می گوید ابا عبدالله هنگام افتادن از اسب ذکر لبشان این بود : یا غیاث المستغیثین... در واپسین لحظات ، حسین طلب یار نکرد . آنهایی را صدا نزد که امام زمان شان را دیدند و از آن دوری کردند🍂 زمزمه هایش فقط خطاب به همانی بود که وقتی علی‌اصغر به روی دستانش حیران مانده بود ، آسمان را سرپناه خونِ شش ماهه قرار داد💔 همان فریادرسی که ۷۲ تن را با رحمت حسین سیراب کرد . . .🥀 ※بشنویم از " قبیله بنی اسد " #همه_نمی‌رسند #محرم #دبیرستان_دخترانه_علوم_معارف_اسلامی_شهید_مطهری_یزد ─┅─✵💠✵─┅─ @maarefiha ─┅─✵💠✵─┅─ 🌐Sch.motahari.ac.ir