May 11
💠 #کتاب_اخلاق آن است که به مطالعه آن، نفس قاسی، نرم و غیر مهذّب، مهذّب و ظلمانی، نورانی شود
🔅 #طبیب_روحانی باید کلامش حکم دوا داشته باشد، نه حکم نسخه
@maarejj
💠 خداوندا!
قدم سیر ما از وصول به بارگاه قدس تو کوتاه است
و دست طلب ما از دامن انس تو، قاصر.
حجاب های شهوت و غفلت، بصیرت ما را
از جمال جمیل تو محجوب کرده،
و پرده های غلیظ حبّ دنیا و شیطنت، قلوب ما را از توجّه به عزّ جلال تو مهجور نموده.
راه آخرت، باریک و طریق انسانیت، حدید،
و ما بیچاره ها چون عنکبوتان، در فکر قدید.
متحیرانی هستیم که چون کرم ابریشم از سلسله های شهوات و آمال، بر خود تنیده و یکسره از عالم غیب و محفل انس، چشم بریده.
جز آن که از بارقه الهیه چشم دل ما را روشنی بخشی
و از جذوه غیبیه، ما را از خود، بی خود فرمایی
@maarejj
💠پس ای عزیز
🔆 دامن همّت به کمر زن و دست طلب بگشای
و با هر تعب و زحمتی است حالات خود را اصلاح کن
🔹و شرایط روحیّه نماز اهل معرفت را تحصیل کن؛
🔸و از این معجون الهی که با کشف تامّ محمدی صلّی اللَّه علیه وآله برای درمان تمام دردها و نقص های نفوس فراهم آمده استفاده کن؛
🔹و خود را تا مجال است از این منزلگاه ظلمت و حسرت و ندامت و چاه عمیق بُعد از ساحت مقدس ربوبیّت جلّ و علا کوچ ده و مستخلص کن
🔸و به معراج وصال و قرب کمالْ خود را برسان؛
🔹که اگر این وسیله از دست رفت وسایل دیگر منقطع است:
🔅«ان قبلت قبل ما سواها؛ و ان ردّت ردّ ماسواها»🔅
@maarejj
💠تا انسان را نظر به خویشتن و کمال و جمال متوهم خود است، از جمال مطلق و کمال صرف محجوب و مهجور است.
🔰و اول شرط سلوک الی الله خروج از این منزل است، بلکه میزان در ریاضت حق و باطل همین است،
🔆پس هر سالک که با قدم انانیت و خود بینی و در حجاب انّیت و خود خواهی طی منزل سلوک کند، ریاضتش باطل و سلوکش الی الله نیست، بلکه الی النفس است:
«مادر بتها بت نفس شما است».
قال تعالی: و من یخرج من بیته مهاجراً الی الله و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی الله.
@maarejj
💠 #اولین نمازی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اقامه فرمود:
📌 سند: عَنْهُ(احمد بن محمد بن خالد البرقی) عَنْ أَبِيهِ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْعَلَاءِ
🔅 عنْهُ بِهَذَا الْإِسْنَادِ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ أَصْحَابَ الدَّهْرِ يَقُولُونَ «كَيْفَ صَارَتِ الصَّلَاةُ رَكْعَةً وَ سَجْدَتَيْنِ وَ لَمْ تَكُنْ رَكْعَتَيْنِ وَ سَجْدَتَيْنِ؟»
🔹 فقَالَ إِذَا سَأَلْتَ عَنْ شَيْءٍ فَفَرِّغْ قَلْبَكَ لِفَهْمِهِ
🔹 إنَّ النَّاسَ يَزْعُمُونَ أَنَّ أَوَّلَ صَلَاةٍ صَلَّاهَا رَسُولُ اللَّهِ ص صَلَّاهَا فِي الْأَرْضِ أَتَاهُ جَبْرَئِيلُ بِهَا وَ كَذَبُوا
🔹 أنَّ أَوَّلَ صَلَاةٍ صَلَّاهَا فِي السَّمَاءِ بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مُقَابِلَ عَرْشِهِ جَلَّ جَلَالُهُ أَوْحَى إِلَيْهِ وَ أَمَرَهُ أَنْ يَدْنُوَ مِنْ صَادٍ فَيَتَوَضَّأَ وَ قَالَ أَسْبِغْ وُضُوءَكَ وَ طَهِّرْ مَسَاجِدَكَ وَ صَلِّ لِرَبِّكَ
🔹 قلْتُ لَهُ وَ مَا الصَّادُ؟ قَالَ «عَيْنٌ تَحْتَ رُكْنٍ مِنْ أَرْكَانِ الْعَرْشِ أُعِدَّتْ لِمُحَمَّدٍ ص» ثُمَّ قَرَأَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع «ص وَ الْقُرْآنِ ذِي الذِّكْرِ»
🔹 فتَوَضَّأَ مِنْهَا وَ أَسْبَغَ وُضُوءَهُ ثُمَّ اسْتَقْبَلَ عَرْشَ الرَّحْمَنِ فَقَامَ قَائِماً فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ بِافْتِتَاحِ الصَّلَاةِ فَفَعَلَ
🔹 ثمَّ أَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ بِفَاتِحَةِ الْكِتَابِ وَ أَمَرَهُ أَنْ يَقْرَأَهَا
🔹ثمَّ أَوْحَى إِلَيْهِ أَنِ «اقْرَأْ يَا مُحَمَّدُ نَسَبَ رَبِّكَ» فَقَرَأَ «قُلْ هُوَ اللّٰهُ أَحَدٌ اللّٰهُ الصَّمَدُ» ثُمَّ أَمْسَكَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَنْهُ الْقَوْلَ فَقَرَأَ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِهِ «اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْأَحَدُ الصَّمَدُ »
🔹 ثمَّ أَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَنِ «اقْرَأْ لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ» فَقَرَأَ وَ أَمْسَكَ اللَّهُ عَنْهُ الْقَوْلَ فَقَرَأَ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِهِ «كَذَلِكَ اللَّهُ رَبُّنَا»
🔹 فلَمَّا قَالَ ذَلِكَ أَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ أَنِ اسْتَوِ قَائِماً لِرَبِّكَ يَا مُحَمَّدُ وَ انْحَرْ فَاسْتَوَى وَ نَصَبَ نَفْسَهُ بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ
🔹 فأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ أَنِ اسْجُدْ لِرَبِّكَ فَخَرَّ سَاجِداً
🔹 فأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ أَنِ اسْتَوِ جَالِساً يَا مُحَمَّدُ فَفَعَلَ فَلَمَّا رَفَعَ رَأْسَهُ مِنْ أَوَّلِ السَّجْدَةِ تَجَلَّى لَهُ رَبُّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَخَرَّ سَاجِداً مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِهِ لَا لِأَمْرِ رَبِّهِ
🔹فجَرَى ذَلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَ سُنَّةٌ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله
📌 المحاسن ج2 ص 373
@maarejj
لطف مراقبه و حسن مراقبه.mp3
4.65M
🔈🔈#بشنوید
💠توصیه های کاربردی برای حل مشکل #برنامه_ریزی
🔰 استاد علی فرحانی
♨️ تفاوت #مراقبه، لطف مراقبه و حسن مراقبه
🔻 #روش صحیح محاسبه در برنامه ریزی علمی و غیر علمی
🔻 #محاسبه انسان را به مراقبه می کشاند
#استاد_فرحانی
#هدایت_تحصیلی
#اخلاق
@maarejj
هدایت شده از المرسلات
♨️ محاسبه مراقبه می آورد و مراقبه، حضور و حضور، فتوح به دنبال دارد
☘ حضرت استاد علامه حسن زاده (دام عزه) به محاسبه خیلی عنایت داشتند و بر آن تاکید می ورزیدند. روزی در محفل درس فرمودند:
☘ عزیزان! خودتان را حساب کنید تا مصداق "یدخلون الجنه یرزقون فیها بغیر حساب" باشید، از بدیها استغفار کنید و از خوبیها حمد کنید، که محاسبه مراقبه می آورد و مراقبه، حضور و حضور، فتوح به دنبال دارد.
📚 صراط سلوک، ص49
#اخلاق_و_عرفان
#سلسلهی_شاگردان_آخوند_ملاحسینقلی
@fater290
هدایت شده از فقه الخمینی
#تقریر| اشکال محقق خویی به مشهور در موضوع له امر و نهی/ بخش اول
✍مقرر: حجت الاسلام محمد مهدی مقدسی
🔰برگرفته از درس خارج استاد آیت الله فرحانی
🔹🔹🔹🔹🔹🔹
🔺در مسئله وضع و دلالت، محقق خویی قائل به «تعهد» است. یعنی واضع متعهد می شود که هرگاه خواست معنای خاصی را به مخاطب تفهیم نماید فلان لفظ خاص را استعمال کند. ( موسوعة الامام الخویی، ج43، ص48 )
🔺با توجه به این توضیح، محقق خویی در اقسام دلالت سه نوع دلالت را بیان می کنند:
1⃣دلالت تصوری: رابطه بین لفظ و معنا
2⃣دلالت تفهیمی: این دلالت همان ظهور یا دلالت تصدیقی نوع اول (مراد استعمالی) در اصطلاح مشهور است. در نگاه ایشان این دلالت و ظهور تابع وضع نیست؛ بلکه از آنجا که مخاطب می داند که متکلم مریدی این الفاظ را برای افاده معنا به کار برده است؛ چون متکلم متعهد است که هنگام تفهیم معنا فلان لفظ خاص را به کار ببرد، آن کلام برای مخاطب در آن معنا ظهور پیدا می کند.
3⃣دلالت تصدیقی: نوع سوم دلالت که محقق خویی بیان می کنند همان دلالت تصدیقی مراد جدی در لسان مشهور است که ایشان تنها این قسم را دلالت تصدیقی می دانند.
🔺محقق خویی در توضیح این بخش، از اصل تطابق اراده جدی و اراده استعمالی استفاده می کنند. یعنی وقتی متکلم مریدی قصد تفهیم این معنا را دارد و این الفاظ را به کار برده این الفاظ، ظهور در معنا دارد و اصل این است که این ظهور، مطابق با اراده جدی متکلم است، مگر اینکه قرینه ای بر خلافش اقامه شود. (موسوعة الامام الخویی، ج43، ص115)
🔺بنابراین، بر اساس مبنای محقق خویی، دلالت وضعی همان «دلالت تفهیمی» است؛ زیرا حقیقت وضع تعهد است و این تعهد در دلالت تفهیمی وجود دارد.
🔺اشکال محقق خویی به دیدگاه مشهور این است که بنابر مبنای مشهور که وضع را «جعل اللفظ فی مقابل المعنی» می داند هم دلالت تصدیقی نوع اول، دلالت وضعی است نه دلالت تصوری؛ زیرا وضع اعتبار است و اعتبار هم تابع غرض معتبر است. غرض از «جعل لفظ در مقابل معنی» تفهیم و تفهم بوده است و وضع جایی محقق می شود که قصد تفهیم و تفهم وجود داشته باشد. این قصد در دلالت تفهیمیه وجود دارد نه در دلالت تصوری.
🔺لذا طبق توضیح محقق خویی چه در مسلک ایشان و چه در مسلک مشهور «اراده متکلم» در وضع دخالت دارد. در مبنای ایشان، اراده «رکن وضع» و در مبنای مشهور «غایت وضع» است. (موسوعة الامام الخویی، ج43، ص117)
🔺مرحوم مظفر در مسئله وضع همان مبنای مشهور را می پذیرد و وضع را اعتباری می داند؛ ولی در بحث دلالت، اشکال محقق خویی به مشهور را وارد می داند و معتقد است دلالت تنها هنگامی محقق می شود که متکلم اراده تفهیم معنا را داشته باشد. تفاوت فرمایش ایشان با محقق خویی این است که محقق خویی دلالت وضعیه را تابع اراده استعمالی می داند و آقای مظفر آن را تابع اراده جدی می داند. (اصول الفقه، بوستان کتاب، ص36 - - ص 492 )
🔺بنابر توضیح فوق، تقریر شهید صدر از بیان محقق خویی در اشکال به مشهور درباره «موضوع له امر و نهی» صحیح نیست. محقق خویی در بحث موضوع له امر و نهی به مشهور اینگونه اشکال می گیرند که «صحیح نیست که بگوییم موضوع له امر و نهی بعث و زجر است. بلکه چون داعی متکلم ایجاد بعث و زجر واقعی است صیغه معنایی دارد که وقتی در آن معنا استعمال می شود بعث و زجر واقعی محقق می شود؛ لذا صیغه یکی از مصادیق بعث و زجر است؛ حال اگر داعی و انگیزه ایجاد بعث و زجر باشد مفید بعث و زجر است؛ ولی اگر داعی و انگیزه بعث و زجر نباشد، استعمال صیغه مفید بعث و زجر نیست و گاهی در تهدید و تعجیز و ... به کار می رود. ( موسوعة الامام الخویی، ج45، ص274)
🔺شهید صدر می فرمایند: «این اشکال محقق خویی به مشهور بنابر مبنای ایشان در وضع و مسلک تعهد وارد است و بنابر مبنای مشهور در وضع این اشکال وارد نیست. لذا در مبنای مشهور (که قائل به مسلک تعهد نیست) یک بعث تکوینی از شنیدن لفظ در مرحله دلالت تصوری به ذهن می آید و یک بعث تکوینی نیز از ظاهر حال متکلم در مرحله دلالت تصدیقی به ذهن می آید. آنچه مشهور می خواهد در موضوع له امر و نهی بگوید در مرحله دلالت تصوری است؛ در حالی که اشکال محقق خویی درباره دلالت تصدیقی است و این اشکال تنها در صورتی مرحله دلالت تصوری را شامل می شود که «مسلک تعهد» را بپذیریم و در غیر اینصورت با توجه به مبنای مشهور در وضع، اشکال ایشان وارد نیست.» ( بحوث فی علم الاصول، ج3 ص12 )
🔺ولی حق این است که بیان شهید صدر در توضیح فرمایش محقق خویی صحیح نیست؛ زیرا بحث محقق خویی در همان فضای مشهور است و اشکال ایشان هم به داعی است و «داعی» اراده جدی است و ارتباطی به وضع و اراده استعمالی ندارد.
🔺اشکال دیگری که به فرمایش شهید صدر وارد است این است که ایشان در توضیح حرف مشهور می فرمایند: «نظر مشهور این است که موضوع له امر و نهی بعث و زجر تکوینی است». ولی این تقریر از حرف مشهور صحیح نیست؛ زیرا مشهور موضوع له را نسبت بعثیه می داند و این الزاما به معنای بعث تکوینی نیست.
🔺کسانی که می گویند: «موضوع له حکم عقل بعث واقعی است»، بعث واقعی الزاما به معنای بعث تکوینی نیست؛ بلکه منظورشان این است که حیث لفظ مهم نیست و به هر طریقی که احراز شود داعی مولا بعث بوده است حکم عقل پا می گیرد.
📌این تقریر در جلسه کارگاه اجتهاد (مشاوره علمی) ۹۸۱۱/۳۰ با حضور استاد فرحانی، ارائه شده است.
#تقریر #کارگاه_اجتهاد #اصول
@fegh_alkhomeini