eitaa logo
مباحث
1.8هزار دنبال‌کننده
42.5هزار عکس
39.1هزار ویدیو
1.8هزار فایل
﷽ 🗒 عناوین مباحِث ◈ قرار روزانه ــــــــــــ ❒ قرآن کریم ؛ @Nafaahat | @ye_ayeh ❒ نهج البلاغه ؛ @nahj_olbalaghe ❒ صحیفه سجادیه ؛ @ghararemotalee ⚠️ برای تقویت کانال، مطالب را با آدرس منتشر کنید. 📨 دریافت نظرات: 📩 @ali_Shamabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
┅───────────────┅ ☜ و درود خدا بر او، فرمود: سرمايه‌اى از عقل سودمندتر نيست و تنهايى ترسناك‌تر از خودبينى و عقلى چون دورانديشى و بزرگوارى چون تقوى و همنشينى چون اخلاق خوش و ميراثى چون و رهبرى چون الهى و تجارتى چون عمل صالح و سودى چون پاداش الهى و پارسائى چون پرهيز از شبهات و زهدى چون بى‌اعتنايى به دنياى حرام و دانشى چون انديشيدن و عبادتى چون انجام واجبات و ايمانى چون و صبر و خويشاوندى چون فروتنى و شرافتى چون دانش و عزّتى چون بردبارى و پشتيبانى مطمئن‌تر از كردن نيست. ─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─ ♻️ ترجمه فیض‌الاسلام: امام عليه السّلام (در ترغيب بصفات پسنديده و نكوهش خودپسندى) فرموده است: (۱) هيچ دارائى پرسودتر از خِرَد نيست (زيرا خرد سعادت دنيا و آخرت را در بر دارد) (۲) و هيچ تنهائى ترسناكتر از خود پسندى نيست (زيرا خود پسند مردم را از خود پست‌تر پنداشته آنها هم از او دورى كنند و تنها ماند) (۳) و هيچ عقلى چون تدبير و انديشه نيست (زيرا انديشه راه را آماده و استوار مى‌سازد) (۴) و هيچ جوانمردى مانند پرهيزكارى نيست (زيرا پرهيزكار نزد خالق و خلق عزيز و ارجمند است) (۵) و هيچ همنشينى چون خوى نيكو نيست (زيرا خوى نيكو دلها را بدست آورد) (۶) و هيچ ميراثى مانند و آراستگى نيست (زيرا آراستگى شخص را محبوب مى‌سازد) (۷) و هيچ پيشوايى مانند توفيق و دست يافتن بكار نيست (زيرا توفيق، شخص را براه راست و خدا پسند مى‌كشاند) (۸) و هيچ تجارت و بازرگانى مانند كردار پسنديده نيست (زيرا نيكبختى هميشگى را در بر دارد) (۹) و هيچ سودى مانند پاداش (الهىّ‌) نيست (زيرا سودى است هميشگى) (۱۰) و هيچ اجتناب و دورى چون ماندن در جلو شبهه (چيز نامعلوم) نيست (زيرا اقدام در شبهه بحرام مى‌كشاند) (۱۱) و هيچ پارسائى مانند بى‌رغبتى در حرام نيست (زيرا بى‌رغبتى در حرام مستلزم آراستگى و پاكى است) (۱۲) و هيچ دانشى مانند و پيش‌بينى نيست (زيرا بر اثر آن به مبدأ و معاد راه بُرده از گمراهى برهد) (۱۳) و هيچ عبادتى مانند انجام واجبات نيست (زيرا پاداش آن بيشتر از مستحبّات و در ترك آن عذاب و كيفر است) (۱۴) و هيچ ايمانى مانند شرم و شكيبائى نيست (زيرا باين دو، كامل مى‌گردد) (۱۵) و هيچ بزرگوارى و سرفرازى مانند فروتنى نيست (زيرا فروتن را همه از دل دوست دارند) (۱۶) و هيچ شرافت و بزرگى مانند دانش نيست (زيرا دانش راهنماى شخص است) (۱۷) و هيچ ارجمندى مانند بردبارى نيست (زيرا بردبارى موجب سرفرازى است) (۱۸) و هيچ پشتيبانى استوارتر از كنگاش كردن نيست (زيرا مشورت سبب پى بردن بپايان كار و سود و زيان آنست).
آنچه مرحوم سيد رضى در اين نامه آورده است بخشى از نامۀ مشروح‌ترى است كه در كتاب صفين آمده است. از مجموع نامه چنين استفاده مى‌شود كه اشعث بن قيس به خاطر سوابق سوئى كه داشت بعد از روى كار آمدن امام عليه السلام احساس ناامنى در موقعيت خود كرد كه امام عليه السلام ممكن است او را از حكومت آذربايجان بردارد و مسألۀ جنگ جمل و قتل عثمان را بهانه‌اى براى سركشى قرار دهد؛ لذا امام عليه السلام براى پيش‌گيرى از فتنه‌انگيزى او اين نامه را برايش نوشت و در آغاز نامه چنين فرمود: « بِسْمِ‌ اللّٰهِ‌ الرَّحْمٰنِ‌ الرَّحيمِ‌ مِنْ‌ عَبْدِاللّٰهِ‌ عَلِيٍّ‌ أَميرِ الْمُؤْمِنينَ‌ إِلَى الأَشْعَثِ‌ بْنِ‌ قَيْسٍ‌ أَمّٰا بَعْدُ، فَلَوْ لَا هَنَاتٌ‌ وَ هَنَاتٌ‌ كُنَّ‌ مِنْكَ‌ لَكُنْتَ‌ الْمُقَدَّمُ‌ في هٰذَا الأَمْرِ قَبْلَ‌ النّٰاسِ‌ وَ لَعَلَّ‌ آخِرَ أَمْرِكَ‌ يَحْمَدُ أَوَّلَهُ‌، وَ يَحْمِلُ‌ بَعْضُهُ‌ بَعْضاً، إِنِ‌ اتَّقَيْتَ‌ اللّٰهَ‌ - عَزَّ وَ جَلَّ‌ ؛ اگر لغزشهايى چنين و چنان از تو سر نزده بود در اين كار (فرماندارى آذربايجان يا بيعت كردن با امام عليه السلام) مقدّم بر ديگران بودى و شايد پايان كار تو آغاز آن را جبران كند و بخشى از آن بخش ديگر را بپوشاند، اگر تقواى الهى را پيشه كنى». سپس امام عليه السلام در ادامۀ اين نامه اشاره به قتل عثمان و بيعت مردم با او و شورش طلحه و زبير و شكستن بيعت آن حضرت نمود و افزود كه آنها عايشه را نيز با خود به سوى بصره بردند و من به اتفاق مهاجرين و انصار به سوى آنها رفتم و در ميدان نبرد در مقابل هم قرار گرفتيم. من از آنها خواستم كه از سركشى باز گردند و به بيعت خود وفادار باشند و آنچه وظيفۀ اتمام حجت بود انجام دادم؛ ولى آنها نپذيرفتند. جنگ در گرفت و شكست خوردند و گروهى مجروح شدند و گروهى فرار كردند و من دستور دادم مجروحان را نكشند و فراريان را تعقيب نكنند و هر كَس، سِلاح خود را بر زمين بگذارد و به خانۀ خويش برود و در را به روى خود ببندد در امان خواهد بود. سپس امام عليه السلام بعد از اين هشدار گويا به بيان سه وظيفه براى اشعث به عنوان يك فرماندار مى‌پردازد. نخست مى‌فرمايد: «تو حق ندارى دربارۀ رعيّت استبداد به خرج دهى»؛ (لَيْسَ‌ لَكَ‌ أَنْ‌ تَفْتَاتَ‌ فِي رَعِيَّةٍ‌) بلكه بايد طبق موازين الهى و آنچه در دربارۀ حقوق مردم پيش‌بينى شده رفتار كنى نه اينكه آنچه دلخواه توست خودسرانه انجام دهى و با مردم همچون بندگان و بردگان عمل كنى. حضرت در دستور دوم مى‌فرمايد: «تو حق ندارى در كارهاى مهم و خطير بدون اطمينان وارد شوى»؛ (وَ لَا تُخَاطِرَ إِلَّا بِوَثِيقَةٍ‌). با توجّه به اينكه جمله (و لا تخاطر) از ريشۀ خطر است و امور مهم را خطير مى‌گويند به سبب خطرهايى كه آن را تهديد مى‌كند، منظور امام عليه السلام اين است كه در امورى كه با سرنوشت مردم سر و كار دارد جز با دقت و تأمّل و كافى و در صورت لزوم گرفتن إذن از امام عليه السلام و پيشوايت اقدام مكن؛ زيرا براى حفظ امانتهاى مهم بايد از دست زدن به كارهاى خطرناك پرهيز كرد؛ بنابراين واژۀ وثيقه هم و انديشه را شامل مى‌شود و هم مشورت و هم اجازه گرفتن از امام عليه السلام در صورت نياز. در دستور سوم دربارۀ حفظ اموال مى‌فرمايد: «در دست تو بخشى از اموال خداوند عزّوجلّ است و تو يكى از خزانه داران او هستى بايد آن را حفظ كنى تا به دست من برسانى»؛ (وَ فِي يَدَيْكَ‌ مَالٌ‌ مِنْ‌ مَالِ‌ اللّٰهِ‌ عَزَّ وَ جَلَّ‌، وَ أَنْتَ‌ مِنْ‌ خُزَّانِهِ‌ حَتَّىٰ‌ تُسَلِّمَهُ‌ إِلَيَّ‌). و در پايان به او اطمينان مى‌دهد كه اگر در مسير صحيح گام بر دارد، امام عليه السلام نسبت به او هيچ‌گونه تعرّضى نكند و از اين نظر در باشد، مى‌فرمايد: «اميد است من رييس بدى براى تو نباشم و السلام»؛ (وَ لَعَلِّي أَلَّا أَكُونَ‌ شَرَّ وُلَاتِكَ‌ لَكَ‌ وَ السَّلَامُ‌). البته اين تعبير، تعبيرى است بسيار متواضعانه و پدرانه.
ترجمه مقدمه : بدان كه خدا را بر تو حقوقى است كه تو را در هر جنبش و آرامش و هر جا باشى فرا گرفته‌‏اند و در هر اندامى بچرخانى و هر ابزارى بگردانى. بعضى از حقوق بر بعضى بزرگترند؛ بزرگترين حقوقى كه خدا بر تو واجب كرده حق او است تبارك و تعالى كه آن پايه همه حقوق است و همه از آن بازگرفته شوند، آنگاه واجب نموده براى تو بر عهده تو از سر تا قدمت با اعضاى مختلفت حقوقی را؛ براى ديده‌ات👀 بر تو حقى است و براى گوشت👂 بر تو حقى است؛ زبانت👅 به تو حق دارد و دستت🖐️ به تو حق دارد و پايت به تو حق دارد و شكمت به تو حق دارد و فرجت به تو حق دارد، اين هفت عضو تو است كه با آنها كار كنى. سپس خدا عزّوجلّ حقّى هم براى هر كار تو بر تو قرار داده، نمازت بر تو حقى دارد و روزه‌‏ات بر تو حقى دارد و زكاتت بر تو حقى دارد و قرباني‌ات بر تو حقى دارد و كارهايت بر تو حقى دارند. سپس دائره حق از تو به ديگران رسد كه بر تو حق واجب دارند و واجب‏‌ترين همه اين حقوق بر تو حق پيشوايان تو است و سپس حقوق رعيتت و سپس حقوق خويشانت. اين‌ها حقوقى است و حقوقى هم از آنها منشعب گردد، و حق پيشوايان كه بر تو است سه گونه است واجب‏‌ترشان حق سلطانست كه تدبير كار تو به دست اوست؛ سپس حق آموزگار و سپس حق آقائى كه مالک تو است، هر تدبيركننده و سرپرستى پيشوا است. حقوق زير دست هم بر سه گونه است؛ حق زير دست حكومت تو و سپس حق شاگرد و دانشجوى تو؛ زيرا نادان زير دست و رعيت دانا است، و حق زير دستى كه صاحب اختيار او هستى مانند زوجه و مملوک و حقوق خويشان فراوان است و پيوسته به اندازه پيوستِ رَحِم در خويشى، واجب‌تر همه بر تو حق تو است و سپس حق تو و سپس حق فرزندانت، سپس حق برادرت، سپس به ترتيب هر خويشى كه نزديك‌تر است، سپس حق آزادكننده و ولی تو، سپس حق آزادشده‌‏ات كه ولی نعمت اوئى، سپس حق هر كه به تو كرده، سپس حق اذان‌گوى نمازت، سپس حق پيش‌نمازت، سپس حق همنشين تو، سپس حق همسايه‌‏ات، سپس حق شريكت، سپس حق مالت، سپس حق بدهكارت، سپس حق بستانكارت، سپس حق معاشرت، سپس حق مدعى بر تو، سپس حق كسى كه به او ادعا دارى، سپس حق كننده با تو، سپس حق آنكه با او مشورت كنى‏، سپس حق اندرزجويت، سپس حق بزرگ‌تر از تو، سپس حق خردسال‏‌تر از تو، سپس حق سائل از تو، سپس حق كسى كه از او سؤال كنى، سپس حق كسى كه به تو بدى كرده به گفته يا كرده يا به شادى كردن عليه تو به گفتار يا كردار، به تعمّد يا غير تعمد، سپس حق همه همكيشانت، سپس حق كفّار ذمى، سپس حقوقى كه در تغيير احوال و باسباب پديد آيند، خوشا بر كسى كه خدايش يارى دهد تا هر حقى بر او واجب كرده ادا كند و او را دهد و نگهدارد.
📖 امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه كه بسيار فشرده و پرمعناست مى‌فرمايد: «آنهايى كه به حكومت مى‌رسند (غالباً) مستبد مى‌شوند»؛ (مَنْ‌ مَلَكَ‌ اسْتَأْثَرَ). «اسْتَأْثَرَ» از ريشۀ «اسْتئْثار» به معناى استبداد و خودكامگى و انحصارطلبى است. تاريخ نيز گواه روشنى بر اين معناست؛ بسيار بودند كسانى كه چون دستشان به حكومت نرسيده بود دم از و و و واگذارى كار مردم به مردم مى‌زدند؛ اما هنگامى كه بر مركب مراد سوار شدند و را در اختيار گرفتند بناى استبداد گذاشتند؛ نه به نصيحت كسى گوش دادند و نه به دوست و دشمن رحم كردند و خودكامگى را در حد اعلا در برابر رعايا انجام دادند. اين مطلب به قدرى شايع بوده و هست كه به صورت ضرب‌المثلى درآمده است: «مَنْ‌ غَلَبَ‌ سَلَبَ‌ وَ مَنْ‌ عَزَّ بَزَّ ؛ كسى كه غالب شود مى‌دزدد و كسى كه پيروز گردد سرمايه‌هاى ديگران را مى‌ربايد». ابن ابى‌الحديد در شرح اين سخن، شعرى از ابوالطيب (متنبّىء) نقل مى‌كند: وَ الظُّلْمُ‌ مِن شِيَعِ‌ النُّفوسِ‌ فَإنْ‌ تَجِدْ ذا عِفَّةٍ‌ فلِعلّةٍ‌ لا يَظْلِمُ‌ «ظلم و ستم عادت انسان‌هاست و اگر شخص عفيف و عادلى يافتى حتماً به دليلى است كه ظلم نمى‌كند». قرآن مجيد نيز اشاره‌اى به اين معنا دارد؛ در آيۀ 34 سورۀ «نمل» از زبان ملكۀ سبأ كه زنى باهوش و پرتجربه بود نقل مى‌كند: «قٰالَتْ‌ إِنَّ‌ اَلْمُلُوكَ‌ إِذٰا دَخَلُوا قَرْيَةً‌ أَفْسَدُوهٰا وَ جَعَلُوا أَعِزَّةَ‌ أَهْلِهٰا أَذِلَّةً‌ وَ كَذٰلِكَ‌ يَفْعَلُونَ‌» ؛ گفت: پادشاهان هنگامى كه وارد منطقۀ آبادى شوند آن را به فساد و تباهى مى‌كشند و عزيزان آن‌جا را ذليل مى‌كنند؛ (آرى) روش آنان همواره اين‌گونه است». در تاريخ اسلام نيز نمونه‌هاى فراوانى است از كسانى كه پيش از دست‌يابى به حكومت، به ظاهر در سلك افراد متدين بودند؛ اما همين كه به مقام و حكومتى رسيدند راه خودكامگى را پيش گرفتند. در داستان معروفى از عبدالملك بن مروان خليفۀ ستمگر اموى مى‌خوانيم: قبل از آنكه به مقام خلافت برسد از عابدان و زاهدانى بود كه در گوشۀ مسجد همواره مشغول به عبادت بود تا آنجا كه او را «حمامة المسجد» (كبوتر مسجد) ناميدند؛ زيرا پيوسته قرآن تلاوت مى‌كرد...
| ۱۷۳ 🏷️ ارزش ┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄ ❁• وَ قَالَ عليه‌السلام مَنِ اِسْتَقْبَلَ وُجُوهَ اَلْآرَاءِ عَرَفَ مَوَاقِعَ اَلْخَطَأ ┅───────────────┅ ☜ و درود خدا بر او، فرمود: آن كَس كه از افكار و آراء گوناگون استقبال كند، صحيح را از خطا خوب شناسد. ─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─ ♻️ ترجمه فیض‌الاسلام: امام عليه السّلام (دربارۀ مشورت و كنگاش) فرموده است: كسيكه به راههاى انديشه‌ها رو آورد (از خردمندان كمك فكرى بطلبد) جاهاى خطأ و اشتباه كارى را بشناسد (و از آنچه زيان دارد دورى گزيند). 🇯‌ 🇴‌ 🇮‌ 🇳
📖 امام عليه السلام در اين گفتار به يكى از مهم‌ترين آثار سوء لجاجت اشاره كرده، مى‌فرمايد: «لجاجت، فكر و رأى انسان را از ميان مى‌برد»؛ (اللَّجَاجَةُ‌ تَسُلُّ‌ الرَّأْى) 💡 «تسُلّ» از ريشۀ «سلّ‌» بر وزن «حلّ‌» در اصل به معناى بيرون كشيدن شمشير از غلاف با نرمش و يا خارج كردن هر چيزى به مدارا و نرمى است. به هم به همين مناسبت سليل مى‌گويند، چون از وجود ديگرى خارج شده است. 👈 گاهى اين واژه را به نابود كردن تفسير كرده‌اند؛ زيرا چيزى را كه از محلى بيرون بكشند آن محل خالى مى‌ماند و به اشخاصى كه مخفيانه و به اصطلاح به طور قاچاقى از جايى مى‌گريزند و يا به جايى وارد مى‌شوند «متسلّلون» گفته مى‌شود. به‌هرحال منظور امام عليه السلام از اين كلام نورانى، بازداشتن لجوجان از لجاجت است؛ زيرا لجاجت به انسان اجازۀ درست انديشيدن و فكر صحيح را نمى‌دهد و غالباً لجوجان به راه خطأ مى‌روند و منافع و موقعيت‌هاى خود را از دست مى‌دهند، چرا كه تصميم‌گيرى‌هاى آنها نابجا و ناصواب است. 🗣️ بعضى از شارحان در تفسير اين كلام حكيمانه احتمال ديگرى نيز داده‌اند و گفته‌اند منظور آن است كه هرگاه رئيس و مدير و بزرگ‌تر ببيند افراد زيردست لجاجت به خرج مى‌دهند از اصلاح آنها صرف نظر مى‌كند و حمايت خود را از آنها بر مى‌گيرد و آنان را به حال خود وا مى‌گذارد كه سبب خسارتى عظيم براى آنان مى‌شود. ✅ ولى تفسير اول صحيح‌تر به نظر مى‌رسد، زيرا منظور اين است در همانجا كه لجاجت است اين اثرِ منفى وجود دارد، به علاوه افراد لجوج كمتر حاضرند به مشورت تن بدهند. آنها روى افكار خود پافشارى مى‌كنند و محروم بودنشان از ، ضربۀ ديگرى نيز بر آنان وارد مى‌سازد؛ هر چند جمع ميان دو تفسير در يك عبارت مانعى ندارد و استعمال لفظ در بيش از يك معنا به اعتقاد ما جايز است. ♨️ مفاسد لجاجت به قدرى زياد است كه گاهى سرچشمۀ بروز جنگ‌هاى خونين مى‌شود همان‌گونه كه در حديثى از امام اميرمؤمنان آمده است: «إيّاكَ‌ وَ مَذْمُومَ‌ اللَّجاجِ‌ فَإنَّهُ‌ يُثِيرُ الْحُرُوبُ‌ ؛ از خصلت نكوهيدۀ لجاج بپرهيز كه آتش جنگ‌ها را شعلـ🔥ـه‌ور مى‌سازد»
مباحث
#متن | #رساله_حقوق #امام_سجاد(علیه السلام) •──•❃❀✿( ۳۸ )✿❀❃•──• 📖 وَ أَمَّا حَقُّ الْخَ
| (علیه السلام) •──•❃❀✿( ۳۹ )✿❀❃•──• 📖 وَ أَمَّا حَقُّ الْمُسْتَشِيرِ فَإِنْ حَضَرَكَ لَهُ وَجْهُ رَأْيٍ جَهَدْتَ لَهُ فِي النَّصِيحَةِ وَ أَشَرْتَ عَلَيْهِ بِمَا تَعْلَمُ أَنَّكَ لَوْ كُنْتَ مَكَانَهُ عَمِلْتَ بِهِ وَ ذَلِكَ لِيَكُنْ مِنْكَ فِي رَحْمَةٍ وَ لِينٍ فَإِنَّ اللِّينَ يُونِسُ الْوَحْشَةَ وَ إِنَّ الْغِلَظَ يُوحِشُ مِنْ مَوْضِعِ الْأُنْسِ وَ إِنْ لَمْ يَحْضُرْكَ لَهُ رَأْيٌ وَ عَرَفْتَ لَهُ مَنْ تَثِقُ بِرَأْيِهِ وَ تَرْضَى بِهِ لِنَفْسِكَ دَلَلْتَهُ عَلَيْهِ وَ أَرْشَدْتَهُ إِلَيْهِ فَكُنْتَ لَمْ‏تَأْلُهُ خَيْراً وَ لَمْ تَدَّخِرْهُ نُصْحاً وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ ┈┄┅═✾ ترجمه ✾═┅┄┈ ✨ و أما حق كسى كه با تو كند اينست كه اگر نظر روشنى در كار او دارى در نصيحت او بكوشى و هر چه دانى باو بفهمانى و بگوئى كه اگر بجاى او بودى آن را بكار ميبستى و اين براى آنست كه از طرف تو مورد مهر و نرمش باشد؛ زيرا نرمش وحشت را ببرد و سخت‏گيرى انس را بوحشت كشاند، و اگر نتوانى باو نظرى بدهى ولى كسى را بشناسى كه اعتماد برأى او دارى و براى مشورت خودت‏ او را ميپسندى وى را بدان رهنمائى كنى و ارشاد نمائى و درباره او كوتاهى نكنى و از نصيحت او كم نگذارى و لا حول و لا قوة الا باللَّه.
مباحث
#متن | #رساله_حقوق #امام_سجاد(علیه السلام) •──•❃❀✿( ۳۹ )✿❀❃•──• 📖 وَ أَمَّا حَقُّ الْمُ
| (علیه السلام) •──•❃❀✿( ۴۰ )✿❀❃•──• 📖 وَ أَمَّا حَقُّ الْمُشِيرِ عَلَيْكَ فَلَا تَتَّهِمْهُ فِيمَا يُوَافِقُكَ عَلَيْهِ مِنْ رَأْيِهِ إِذَا أَشَارَ عَلَيْكَ فَإِنَّمَا هِيَ الْآرَاءُ وَ تَصَرُّفُ النَّاسِ فِيهَا وَ اخْتِلَافُهُمْ فَكُنْ عَلَيْهِ فِي رَأْيِهِ بِالْخِيَارِ إِذَا اتَّهَمْتَ رَأْيَهُ فَأَمَّا تُهَمَتُهُ فَلَا تَجُوزُ لَكَ إِذَا كَانَ عِنْدَكَ مِمَّنْ يَسْتَحِقُّ الْمُشَاوَرَةَ وَ لَا تَدَعْ شُكْرَهُ عَلَى مَا بَدَا لَكَ مِنْ إِشْخَاصِ رَأْيِهِ وَ حُسْنِ وَجْهِ مَشُورَتِهِ فَإِذَا وَافَقَكَ حَمِدْتَ اللَّهَ وَ قَبِلْتَ ذَلِكَ مِنْ أَخِيكَ بِالشُّكْرِ وَ الْإِرْصَادِ بِالْمُكَافَاةِ فِي مِثْلِهَا إِنْ فَزِعَ إِلَيْكَ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ ┈┄┅═✾ ترجمه ✾═┅┄┈ ✨ و أما حق كسى كه بتو مشورتى دهد اينست كه او را در رأى ناموافقى كه بتو دهد متهم نسازى وقتى بدان تو را اشاره كند؛ زيرا در مرحله نظريات، مردم جور بجورند و اختلاف دارند و اگر در رأى او بدبينى دارى مختارى ولى نبايدش متهم سازى در صورتى كه أهل است و براى اينكه بتو نظر داده و بخوبى وارد شور شده بايد از او تشكر كنى و اگر بدلخواه تو رأى داد خدا را حمد كن و آن را از برادرت قدردانى كن و در مقام باش كه اگر روزى با تو مشورت كرد باو پاداش بدهى و لا قوة الا باللَّه.
🗞️ شرح فیض الاسلام: (۶) و بر هوا و خواهش خود مسلّط‍‌ باش (مهارش را بدست گير تا در سختيهايت نيافكند) و بنفس خويش از آنچه برايت حلال و روا نيست بخل بورز؛ زيرا بخل بنفس انصاف و عدل است از او در آنچه او را خوش آيد يا ناخوش سازد (بخل بنفس آنست كه گِرد آنچه ترا روا نباشد نگردى اگر چه بسيار دوستدار و آرزومند آن باشى) و مهربانى و خوش رفتارى و نيكوئى با رعيّت را در دل خود جاى ده (نه آنكه در ظاهر اظهار دوستى كرده در باطن با آنان دشمن باشى كه موجب پراكندگى رعيّت گردد، چنانكه در قرآن كريم س ۳ ى ۱۵۹ به پيغمبر اكرم مى‌فرمايد: «فَبِمٰا رَحْمَةٍ‌ مِنَ‌ اَللّٰهِ‌ لِنْتَ‌ لَهُمْ‌ وَ لَوْ كُنْتَ‌ فَظًّا غَلِيظَ‍‌ اَلْقَلْبِ‌ لاَنْفَضُّوا مِنْ‌ حَوْلِكَ‌ فَاعْفُ‌ عَنْهُمْ‌ وَ اِسْتَغْفِرْ لَهُمْ‌ وَ شٰاوِرْهُمْ‌ فِي اَلْأَمْرِ فَإِذٰا عَزَمْتَ‌ فَتَوَكَّلْ‌ عَلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ يُحِبُّ‌ اَلْمُتَوَكِّلِينَ‌» يعنى بر اثر بخشايشِ خدا تو با مردم مهربان گشتى و اگر تندخو و سخت دل بودى از گردت پراكنده مى‌شدند، پس «اگر بتو بدى كنند» از آنان درگذر و برايشان آمرزش خواه، و در كار «جنگ» با ايشان نما، و «پس از مشورت» اگر تصميم گرفتى بخدا اعتماد كن كه خدا اعتماد كنندگان را دوست دارد). ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
🗞️ ترجمه : هرگز بخيل را در خود دخالت مده؛ زيرا تو را از احسان و نيکى کردن منصرف مى سازد و از تهیدستى و فقر مى ترساند. و نيز با شخص ترسو مشورت مکن که روحيه تو را در انجام امور تضعيف مى کند. و از مشورت با افراد حريص برحذر باش که حرص ورزيدن را از طريق ستمگرى در نظرت زينت مى دهند. زيرا «بخل» و «» و «حرص»، تمايلات گوناگونى هستند که جامع آنها «سوء ظن» به خداوند است. 📖 مطالعهٔ شرح این فراز https://eitaa.com/ghararemotalee/812 ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
مباحث
🔴 خط خطرناک پزشکیان در پازل اینترنشنال و ضدانقلاب ▫️بار دیگر رهبر معظم انقلاب هزینه آقایان شد و فرد
🔰 سوءاستفاده رسانه‌های معاند از سخنان نادرست پزشکیان 🔸 اظهارات نادرست و نسجیده آقای پزشکیان در مجلس موجب سوءاستفاده رسانه‌های معاند بیگانه شد. 🔻وی در سخنان خود در مجلس، روال متعارف مشورت رؤسای جمهور با رهبر انقلاب پس از چیدن کابینه را به نحوی روایت کرد که گویا یکایک اعضای کابینه با نظر رهبر انقلاب چیده شده است و حال آن که فهرست کابینه پیشنهادی عموماً نظر شورای مشورتی موسوم به شورای راهبری کابینه چهاردهم و نهایتاً انتخاب خود رئیس‌جمهور بوده است. 🔸در این میان بی‌دقتی و روایت ناقص و نادرست آقای پزشکیان موجب سوءاستفاده رسانه‌های معاند شد چنان که یورونیوز نوشت: آیا رئیس‌جمهوری ایران، تدارکاتچی است؟ سخنان پزشکیان مبنی بر هماهنگی کامل کابینه‌ با رهبر ایران، با انتقادهایی همراه شد. با این سخنان که برای اولین‌بار یک رئیس‌جمهور از هماهنگی کامل کابینه‌‌ با رهبر ایران خبر می‌داد، شماری از فعالان سیاسی در شبکه‌های اجتماعی نوشتند که پزشکیان با این سخنان به صراحت نشان داد که نقش «تدارکاتچی» را پذیرفته است. 🔻صدای آمریکا هم مدعی شد: مسعود پزشکیان که پیش‌تر هم گفته بود مجری دستورات رهبری است، در مجلس شورای اسلامی گفت که همه وزرای پیشنهادی را با او هماهنگ کرده و تنها زن حاضر در کابینه هم انتخاب رهبر جمهوری اسلامی بوده است. 🔸وب‌سایت بی‌بی‌سی هم در تحلیل مشابهی نوشت: برای اولین‌بار یک رئیس‌جمهور از هماهنگی کامل کابینه‌‌اش با رهبر ایران خبر داد. مسعود پزشکیان در سخنرانی خود اندکی پیش از رأی‌گیری، مجلس را در وضعیتی گذاشت که اگر به وزرای پیشنهادی او رأی ندهند، در تقابل با رهبر ایران قرار خواهند گرفت. 🔸فضاسازی رسانه‌های معاند با استفاده از اظهارات نادرست آقای پزشکیان در حالی است که در ادوار مختلف، وزرای همه دولت‌ها به انتخاب و سلیقه خود رؤسای‌جمهور تعیین شده‌اند و صرفاً در نهائی کردن سه وزیر خارجه، دفاع و اطلاعات با توجه به حساسیت فعالیت‌های آنها و نسبت‌شان با مسئولیت‌های دفاعی و امنیتی رهبر انقلاب، به ایشان هماهنگ می‌شده است. حتی در این‌جا هم پیشنهاد گزینه‌ها با خود رؤسای‌جمهور بوده و رهبر انقلاب داده‌اند.
15.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پاکسازی از بدن ✍ توجه: سعی شده است نسخه عمومی باشد؛ اما در هر صورت باید با طبیب مصرف و انجام شود، مخصوصا . ⬅️ کانال عوارض واکسن اطفال 🔺وَ يَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لا يَعْقِلُونَ (یونس_۱۰۰) و خداوند پليدى را بر كسانى كه نمى‌انديشند مقرّر مى‌دارد. ____________ @Andishkadeh_Forghan ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────