هدایت شده از مباحث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 قلب مرا تا حرمت میبری، آه امام حسن عسکری علیه السلام
▪️@Mabaheeth
هدایت شده از مباحث
🔰 #سخن_نگاشت | خط واحد مبارزه در مقابل وابستگان به قدرت
👈🏼 از #امام_سجاد(علیهالسّلام) تا #امام_عسکری (علیهالسّلام)
📖 #امام_خامنه_ای مدظله العالی: در روایات دیدهایم و خواندهایم که زندگی امامان اهلبیت (صلوات الله و سلامه علیهم) یکسره مجاهدت و مبارزه در راه خدا بوده است. از امام سجّاد (علیهالسّلام) تا امام یازدهم امام عسکری (علیهالسّلام) یک خطّ واحدی وجود دارد، یک رشتهی ممتدی که سرتاسر تلاش است و پیکار است و مبارزه است و جبههگیری در مقابل قدرت زمان است و جبههگیری در مقابل وابستگان به قدرت زمان است.
📚 همرزمان حسین(علیهالسّلام) / صفحه۳۳۳
💻 @Khamenei_ir
🌐 @Mabaheeth
هدایت شده از مباحث
🏴 شهادت مظلومانه #امام_حسن_عسکری علیه السلام را به فرزند گرامیشان امام زمان عجل الله تعالی فرجه و همه شیعیان حضرت تسلیت عرض می نماییم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید | آجرک الله یا صاحب الزمان
💠 اهتزاز کتیبه عزای امام حسن عسکری علیه السلام در مسجد مقدس جمکران
◾️ عزای پدر در خانه فرزند
🌐 www.jamkaran.ir
🆔 @jamkaran_ir
- - - - - - - - - - - - - - -
🏴 @Mabaheeth
* #امام_حسن_عسکری
🔻داستانی شیرین و جذاب از زندگی امام حسن عسکری علیه السلام:
بَختَيشُوعِ حکیم، طبیب متوکل و نصرانی بود. در طب سر آمد روزگار خودش بود. قاصدی از خانه امام عسگری علیه السلام آمد که کسی را بفرستید امام عسگری می خواهند فَصد کنند.(از رگ مخصوصی خون بگیرند) بختیشوع یکی از بهترین افرادش را فرستاد و به او گفت این بزرگترین مرد و عظيمترین فردی است که من تابحال دیده ام ، هر کاری را که می گوید انجام بده، از علوم خودت هم در محضر او اظهار فضل مکن.
🔸آن فرد آمد و دید اتاقی را برای پذیرایی آماده کرده بودند ، حضرت فرمودند در اتاق انتظار باشد ، بعد از مدتی صدایش زدند آمد و آماده شد. ظرفی را قرار داده بودند که بزرگ بود و بیش از خون یک انسان در آن جا می شد. فَصَّاد بختیشوع تعجب کرد. دید که حضرت نشستند و فرمودند رگ اَکهَل را بگشای ، نپرسید چرا و بلافاصله رگ را باز کرد. خون آمد و ظرف پر شد. حضرت فرمودند ببند. بعد فرمودند به همان اتاق برو و همانجا باش، با تو هنوز کاردارم. در همان اتاق رفت. این عمل را قبل از ظهر انجام داد.
🔹آنجا ماند تا عصر، حضرت فرموند فَصَّاد بیاید دو باره آمد و دید همان طشت هست و حضرت نشستند و فرمودند روی رگ را باز کن ، باز کرد و دوباره خون آمد تا طشت پر شد. فرمودند ببند. بعد فرمودند برو و منتظر باش. رفت و از او پذیرایی شد تا صبح روز بعد. فرمودند بیا دوباره آمد. برای بار سوم همان طشت بود. حضرت دستشان را گذاشتند و فرمودند رگ را باز کن. باز کرد و مایعی سیال شبیه به شیر از دست حضرت بیرون آمد تا طشت پر شد. فرمودند ببند. بست.
🔸حضرت برخاستند. جامه ای گران قیمت همراه با پنجاه درهم به او دادند. شاید یک فصد یک درهم يا دو درهم اجرتش بود. اما حضرت به او پنجاه درهم دادند. فرمودند که با راهب دیر عاقول در ارتباط هستی؟ خوب است قدر او را بدانی. منظور پیرمرد راهب نصرانی بود که در دیری به نام دیر عاقول زندگی می کرد؛ اما با هیچکس ارتباط نداشت.
مردم کنار دیر می رفتند. گاهی در طول مدت اگر می خواست یک نفری را بپذیرد از طبقه بالایی یک زنبیلی را پایین می فرستاد نوشته او را بالا می برد. گاهی جواب می داد گاهی نه.
🔸فَصَّاد پهلوی بختیشوع آمد و گفت که آقا من چیزی را دیدم که تا به حال نه دیده بودم و نه شنیده بودم. این آقایی که شما گفتین من بروم برای فَصد، فَصدشان کردم. دوبار آن مقدار خون از ایشان آمد که فکر نمیکردم این مقدارخون در بدن یک انسان باشد. حتی یک بار فصد یک انسان هم آن ظرف را پر نمی کند. ولی دوبار ظرف ایشان پر از خون شد و فرداش به جای خون موادی مانند شیر آمد. بَختیشوع خیلی تعجب کرد و گفت من باید چند روز در کتب قدما نگاه کنم ببینم این مطلب سابقه دارد يا نه؟ اما از این راه به جوابی نرسید. بعد بختیشوع گفت من راهی را می شناسم که خیلی خوب است. چون خود بختیشوع هم نصرانی و راهب بود.
🔹بختیشوع همین فَصَّاد را پهلوی راهب دیر عاقول فرستاد. بالاخره یک علامتی دادند و او آمد. بختیشوع نامه ای نوشته بود و ماجرا را توضیح داده بود. نامه را در زنبیل گذاشتند، بالا برد. بعد دیدند پیرمرد سراسیمه دوید و پایین آمد. گفت کدامیک از شما آن کسی را که از دستش شیر می آمده را دیده است؟ فصاد گفت من هستم. پیرمرد راهب گفت طُوبی لاُمِّک، خوش به سعادت مادری که تو را زاییده که همچنین توفیقی پیدا کرده ای. بعد گفت من را نزد ایشان ببر. با هم راه افتادند و سامرا آمدند. اول سامرا که رسیدند از راهب پرسید برویم منزل استاد بختیشوع؟
🔸گفت نه برویم منزل آن آقایی که از دستش شیر آمده. ساعتی به اذان صبح بود. همینکه در خانه امام حسن عسکری علیه السلام رسیدند غلامی سیاه چهره آمد و پرسید کدامیک از شما راهب دیرعاقول هستید؟ پیرمرد گفت من هستم. غلام گفت تو بیا برویم داخل. قبل از اذان صبح راهب داخل رفت ، صبح هنگام چاشت از خانه #امام_حسن_عسکری(علیه السلام) بیرون آمد در حالی که همه لباس های نصرانیت را بیرون آورده بود و یک لباس بلند سفید، پوشیده بود. همه تعجب کردند. بعد به جوان فصاد گفت حالا برویم خانه استادت. خانه بختیشوع آمدند. گویا این پیر مرد، پیر و مراد بختیشوع بود. تا بختیشوع این راهب را با لباس جدیدش از دور دید، به خاک افتاد و بالاخره با التهاب و اضطراب گفت آقا چه چیز شما را از دین نصرانیت بیرون آورد؟
🔅پیر مرد راهب گفت که من اسلام آوردم، اما بدست مسیح، مسیح را دیدم، و مسلمان شدم. بعد بختیشوع این سوال را کرد که آیا در طب کسی را داشته ایم که به جای خون، شير از دستش بیاید؟ گفت عیسی (علیه السلام) یک بار فصد کرد، آن هم مقداری كم نه اینقدر از دستش شیر بیرون آمده بود. این راهب همان جا کنار خانه امام حسن عسکری (علیه السلام) خادم حضرت بود تا فوت کرد.
#امام_حسن_عسکری علیه السلام
💠 کرامت امام حسن عسکری علیه السلام
🔻متوکل عباسی، امام حسن عسکری علیه السلام را زندان کرد. در همان ایام بنا شد مردم نماز استسقاء بخوانند، مسلمانان رفتند نماز استسقاء خواندند؛ اما باران نيامد.
🔸مسيحي ها گفتند يک فرصت هم به ما بدهيد، يکشنبه را براي مسيحي ها گذاشتند، آنها رفتند نماز را خواندند و باران آمد. مسلمان ها خيلي مضطرب شدند، يکي دو هفته ي ديگر مسلمانان برای نماز رفتند، اما باران نيامد. باز مسيحي ها رفتند دوباره باران آمد.
🔹متوکل خدمت امام علیه السلام آمد گفت: آقا به داد دين جدت برس. حضرت فرمودند به يک شرط من قبول ميکنم. فرمودند به این شرط که هر چه زنداني داري آزاد کنی. متوکل گفت باشد و همه را آزاد کرد. بعد حضرت فرمودند بگو يک بار ديگر مسیحی ها برای نماز بیایند وقتی مسیحی ها به همراه کشيش خود آمدند و مشغول نماز شدند، ابرهاي سياه شروع کرد بالای سرشان جمع شد.
🔸حضرت فرمودند: دست این کشیش را باز کنید و نگه داريد. دستش را نگه داشتند، بعد حضرت جلو رفتند و تکه استخواني که در دستش مخفی کرده بود را برداشتند. بعد حضرت فرمودند که اين استخوان يک پيامبر است که باید پوشيده باشد، زير آسمان که بُرده می شود رحمت خدا اقتضا مي کند که باران بیاید. این ها اين را پيدا کرده اند و از آن استفاده می کنند. بعد حضرت فرمودند اين استخوان را از او بگيريد. وقتی از او گرفتند حضرت به کشیش مسیحی فرمودند حالا برو دعا کن، که دیگر بارانی نیامد. (إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات؛ مجلد5 ؛ صفحه47)
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
@nasery_ir
🎙 #کلیپ_صوتی | طرحی برای ناامنی
🔻 رهبر انقلاب، روز گذشته: بعضیها تا ما میگوییم «فلان حادثه را دشمن خارجی ایجاد کرده»، روی این کلمهی «دشمن خارجی» کأنّه حسّاسیّت دارند؛ تا میگوییم «آقا! این کار، کار خارجیها بود، کار دشمنان خارجی بود»، فوراً سینه سپر میکنند برای دفاع از سازمان جاسوسی آمریکا یا صهیونیستها! انواع تحلیل را، انواع لفّاظیهای مغالطهآمیز را وسط میکشند برای اینکه اثبات کنند که نه، پای خارجیها، دست خارجیها در این قضیّه وجود نداشته.
👈🏻 چطور انسان هوشمند احساس نکند که پشت صحنهی این حوادث دستهای دیگری در کارند، سیاستهای دیگری در کارند؟
🔺 رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب کلیپ صوتی «طرحی برای ناامنی» را منتشر میکند.
🎧 بشنوید👇
🔰 اطلاعنگاشت | جوانِ امیدوارِ ایرانی
🔺 حضرت آیتالله خامنهای در مراسم مشترک دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری نیروهای مسلح (۱۴۰۱/۰۷/۱۱) به جریان تبلیغاتی دشمن مبنی بر ناامیدی #جوان_ایرانی اشاره کردند و برخی از حرکتهای درخشنده #نسل_جوان در میدانهای مختلف را نام بردند که در این اطلاعنگاشت مرور میشود.
📥 نسخه قابل چاپ👇
http://khl.ink/f/51053
41.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روایت تکاندهنده برنامه ثریا از ضربوشتم وحشیانه یک بسیجی در خیابانهای تهران
🔹 بسیجی که با ۴فرزند در خانهای ۴۵متری در یکی از محلات قدیمی تهران بیش از ۲۰ دقیقه کتک و چاقو خورده است!
➕ همراه با فیلمی که اغتشاشگران از ضربوشتم این بسیجی منتشر کردند
#زن_عفت_افتخار
#حجاب
#ایران
دریافت و مشاهده ویدئو با کیفیت پایین تر
🔺فراخوان #شناسایی_اغتشاشگران
🔺 فراخوان سازمان اطلاعات نیروی انتظامی/ آشوبگران و اغتشاش گرانی که به بیتالمال و مردم حمله میکنند را معرفی کنید!
🔹 برخی از این افراد لیدر یا عضو تیمهای عملیاتی میدانی و عامل کشتهسازی از بین معترضین و مردم عادی بودند!
پیامک به سامانه
110322110
یا
تماس با اطلاعات سپاه ۱۱۴
تماس با وزارت اطلاعات ۱۱۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻روایت یک شاهد عینی از حادثه تروریستی زاهدان
🔹در حادثه تروریستی روز جمعه زاهدان عناصر اخلالگر و جمعی از اراذل و اوباش، با طراحی قبلی و از پیش تعیین شده، ضمن ایجاد اغتشاش و ناامنی در سطح شهر، اقدام به تخریب و آتش زدن اموال عمومی کردند.
jahad_14