17.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#یاد_شهدا
خاطره حاج #مهدی_سلحشور از برگزاری جلسات روضه و ...
سال ها گریه به تو جرم تلقی می شد
گریهی هر شب ما برکت روح الله است...
رحمت و رضوان خدا بر خمینی کبیر❤️
@darseenghelab
8.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عشق و شور عاشقان #سیدالشهدا(علیه) در فرودگاه #دهلی که عازم زیارت #اربعین به سوی #کربلا هستند.
هندوستان🇳🇪 روزگاری طولانی #مستعمره #انگلیسخبیث بود و حالا از آن سرزمین رازآلود استعمارزده، شجره طیبه عشق عاشورایی اینچنین ریشه دوانده است....
@rozaneebefarda
ببین تو صاحب هر
گرایشی باشی این ملکهی
ملعونه خبیثه بهت بدی کرده:
شاهنشاهی هستی، رضاخان رو برکنار کرده
● مصدقی هستی، بر علیه دولتش کودتا کرده
● آخوندی، بزرگترین تفرقه ها رو در دین ایجاد کرده
● یه ایرانی عادی هستی، اجدادتو انقدر
گرسنگی داده که تو #قطحی_مصنوعی مردن
مگر اینکه مزدور باشی که حرفی نمیمونه
@AXNEVESHTESIYASI
⭕️ به دشمنان حق بدین که آتیش بگیرن!
🔻 این عکسا فقط برای یکی از مرزهای ایران و عراقه و تازه فقط ماشینهای شخصی مردمه نه وسایل نقلیه عمومی!!
✅ به معاندین و دشمنان حق بدید که آتیش بگیرن
#اربعین
#مردم_دیندار
@AXNEVESHTESIYASI
13.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #فیلم | میراث خونین ملکه!
🔸 تاریخ بریتانیا به دنبال کشورگشاییهاش پُر است از جنایت و کشتار مردم بیگناه در سرزمینهای مختلف که طی همه این سالها توسط انگلیسیها اشغال و یا استعمار شدن که کشور ما هم از این قضیه مستثنی نبود.
مباحث
🔶 #زیبا_کلام: به خاطر مرگ مادرم مرا مسخره میکنند! 💭 فکر کردم اکانت فیک هست؛ اما ظاهراً اکانت واقعی
🔰 نصیحت مادر را فراموش نکن!
✍ محمد ایمانی
🔻 صادق زیباکلام، در انگلیس درس خوانده و از بسیاری از جنایت های انگلیس (از جمله ترتیب دادن کودتا و روی کار آوردن رضاخان و سپس محمد رضا پهلوی) دفاع کرده است.
✍ او پس از مرگ ملکه انگلیس در توییتر نوشت:
💬 "چندتن از کاربران با تمسخر، فوت «مادرم» ملکه انگلستان را بهم تسلیت گفته و پرسیده بودند مراسم ختم را کجا برگزار میکنم؟ بعضاً هم اشاره به مظالم حکومت تحت امر «مادرم» در حق ملتهای دیگر ازجمله کودتای ۲۸مردادکرده بودند. خودمانیم، چندنفر در طول هفتاد سال حکومت «مادرم»، از وی آزرده خاطر بودند؟".
✍ باید به آقای زیباکلام، این یادداشتش در پایان سال ۱۳۹۲ را یادآور شد که نوشت:
🔹 "مادرم همواره آرزوی #ایمان و #تقوا در مورد من داشته. به هر کَس رسیده گفته صادق را دعا کنید که با ایمان شود. فکر کنم، یعنی مطمئن هستم که ضعفها و سستیهای اعتقادی زیادی دارم که مادرم این همه نگرانم هست.
🔹 همین چند روز پیش بهشان تلفن کردم که از ورودشان به مشهد اطمینان پیدا کرده باشم که بحمدالله به سلامت رسیده بودند. قبل از آنکه مجالی پیدا کنم بپرسم پروازتان چطور بود، باز گفتند که اولین حاجتی که از حضرت ثامنالائمه (علیه السلام) خواستم، التماس برای آن بود که تو باایمان و باتقوا شوی.
🔹 مادرِ من همواره میگوید؛ «مادر این دنیا زودتر از آنچه فکر کنی تمام میشود... یک ذره به فکر آخرتت باش.» نمیدانم چرا اینقدر مادرم فکر میکند که وضع دین و ایمان من خراب است.
🔹 شاید حق با مادرم باشد و آن دنیای من خراب که چه عرض کنم افتضاح باشد... مادر من درست برعکس مادران دیگر است. من را یکجورهایی امالفساد و مفسد فیالارض میداند. بعضی وقتها آنچنان در مورد من صحبت میکند و از مخاطب میخواهد برای من دعا کند که اگر مخاطب مرا نشناسد تصور میکند که من مُنگل یا عقبمانده هستم، یا معتاد به شیشه و کراک هستم و یا تا سوم راهنمایی بیشتر نتوانستهام درس بخوانم...
🔹 حتی در مواردی که دیگران از باب احترام یا از باب اعتقاد از من تعریف و تمجید کردهاند، پاسخ دادهاند که شما او را خوب نمیشناسید. از تعریفکننده میخواهد که به جای آن حرفها برایم دعا کند تا شاید ذرهای ایمان پیدا کنم و بار معصیتم در آن دنیا اندکی سبکتر شود.
🔹 از رضاشاه که دفاع کرده بودم، دیگر نورٌ علی نور شده بود. نه تنها به من گفتند؛ «تن آن مرد (منظورشان مرحوم پدرم هست) را در قبر لرزاندهام»، بلکه گفتند: «هم دنیایم را تباه کردهام و هم آخرتم را.»
🔹 از همه جالبتر آن بود که معتقد بودند «اگر خداوند معصیتهای دیگرم را ببخشد، دفاع از رضاشاه حتی با توبه هم امکان بخشش وجود ندارد.» ... تا چند هفتهای، هر کَس مرا میدید، میپرسید چکار کردهام که مادرم این همه به آدمها التماس میکند که برایم دعا کنند....»
@HalalZadeha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #امام_خامنه_ای مدظله العالی:
🔸 #ببینید | هر کسی که به سمت زندگی و #فرهنگ و #سبک_زندگی غربی برود، او مرتجع است. نگذارید کشورتان به سمت ارتجاع برود؛ نگذارید ارتجاع در بدنهی کشور جاگیر بشود و #نفوذ کند.
🗓️ ۱۴۰۱/۳/۱۴
#اینجا_جمهوری_اسلامی_است
#نهج_البلاغه | #حکمت ۱۷۵
🏷️ #راه_درمان ترس
┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄
❁• وَ قَالَ عليهالسلام إِذَا هِبْتَ أَمْراً فَقَعْ فِيهِ فَإِنَّ شِدَّةَ تَوَقِّيهِ أَعْظَمُ مِمَّا تَخَافُ مِنْهُ
┅───────────────┅
☜ و درود خدا بر او، فرمود: هنگامى كه از چيزى مىترسى، خود را در آن بيفكن؛ زيرا گاهى ترسيدن از چيزى، از خود آن سختتر است.
─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─
♻️ ترجمه فیضالاسلام: امام عليه السّلام (در اقدام بكار) فرموده است: هر گاه از كارى ترسيدى خود را در آن افكن؛ زيرا سختى حذر كردن و پائيدن بزرگتر است از آنچه از آن ترس دارى (اگر در بلاء و گرفتارى باشى بهتر است كه در بيم و ترس آن بمانى، و اين فرمايش راجع به امور دنيا است كه شنيدن آنها مهمّتر از ديدن آنها است بخلاف آخرت كه آيات و اخبار و فرمايش امام عليه السّلام در همين كتاب گويا است كه ديدن آنها مهمّتر از شنيدن مىباشد).
🇯 🇴 🇮 🇳
📖 امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به نكته حكيمانۀ مهمى در مقابلۀ با مشكلات اشاره كرده مىفرمايد: «هنگامى كه از چيزى (زياد) مىترسى خود را در آن بيفكن، چرا كه سختى پرهيز از آن از آنچه مىترسى بيشتر است»؛ (إِذَا هِبْتَ أَمْراً فَقَعْ فِيهِ، فَإِنَّ شِدَّةَ تَوَقِّيهِ أَعْظَمُ مِمَّا تَخَافُ مِنْهُ)
بارها اين مطلب تجربه شده است كه انسان هنگامى كه از چيزى مىترسد پيوسته در اضطراب و پريشانى و ناراحتى است؛ اما هنگامى كه انسان خود را در آن مىافكند مىبيند بسيار راحتتر از آن بود كه فكر مىكرد. دليل اين مشكل روانى روشن است، زيرا اولاً تا انسان وارد چيزى نشده پيوسته در پريشانى و وحشت به سر مىبرد و اى بسا روزها و هفتهها اين درد و رنج ادامه يابد؛ اما هنگامى كه خود را در آن افكند ممكن است در چند دقيقه پايان يابد.
ثانياً تا انسان به سراغ مطلبى كه از آن مىترسد نرود احتمالات گوناگون مىدهد، كه بسيارى از آن احتمالات، بيش از واقعيتى است كه در آن امرِ مخوف وجود دارد. به همين دليل درد و رنج انسان افزايش مىيابد. ازاينرو بعضى از علماى اخلاق در كتب اخلاقى براى درمان رذيلۀ ترس پيشنهاد مىكنند انسان در صحنههاى رعبآور وارد شود؛ مثلاً بعضى از خوردن دارو يا تزريق آمپول وحشت دارند؛ اما هنگامى كه چند بار تكرار مىشود وحشت آنها به كلى فرو مىريزد.
يكى از فلسفههاى انواع تمرين و رزمايشهاى نظامى، زدودن آثار ترس از جنگ از دلهاى سربازان و افسران و فرماندهان است.
سعدى در گلستان خود داستان زيبايى در اين زمينه نقل مىكند. مىگويد: پادشاهى با غلامى عجمى در كِشتى نشست و غلام هرگز دريا نديده بود و محنت كشتى نيازموده. گريه و زارى در نهاد و لرزه بر اندامش افتاد. چندان كه ملاطفت كردند آرام نمىگرفت و عيش مَلِك از او منغّص بود چاره ندانستند. حكيمى در آن كشتى بود مَلِك را گفت: اگر فرمان دهى من او را به طريقى خاموش گردانم...